پاورپوینت کامل حافظ، ترجمانِ جهان نهان ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حافظ، ترجمانِ جهان نهان ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حافظ، ترجمانِ جهان نهان ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حافظ، ترجمانِ جهان نهان ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
کدامین کارساز، کدامین راز در سرودههای خواجه نهفته است که به دوستداران و باورمندان او این توانش را میدهد که با دیوان وی فال بزنند و پاسخ پرسشهایشان را از حافظ بستانند. فال و رای زدن با دیوان خواجه پیشینهای دیرینه دارد. کتابهایی هم از سالیان پیش در این زمینه نوشته شده است که در آنها از فالهای بزرگ تاریخی سخن رفته است.
من بیگمانم که هر کدام از شما چنین آزمونی را یک بار یا چند بار تا کنون داشتهاید. هنگامی که بر سر دو راههای ماندهاید و نمیدانستهاید که چه میبایدتان کرد، با دیوان حافظ فال زدهاید و رای. همچنان بیگمانم که دست کم پارهای از شما پاسخ خود را یافتهاید. خواجه راه را به شما نشان داده است. هنگامی که از آن راه رفتهاید، باور کردهاید که خواجه راست گفته است. آن راهی که به شما نموده است، راهی بوده که شما میبایستتان رفت. به راستی داستان چیست؟
اشاره: آنچه در پی میآید، بخشهایی از دو درسگفتار درباره حافظ است که در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شده است. در درسگفتار نخست استاد کزازی به بررسی رازناکی حافظ میپردازد و اینکه چرا او «لسانالغیب» نام گرفته و شعرش آیینهای شده که آرزوها و امیدها و غمها و شادیهای خود را در آن میبینند و با آن فال میگیرند. در دومین درسگفتار، استاد به شیوههای ویرایش دیوان حافظ و کارکرد و ارزش آنها اشاره میکنند.
***
کدامین کارساز، کدامین راز در سرودههای خواجه نهفته است که به دوستداران و باورمندان او این توانش را میدهد که با دیوان وی فال بزنند و پاسخ پرسشهایشان را از حافظ بستانند. فال و رای زدن با دیوان خواجه پیشینهای دیرینه دارد. کتابهایی هم از سالیان پیش در این زمینه نوشته شده است که در آنها از فالهای بزرگ تاریخی سخن رفته است.
من بیگمانم که هر کدام از شما چنین آزمونی را یک بار یا چند بار تا کنون داشتهاید. هنگامی که بر سر دو راههای ماندهاید و نمیدانستهاید که چه میبایدتان کرد، با دیوان حافظ فال زدهاید و رای. همچنان بیگمانم که دست کم پارهای از شما پاسخ خود را یافتهاید. خواجه راه را به شما نشان داده است. هنگامی که از آن راه رفتهاید، باور کردهاید که خواجه راست گفته است. آن راهی که به شما نموده است، راهی بوده که شما میبایستتان رفت. به راستی داستان چیست؟
راز حافظ
من میخواهم به این پرسش بنیادین، رازآلود، خردآشوب پاسخ بدهم. پاسخی که من میدهم، ناگفته پیداست، از دیدگاه و دانش من مایه میگیرد. شما هرآینه آزادید که این پاسخ را بپذیرید یا نه. با من همرای و هماندیش و همداستان باشید یا نه. خواست ما در پرسشهایی از این دست، یا بهتر است بگویم: پرسمانهایی از این گونه، این نیست که به پاسخ فرجامین برسیم؛ زیرا به آسانی نمیتوان پرسشهایی از این گونه را به شیوهای بسنده که راه را بر پرسشهای آینده ببندد، پاسخ داد و راز گشود و بازنمود. ارزش پاسخ در این است که راه را برای شناخت آن پدیده اندکی هموارتر خواهد کرد و اندیشهها را به تکاپو برخواهد انگیخت تا دیگران هم بکوشند به این پرسش پاسخی بدهند و آن پرسمان را بگشایند. پرسشهایی هست که هرگز به پاسخ فرجامین نمیتوانند رسید.
از نگاهی بسیار فراخ، رازگشایی حافظ را در دیوان او میتوان بر دو پایگاه استوار دانست: یکی برمیگردد به نهاد و منش و ناخودآگاه حافظ؛ دو دیگر به شیوه سخنوری او. هر چند این دو از هم جدا نیستند، اما به هر روی میتوانیم بر آن بود که سخنورانی با نهاد آماده رازآشنای پدید آیند که سرودههایشان رازگشای نباشد. وارونه آن هم شاید پذیرفتنی باشد، هرچند به دشواری. سرودهای راز گشای باشد، اما از نهادی برخاسته باشد که راز آشنای نیست.
