پاورپوینت کامل از اگزیستانسیالیسم تا پسامدرنیسم ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از اگزیستانسیالیسم تا پسامدرنیسم ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از اگزیستانسیالیسم تا پسامدرنیسم ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل از اگزیستانسیالیسم تا پسامدرنیسم ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

اشاره: یکی از کتابهای خواندنی و پرمطلبی که سال گذشته به همت انتشارات ققنوس در دسترس عموم کتابخوانان و به‌ویژه دین‌پژوهان قرار گرفت، «سیری در ادیان جهان» بود که در بخش معرفی کتاب امروز به تفصیل درباره‌اش نوشته‌ایم. آنچه در پی می‌آید، گزیده‌ای از بخش سیزدهم آن است که به موضوع «دین در دنیای امروز» اختصاص دارد. ناگفته پیداست که چاپ هیچ مطلبی به منزله درستی و پذیرفته بودنش نیست، بلکه دست کم در مورد مقاله زیر، بیانگر اهمیت طرز فکر و نگرشی است که در بخشی از جهان امروز وجود دارد.

اشاره: یکی از کتابهای خواندنی و پرمطلبی که سال گذشته به همت انتشارات ققنوس در دسترس عموم کتابخوانان و به‌ویژه دین‌پژوهان قرار گرفت، «سیری در ادیان جهان» بود که در بخش معرفی کتاب امروز به تفصیل درباره‌اش نوشته‌ایم. آنچه در پی می‌آید، گزیده‌ای از بخش سیزدهم آن است که به موضوع «دین در دنیای امروز» اختصاص دارد. ناگفته پیداست که چاپ هیچ مطلبی به منزله درستی و پذیرفته بودنش نیست، بلکه دست کم در مورد مقاله زیر، بیانگر اهمیت طرز فکر و نگرشی است که در بخشی از جهان امروز وجود دارد.
اشاره: یکی از کتابهای خواندنی و پرمطلبی که سال گذشته به همت انتشارات ققنوس در دسترس عموم کتابخوانان و به‌ویژه دین‌پژوهان قرار گرفت، «سیری در ادیان جهان» بود که در بخش معرفی کتاب امروز به تفصیل درباره‌اش نوشته‌ایم. آنچه در پی می‌آید، گزیده‌ای از بخش سیزدهم آن است که به موضوع «دین در دنیای امروز» اختصاص دارد. ناگفته پیداست که چاپ هیچ مطلبی به منزله درستی و پذیرفته بودنش نیست، بلکه دست کم در مورد مقاله زیر، بیانگر اهمیت طرز فکر و نگرشی است که در بخشی از جهان امروز وجود دارد.

نگاهی به مقوله دین در جهان صنعتی

اشاره: یکی از کتابهای خواندنی و پرمطلبی که سال گذشته به همت انتشارات ققنوس در دسترس عموم کتابخوانان و به‌ویژه دین‌پژوهان قرار گرفت، «سیری در ادیان جهان» بود که در بخش معرفی کتاب امروز به تفصیل درباره‌اش نوشته‌ایم. آنچه در پی می‌آید، گزیده‌ای از بخش سیزدهم آن است که به موضوع «دین در دنیای امروز» اختصاص دارد. ناگفته پیداست که چاپ هیچ مطلبی به منزله درستی و پذیرفته بودنش نیست، بلکه دست کم در مورد مقاله زیر، بیانگر اهمیت طرز فکر و نگرشی است که در بخشی از جهان امروز وجود دارد.

مقدمه

در سرتاسر دوران مدرن، حدس و گمانهایی درباره زوال باورهای دینی و شایعاتی درباره مرگ خدا(!) وجود داشته است. گفته شده است که مدرنیته یا تجدد ضرورتاً به سکولارسازی می‌انجامد. پیشرفت علوم به ویژه، جای چندانی برای باورهای دینی سنتی باقی نمی‌گذارد. با این همه، اگرچه حقیقت دارد که بخشی از مردم از جریانهای اصلی کلیسا دوری گزیده‌اند و این دوری همچنان ادامه دارد، دین هنوز در جهان امروز زنده و سرحال است. در واقع در بیرون از جهان غرب، دین ‌رو به سلامت و سرزندگی بیشتر می‌رود و ادیانی مانند اسلام و مسیحیت دوران جدیدی از شکوفایی را تجربه می‌کنند. در جهان غرب با اینکه بسیاری از مردم از نهادها، مقامات و سلسله مراتب دینیِ سنتی سرخورده شده‌اند و حتی باورهای دینی را به تمام و کمال ترک کرده‌اند، گروههای فزاینده‌ای به شیوه‌‌ها و مکانهای جدید برای ارضای نیازهای معنوی خود روی می‌آورند.

