پاورپوینت کامل تأملی پیرامون فرضیه رویا و فهم قرآن ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تأملی پیرامون فرضیه رویا و فهم قرآن ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأملی پیرامون فرضیه رویا و فهم قرآن ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تأملی پیرامون فرضیه رویا و فهم قرآن ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
بحثی که اخیراً آقای دکتر سروش در مورد رؤیا و فهم قرآن مطرح کردهاند رابطه وثیقی با فهم حقیقت وحی دارد با اینکه فرضیه ایشان به صورت مستقیم با آن مرتبط نیست.
بحثی که اخیراً آقای دکتر سروش در مورد رؤیا و فهم قرآن مطرح کردهاند رابطه وثیقی با فهم حقیقت وحی دارد با اینکه فرضیه ایشان به صورت مستقیم با آن مرتبط نیست. در مورد حقیقت وحی، در میان متکلمین گذشته مطالب قابل توجهی مطرح نبوده چراکه ظاهرا این موضوع دغدغه آنان هم نبوده است. شاید به این دلیل که آن را ادراکی کاملاً متفاوت از ادراک بشر تلقی میکردهاند و آن را قابل بحث نمیدانستند. به نظر آنان، وحی مطابق مفهوم لغوی آن، کلام مخفی خدا بود که به شیوهای مخفی، به پیامبران تفهیم میشد،[۱] به طوری که برای شنونده آن ضروری و غیر قابل شک بود. این حقیقت از جانب خدا و از طریق یک فرشته با نوعی احساس خطاب در درون جان فرد قرار میگرفت.[۲] اندیشمندان معاصر به تبع تشکیکهای وارد شده، اهتمام بیشتری به این موضوع پیدا کردند.[۳]
متفکرین معاصر را، در خصوص امکان شناخت وحی، میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) عدهای چون آقایان صبحی صالح و مصباح، بر غیر قابل تبیین بودن حقیقت وحی اصرار دارند و بر آن پافشاری کنند. آقای مصباح معتقد است: وحی یک دریافت باطنی است و اگر هم می گویند علم حضوری است، تعبیر آنان با تسامح همراه است. وحی نه حس، نه عقل و نه حدس است. حقیقت وحی برای ما قابل فهم نیست. نباید هم قابل درک باشد و ما نباید توقع درک آن را داشته باشیم. این توقع کودکانه، بلند پروازانه و ابلهانه است. چون ما در این مورد کور مادر زادی بیش نیستیم.[۴] ایشان ضمن بیان عجیبی مطرح میکنند که ما نمیدانیم که وحیِ به پیامبر با وحیِ به ائمه یکی است یا نه؟[۵] این در حالی که به قول شیخ مفید اجماع مسلمانان بر این است که بعد از پیامبر ما به احدی وحی نخواهد شد.[۶]
ب) عدهای دیگر تا حدودی به تبیین وحی باور داشته و خواستهاند این موضوع را تفسیری بشریتر کنند. علامه طباطبایی در عین اینکه معتقد است وحی غیر از عقل و حس است و برای غیر صاحبان وحی، شعوری مرموز محسوب میشود؛[۷] در تفسیر المیزان در ذیل آیه «وَ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاء إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ.»[۸] میگویند: این آیه سه نوع تکلم خدا با بشر را مطرح کرده است. اول تکلم به صورت مستقیم است که با تعبیر وحیاً بیان شده است دوم از پس یک مانع است و سوم تکلم خدا با واسطه یک فرستاده مثل جبرئیل است. مصداق مورد دوم تکلم، رؤیا است.[۹] بنابراین به نظر ایشان بخشی از وحی با تجربه بشری از خواب یگانگی دارد. به نظر ایشان تکلم خدا و وحی یک حقیقت است که به سه شکل بر بشر نمود پیدا کرده است. چون همه قرآن به دلیل دو آیه (یوسف/۳) (نحل/۴۳) وحی است و قرآن ماحصل هر سه شکل از تکلم است. کلام و انواع وحی در واقع یک حقیقت هستند که به هر سه شیوه نازل شده است.[۱۰]
