پاورپوینت کامل فیلسوفی با دغدغه «هستی» ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فیلسوفی با دغدغه «هستی» ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فیلسوفی با دغدغه «هستی» ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فیلسوفی با دغدغه «هستی» ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
مقاله حاضر ترجمه بخشی از کتاب «خدا و هستی: تئولوژی در اندیشه هایدگر» است که تا چند ماه آینده از سوی نشر «نقد فرهنگ» منتشر خواهد شد. این کتاب، به بررسی نسبت میان خداشناسی و هستیشناسی و همچنین جایگاه مفهوم خدا در سیر تفکر هایدگر میپردازد و نوعی همسویی میان تأملات هستیشناختی هایدگر و الهیات را نشان میدهد.
نگاهی به یکپارچگی اندیشه هایدگر: دو نگاه به یک مسأله
مقاله حاضر ترجمه بخشی از کتاب «خدا و هستی: تئولوژی در اندیشه هایدگر» است که تا چند ماه آینده از سوی نشر «نقد فرهنگ» منتشر خواهد شد. این کتاب، به بررسی نسبت میان خداشناسی و هستیشناسی و همچنین جایگاه مفهوم خدا در سیر تفکر هایدگر میپردازد و نوعی همسویی میان تأملات هستیشناختی هایدگر و الهیات را نشان میدهد.
مسائل و دشواریهای بسیاری در بررسی اندیشه هایدگر وجود دارد. مهمترین مسائل، ناشی از رویکرد انتقادی هایدگر نسبت به زبان و مفاهیم سنت متافیزیکی و همچنین موارد متعدد خودانتقادی و نیز هشدار نسبت به احتمال تفسیر متافیزیکی از اندیشه اوست. در آثار متأخر هایدگر، نقد آثار قبلی و تلاش برای آغاز دوباره، فراوان به چشم میخورد، زیرا این ویژگیها مربوط به نگاهی است که تفکر اصیل را همواره در جریان میداند. هایدگر اغلب، آثار قبلی خود بویژه «هستی و زمان» را به این دلیل مورد نقد قرار میداد که شدیداً تحت تأثیر ساختارهای متافیزیکیای بودند که او قصد تخریب یا ساختارزدایی از آنها را داشت. هایدگر در دهه ۱۹۳۰ بتدریج در «هستیشناسانه» دانستن پروژه فکری خود تردید کرد و پس از آن، دیگر به کلی از اطلاق عنوان «هستیشناسی» (
ontology
) به تفکرش خودداری کرد، زیرا این عنوان باعث ایجاد سوءتفاهمهای بسیاری میشد: عنوان «هستیشناسی»، حداقل به شکل تلویحی، ارتباط تنگاتنگی با سوءتفسیر متافیزیکی هستی داشت.
هایدگر بعدها به این نتیجه رسید که خود کلمه «هستی» هم در متافیزیک غرق شده و دیگر نمیتواند وسیله بیان آن مسألهای باشد که هایدگر در پی آن بود. با این حال، هایدگر در برابر آن دسته از تفسیرهایی که میکوشیدند نوعی گسست بنیادی از آثارش برداشت کنند، مقاومت میکرد و در نهایت معتقد بود پیوستگی بنیادینی در تفکر او وجود دارد. به هر حال، اکنون عموماً فرض بر آن است که در دهه ۱۹۳۰، چیزی شبیه یک «گشت» یا «چرخش» (به تعبیر خود هایدگر،
die Kehre
) در روند تفکر هایدگر آغاز شد. لذا اگر معتقد باشیم که به طور کلی مهمترین مسأله هایدگر هستیشناسی است، باید نوعی پیوستگی در اندیشه هایدگر را- حتی با وجود این چرخش- نشان دهیم. فرض یکپارچگی تفکر هایدگر، یعنی نوعی وحدت در عین کثرتی که در اندیشه او به چشم میخورد، مورد تأیید بسیاری از هایدگرشناسان و نیز خود هایدگر است. مرور برخی از آثار درباره تحول اندیشه هایدگر نشان میدهد که هرگونه دگرگونی در اندیشه او را باید با توجه به تلاش او در جهت درک یک مسأله اساسی بررسی کرد و آن مسأله، هستی است.
