پاورپوینت کامل چپ جدید کیست؟ آیا شکست خورده؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چپ جدید کیست؟ آیا شکست خورده؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چپ جدید کیست؟ آیا شکست خورده؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چپ جدید کیست؟ آیا شکست خورده؟ ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

پیش از بحث درباره دلایل شکست چپ جدید، باید به دو پرسش اشاره کنیم: نخست آن‌که، این چپ جدید کیست و چیست و دوم، آیا به راستی شکست خورده است؟
با توضیحاتی در باب پرسش نخست شروع می‌کنیم. چپ جدید شامل گروه‌های سیاسی می‌شود که در بخش چپ حزب کمونیست سنتی قرار گرفته‌اند.

ترجمه‌ی آرش بهبودی :پیش از بحث درباره دلایل شکست چپ جدید، باید به دو پرسش اشاره کنیم: نخست آن‌که، این چپ جدید کیست و چیست و دوم، آیا به راستی شکست خورده است؟
با توضیحاتی در باب پرسش نخست شروع می‌کنیم. چپ جدید شامل گروه‌های سیاسی می‌شود که در بخش چپ حزب کمونیست سنتی قرار گرفته‌اند. آن‌ها هنوز هیچ شکل سازمانی جدیدی ندارند؛ بدون پایگاه توده‌ای و به‌ویژه در آمریکا از طبقه کارگر جدا هستند. ارزش‌های ضداستبدادی و آزادیخواهانه قوی که در ابتدا چپ جدید را تعریف می‌کرد، در همان زمان ناپدید یا منجر به یک «خودکامگی گروهی» جدید شد. با این وجود آن‌چه این جنبش را معین و ضرورت آن را توصیف می‌کند، این واقعیت است که این جنبش مفهوم انقلاب را بازتعریف کرده و به آن امکان‌های جدیدی برای آزادی و پتانسیل‌های جدیدی برای توسعه سوسیالیستی افزوده است: امکان‌ها و پتانسیل‌هایی که کاپیتالیسم پیشرفته ایجاد (و فورا توقیف) کرد. در نتیجه این پیشرفت‌ها ابعاد جدیدی از تغییر اجتماعی پدیدار شد. دیگر «تغییر» نه به سادگی تحت عنوان خیزشی سیاسی اقتصادی یا برپاسازی شکلی متفاوت از تولید و موسسات جدید، بلکه بالاتر از همه انقلابی در ساختار مستقر نیازها و امکان برآورده کردن آن‌ها نیز تعریف می‌شود.
این مفهوم انقلاب از آغاز بخشی از نظریه‌ مارکسی بود: سوسیالیسم جامعه‌ای است به لحاظ کیفی متفاوت، جامعه‌ای که در آن روابط مردم با یکدیگر و همچنین رابطه انسان و طبیعت از اساس متحول می‌شود. هرچند کشورهای سوسیالیستی به دلیل فشار وارده از قدرت اقتصادی کاپیتالیسم و اجبار به همزیستی، گویا در بستر زمان نفرین شده‌اند به پافشاری کمابیش انحصاری بر توسعه وسایل تولید و گسترش بخش تولیدی اقتصاد. این تقدم لزوما انقیاد افراد به ضرورت کارشان را ابدی کرده است. (ضرورتی که در شرایط معینی می‌تواند دموکراتیک و به معنای فرمی کاراتر و معقول‌تر از تولید و درعین‌حال توزیع منصفانه‌تر کالاها باشد.)
