پاورپوینت کامل مدیریت بقا، مدیریت تحوّل ۶۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدیریت بقا، مدیریت تحوّل ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت بقا، مدیریت تحوّل ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت بقا، مدیریت تحوّل ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

وضعیت ناشر بخش خصوصی را در این روزها شاید بتوان به وضعیت کسی تشبیه کرد که دارد تقلا می کند تا تعادلش را روی سطح لغزان شیبداری حفظ کند. اگر شما، من، و هر کس دیگری در چنین موقعیتی قرار بگیریم، آیا جز تقلا برای پرهیز از سقوط و تلاش در راه بقا کار دیگری از ما ساخته است؟ نشر آسیب پذیر به چنین وضعیتی دچار شده است. چرا کار به اینجا کشید؟ چرا هشدار ها طی سال های سال کارگر نمی افتاد؟ عیب کار کجا بود؟ آیا می توان راهی یافت و این نشر را از سطح لغزان به جایی کشاند که تلاش آن در راه بقا، به کوشش در راه تغییر، تحول و حرکت به سوی هدفی دور، بلند مدت و با چشم اندازی گسترده و امید بخش تبدیل شود؟ به این پرسش ها می توان از دیدگاه های مختلف پاسخ داد. شاید نویسندگان این شماره به این گونه پرسش ها بر پای تخصص و تجرب خود پاسخ بدهند. در این نوشته فقط بر یک جنبه از جنبه ها تاکید خواهد شد.

وضعیت ناشر بخش خصوصی را در این روزها شاید بتوان به وضعیت کسی تشبیه کرد که دارد تقلا می کند تا تعادلش را روی سطح لغزان شیبداری حفظ کند. اگر شما، من، و هر کس دیگری در چنین موقعیتی قرار بگیریم، آیا جز تقلا برای پرهیز از سقوط و تلاش در راه بقا کار دیگری از ما ساخته است؟ نشر آسیب پذیر به چنین وضعیتی دچار شده است. چرا کار به اینجا کشید؟ چرا هشدار ها طی سال های سال کارگر نمی افتاد؟ عیب کار کجا بود؟ آیا می توان راهی یافت و این نشر را از سطح لغزان به جایی کشاند که تلاش آن در راه بقا، به کوشش در راه تغییر، تحول و حرکت به سوی هدفی دور، بلند مدت و با چشم اندازی گسترده و امید بخش تبدیل شود؟ به این پرسش ها می توان از دیدگاه های مختلف پاسخ داد. شاید نویسندگان این شماره به این گونه پرسش ها بر پای تخصص و تجرب خود پاسخ بدهند. در این نوشته فقط بر یک جنبه از جنبه ها تاکید خواهد شد.
هر فعالیتی را می توان بر پای عامل «تاثیر» هم بررسی کرد: تاثیر گذارها و تاثیر پذیرها چیست اند و کیست اند و کدام اند؟ برای اینکه اینها را بهتر بشناسیم و بر آن بهتر تمرکز کنیم، روش فروکاهی می تواند به ما کمک کند. فعلاً سایر عامل ها را از نشر کنار می گذاریم و موقتاً از نظر دور می داریم.
نشر ـ در اینجا فقط نشر کتاب مد نظر است، با نشر در سایر رسانه ها کاری نداریم ـ دو قطب اصلی در دو سوی خود دارد: پدید آورندگان؛ خوانندگان. ناشر به سان پل و پیوندی میان این دو قطب عمل می کند. پدید آورندگان را در معنای گسترد آن در نظربگیریم: نویسندگان، شاعران، هنرمندان، صاحب نظران، مولفان، محققان، مترجمان، گردآورندگان، و جز آن. خوانندگان هم طیف گسترده و متنوعی را تشکیل می دهند از هم قشرها، لایه ها، با سنین و جنسیت متفاوت، مدارج مختلف دانش و تخصص و تحصیل و با هر گونه هدف، مقصود، نیاز، آمال و آرزو ، توقع، سطوح متفاوت درآمد و امکانات بسیار متفاوت تر شناخت، آگاهی و دسترسی و جز آن. پس در نگاهی اجمالی به خوبی پیداست که نشر با دو قطب بسیار متنوع، بسیار متغیر و دستخوش تحول سر و کار دارد. شاید کمتر حرفه ای را بتوان یافت که دو کف ترازویش تا به این حد در نوسان باشد و ایجاد موازنه میان دو کفه این قدر دشوار.
