پاورپوینت کامل خاطرات ابراهیم یزدی از تشکیل دولت موقت مسئولیت تاریخی بازرگان ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خاطرات ابراهیم یزدی از تشکیل دولت موقت مسئولیت تاریخی بازرگان ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطرات ابراهیم یزدی از تشکیل دولت موقت مسئولیت تاریخی بازرگان ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطرات ابراهیم یزدی از تشکیل دولت موقت مسئولیت تاریخی بازرگان ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

شرایط و فرآیندی که موجب و منجر به تشکیل شورای انقلاب شد از ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران است. انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب کلاسیک مردمی و برخاسته از درون جامعه ایرانی خود ما و در جهت تحقق آرمان‌ها و اهداف ملتی بود که حدود ۱۰۰ سال علیه استبداد مطلقه پادشاهی و استیلای بیگانه و برای دستیابی به آزادی و حاکمیت ملت و استقلال مبارزه می‌کرده است.

شرایط و فرآیندی که موجب و منجر به تشکیل شورای انقلاب شد از ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران است. انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب کلاسیک مردمی و برخاسته از درون جامعه ایرانی خود ما و در جهت تحقق آرمان‌ها و اهداف ملتی بود که حدود ۱۰۰ سال علیه استبداد مطلقه پادشاهی و استیلای بیگانه و برای دستیابی به آزادی و حاکمیت ملت و استقلال مبارزه می‌کرده است.
از اوایل سال ۱۳۵۶ فعالیت‌هایی شروع و گام‌هایی برداشته شد. تماس‌ها و گفت‌وگوهایی آغاز شد. در داخل ایران، شخصیت‌هایی همچون مرحوم مهندس بازرگان، دکتر سحابی، از نهضت آزادی و شخصیت‌های ملی وابسته به جبهه ملی اقداماتی را انجام دادند. آقای هاشمی رفسنجانی و مرحوم دکتر بهشتی، در سفری که در همان زمان به خارج از کشور داشتند، با بسیاری از فعالان ملی و ملی مذهبی خارج از کشور دیدار و گفت‌وگو داشتند و به آمریکا وتکزاس هم آمدند و پیرامون ایجاد یک سازمان جدید با من نیز گفت‌وگو کردند.
جنبش ضد استبداد (و ضد سلطه بیگانه) در آخرین فاز یا مرحله ماقبل پیروزی قرار گرفته بود. بنابراین باید یک تحول جدی درجهت سازماندهی نیروها در داخل ایران صورت می‌گرفت. همان ضرورتی که از ابتدای سال ۱۳۵۷ برای همه محسوس بود و سفرهای به خارج و مذاکره با اشخاص و فعالان به این منظور صورت می‌گرفت. اما نتیجه‌ای به بار نیاورده بود. در داخل هم تلاش برای ایجاد یک جبهه فراگیر ناموفق بود. تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق ملت»، توانسته بود نیروهای سیاسی روشنفکر، از طیف وسیعی را به دور خود جمع کند، اما آن چیزی نبود که جوابگوی همه نیازها در سطح وسیع ملی باشد. با توجه به این نکات، همان‌طور که در جلد سوم خاطرات آمده است طرح این مسائل و نکات با آقای خمینی درنهایت منجر به تدوین برنامه سیاسی امام شد. یکی از اولین بند‌های این برنامه تشکیل شورای انقلاب در داخل بود. تعداد اعضای شورا در طرح اولیه ۷ نفر پیش بینی شده بود، اما بعداً به ۱۵ نفر ارتقا پیدا کرد. ۷ یا ۸ نفر پذیرفته و اعلام آمادگی کرده بودند: مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی، احمد صدر حاج سیدجوادی، مهندس کتیرایی، مهندس سحابی، دکتر عباس شیبانی، سرتیپ مسعودی. دکتر سنجابی، بنا به گزارش مرحوم مطهری، بنا به دلایلی که بحث آن در اینجا ضرورتی ندارد، این دعوت را نپذیرفت. به علت عدم تکمیل تعداد اعضای شورای انقلاب، گروه روحانیون، که بر عده آنان افزوده شده بود، شامل طالقانی، بهشتی، مطهری، هاشمی رفسنجانی، باهنر، خامنه‌ای، مهدوی کنی و موسوی اردبیلی نیز به جمع سیاسیون پیوستند. مهندس عزت‌الله سحابی، بعد از آزادی از زندان، برای استراحت و درمان سفری به اروپا و سپس به آمریکا کرد که تا اواخر اسفند ادامه داشت و با تاخیر در شورای انقلاب حاضر شد.