به شگفتی دچار آمدهایم. چگونه میتوان رازگشایی سرود بی آنکه نهادی راز آشنای داشت؟ من اگر بخواهم بدین پرسش پاسخ بدهم، بیمناکم که از زمینه سخن خود دور بیفتم. تنها نمونشوار میگویم که سخنورانی، هنرمندانی، شگفتیآفرینانی هستند که به بستر رود میمانند. رود را از خود میگذرانند بی آنکه چندان پیوندی با رود داشته باشند. آن گروه دوم از این کسانند. این را وامینهیم به روزگاری دیگر.
نقشپذیری شعر
سرودههای حافظ به نامههای مینوی و سپند میماند. از همین روی آکنده از رازها و نهفتههایی است که میباید به در کشیده شوند. میسزد که اندکی درباره کار و ساز فالزنی سخن بگویم؛ پدیدهای که بسیار دیرینه است. به شیوههای گوناگون فال میزدهاند و میزنند. کسانی باور دارند بدان؛ کسانی هم آن را بیهوده میدانند و خوار میشمارند.
با هر چیز نیز میتوان فال زد. تنها بایسته فالزنی در آن چیز، این است که نقشپذیر باشد. هر آنچه نقشی بتواند آفرید، ابزار فالزنی میتواند بود. از آن رو در جهان باستان هنگامی که گوسپندی یا گاوی یا هر دامی دیگر را برخی خدایان میگردانیدند، شکمش را میدریدند و از چگونگی اندرونه آن برخی، که ریختهای گوناگون میتوانسته است یافت، آینده را از پیش میدیدهاند و پیش میگفتهاند یا از پرواز پرندگان آینده را درمییافتند. هر پرندهای رفتاری وشیوهای دیگر در پرواز دارد. از آن شیوه برای فال زنی بهره میجستند. از همین روی در زبان پهلوی فالزن را «مرغنشان» میگفتهاند؛ یعنی کسانی که نشانههای آینده را در رفتار مرغان مییافتند. کسانی هم بودهاند که آنها را «دودزن» مینامیدهاند؛ چرا که با دود فال میزدهاند. فال زنانی دیگر از پارههای خُرد چوب بهره میجستهاند. پارهای دیگر ریگهای ریز یا پارههای چوب را بر خاک میافشاندند و بر پایه آن نقشها، فال میزدهاند. امروزیان بیشتر با قهوه فال میزنند. چرا؟ چون قهوه روان به آسانی نقش میپذیرد.
داستان چیست؟ چرا با این چیزهای نقشپذیر میتوان فال زد؟ من پروایی ندارم که بگویم فالزنی را کاری بیهوده و پندارینه نمیدانم، فالزن را چرا. بسیارند فال زنانی که فریفتاراناند و دروغزن؛ اما این پدیده، پدیدهای است که به آسانی نمیتوان آن را به کناری نهاد. بسیارند پدیدههای ناشناخته و رازآلود که کار و سازشان به درستی بر ما روشن نیست، اما در آزمونهای روزانه با آنها روبروییم.
ناخودآگاه سخن میگوید
چگونه آینده در فنجان قهوه نقش میگیرد؟ چرا باید آن چیز که ابزار فال زدن است، نرم باشد و ریختپذیر؟ زیرا میباید نشان و نمود ناخودآگاهی را در خود بپذیرد و آشکار بدارد. ناخودآگاهی همواره به زبانی رازناک و رمزآلود با ما سخن میگوید. از همین روست که شما شب هنگام در آن زمان که خواب میبینید، آزمونهایی دارید شگفتانگیز و مایه سرگشتگی. نه خود راز آنها را میتوانید گشود و نه دیگران. خوابگزاری میباید آشنا با زبان نمادها تا بتواند آن خواب را بگزارد و رازهای آن را بگشاید. چرا؟ چون خواب ناوردگاه ناخودآگاهی است. ما تا درخوابیم، بیش با نهاد و ناخودآگاه خویش درپیوندیم. ناخودآگاهی در خواب با ما سخن میگوید. در بیداری ما در خودآگاهی به سر میبریم.