ایجاد ارتباط مطلوب میان این دو قطب به ویژه زمانی دشوارتر می شود که جامعه ای که از ثبات اقتصادی و اجتماعی بی بهره باشد. اقتصاد نشر تابع اقتصاد عمومی است و به هیچ روی نمی تواند خود را از نوسان های اقتصاد حاکم دور نگاه دارد. اقتصاد نشر به سان بسته ای است در کنار بسته های دیگر و سوار بر کشتی، و کشتی رو به هر مقصدی برود، این بسته ها هم به آن مقصد می روند.
پدید آورندگان از تاثیر پذیرترین و در عین حال از تاثیرگذارترین عامل ها هستند. از صاحب نظر و متخصص گرفته تا پژوهش گر ساده ای که جست و جو می کند و بر پای یافته هایش مقاله ای می نویسد؛ از هنرمندی کارکشته و در مرحل خلق پی در پی اثر تا هنرمندی که نخستین اثرش را می خواهد به بازار نشر روانه کند. شاخک های هم پدیدآورندگان معمولاً در برابر هم پدیده های که به کار آنها مربوط باشد، حساس است. پدیدآورندگان معمولاً رصد گراند و پیشه شان اقتضا می کند که هیچ تاثیر مهمی از گستر رصدشان دور نماند. تاثیر هایی که می گیرند، به سرعت در نشر بازتاب می یابد. بازتاب این تاثیرها البته به نوع کار پدیدآورنده، هدف ها، رسانه ای که از آن استفاده می کند، مخاطبان، کاربردها و نیز متغیرهای دیگر بستگی دارد، اما آنچه فارغ از اینها توجه به آن در اینجا ضروری است، تاثیرهایی است که یک قطب نشر به سرعت می گیرد و به سرعت بازتاب می دهد، و گاه این تاثیر به هم بخش های نشر سرایت می کند.
قطب دیگر نشر خوانندگان اند، تاثیر پذیرترین جنب نشر، اما جنبه ای که می تواند خود به تاثیر گذارترین عامل تبدیل شود. هم تولید کنندگان در نشر، در آغاز مصرف کننده اند، خوانندگان تاثیر پذیرند. از میان تاثیر پذیرفتگان دسته ای بر می خیزند که تاثیرهای برگرفته را به عامل های تاثیر گذار دیگری، و چه بسا تاثیر گذارتر از پیش، تبدیل می کنند. حتی خوانندگانی که از محصول نشر تاثیری بپذیرند که آن تاثیر فقط کاربرد شخصی داشته باشد، باز هم تاثیر پذیرفته اند، و قرار نیست که هم تاثیرهای نشر، عمومی باشند. مثال های فراوانی از این تاثیر گذاری و تاثیر پذیری ها می توان آورد که ثابت کنند نشر چرا پدیده ای کاملاً زنده، دستخوش تحول، پردامنه، پیچیده، و در عین حال پرابهام و پرمساله ای می تواند باشد.
هم روندهای جدیدی که در فنّ آوری ها و شیوه های ادار نشر به کار گرفته شد، به ویژه پس از شتابی که از جنگ جهانی دوم به بعد، از اواخر ده ۱۹۴۰م، به خود گرفت و نشر را دستخوش تحول ساخت، برای پاسخ گویی و تعامل مناسب میان عامل های تاثیر گذار و تاثیر پذیر بود. تحول در تجهیزات، فن آوری ها و شیوه های تولید چاپ، کاغذ، مرکب چاپ، در زمینه های صحافی، عکاسی، لیتوگرافی، تحول در مدیریت نشر، پخش گری، بازار شناسی کتاب، تبلیغات، ایجاد نهاد های مختلف معرفی کنند کتاب به جامعه ، یا کارگزاری های تهیه و ارسال بهتر و سریع تر کتاب که به ویژه در سال های اخیر شتاب بیشتری گرفته اند و در عین حال به مسیرهای تازه ای افتاده اند. هم اینها و مانند اینها برای این بود که دو قطب تاثیر گذار و تاثیر پذیر نشر در تناسب با هم قرار بگیرند. سیاست گذاران و برنامه ریزان نشر به این نکته بهتر پی بردند که تناسب میان آن دو عامل اصلی، تعامل ایجاد می کند، و تعامل روند تاثیر گذاری و تاثیر پذیری را شدت و سرعت می بخشد و در نهایت چرخ نشر بهتر می تواند به اقتصاد خودش پاسخ بگوید. ایجاد تناسب و برقراری موازنه میان دو قطب نشر نه تنها تضمین کنند بقا، که هماهنگی، همراهی و همپا شدن با تحول بود، تحولی که هیچ بخشی از نشر را از تاثیرهایش برکنار نمی گذاشت.