این گزاره که [وجود] مازادی از کالاهای مادی پیش‌فرض سوسیالیسم است، به معنای به تعویق انداختن تحولات انقلابی جامعه تا روز داوری یا به معنای پناه دادن به امیدی غیردیالکتیکی است بر این اساس که کیفیتی جدید از زندگی اجتماعی و برهم‌کنش، متناسب با ضریبی از رشد کمی اقتصادی تکامل خواهد یافت. ظهور چپ جدید در دهه ۱۹۶۰ قویا این مفهوم از سوسیالیسم و استراتژی‌های مشمول در آن را به چالش کشید. جابه‌جایی تدریجی در نقطه کانونی شورش از درون تجربه یک تناقض برخاست: تناقضی میان قابلیت تولید سیل‌آسای کاپیتالیسم انحصاری از یک طرف و ناتوانی دستگاه‌های بزرگ سوسیالیست و کمونیست در تبدیل آن به قابلیت تولید انقلاب از طرف دیگر.
جنبش فوق نیروهایی را به حرکت درآورد و سازماندهی کرد که سنت نظریه و پراکسیس مارکسیستی تا آن موقع از اکثریت‌ آن‌ها چشم‌پوشی کرده بود. این جنبش معرف تلاشی بود برای کلیت بخشیدن به مقابله در حمله‌ای متقابل علیه کلیت سرکوب و استثمار در کاپیتالیسم انحصاری. هنگامی که دست‌کاری نیازها توسط دستگاه قدرت کاپیتالیسم آشکارتر و وسیع‌تر شد، انقلابی کردن آن دسته از نیازهای افراد که وضع موجود را بازتولید می‌کرد، به شکل فزاینده‌ای حیاتی به نظر آمد: طغیان و تغییر در وجود بشر هم در حوزه تولید و هم بازتولید، هم در زیربنا و هم در روبنا. سپس جنبش از همان آغاز شکل انقلابی فرهنگی را به خود گرفت؛ این جنبش، انقلاب را در قرن بیستم در مقام انقلابی درک می‌کرد که در آن نه‌تنها خواست‌های سیاسی و اقتصادی، بلکه دیگر امیال و امیدها نیز همبند (articulate) می‌شوند: میلی برای معنای اخلاقی جدید، برای محیطی انسانی‌تر، برای «رهایی کامل احساسات» (مارکس)، به عبارت دیگر، آزادسازی احساس‌ها از اجبار به نگاه به مردم و چیزها تنها در مقام یک ابژه مبادله. «قدرت تخیل!»- چپ جدید به رهایی تخیل از محدودیت‌های عقل ابزاری علاقه‌مند بود. در تقابل با پیوستگی بین رئالیسم و سازشکاری، نیروهای چپ جدید این شعار را ایجاد کردند: «واقع‌بین باش، غیرممکن را بخواه.» این همان جایی است که مولفه زیبایی‌شناسانه قوی جنبش از آن نشات می‌گیرد: هنر به عنوان یک نیروی رهایی‌بخش سودمند دیده شد؛ به عنوان تجربه واقعیتی دیگر (و معمولا سرکوب‌شده).
آیا تمامی این [شعارها]، بیان رمانتیسیسم یا در واقع نخبه‌گرایی بود؟ به هیچ‌وجه. چپ جدید به سادگی، تا جایی که اهداف و چالش‌هایی عظیم را همبند می‌کرد که کاپیتالیسم پیشرفته ممکن ساخته اما تا آن هنگام هدایت یا متوقف کرده بود، جلوتر از شرایط عینی بود. این مفهوم و بینش همچنین در استراتژی تشریح می‌شد؛ ارتباطی درونی میان نبرد چپ جدید علیه اشکال منسوخ مقابله وجود دارد و تمایلات متقابل مبارزه طبقاتی که خود بنیانش را از طبقه کارگر به دست می‌آورد: خودمختاری علیه سازمان خودکامه-بوروکراتیک. از دهه ۱۹۶۰، اشغال کارخانه‌ها به همراه مفهوم خودتعینی (self determination) در تولید و توزیع بار دیگر معنادار شده است.
حال به نکته دوم می‌رسیم که آیا واقعا چپ جدید شکست خورده است. این پرسش باید در سطوح متعددی پاسخ داده شود. تا حدی، این جنبش توسط موسسات به همکاری پذیرفته یا به روشنی سرکوب شد؛ تا حدی خودش را تخریب کرد آن هم به واسطه شکست در توسعه هر شکل سازمانی کافی و با اجازه دادن به رشد و گسترده شدن شکاف‌های داخلی به آنارشیسمی از نظر سیاسی ناتوان و خودبینی‌ای نارسیستیک، پدیده‌ای که در ارتباط با ضدروشنفکری بود.