از دید من فالزدن رایزنی و گفتگوست با ناخودآگاهی. به درست از همین روست که اگر آن که میخواهد برای وی فال بزنند، به فالزنی باور داشته باشد، پاسخی رساتر و روشنتر و برازندهتر و بهآیینتر میستاند. آن باور، ناخودآگاهی را بیش برمیانگیزد و به تکاپو درمیآورد و نقش ناخودآگاهی بر آن قهوه روان در فنجان از این روی گویاتر میشود. چگونه ناخودآگاهی میتواند رازهای آینده را بدهد و از آنها به یاری قهوه در فنجان، یا هر چیز دیگر نقشپذیر، با ما سخن بگوید؟ برای پاسخ به این پرسش ناچارم اندکی درباره زمان سخن بگویم؛ درباره سرشت و ساختار زمان.
سرشت و ساختار زمان
زمان در نگاهی بسیار فراخ بر دو گونه است: یکی زمانی است که با آن آشناییم؛ زمانی که در بیداری و خودآگاهی بر ما میگذرد: زمان تاریخی یا در راستا؛ بگوییم زمان خطی. ویژگی این زمان این است که چند بخش دارد: گذشته، اکنون، آینده. ما از گذشته آگاهیم؛ چون آن را سپری کردهایم. از اکنون نیز، چون درآنیم؛ اما از آینده ناآگاهیم، زیرا هنوز به آن نرسیدهایم. زیرا زمان هوشیاری ما زمان در راستاست.
اما زمان گونهای دیگر هم دارد که چندان شناخته ما نیست و آن زمان چند چنبر (دایره) است. چنبر در همان زمان که آغاز است، پایان نیز هست. این ویژگی چنبر است. در زمان چنبرینه، یا زمان اسطورهای، زمان که ما در ناخودآگاهی در آن به سر میبریم، گذشته و اکنون و آینده نیست. پس از ناخودآگاهی میتوان به همان سان که به گذشته بازمیگردیم، به آینده راه بجوییم. شما بسیار در خواب، گذشته سپری شده خود را دیدهاید. به گونهای که هرگز در بیداری از آن یاد نمیآورید. در خواب به آینده هم میتوانید رفت. این را خوابهای پیشگویانه مینامند. چنین خوابی دستاورد گشت و گذار ماست در آیندهای که هنوز فراز نیامده است. بیش از این به این زمینه نمیپردازم.
پس فال زدن گفتگو با ناخودآگاهی است، به یاری آن ابزاری که به آسانی میتواند نقش پذیرد. از دید من این کار و ساز فالزنی است. این را نیز بگوییم که هنر به راستی در فالخواه است، نه در فالبین. فالبین تنها با زبان نمادها آشناست. فالخواه با باوری که به فالبین دارد، نیروهای درونی خود را گرد میآورد و کانونی میکند و به پاسخ میرسد. از همین روست که اگر فالخواه به فالزنی باور داشته باشد، پاسخی رساتر و روشنتر خواهد یافت. اکنون میرسیم به این سخن که چگونه میتوان با دیوان خواجه فال زد؟ نقشپذیری غزلهای حافظ از کجاست و چگونه انجام میپذیرد؟
آبگونگی شعر حافظ
در دیوان خواجه هر غزل و گاهی هر بیتی از غزل، همان کاری را انجام میدهد که پارههای قهوه در فنجان یا چوبهای افشانده بر خاک، که ابزار فالزنی هستند، انجام میدهند. اینکه شما چشم برهم مینهید و میکوشید که در خود کانونی بشوید، باور یافتهاید که خواجه پاسخ شما را خواهد داد. این باور نیروهای درونی شما را کانونی میگرداند. آن نیرو انگشت شما را به آن غزلی راه مینماید که پاسخ شما در آن است. از همین روست که به درستی میگویند با چاپهایی از دیوان خواجه باید فال زد که در هر رویه آن غزلی آورده شده است. به هر روی، این آن بخش دشوار و پرسمانخیز و خردآشوب گفتار من بود. اکنون میرسیم به بخش دیگر که شیوه سخنوری حافظ است.
