پاورپوینت کامل عصر گفت وگو با دیگری ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عصر گفت وگو با دیگری ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عصر گفت وگو با دیگری ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عصر گفت وگو با دیگری ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

یکی از مهمترین پایه های تحقق گفت وگوی میان فرهنگ ها و تمدن ها، تبیین این مفهوم در حوزه دین و تفکر مذهبی است. دین و فرهنگ دینی می تواند زمینه ای مساعد برای پیشبرد گفت وگوی فرهنگ ها به شمار آید، چنانچه حقیقت دین مبنا و عنصر اساسی گفت وگو باشد در این صورت غیریت سازی های کاذب و بی منطق از متن اندیشه دینی به حاشیه رانده می شود. اما در آنجا که هویت گرایی های خشن و افراطی به نام دین سر برمی آورد و به جای حقیقت بر هویت تکیه می کند دیوارهای خصومت را با نمایی از مذهب می سازد.

گفت وگو، گشودن حصارهای تمدنی به سوی یکدیگر است که سودای هضم طرف مقابل را در سر نمی پرورد.

یکی از مهمترین پایه های تحقق گفت وگوی میان فرهنگ ها و تمدن ها، تبیین این مفهوم در حوزه دین و تفکر مذهبی است. دین و فرهنگ دینی می تواند زمینه ای مساعد برای پیشبرد گفت وگوی فرهنگ ها به شمار آید، چنانچه حقیقت دین مبنا و عنصر اساسی گفت وگو باشد در این صورت غیریت سازی های کاذب و بی منطق از متن اندیشه دینی به حاشیه رانده می شود. اما در آنجا که هویت گرایی های خشن و افراطی به نام دین سر برمی آورد و به جای حقیقت بر هویت تکیه می کند دیوارهای خصومت را با نمایی از مذهب می سازد. تاریخ پر است از ستیزه ها و جنگ های خسارت باری که به جای گفت وگوی میان ادیان و مذاهب و تمدن ها و فرهنگ ها بر پایه هویت سازی های خشن بنا شده اند، آنچه امروز در جهان اسلام می گذرد و منطقه را در معرض مخاطرات جدی از جنگ های فرقه ای قرار می دهد خارج از این واقعیت تاریخی نیست. پس باید در افق اندیشه ای و راهبردی گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها گستره قابل اعتنایی در باب ضرورت ها و لوازم گفت وگو در جهان های مذهبی گشود. لازمه گفت وگو با «دیگری» هر که و هرچه باشد پرداختن به مبانی و ساز و کارهای گفت وگو با خود است.

۱. گفت وگو در نگاه افلاطونی، پرسیدن و پاسخ گفتن و توانایی ارائه تعریف واقعیت ها را به دیگری داشتن و قدرت دریافت تعریف درست از غیریافتن است و این هنری است برای وقوف به حقیقت و وصول به زیبایی مطلق.

در نگرش سقراطی هم که معرفت در ژرفای روح انسان نهفته است، گفت وگو به مثابه «قابله ای» کار آزموده «معرفت» را به دنیا می آورد.

گفت وگوی سقراطی محصول توجه آدمی به این نکته است که «نمی داند» و گوینده خود را مسلط به تمامی حقیقت نمی داند، به همین سبب «دیگری»، «غیر»، «رقیب» را به رسمیت می شناسد و به زبان می آورد. «خاموش کردن» و از «گردونه خارج ساختن» از لوازم و نتایج این نوع گفت وگو نیست. آنکه نمی داند در پی آن است که هم معرفت خود را رشد دهد و هم به دیگران در این راه کمک کند. به این ترتیب در گفت وگو دستیابی طرفین به سطوح تازه ای از معرفت و کاهش عدم توانایی ادراک آنان از کل واقعیت متصور است.

باوجود این پیشینه باید پذیرفت که گفت وگو در جهان کنونی امری نو پدید است که رشد معرفت را در گرو نقادی شدن مستمر می داند؛ «محصول شنیدن و گفتن» است که حاصل آن تولید اندیشه و دستیابی به قواعد جدید می شود و این البته مهمتر از «دانستن» است.