سرکوب جنبش توسط ساختارهای قدرت موجود شکل‌های زیادی داشت. این سرکوب شدید و گویی «عادی» بود: مکانیسم کنترل علمی و بی‌خطا، «لیست‌های سیاه»، جداسازی در محل کار، ارتشی از جاسوس‌ها و خبرچین‌ها؛ همه این چیزها برپا شد و در مقام ابزار سرکوب به حرکت درآمد و تاثیرشان به کمک انزوای متداوم چپ از باقی پوپولاس بیشتر شد. ریشه‌های این انزوا در ساختار اجتماعی کاپیتالیسم انحصاری پیشرفته بود: ساختاری که از مدت‌ها پیش بخش بزرگی از طبقه کارگر را در سیستم ادغام کرده بود. البته تسلط اتحادیه‌ها و احزاب کارگر اصلاح‌طلب و از نظر سیاسی ضدانقلابی مشکل دیگری بود. چنین تمایلات و مشکلاتی بازتاب پایداری نسبی کاپیتالیسم است با پایه‌هایش در استعمار جدید و امپریالیسم جدید و تمرکز سهمگین قدرت سیاسی و اقتصادی.
به خاطر تجمع عظیم قدرت که همان کلیت کاپیتالیستی است، شورش‌های علیه سیستم لزوما توسط گروه‌های اقلیتی اتفاق می‌افتاد و انجام می‌شد که در مرز یا خارج از فرآیند تولید مادی قرار داشتند. در این زمینه، در واقع می‌توان از گروه‌هایی «با امتیاز ویژه»، از یک «نخبه» یا شاید از یک «پیشرو» [Avant-Garde] صحبت کرد. از طرف دیگر، دقیقا همین مزیت‌ها- عدم ادغام در فرآیند تولیدی یا فاصله داشتن از آن- بود که به توسعه آگاهی سیاسی رادیکال شتاب می‌بخشید و تجربه خودبیگانگی را به شورشی علیه منسوخی فرهنگ روشنفکری و مادی موجود تبدیل می‌کرد.
البته دقیقا به همین دلیل است که این شورش‌ به شکلی کامل موفق نشد. ضدفرهنگی (counter culture) که توسط چپ جدید ایجاد شد، خودشان را نابود کرد آن هنگام که از عزم سیاسی‌شان چشم‌پوشی کردند آن هم به نفع نوعی آزادسازی خصوصی، به نفع یک ضد-تمامیت‌خواهی انتزاعی و تحقیری برای نظریه در مقام هدایت‌گر پراکسیس و به نفع نوعی تشریفاتی کردن و بتواره‌سازی مارکسیسم. توهم‌زدایی و کناره‌گیری بی‌موقعی در تمامی چنین اشکالی از عقب‌نشینی ظاهر ‌شد.
پافشاری چپ جدید بر تخریب تجربه و آگاهی فردی، بر انقلاب رادیکال سیستم نیازها و ارضاها و به‌طور خلاصه تقاضای مستمر برای سوبژکتیویته جدید به روانکاوی اهمیت سیاسی تعیین‌کننده‌ای می‌بخشد. کنترل‌های اجتماعی دستکاری‌کننده که اکنون حتی ناخودآگاه را برای حفظ وضعیت کنونی بسیج می‌کند، بار دیگر روانکاوی را به موضوع کاملا مورد علاقه‌ا‌ی تبدیل می‌کند. تنها آزادسازی تکانه‌های سرکوب‌شده و آلایش‌یافته می‌تواند سیستم برقرارشده امیال و نیازها را در افراد بر هم زند و محلی ایجاد کند برای میل به آزادی. البته، تنها شناخت و تایید این تکانه‌ها نمی‌تواند این کار را انجام دهد؛ فرآیند آزادسازی باید منجر به انتقاد شود، به خودانتقادی نیازها در واکنش به امیال درونی‌شده و از نظر اجتماعی دست‌کاری‌شده؛ چنین امیال و نیازهای درونی‌شده‌ای به عنوان سدی در برابر آزادسازی به فعالیت خود ادامه می‌دهند زیرا ارضای آن‌ها بازتولید سرکوب‌گر جهان کالایی را تضمین می‌کند. این تحلیل انتقادی نیازهاست که بعد اختصاصا اجتماعی روانکاوی را برمی‌سازد.