از بعد از ورود به تهران اعضای شورای انقلاب که من در آن حضور مرتب داشتم به قرار زیر بودند: از روشنفکران دینی، آقایان مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر احمد صدر حاج سید جوادی، مهندس کتیرایی، سرتیپ مسعودی، دکتر شیبانی و مهندس عزت‌الله سحابی و از روحانیون و علما: آقایان طالقانی، بهشتی، باهنر، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، مطهری و خامنه‌ای. توضیح آنکه در آن زمان، آقایان دکتر شیبانی و مهندس عزت‌الله سحابی تازه از زندان آزاد شده بودند و برای پاره‌ای معاینات و معالجات پزشکی به خارج از کشور سفر کرده بودند. جلسات شورای انقلاب گاهی در مدرسه علوی، گاهی در مدرسه رفاه و گاه در منازل اشخاص تشکیل می‌شد. بعد از تکمیل اعضای شورای انقلاب، چند وظیفه مهم و اساسی در برابر شورا قرار داشت: اول، تدوین و تصویب اساسنامه شورا بود. ضرورت تدوین اساسنامه نیاز به توضیح ندارد. در اولین جلسات، اساسنامه شورای انقلاب تنظیم و تصویب شد و به تایید رهبر انقلاب نیز رسید. این اساسنامه وظایف و طرز کار شورا و روابط آن را با رهبری تعیین می‌کرد. به موجب این اساسنامه شورای انقلاب، در حکم قوه‌مقننه یا مجلس شورای موقت بود و بر کار قوه‌مجریه و دولت موقت نظارت می‌کرد.
انتخاب نخست وزیر
پس از تصویب اساسنامه شورای انقلاب، دومین گام ضروری، گزینش و معرفی فردی به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت بود. این نخست‌وزیر سپس وزرای دولت خود را به شورای انقلاب معرفی می‌کرد و پس از تصویب شورا حکم آنان توسط رهبر انقلاب صادر می‌شد. وظیفه دیگر شورای انقلاب، به‌عنوان قوه مقننه موقت، بررسی و تصویب لوایحی بود که دولت موقت به شورای انقلاب ارجاع می‌داد. شورای انقلاب می‌توانست، خود به تدوین و تصویب قانون بپردازد و به دولت ابلاغ کند. آقای خمینی در روز ورودشان به ایران در بهشت زهرا رسماً اعلام کردند دولت تعیین می‌کنند.
در جای دیگری من شرح داده‌ام که از همان زمان که برنامه سیاسی امام تصویب شد در نظر رهبر فقید انقلاب و نیز سایر شخصیت‌های سیاسی یا روحانی، مهندس بازرگان گزینه مطلوب برای نخست وزیری بود. اکثریت قاطع اعضای شورای انقلاب با این انتخاب موافق بودند. اما خود مرحوم بازرگان تمایلی نداشت. آقای خمینی با مشاهده عدم تمایل بازرگان نگران بودند که چه کسی را می‌توانند معرفی کنند که صلاحیت سیاسی و اخلاقی هم‌طراز مهندس بازرگان را داشته باشد و بتوان او را برای احراز این سمت انتخاب و معرفی کرد. از من خواستند با بازرگان صحبت و ایشان را راضی به قبول مسوولیت کنم. مرحوم طالقانی بر این باور بود که مهندس بازرگان نمی‌تواند با روحانیون کار کند. او یک روحیه منضبط دارد و همه چیز باید سامان یافته و منظم باشد. اما روحانیون اکثراً بی‌نظم و باری به هر جهت هستند، یا به قول خودشان: نظم‌شان در بی‌نظمی است. در دیداری که با مرحوم طالقانی داشتم، ایشان با ذکر این مسائل به من توصیه کردند که مهندس بازرگان این مسوولیت را نپذیرند. اما من اگرچه با توصیفات و توضیحات ایشان موافق بودم ولی با توجه به اوضاع بسیار متلاطم و نامطمئن ایران، هیچ‌کس را مناسب‌تر و شایسته‌تر از بازرگان نمی‌دانستم. این یک مسوولیت ملی- تاریخی بود که بازرگان باید