گروهی بدون آنکه احساس کنند نیازمند تعلق داشتن به نهادی هستند، باور دینی دارند. گروهی دیگر به ادیان نو و معنویتهای گوناگون موجود که روز به روز بر تعدادشان افزوده می‌شود، روی می‌آورند. بخش دیگری، به ویژه از دهه ۱۹۶۰ به بعد، به سنن شرق مانند دین هندو و دین بودا روی آورده‌اند. بارزترین گروه مؤمنان در دنیای امروز کسانی هستند که متأثر از فرهنگهای پسامدرن، مصرف‌گرا، و به لحاظ دینی متکثر، از میان طیفی از سنن، باورها و فلسفه دست به «گزینش و آمیزش» می‌زنند.

*

بخش زیادی از حال و هوای اندیشه سکولار امروز ریشه در شک و تردید نسبت به عقل، استدلال و حقیقت عینی دارد. ایمانوئل کانت (۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴) از نظر تاریخی نخستین فیلسوفی بود که پا را از صرف به کارگیری عقل فراتر نهاد. او پرسشهای پیچیده‌ای را در باب دامنه و حدود خود عقل مطرح کرد. حاصل کارش تأکید بر نقش اراده بشر، و نه عقل او، در حوزه‌هایی بود که به حقیقت غایی و ارزش مربوط می‌شوند.

حدود عقل

به دنبال کار کانت، در قرن نوزدهم متفکرانی، نقش عقل را به شیوه‌هایی متفاوت سنجیدند. واژه «اگزیستانسیالیسم» بر «اگزیستانس» [یا «وجود بشری»]‌متناهی به مثابه «اینجا و اکنون» انضمامی تأکید می‌ورزد. در این سیاق، «اگزیستانس» در مقابل «نیستی» یا «عدم اگزیستانس» نیست، بلکه در برابر «ذات» قرار می‌گیرد. چنین می‌نماید که «ذات» دالّ بر ماهیت درونی چیزها در سطحی عمیق است؛ ولی ذوات از چنگال قدرت عقل انسانی می‌گریزند. در مقابل «اگزیستانسِ» دارای گوشت و خون به اراده انسانی و در واقع به کل وضعیت انسان معطوف است و (برخلاف ذات) معلول عقلِ صرف نیست.

گئورک ویلهلم فریدریش هگل (۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱) تأکید کرد که گرچه هرگونه تعقلی محققاً در وضعیت‌های تاریخی متناهی زندگی جای دارد، باز هم می‌توان از «مطلق»، که علت این اعمال متناهی عقل است، سخن گفت. به این طریق او کوشید عقل را به مقام سابقش بازگرداند.

نخستین متفکر اگزیستانسیالیست، سورن کی‌یرکگور (۱۸۳۱ ـ ۱۸۵۵)، فلسفه هگل را بیش از حد فراگیر و خوش‌بینانه دانست و آن را فاقد دغدغه کافی نسبت به اگزیستانس یا وجود بشری با تمام حدود متناهی آن دید و به این دلایل این فلسفه را رد کرد. اگزیستانسیالیسم اشکال مختلفی دارد؛ ولی همه آنها در سوء‌ظنی عمیق، و اغلب نوعی بدبینی، نسبت به ظرفیتهای عقل بشری اشتراک دارند. ما ناتوان از آنیم که با صِرف تئوری یا استدلال به سرچشمه‌های حقیقت غایی دست یابیم؛ زیرا نمی توانیم از محدوده‌های دیدگاه خود پا فراتر نهیم. من از آن رو آنچه را می‌بینم، می‌بینم که پیشتر در جایی ایستاده‌ام که ایستاده‌ام. به رغم اختلافها، تمام کسانی که به اگزیستانسیالیست معروفند، در باورهای زیر اشتراک دارند:

ـ تقدم اراده انسانی بر عقل انسانی؛

ـ تقدم نفع عملی بر نظرورزی؛

ـ تقدم امر شخصی بر امر انتزاعی؛

ـ تقدم وجود فردی بر ذات کلی؛

ـ تقدم درگیری بی‌واسطه بر عینیت منفصل.

مسیحی یا سکولار، کدام یک؟

جالب‌ترین وجه این مشخصه‌‌ها آن است که هم می‌توانند محل تأکیدی مسیحی قرار گیرند (با کی‌یرکگور)، هم می‌توانند محمل سکولاریسم و الحاد(با فریدریش نیچه، ۱۸۴۴ ـ ‌). در این طیف، کی‌یرکگور فردگرایی پروتستان بود؛ و نیچه ملحدی ستیزه‌جو؛ کارل یاسپرس (۱۸۸۳ ـ ۱۹۶۹) ارزشی در دین می‌دید، ولی انحصارگرایی مسیحیت سنتی را قبول نداشت؛ مارتین هایدگر (۱۸۸۹ ـ ۱۹۷۶) جایی برای خدا باقی نمی‌گذاشت؛ گابریل مارسل(۱۸۸۹ ـ ۱۹۷۳) در مقام فردی کاتولیک می‌نوشت؛ و ژان پل سارتر (۱۹۰۵ ـ ۱۹۸۰) و آلبر کامو (۱۹۱۳ ـ ۱۹۶۰) باورهای مسیحی و دینی را به باد انتقاد می‌گرفتند.