به مساله چپ جدید برگردیم. با وجود همه این چیزها، من فکر می‌کنم صحبت از شکست چپ جدید اشتباه است. همان‌طور که سعی کردم نشان دهم، جنبش خود ریشه در ساختار کاپیتالیسم پیشرفته دارد. می‌تواند عقب‌نشینی کند تا خودش را از نو شکل دهد هرچند می‌تواند قربانی یک موج نئوفاشیست سرکوب هم بشود.
برای همه این‌ها، نشانه‌هایی وجود دارد که پیام چپ جدید فراسوی حوزه‌های خودش پخش و شنیده شده است. البته دلایلی برای آن وجود دارد. ثبات کاپیتالیسم در واقع در مقیاس جهانی برهم خورده است؛ سیستم بیشتر و بیشتر مخرب و غیرعقلانی بودنش را بروز می‌دهد. از این نقطه است که اعتراض رشد می‌کند و گسترش می‌یابد، حتی اگر در آغاز تا حد زیادی غیرسازمان‌یافته، پراکنده، نامرتبط و هنوز بدون هیچ هدف سوسیالیستی آشکار باشد. در بین کارگران، اعتراض خود را در شکل اعتصاب‌های سرخود (Wildcat strikes)، غیبت از کار و در خرابکاری پنهانی ابراز می‌کند یا در خشم ناگهانی علیه رهبران اتحادیه، همچنین در مبارزات اقلیت ستمدیده و درنهایت در جنبش‌های آزادسازی زنان. واضح است که یک از‌هم‌پاشیدگی عمومی در روحیه کارگرها، عدم اطمینان به ارزش‌های اساسی جامعه کاپیتالیست و اخلاقیات ریاکارانه‌اش وجود دارد؛ فروپاشی سراسری اطمینان به تقدم‌ها و سلسله‌مراتبی که کاپیتالیسم وضع کرده، آشکار است.
توضیح بسیار قابل قبولی وجود دارد برای این واقعیت که نارضایتی اجتماعی عمیقا ریشه‌دار، که کوشیده‌ام بنمایانم، با وجود تمامی مسائل، ناهمبند، بدون سازماندهی و محدود به گروه‌های کوچک باقی می‌ماند. متاسفانه توده بزرگ مردم هر آلترناتیو سیاسی را یا با کمونیسم شوروی یا با اتوپیانیسمی مبهم برابر می‌کنند. به وضوح ترسی گسترده وجود دارد از هر تغییر ممکنی در جامعه، آن‌قدر رادیکال که بتواند از اساس، روش‌های سنتی زندگی را متحول کند و بتواند پایه‌های اخلاق پیوریتانی را، که اکنون چندصدساله است، از اساس تضعیف کند و به ازخودبیگانگی در زندگی‌هایمان خاتمه دهد. این‌ها شرایطی هستند که برای مدت مدیدی توسط مردم پذیرفته یا بر آنان تحمیل شده بود. به ما آموخته شده که کار سنگین و سرکوب تمام زندگی تغییرناپذیر است. انقیاد به ماشین دائما در حال گسترش تولید به عنوان پیش‌شرط پیشرفت دیده شده است.
این امکان وجود دارد که این سرکوب واقعا در دوره‌ای لازم بود تا مبارزه علیه فقدان [زی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.