پاورپوینت کامل یگانه اعصار حضرت نبی اکرم (ص) ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یگانه اعصار حضرت نبی اکرم (ص) ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یگانه اعصار حضرت نبی اکرم (ص) ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یگانه اعصار حضرت نبی اکرم (ص) ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
بیهقی (۳۸۴ـ۴۵۸هـ.ق) در کتاب خویش دلائل النبوه به حدیثی از امام باقر علیه السلام اشاره می کند که می فرماید: امام مجتبی (علیه السلام) از هند بن ابی هاله که مردی وصف کننده بود، خواست تا پیامبر (صلی الله علیه و آله) را وصف کند.
بیهقی (۳۸۴ـ۴۵۸هـ.ق) در کتاب خویش دلائل النبوه به حدیثی از امام باقر علیه السلام اشاره می کند که می فرماید: امام مجتبی (علیه السلام) از هند بن ابی هاله که مردی وصف کننده بود، خواست تا پیامبر (صلی الله علیه و آله) را وصف کند. او گفت: «پیامبر خدا که درود بر او باد، بزرگ و بزرگوار بود. چهره اش چون ماه تمام می درخشید. از معمول قامتش کمی بلندتر بود و از کسانی که بلند قامت هستند کوتاه تر، سرش بزرگ و موهایش صاف بود. معمولاً موهایش را جمع می کرد و در غیر آن صورت هم هرگز از لاله گوشش فروتر نبود. رنگش گلگلون، پیشانیش گشاده، ابروانش پرپشت و کشیده بود، بدون این که پیوسته باشد. میان ابروانش رگی بود که در حال خشم برجسته می شد. بینی او قلمی و پرتوی بالای آن مشاهده می شد به طوری که می پنداشتی اصلاً برآمدگی ندارد. ریشش انبوه و پرپشت بود و گونه هایش مُلایم و نرم. سیه چشم و بزرگ دندان بود. دندانهایش بسیار زیبا [بود] و در یک سطح قرار داشت. گردنش چُنان سپید بود که گویی از نقره خام است. در عین حال که پیکرش ورزیده بود، سینه و شکمش در یک سطح قرار داشت. سینه اش پهن، شانه اش فراخ و مفاصل و استخوان بندیش درشت بود. قسمت هایی از بدنش که از زیر لباس بیرون بود، می درخشید. به بازوها و شانه ها و بالای سینه اش کمی موی نرم رُسته بود. دستهایش از آرنج تا مچ نسبتاً کشیده و کف دستش وسیع و پشتش راست بود. انگشتانش کشیده و ظریف می نمود و کف پایش کاملاً گود بود. پشت پاهایش به سمت جلو شیب داشت به طوری که آب از روی آن به سرعت فرو می ریخت. راه رفتن او، در عین حال که با تواضع بود، تند انجام می گرفت و در آن حال، بدنش به جلو خم می شد. گویی در نشیب و فراز حرکت می کند. چون روی می نمود، با تمام بدن رو می کرد. نگاهش غالباً به زمین بود و به زمین بیشتر نگاه می کرد تا به آسمان. بسیار شکوهمند بود و نمی شد مستقیم در چشمش نگاه کنی. به چهره اش که می نگریستی، ماه را به خاطر می آوردی. همواره تقدم در سلام داشت.
امام حسن (علیه السلام) می گوید: گفتم: گفتارش را توصیف کن. گفت: همواره اندیشمند و ناراحت به نظر می رسید. بجز در مورد حاجت، صحبت نمی کرد. سکوتی عمیق و طولانی داشت. سخن را به بهترین وجه آغاز [می کرد] و با فصاحت کامل به انجام می رسانید. جملات او جامع همه معنی بود. نسبت به هیچ کس در گفتار خود ستم روا نمی داشت. هرگز کسی را خوار نمی فرمود، نعمت را، هر چه هم کم بود، بزرگ می شمرد، و هیچ خوراکی را مکروه نمی داشت. اگر چیزی با حق معارضه می کرد، از پای نمی نشست تا حق را یاری نماید. دنیا و امور وابسته به آن، او را خشمگین نمی ساخت. اگر چیزی به کسی عنایت می کرد، کسی متوجه نمی شد. هیچ گاه برای خود خشم نمی گرفت و برای خود از کسی یاری نمی خواست، چون به چیزی اشاره می کرد، با تام کف دست اشاره می کرد، و به هنگام تعجب و شگفتی، پشت دستش را ظاهر می کرد و در آن حال، انگشت شست دست چپ خود را با دست راست می گرفت، و یا با شست راست به کف دست چپ فشار می داد. اگر هم خشمگین می شد، گذشت می نمود. در حالت خشنودی پلکهایش را فر می بست. خنده اش هیچ گاه از حدّ تبسّم نمی گذشت، و در این هنگام، دندانهایش چون تگرگ برّاق بود.
امام حسن (علیه السلام) می گوید: این مطالب را مدتی از برادرم امام حسین (علیه السلام) پوشیده داشتم. وقتی با او در این باره صحبت کردم، معلوم شد او هم از هند همین سؤالها را کرده و چیزی فروگذار ننموده است، و معلوم شد که سؤالاتی هم از حضرت علی (علیه السلام) در مورد کیفیت مجلس و ورود و خروج پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مجالس نموده است.
حسین (علیه السلام) می گفت: از پدرم علی (علیه السلام) درباره خلوت پیامبر و حالات او در منزل سؤال کردم. گفت: پیامبر، هر گاه به خانه می آمد، وقت خود را در خانه سه بخش می فرمود: یک بخش برای عبادت و بخشی برای خانواده اش و یک بخش هم اختصاص به خودش داشت. از آن چه مخصوص خود قرار داده بود، یک بخش آن اختصاص به خواصّ اصحاب داشت که [به] حضورش می آمدند و در عین حال وسیله همین خواصّ مطالبی هم برای عوامّ بیان می فرمود. اهل فضل و تقوا را گرامی تر می داشت و نیازهای ایشان را بر می آورد و مرتبه آن ها را در دین و دانش در نظر می گرفت. برخی یک حاجت داشتند، برخی دو حاجت و بیشتر، و حضرت، حوایج آن ها را تا آن جا که می توانست، برمی آورد. گاه آن ها را به مسائلی که لازم بود، آگاه می نمود، و گاه از ایشان درباره مسائل مختلف سؤال می کرد و برخی از مطالب را به اطلاع آن ها می رساند و می گفت: کسانی که حاضرند، این مطالب را به کسانی که غایب هستند ابلاغ نمایند. و مکرر می فرمود نیازهای افرادی را که نمی توانند به من بگویند، شما بگویید. همانا هر کس که حاجت حاجتمندی را به صاحب قدرتی بیان کند و در ابلاغ آن کوشا باشد، خداوند در قیامت او را پایدار و ثابت قدم می نماید. اصحاب، گروه گروه برای کسب فیض به حضورش می رسیدند و در حالی که بهره فراوان گرفته بودند، بیرون می رفتند، و هر یک راهنمای گروهی می شدند.
حسن بن علی (علیهما السلام) می گوید: از پدرم پرسیدم: برنامه بیرون از منزل رسول خدا چگونه بود؟ فرمود: پیامبر فقط در مواردی که قلو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 