استفاده متفاوت ایشان از یک منظر فلسفی واحد را می‌توان به آسانی تبیین کرد. در خلأ ناشی از غیبت عقل و تئوری، کی‌یرکگور ایمان، تصمیم، خطرورزی و اطاعت را جایگزین کرد؛ و برای پر کردن همین خلأ یا «ورطه»، نیچه نفع شخصی، تمایلات و جامه مبدل بازی قدرت ـ دعاوی موهوم صدق ـ را جای داد. کی‌یرکگور عقل را عذری دروغین دانست که مردم را از ایمان اصیل و اطاعت از خداوند دور می‌سازد. نیچه عقل را عذری دروغین می‌دانست که به مردم امکان می‌دهد منافع شخصی خود را حقایق عینی جا بزنند. اگزیستانسیالیسم مسیحی از منظر کی‌یرکگور بر این نکات تأکید کرد:

ـ وجود خداوند با استدلال قابل اثبات نیست، وجود او را باید با ایمان پذیرفت.

ـ ایمان مسیحی پذیرش حقایق اعتقادی نیست، بلکه تعهد و فرمانبرداری است.

ـ خداوند بسیار فراتر از عقل انسانی است: حقیقتِ راجع به خداوند در بردارنده تناقض است.

اگزیستانسیالیسم ملحدانه از منظر نیچه بر این نکات تأکید می‌کند:

ـ نوع بشر مفهوم خداوند را پیش می‌کشد تا آمال و منافع خود را مشروع و قابل دستیابی جلوه دهد.

ـ بنابراین «خداوند» برساخته‌ای ابزاری یا رمزی مفید است در تأیید هیاهویی فریبکارانه: خداوند محصول نوعی تصمیم است(!)

ـ تمام ادعاهای مربوط به حقیقت غایی یا عینی، خواب و خیالی بیش نیست؛ دین نظامی است از ارزش و منافع که صورتک نظامی از حقیقت را به چهره زده است(!)

مضامین اگزیستانسیالیستی و متفکران این مکتب

نیچه را نخستین «پسامدرنیست» خوانده‌اند؛ چون ایده‌های او را می‌توان در پس بسیاری از فرضیات ایدئولوژیهای سکولار اواخر قرن بیستم دید. با این همه، برای تکمیل طرحمان درباره اگزیستانسیالیسم باید ابتدا نظری به یاسپرس، هایدگر، مارسل، سارتر و کامو بیفکنیم.

کارل یاسپرس علاوه بر فلسفه، دستی در روانکاوی نیز داشت. او تأکید دارد که آنچه اغلب «حقیقت عینی» قلمداد می‌شود، فقط نشان دهنده عقاید مرسوم روزگار است. چگونه کسی می‌تواند دریابد که اصل واقعیت چیست؟ یاسپرس متذکر می‌شود که در وضعیت‌های بحرانی که بیماران به نهایت منابع و ظرفیتهای خود می‌رسند، تمام ارزشهای مصنوعی یا ساختگی دست دوم اغلب فرو می‌ریزند و صرفاً آنچه برای بیمار اصیل و راستین است، باقی می‌ماند. از سویی، این نگرش می‌تواند در احیای واقعیت برای فرد جنبه درمانی داشته باشد و از دیگر سو، آنچه تصور می‌شود حقیقت اصیل است، همچنان از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

مارتین هایدگر مدعی است که حتی پرسشهای ظاهراً «عام» فلسفه نیز صرفاً به نحوی انضمامی، از موضع و منظر جایی که متفکر در آن ایستاده است، پاسخ پیدا می‌کنند. او تنها می‌تواند در چارچوب افقهای از پیش موجود خودش فلسفه‌ورزی کند. اندیشمند هرگز نمی‌تواند خود را به تمام و کمال از محدودیتها و مسائلی که مولود این تناهی ریشه‌ای است، رها سازد. هایدگر باور دارد که فلسفه سنتی در عنایت کافی به این تناهی و نیز به محدودیتهای ناشی از افقهای فرد، ناکام مانده است. او همچون نیچه و پسامدرنیست‌های بعدی به این تشخیص می‌رسد که فلسفه (از جمله الهیات) به هر مفهوم سنتی آن «پایان» گرفته است و در نوشته‌های متأخرش در جستجوی نوعی تولد دوباره تفکر «نیوشا» از طریق گونه‌ای احیای ژرف‌بینانه است که برای دستیابی به آن می‌توان بی‌وقفه در انتظار به سر برد.

گابریل مارسل تلاش می‌کند تا چشم‌اندازهای اگزیستانسیالیستی را برای مقاصدی مثبت‌تر در چارچوبی مسیحی یا انسان‌گرایانه بازآفرینی کند. عقلانیت و علوم اغلب اشخاص بشر را «موارد» یا «کمیت‌ها»یی در تئوریهای علمی به شمار می‌آورند؛ ولی با تکیه بر نگرشی بیشتر مشارکتی و کمتر عقل‌گرایانه شاید بتوان شأن و منزلت شخص بودن را به انسانها بازگرداند که از هرچه بگذریم، صرفاً «داده‌ها»یی برای دانشمندان (شامل دانشمن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.