بپذیرد و اگر نپذیرد و کشور دچار مشکلاتی بشود، بازرگان چه جوابی به ملت و تاریخ و یا مهم‌تر از همه به خداوند خواهد داد. بعد از این بحث‌ها، طالقانی از من خواست که به اتفاق بازرگان به دیدنش برویم. در دیدار سه جانبه، هم طالقانی و هم من حرف‌ها و نظرات‌مان را برای مهندس بازرگان توضیح دادیم. طالقانی درنهایت نظر مرا پذیرفت و به بازرگان توصیه اکید کرد که تمام شرایط همکاری خود را با شورای انقلاب و امام مطرح کند و اگر پذیرفتند، او مسوولیت را بپذیرد. بعد از این جلسه و گفت‌وگوهای سه جانبه، به دیدار آقای خمینی رفتم و آمادگی بازرگان را اطلاع دادم. ایشان بعد از دریافت خبر، با خوشحالی تمام گفتند: «حالا خیالم راحت شد». روز بعد، جلسه شورای انقلاب در مدرسه علوی با حضور تقریباً تمام اعضا و نیز امام تشکیل شد. رئیس شورای انقلاب، مرحوم طالقانی، تمایل شورا به نخست وزیری مهندس بازرگان را مطرح کرد. آقای خمینی استقبال و ابراز خوشحالی کرد. اما بازرگان درخواست کرد که به او مهلت بدهند. آقای خمینی موافق نبود. اظهار داشت، موقعیت خطیر است و ما باید هرچه سریع‌تر دولت انقلاب را معرفی کنیم. برخی از اعضای شورای انقلاب نیز در تأیید نظر امام مطالبی گفتند. مهندس بازرگان، کمی نگران و کلافه به نظر می‌رسید، با لحنی خاص گفت، باید به من مهلت بدهید! شمر هم به امام حسین مهلت داد! این بیان مهندس کمی غیرعادی بود و همه را به سکوت وادار کرد. اما به هرحال قبول کردند که روز بعد تصمیم نهایی را بگیرند.
روز بعد بازرگان در جلسه، ابتدا شرایط خود را بیان کرد و توضیح داد که از من توقع معجزه نداشته باشید. من با نظم و انضباط کار می‌کنم و به تغییرات تدریجی و گام‌به‌گام اعتقاد دارم. علاوه بر این نباید در کارهای اجرایی از بالای سر دولت و در همه کارها دخالت کنید. اگر این شرایط را می‌پذیرید، بسم الله حاضرم. آقای خمینی و نیز چند نفری از اعضای شورا در تأیید بازرگان و اطمینان دادن به او صحبت کردند و سپس رأی‌گیری شد. به جز یک نفر، تمام اعضای شورا به نخست وزیری ایشان رای دادند. آنگاه آقای خمینی ضمن تشکر از مهندس بازرگان به‌‌خاطر قبول مسوولیت، از آقای مطهری خواستند که متن حکم را تنظیم کند. آقای مطهری ازمن دعوت کرد که با ایشان همکاری کنم. ما دو نفر به اتاق دیگر رفتیم و متن را تهیه کردیم. این متن در شورا خوانده و تصویب شد. قرار شد ابلاغ و اعلام رسمی حکم طی یک کنفرانس مطبوعاتی صورت گیرد.
کنفرانس مطبوعاتی و معرفی نخست وزیر
روز بعد، در یک کنفرانس مطبوعاتی، با شرکت بیش از ۱۰۰ خبرنگار از سراسر جهان، در سالن اجتماعات مدرسه علوی، معرفی نخست‌وزیر با حضور آقای خمینی، آقای بازرگان،آقای هاشمی رفسنجانی و من صورت گرفت. ابتدا آقای خمینی مطالبی را ابراز کردند. سپس متن حکم توسط آقای هاشمی رفسنجانی خوانده شد. آقای مهندس بازرگان در پاسخ به سخنان آقای خمینی و حکم نخست وزیری مطالبی را بیان کردند. من متن حکم و سخنان آقای خمینی و مهندس بازرگان را به انگلیسی ترجمه کردم. آنگاه آقای خمینی طی سخنان کوتاهی دولت بازرگان را دولت امام زمان خواندند و مخالفت با آن را مخالفت با امام زمان دانستند و از مردم خواستند با حضور در خیابان‌ها و راهپیمایی نظر خود را درباره نخست وزیری مهندس بازرگان ابراز کنند.