ریچاردسون در کتاب خود تحت عنوان «هایدگر: از پدیدارشناسی تا تفکر» معتقد است این «دگرگونی» با سخنرانی هایدگر در سال ۱۹۳۰ تحت عنوان «در باب ماهیت حقیقت» آغاز میشود و آن را تغییر جهتگیری از «آنجاستی» به «هستی» یا از «دازاین» به «زاین» میداند. ریچاردسون از اصطلاحات «هایدگر اول» (هستیشناسی بنیادین و پدیدارشناسانه که با تحلیل وجودی انسان در سالهای نگارش «هستی و زمان» نمودار میشود) و هایدگر دوم (آثار پس از سال ۱۹۳۰) برای تمایز نهادن میان دو دوره از تفکر هایدگر استفاده میکند. با این حال، او معتقد است که این اصطلاحات نباید باعث ایجاد این تصور غلط شود که نوعی گسست مطلق یا شکاف بین این دو دوره وجود دارد؛ بلکه باید پیوستگی و گسست همزمان را در تفکر هایدگر به رسمیت شناخت، زیرا به گفته او، «هایدگر اول و هایدگر دوم همسان نیستند، اما یکی هستند.» هایدگر در روند تفکر خود تلاش میکرد به چیزی بیندیشد که ریچاردسون از آن به «فرایند هستی» تعبیر میکند و دلیل تغییر در تفکر هایدگر، همین دغدغه واحد است.
تلاشی مشابه جهت تحلیل «دگرگونی» تفکر هایدگر در عین توجه به یکپارچگی کلی دغدغه او درباره مسأله هستی را در کتاب جاراوا مهتا تحت عنوان «فلسفه مارتین هایدگر» میبینیم. اگرچه مهتا به اهمیت سخنرانی «در باب ماهیت حقیقت» (که اولین بار در سال ۱۹۴۳ منتشر شد) واقف است، انتشار «نامه درباره اومانیسم» در سال ۱۹۴۷ را زمان تأکید صریح هایدگر بر دگرگونی در اندیشهاش میداند. تحلیل وجود انسانی و دازاین در آثاری که قبل از آن منتشر شدهاند، به نوعی، با متوقف شدن پشت سلبیتی که همان استعلای انسان است، با بنبست مواجه شدند. بنابراین او اشاره میکند که مقاله مربوط به حقیقت، هایدگر را به نقطهای رساند «که در آن مسیر پژوهش باید به گونهای تغییر میکرد که دیگر نگاه از سمت دازاین به سوی هستی نباشد، بلکه هستی از حقیقت هستی به سوی ماهیت انسان جریان یابد. این همان تغییر تفکر هایدگر بود که ضرورت ذاتی مسیر اندیشه، آن را ایجاب میکرد.» مهتا به پیروی از هایدگر خاطرنشان میکند که ریشههای این تغییر، از همان ابتدا در متن «هستی و زمان» وجود داشت- یعنی همان بخش «زمان و هستی» که هیچگاه منتشر نشد- اما به دلیل ارتباط تنگاتنگ این تفکر با متافیزیک، امکان چنین تغییری با طرح قبلی وجود نداشت. در بهترین حالت، این اثر میتوانست نوعی جهتگیری و نه «برخورد به قلب هدف، یعنی معنا یا حقیقت خود هستی باشد.» بنابراین، تفکر هایدگر دچار تغییر شد تا بتواند به تغییری که از ابتدا پیشبینی شده بود، بیندیشد. با این حال، مهتا و نیز ریچاردسون، هر دو معتقدند که «تغییر کلی در دیدگاه» همچنان با یکپارچگی تفکر هایدگر همخوانی دارد، زیرا اندیشه هایدگر به تنها هدف خود وفادار میماند. این تفسیرها منعکسکننده نکاتی هستند که والتر شولتس بر آنها تأکید میکند. در واقع، شولتس «دگرگونی» در اندیشه هایدگر را به مثابه اوج حرکتی می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 