آقای سبحانی در تفسیر همین آیه برای وحی چهار مصداق فرض کرده است. منظور از «وحیا» به نظر ایشان دو چیز است یکی ادراک در رؤیا و دیگری القای در قلب. «من وراء حجاب» را ایشان وحی به وسیله امواج صوتی دانسته و یرسل رسولا را همان پیک وحی یا فرشته دانسته است.[۱۱] بر طبق دیدگاه ایشان مدل رؤیا و امواج صوتی قابل درک مشترک انبیا با انسانهای عادی است. این در حالی است که از نظر آقای مصباح در تفسیر همین آیه، وحی تنها یک مصداق دارد و آن هم ارتباط مستقیم خدا با پیامبر است که با تعبیر «وحیاً» آمده است و کلامی که از پس مانع بر پیامبر نازل شده است یا توسط پیک وحی یا جبرئیل آمده باشد از نظر قرآن، به نظر ایشان، وحی نیست.[۱۲]
ج) عدهای دیگر تا حد زیادی وحی را تبینپذیر میدانند. عرفا، فلاسفه در گذشته و متکلمین جدیدی چون علامه اقبال لاهوری و مطهری در عصر ما بر این باور هستند. ملاصدرا در رساله سه اصل خود به شدت بر علمای زمان خود میتازد و پس از بیان نادانی آنان در خداشناسی و معادشناسی به نبوت رسید میگوید: «پیامبر خدا را در دانستن کتاب و وحی، زیاده از آنکه کسی به تقلید از دیگری، معانی فرا گیرد ندانستهاند. فرق، نزد ایشان همین است که وی مقلد جبرئیلست و دیگران مقلد بشر… گمان ایشان چنانست که پیغمبر به طریق معهود، قرآن را از وی حفظ نموده و همچنین ائمه هدی و اولیاء خدا(ع) هر یک از دیگری به طریق نقل و روایت سخن شنیدهاند، نه آنکه به مقتضای «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» از حق تعالی بر دل نورانی ایشان به سبب اتصال روحانی با عالم غیب فائض گشته، و بعد از آن از راه دل بر زبان آمده و از جانب غیب به جانب شهادت ظهور نموده… »[۱۳]
اقبال با یکی دانستن وحی به خودآگاهی باطنی و برشمردن ویژگیهای مشترک تجربه باطنی انبیا و تجربیات باطنی بشری سعی داشت تا به تبیین حقیقت وحی نزدیک شود.[۱۴] به نظر مطهری با اینکه فهم وحی برای بشر به صورت کامل ممکن نیست ولی ممکن است از طریق قرائنی به فهم آن نزدیک شد[۱۵] و حتی با این قرائن برای آن فرضیه ساخت،[۱۶] چون به نظر مطهری، وحی از نظر ماهیت با سایر القائات بشر تفاوتی ندارد بلکه تنها از نظر درجه با آن متفاوت است. رؤیای صادقه بشری، نور ضعیف و وحی انبیا، نور قوی است.[۱۷] مطهری به وحی نگاهی پدیدارشناسانه داشته و برای نزدیک ساختن آن به ذهن افراد به حالات پیامبر اشاره میکند که چشم و حواس پیامبر در حال دریافت وحی حالت فرد خواب داشته است. پیامبر در این حالت چیزی نمیدید، گوشش نمیشنید، بدنش سنگین میشد و عرق میکرد[۱۸] و حتی خوف آن داشته که آنچه شنیده است از یادش نرود.[۱۹] به نظر مطهری بهترین فرضیه در مورد وحی، فرضیه حکما است که بر چهار پیشفرض استوار است: ۱- انسان دارای روحی و بدنی است. ۲- جهانی دیگر در مقابل این جهان وجود دارد. ۳- روح انسان با جهان دیگر سنخیت دارد. ۴- انسان استعداد ارتباط با جهان دیگر را دارد.