وظیفه دولت موقت، بر طبق حکم نخست وزیری عبارت بود از:
۱- برگزاری رفراندوم تغییر نظام
۲- تدوین پیش نویس قانون اساسی
۳- برگزاری انتخابات مجلس موسسان برای بررسی و تصویب پیش نویس قانون اساسی
۴- برگزاری انتخابات رئیس‌جمهوری
۵- انتخابات مجلس شورای ملی.
با انتخاب رئیس‌جمهوری و تشکیل مجلس نمایندگان و تعیین دولت بر طبق قانون اساسی مسوولیت و ماموریت دولت موقت و شورای انقلاب و نیز دوره انتقالی به پایان می‌رسید.
جلسات شورای انقلاب همه روزه در مدرسه رفاه یا در منازل تشکیل می‌شد. مرحوم طالقانی به ریاست شورا انتخاب شده بود. شورا دبیری برای ثبت صورت مذاکرات و تصمیمات شورا تعیین نکرده بود. اما من در دفتر روزانه خودم، مذاکرات و تصمیمات را می‌نوشتم. در سال ۱۳۸۰، هنگام دستگیری‌های گسترده فعالان ملی ـ مذهبی و نهضت‌آزادی ایران، من در ایران نبودم و مشغول درمان بیماری سرطان پروستاتم بودم. در غیاب من ماموران امنیتی به منزل ما هجوم بردند و در حالی که هیچ کس در منزل نبود هرچه خود خواستند، از کتاب و عکس و اسناد، ازجمله چندین دفتر خاطرات روزانه من در نوفل لوشاتو و جلسات شورای انقلاب را بردند. در روز ۲۲ بهمن شورای انقلاب در مدرسه رفاه جلسه داشت که اطلاع پیدا کردیم فرماندار نظامی تهران تیمسار رحیمی ساعات منع عبور و مرور را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام کرده است. آقای خمینی و مهندس بازرگان هریک جداگانه طی بیانیه‌ای از مردم خواستند با حضور در خیابان‌ها دستور حکومت نظامی را نادیده بگیرند. در دوشان تپه میان همافران نیروی هوایی و گارد شاهنشاهی زد و خورد شد. ما در مدرسه رفاه بودیم که گزارش اوضاع را دریافت کردیم. گفته می‌شد ممکن است به مدرسه رفاه و علوی حمله شود. جلسه شورای انقلاب را پایان دادیم و مدرسه رفاه و علوی را ترک کردیم و هریک از اعضا به نقطه امنی رفتند. من همراه یکی از دوستان به منزل برادرم دکتر کاظم یزدی در نارمک رفتم. ضمناً در طول مسیر سری هم به خیابان‌های اطراف دوشان تپه، مرکز درگیری‌ها زدم. مردم که خبر درگیری را شنیده بودند برای کمک به همافران از همه جا به‌طرف مرکز درگیری به راه افتاده بودند. جمعیت در خیابان‌ها موج می‌زد. درگیری به نفع همافران تمام شد و گاردی‌ها به پادگان خود عقب نشینی کردند.
انتخاب وزرا
بلافاصله بعد از تعیین نخست وزیر، انتخاب وزرای دولت در دستورکار شورای انقلاب قرار گرفت. شورای انقلاب، برطبق اساسنامه، نقش مجلس مقننه موقت را داشت و نخست وزیر باید وزرای خود را به مجلس موقت، یا شورای انقلاب معرفی می‌کرد و رای اعتماد می‌گرفت. مهندس بازرگان وزرای خود را به تدریج معرفی می‌کرد و به تصویب می‌رساند. در مورد وزیر پیشه و هنر، مهندس بازرگان آقا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.