غزل حافظ غزلی است که افسرده و کالبدینه نیست. برترین ویژگی شعر او آبگونگی آن است یا روانی، کالبدگریزی و نقشپذیری آن. شما اگر آب را در فنجان بریزید، فنجان است. اگر در کوزه بریزید کوزه است. آب چون سخت و کالبدینه نیست، به رنگ و ریخت آوندی در میآید که در آن ریخته شده است. غزل حافظ هم آب گونه است. از این رو پیکره ذهنی را به خود میپذیرد که در آن ریخته میآید. هیچ سخنوری به اندازه حافظ چالشخیز و مایه چند و چون نبوده است. چرا؟ چون هر کس، با هر اندیشه و پسندی و دیدگاهی و آیینی میتواند نقش خود را در آینه سخن او ببیند و بیابد.
از همین روست که یکی حافظ را رندی دوزخ آشام و قلندری ناپروا و مرزشکن میداند که همه شایست و ناشایستها را به کناری نهاده است و هیچ بندی را برنمیتابد. آن دیگری بر آن است که حافظ پارسایی بوده است پرهیزگار و دینداری استوار و خداترسی که شب را به نماز و نیایش زنده میداشته است و نُبی را با چهارده بازگفت میخوانده است. آن سومین حافظ را پرخاشگری اجتماعی میداند که همه را با تیغ سنجش باریکبینانه بررسیده و فرو شکافته است. و آن دیگری میگوید حافظ مهرپرست است. حتی مهرابههایی از سده هشتم نشان میدهند و میگویند که حافظ در آنها بهسر برده است و این بیت او را نمونه میآورند که: «یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بودر رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود» و میگویند که این «رقم مهر» نشانهای است که مهرپرستان بر پیشانی خود مینهادند تا از دیگران بازشناخته شوند.
این همه دیدگاههای گوناگون از چیست؟ از آبگونگی غزل حافظ است. حافظ همه اینها هست؛ زیرا رندتر از این است که چهره خود را آشکارا به ما نشان دهد. پس با چهرهای چنین نقشپذیر، میتوان فال زد.
پرسمانخیزترین سخنور ایرانی
حافظ پرسمانخیزترین سخنور ایرانی است. در سرودههای هیچ سخنوری به اندازه خواجه چند و چون و ناسازی و ناهمداستانی نبوده است و نیست. از دو روی شاید بتوان چرایی این پدیده ادبی را باز نمود: یکی شیوه سخن خواجه است که بسیار نغز و باریک و پندارخیز و هنری است؛ دو دیگر رویکرد همواره و شوریدهوار ایرانیان به غزلهای اوست. اگر آمار چاپ کتاب را هر سال ببینید، بیشترین چاپ از آن دیوان حافظ است. این به تنهایی گویای آن است که دیوان او خواستاران و خریداران بسیار دارد. همواره، کمابیش، چنین بوده است.
دو سخنور مردمیترین سخنوران ایران هستند: فردوسی و حافظ. از همین روی بیشترین برنوشتهها از آن این دو سالار سترگ سخن پارسی است. حتی شما میبینید در روزگار صفویان که شهریاران آن چندان با سخنوری میانهای نداشتند، یکی از شاهکارهای آرایش کتاب به دست داده میشود که «شاهنامه طهماسبی» است؛ به همان سان برنوشتههای زرین از دیوان حافظ. به درست از همین روی ستبرترین و فربهترین کتابشناسی هم در میان سخنوران ایرانی از آن حافظ و فردوسی است. پس به این دو سراینده بزرگ بیش از دیگران پرداخته میشده است.
چند و چون در شاهنامه هم اندک نیست؛ اما چگونگی این چند و چونها یکسان نیست. چند و چون در شاهنامه بیشتر در زمینه نژادگی بیتها و داستانهاست. هرچند بخشی هم به واژهشناسی شاهنامه بازمیگردد؛ اما در دیوان حافظ قلمرو پرسمانخیز و چالشبرانگیز ساختار واژگانی غزلهاست. اینکه کدامین ریخت واژه، ریخت نژاده و کهن و سخته و ستوار است. آن رویکرد همواره پرسمان را ژرفایی افزونتر بخشیده است؛ زیرا شمار برنوشتهها، هم در شاهنامه و هم در دیوان حافظ، پرشمار است.
این پرشماری نه تنها سودمند نیست، مایه زیان هم گردیده است؛ زیرا برنویسان یا سخن ناشناس بودهاند یا ناپایبند. این هر دو گونه و گروه از برنویسان آن گزند و زیان بزرگ را پدید آوردهاند. برنویس ِسخن ناشناس، متن را به جای آنکه برنویسد، مینگاشته است. ریخت واژه را تنها به دست میداده است.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 