پاورپوینت کامل کلید فهم فرهنگ ۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کلید فهم فرهنگ ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کلید فهم فرهنگ ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کلید فهم فرهنگ ۳۳ اسلاید در PowerPoint :
انسانشناسی فلسفی مدرن(Modern Philosophical Anthropology) به عنوان یکی از رشتههای علوم انسانی در اروپا در دهه ۱۹۲۰ با توجه به نگرشهای اگزیستانسیالیستی و پدیدارشناختی رواج یافت، اگرچه با این رویکردها تفاوت داشت و از اصول آنها تبعیت نمیکرد اما وابستگی بسیاری به پراگماتیسم و انسانشناسی علم داشت. این شاخه معرفتی در دهه ۱۹۴۰ میلادی به عنوان یکی از شاخههای فلسفی آلمان مطرح شد و با توجه به اینکه از نظر تاریخی بر سنتهای فلسفی آلمان بنا نهاده شده بود اما پیدایش آن در سطح گسترده، مرهون پیشبینیهای علوم انسانی در قرن نوزدهم میلادی است.
تأملی بر مفهوم انسانشناسی فلسفی
انسانشناسی فلسفی مدرن(
Modern Philosophical Anthropology
) به عنوان یکی از رشتههای علوم انسانی در اروپا در دهه ۱۹۲۰ با توجه به نگرشهای اگزیستانسیالیستی و پدیدارشناختی رواج یافت، اگرچه با این رویکردها تفاوت داشت و از اصول آنها تبعیت نمیکرد اما وابستگی بسیاری به پراگماتیسم و انسانشناسی علم داشت. این شاخه معرفتی در دهه ۱۹۴۰ میلادی به عنوان یکی از شاخههای فلسفی آلمان مطرح شد و با توجه به اینکه از نظر تاریخی بر سنتهای فلسفی آلمان بنا نهاده شده بود اما پیدایش آن در سطح گسترده، مرهون پیشبینیهای علوم انسانی در قرن نوزدهم میلادی است.
موضوع مطالعه انسانشناسی فلسفی، «مطالعه وجود و هستی انسان» است. همچنین «انسانشناسی فلسفی» به تجربیات و فعالیتهای انسانی که منجر به بقای آثار فرهنگی میشود، پرداخته و آنها را مطالعه میکند. در واقع این دانش به تفسیر حقایق، امکانات و محدودیتهای وجودی انسان میپردازد؛ در حالیکه «انسانشناسی علمی» با پتانسیلهای انسان که از وی موجودی آزاد میسازد سر و کار دارد. در دیدگاه انسانشناسی فلسفی انسان مجبور است با توجه به انگارههای تعقلی و تجربی (یعنی هنگامی که علم و فلسفه به توافق روششناختی و نظری در حوزه مطالعاتی میرسند) خود را بسازد؛ بنابراین لازم است بر ما روشن شود انسانشناسی فلسفی در چه ابعادی به مطالعه انسان میپردازد. پژوهشگران انسانشناسی فلسفی معتقدند این رشته در سه جهت انسان را مورد مطالعه قرار میدهد:
۱- انسان به عنوان موجودی خلق شده
در اینجا کم و کیف پیدایش انسان مورد توجه پژوهشگران قرار میگیرد. عمده اطلاعات پژوهشگران در این زمینه از طریق بهکارگیری روشهای علوم تجربی به دست میآید.
۲- انسان به عنوان موجودی که خالق ارزشهای فرهنگی است.
این بحث از انسانشناسی فلسفی در جستوجوی شناخت حاصل از کنشهای اجتماعی انسان است. انسان در این دیدگاه در اکوسیستمهای محیطی، رفتارهای اجتماعی- فرهنگی را پیشه خود میسازد تا از آن طریق بتواند با محیط و اجتماع سازگاری پیدا کند. در نقاط مختلف این شیوههای رفتاری، گوناگون است و در نهایت منجر به پیدایش پدیدههای فرهنگی متنوع شده است. این شاخه از مطالعات انسانشناسی فلسفی تحت تأثیر یافتههای انسانشناسی فرهنگی است.
۳- انسان به عنوان موجودی قابل مشاهده
در اینجا انسان به عنوان موجودی واقعی و قابل لمس شناخته شده و مورد مطالعه قرار میگیرد. در این حوزه جسم و جان انسان در بوته پژوهشهای تجربی مورد کنکاش واقع میشود. به نظر میرسد این نوع نگرش به انسان از فلسفه پراگماتیسم به انسانشناسی فلسفی راه یافته باشد؛ همچنین عدهای ارتباط دیدگاه تجربهگرایی با تعقلگرایی را از طریق روشها و یافتههای تجربی ممکن تصور کردهاند.
با توجه به موارد یاد شده ضروری است جایگاه انسانشناسی فلسفی در شاخههای متنوع انسانشناسی به معنای عام مشخص شود. همان طور که میدانیم انسانشناسی عبارت است از مطالعه انسان در ابعاد فرهنگی در منطقهای خاص و مشخص؛ در بحث انسان شناسی، انسان به صورت همهجانبه در زمینههای جهانی، باستانی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار میگیرد؛ اما انسانشناسی فلسفی از نظر نوع مطالعه درباره انسان حوزه خاصی را به خود اختصاص میدهد. به نظر برخی از دانشمندان نتایج مطالعات انسانشناسی فلسفی به عنوان مقدمه مطالعات انسانشناسی مورد توجه قرار میگیرد؛ تا آنجا که امروز عرصههای مطالعاتی فرهنگ برای شناخت، آسیبشناسی، اصلاح و برنامهریزی فرهنگی بدون توجه به زیرساختهای فلسفی آن امری بیپایه و سست قلمداد میشود. هر شاخهای که تمایل به مطالعه انسان داشته باشد ضرورتاً لازم است به مطالعه چیستی انسان بپردازد.
چگونگی و چیستی انسان
مطالعات انسانشناختی برای دریافت چگونگی و چیستی انسان به دو شاخه «انسانشناسی زیستی» و «انسانشناسی فلسفی» روی میآورد؛ در انسانشناسی زیستی ماهیت جسمانی انسان مورد مطالعه قرار میگیرد؛ اما در انسانشناسی فلسفی میخواهیم بدانیم که انسان کیست؟ از کجا آمده؟ و جایگاه او در نظام تکامل اجتماعی- فرهنگی زندگی بشری کجاست؟ بدین ترتیب در یک طبقهبندی مختصر پرداختن به مطالعه فلسفی انسان- بویژه در راه تدوین فرهنگی او- در دو مقوله خلاصه میشود:
۱- انسان و فرهنگ موضوع مورد مطالعه انسانشناس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 