[۲۰] بر اساس این چهار پیشفرض، روح پیامبر صعود میکند و تلاقیای میان او و حقایقی که در جهان دیگر هست انجام میگیرد که ما چگونگی آن را نمیدانیم. پس از آن روح پیامبر نزول میکند و لباس محسوس میپوشد. معنی اینکه وحی نازل شد است همین است. آن حقایق در مرتبه وجود پیامبر تنزل میکند و به صورت امر دیدنی یا شنیدنی در میآید. مثل اینکه انسان در عالم خواب با یک نیروی دیگری متفاوت از چشم مادی میبیند و با یک نیروی دیگری میشنود. شهید مطهری تجربه خود را در این خصوص مطرح میکند که تب داشته و چیزهایی را متفاوت میدیده است و واقعاً خود دیدن واقع میشده است، نه اینکه خیال کند که دیده است. به نظر او چنین کسی در اینکه میبیند هرگز اشتباه نمیکند.آنچه دیده میشود یک وقت واقعیش در ماده و طبیعت است و یک وقت در واقعیتش در ماوراء طبیعت است.[۲۱] مطهری دقیقاً بر خلاف مصباح در تفسیر آیه سوره شوری وحی پیامبر را بیشتر از نوع سوم و بعد دوم و ندرتاً از نوع مستقیم دانسته است.[۲۲]
دیدگاه دکتر سروش در مورد وحی را میتوان دنباله بحث مطهری و طرح فرضیهای برای شناخت وحی دانست. فرضیهای که ترجمه امروزی اندیشه مولوی، ابنعربی و ملاصدرا است که لوازم عملی آن پی گرفته شده است. دکتر سروش در پی نهاد ناآرام جهان، در نوشته اخیرش به شرح نهاد ناآرام انسان پرداخته است. انسان با حرکت جوهری و استکمال جان، نهایتاً به غایت خود که حقیقت محمدیه عرفا است نائل میشود. سروش انسان کامل را بر پیامبر اسلام(ص) منطبق ساخته است که با “رب زدنی علما”ی خود به وسیله رؤیا به معرفتی عینی از گذشته، حال و آینده از هستی دست یافت. رؤیای صادق، با اینکه در نظر اهل شریعت، تنها حداقلی از وحی تلقی میشد، به نظر سروش میتواند نام همه مراتب آن باشد. استفاده دکتر سروش از تعبیر رؤیا برای همه تجربه نبوی، برای بسیاری نامأنوس بوده و باعث برآشفتن آنان شده است، درحالی که چنین نامگذاری در تراث اسلامی امر نامأنوسی نیست: علاوه بر استفاده قرآن و سنت از این تعبیر، استفاده اندیشمندانی چون مولوی به عنوان یک اسلامشناس شاخص، از آن غیر قابل انکار است.
گفت پیغمبر که عینایی تنام
لا ینام قلب، عن رب الانام
به نظر میرسد نقش کلیدی رؤیا، در عرفان سرخپوستی برای تجربیات معنوی بیتأثیر در انتخاب این تعبیر نبوده است چون این تعبیر نامی آشنا برای روشنفکران و اهل مطالعه ایران است. تعبیر رؤیا برای همه افراد نیز قابل فهم است و عمومیترین تجربه مینوی است که همه اشخاص با آن سروکار دارند و برای فهم عمومیتر مباحثی رسایی لازم را دارد. اصطلاح سازی در مورد وحی در کلام قدیم سابقه داشته و مورد قبول بود است چنانکه متکلمین به جای تعبیر وحی برای زمین در قرآن[۲۳] از واژه قانون، برای زنبور عسل[۲۴] از واژه غریزه، برای مادر موسی و حواریون و مریم[۲۵] از واژه الهام و برای شیطان[۲۶] از تعبیر وسوسه استفاده کردهاند.[۲۷]
رؤیای مد نظر سروش رؤیای عادی نیست بلکه از همان بار معنایی برخوردار است که عرفا از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 