گفت وگو هدفمند است، از این رو هر گفتنی، گفت وگو نیست. پرسه زدن در وادی گفتار و بیهوده گری کلامی با گفت وگو، که باید دارای دقت و تامل و قاعده باشد، تفاوت دارد. هدف گفت وگو یافتن پاسخ برای یک مساله نظری و رفع یک مشکل عملی است که همگان با آن مواجه اند یا بر سر آن توافق دارند. از این رو گفت وگو در پی اثبات برتری یکی بر دیگری از طریق ساکت کردن او نیست. گفت وگو برخلاف جروبحث بر «فهم و نقد » استوار است، نه بر «حمله و دفاع». گفت وگو «سخن گفتن واقعی» است و «گوش سپردن واقعی» از این رو با سکوت نسبتی وثیق دارد . در احتجاج و جروبحث هیچ یک از طرفین سکوت بر نمی گزینند؛ یکی در حال سخن گفتن به آوای بلند با دیگری است و دیگری در حال گفت وگو به آرامی با خویش و آماده شدن برای دفاع یا حمله ای دیگر. هر دو همواره سخن می گویند از این رو سکوت و شنیدنی در کار نیست!

در فرایند گفت وگو، فهم گفته دیگری مقدمه نقد آن است و نقد آن موجب تقویت علت و ایضاح مدعاست و این مرحله ای دیگر برای فهم عمیق تر و نقد دقیق تر گفته ای است که برای حل مشکلی، در نظر یا عمل بنا شده است. پس «گفت وگو» مکالمه ای است که در آن شرکت کنندگان برای نیل به هدفی واحد و مشترک که حل یا رفع مساله یا مشکل مبتلابه همه شان است، به فهم و نقد سخن یکدیگر می پردازند. (مصطفی ملکیان، گفت وگوی تمدن ها تجمل یا ضرورت فرهنگی، پل فیروزه، شماره اول، پاییز ۱۳۸۰)

این تلقی از گفت وگو موجب می شود که عنصر «شنیدن» و «دیدن» در مواجهه با «دیگری» بر «گفتن» پیشی بگیرد و اینکه البته مقوله ای مهم در اندیشه اسلامی است، جای تامل و تبیین فراوان دارد. قرآن کریم تنها اهل عذاب و آتش را از نعمت شنیدن حقایق و دیدن وقایع محروم می داند: «لَو کُنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کُنّا فی اَصحابِ السّعِیر ملک، آیه ۱۰»؛ اگر به سمع قبول می شنیدیم یا تعقل می کردیم، از زمره دوزخیان نبودیم.

و عارفان بلند مرتبه ما گفته اند: «تو سخن می گویی از مقصد دور می مانی و دورتر می رانی از خود مقصود را، هنوز ما را اهلیت گفت نیست، کاشکی اهلیت شنودن بودی، تمام گفتن می باید و تمام شنودن، بر دل ها مهر است، بر زبان ها مهر است و بر گوش ها مهر است.»

پس سخن اول آن است که گفت وگو وقتی می تواند ادامه یابد که بنیان آن بر «شنیدن» و «فهمیدن» و «نقد کردن» نهاده شود.

۲. وقتی سخن از گفت وگوی تمدن ها به میان می آید، قطعاً آنچه مورد نظر است، هم پذیرش وجود چند تمدن است و هم امکان گفت وگوی میان آنها. از این رو نظریه گفت وگوی تمدن ها بیشتر معطوف به گفت وگوی میان تمدن های همزمان و ناهم مکان است، اگر چه نمی توان از نسبت میان «تمدن های هم مکان و ناهمزمان» یا حتی تمدن های ناهم مکان و ناهمزمان هم غفلت کرد. گفت وگوی تمدن ها با گفت وگو درباره تمدن ها تفاوت دارد. در گفت وگوی تمدن ها نمایندگان آن ها حضور دارند. آنان کسانی هستند که هم شناختی از آن تمدن دارند و هم تعلق خاطری به آن. به این سبب سخن دوم آن است که گفت وگوی تمدن ها وقتی ادامه می یابد که از گفت وگو درباره تمدن ها تفکیک شود و به قصد حل مسائل مبتلابه بشر امروز به حال و آینده نظر کند، نه آنکه در گذشته بماند.

۳. پارادایم گفت وگوی تمدن ها، از این حیث که در جست وجوی جانشینی خِرد به جای قدرت در عرصه بین المللی است، یک پارادایم ملتزم به ارزش های بنیادی مدرن است و در جهت ساماندهی نظام بین المللی، بر همان موازین فیلسوفان دوران جدید، صورت بندی شده است.

اما از نقطه نظر دیگر می توان این پارادایم را متکی بر نوعی عقلانیت نقاد نسبت به ارزش های دوران مدرن نیز استوار ساخت که معطوف به نقد آن سازوکارهای دوره جدید است که نقض کننده گفت وگوی آزادند.

درست است که پارادایم گفت وگوی تمدن ها، بدیلی برای پارادایم برخورد تمدن ها است، اما واقع آن است که نباید این پارادایم را تنها به معنای انجام گفت وگو برای ممانعت از خشونت در عرصه جهانی فهم کرد. به نظر می رسد که این پارادایم عرصه گسترده تری را مورد هدف قرار داده است.

گفت وگو مسبوق به گشودگی طرفین گفت وگو است. گفت وگو ملتزم به گوش سپردن است. گفت وگو با توانایی همدلی طرفین برای نگریستن به امور از چشم انداز طرف مقابل آغاز می شود. به این اعتبار، گفت وگو به معنای گشودن حصارهای تمدنی به روی یکدیگر است. این گشودگی به هیچ روی سودای هضم طرف مقابل را در سر نمی پرورد، بلکه بر این باور است که طرفین از گشودگی، توانمند خواهند شد. چنین تصویری از گفت وگو میان تمدن ها، از این جهت که نافی الگوی قدرت مدار کنونی در عرصه جهانی است، به ارزش های مدرن نزدیک است و از این حیث که مسبوق به الگوی پیشین برای حذف موضوعیت طرف گفت وگو نیست، از ارزش های دوران مدرن فراتر می رود. پس سخن سوم آن است که برای تداوم گفت وگو میان تمدن ها، مبانی و قواعد نو آن را تبیین و تدوین کنیم.

۴. گفت وگو ملتزم به گشودگی، گوش سپردن و همدلی است. این امور تنها از این نقطه نظر محل توجه نیست که عرصه بین المللی را ملتزم به خِرد می سازد، بلکه گشودگی و همدلی قبل از آنکه عرصه بین المللی را تحت تاثیر قرار دهد، عرصه های درون تمدنی را متاثر می کند. به یاد آوریم که اصولاً مرزهای تمدنی بر تفاوت گذاری میان خود و غیر استوارند. هنگامی که این مرزگذاری ها از حدود و ثغور متعارف تفاوت و تکثر میان تمدن های گوناگون فراتر می رود و برای نوعی طبقه بندی میان تمدن ها میدان می گشاید، عرصه های درون تمدنی نیز از این نوع طبقه بندی ها مصون نمی ماند. اگر به هر علت تمدنی برتر از تمدن دیگر است، در حوزه درون تمدنی نخست، براساس معیارهای مختلف می توان به نوعی طبقه بندی تازه دست زد که بر حسب آن کسانی بیشتر و کسانی کمتر از شاخص های این تمدن برتر بهره مندند.

هنگامی که از فروبسته بودن تمدن ها نسبت به یکدیگر سخن می گوییم، این فروبستگی در طبقه بندی های درون تمدنی نیز ظاهر می شود به همین اعتبار، هنگامی که از گشودگی و همدلی میان تمدن ها سخن می رانیم، به تحقق شرط امکان این گشودگی در عرصه درون تمدنی نیز چشم دوخته ایم. نظر به آنکه شالوده دموکراسی نیز همین گشودگی و همدلی و تحقق امکان گفت وگوی طرفین آزاد و مستقل است، گفت وگوی تمدن ها شاید سالم ترین فرایند جهانی سازی دموکراسی باشد.

امروز به دو جهت، فرصت تحقق این آرمان بیش از گذشته شده است: نخست، به این سبب که بیش از هر زمان ضرورت آن در سطوح مختلف احساس می شو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.