نشر ما در این میان، در چرخ تاثیر گذاری ها و تاثیر پذیری ها چه باید می کرد و اکنون برای حال و آینده چه باید بکند؟
اتحادی ناشران ایران سابقه اش از اتحادی ناشران ژاپن بیشتر است. نشری که در ده ۱۳۴۰ش در ایران به دور فعالی دست یافت، بر نشر بسیاری از کشورهای آسیایی و خاورمیانه و جهان سوم، یا برای مثال بر نشر کر جنوبی در آن سال ها، برتری هایی داشت. با انتشار مقایسه ها در این زمینه معلوم خواهد شد که نشر نیم دوم ده ۱۳۳۰ و ده۱۳۴۰ ایران، به ویژه در بخش خصوصی، به چه برتری هایی دست یافته بود. نخستین کوشش جدی تر برای بازتاب مسائل نشر ایران را در صفحاتی از نشری کتابهای ماه می توان دید که انتشار آن با پیشگامی شادروان همایون صنعتی زاده، همکاری شادروان استاد ایرج افشار، و همراهی شماری از ناشران فعال از ده ۱۳۳۰ش آغاز شد. پیش از آن نشریه های دیگری هم انتشار یافته بودند که به جنبه هایی از نشر می پرداختند، اما کتابهای ماه نخستین نشریه ای بود که می خواست با رویکرد حرفه ای به نشر بپردازد. شادروان همایون صنعتی زاده در آن زمان به نشر فعال جهان دسترسی داشت و آشنایی با دانش فنی روز در زمین نشر و تحولات آن برای او و تشکیلات فنی اش با هیچ مانعی رو به رو نبود. چند ناشر ایرانی با مساعدت های او توانستند در نشست های بین المللی ناشران شرکت کنند و با تازه ترین دیدگاه ها در نشر آشنا شوند. خبرهای این نشست ها و مباحث طرح شده در آن نشست ها هم در مطبوعات منعکس شد، اما به رغم این مراودات بین المللی، دانش فنی مرتبط با آن مباحث پدید نمی آمد، بازنگری و روز آمد نمی شد، نشر ما در خود بازنگری و کژی و کاستی ها را اصلاح نمی کرد. انگار رشد و ثبات آن را فریب داده بود، آینده را نمی دید و در نتیجه در همچنان بر همان پاشنه می چرخید.
دسترسی به دانش فنی هیچ گاه معضل لاینحل نیست، حتی معضل هیچ جامعه ای نیست. پاسخ مناسب با پرسش مناسب و با رویکرد مناسب به دست می آید. پرسش ها و رویکردهاست که تعیین کنند پاسخ ها و مسیر های پاسخ هاست. پرسش های پر زور و پیگیرانه است که پاسخ ها را می زایاند. به همین دلیل دانش فنی بدون نگرشی که آن دانش را اقتضا و طلب کند، شناخته نمی شود، و چیزی که تشخیص داده نشود به دست نمی آید. اگر پژوهش گری شماره های متعدد کتابهای ماه را به این قصد بررسی کند که از خلال آنها پرسش های نشر را بیرون بکشد تا معلوم شود نشر فعال آن روز ایران چه چیزهایی را چالش های اصلی خود می دانسته است، درخواهد یافت چرا نشر ایران از مسیر شناختن مشکلات اصلی خود و یافتن راه حل ها دور شد؛ چرا این نشر از نشرهای همتایش عقب ماند و امتیازهایی را که به دست آورده بود، به مرور و طی چند دهه از دست داد. ده ۱۳۴۰ش که ده رونق نشر بود، خوش باوری، خوش بینی و غرور کاذب ایجاد کرد، و هر کدام از اینها به تنهایی می تواند غفلت به بار آورد، یا انگیز تلاش و جست و جو را بگیرد. برای اینکه نشان داده شود چرا نشر پس از طرح مشکل باز از راه حل دور می شد، شاید بد نباشد به این نکته ها توجه کنیم که ریش مشکلات کنونی را در آنها باید جست.
تا جایی که بنده سابق مطالب مربوط به نشر را از دور قاجاریه بررسی کرده ام، نتیجه نشان می دهد که گرانی مواد اولی نشر کتاب، به ویژه کاغذ، برخی جنبه های چاپ و بازنگشتن سرمای ناشر از بازار کتاب از مانع های اصلی سر راه رشد نشر به شمار می آمده است. گلایه از اینها در دور مشروطه، که عد بسیار بیشتری نوشته ها را می خواندند، در دور پهلوی اول که کم و بیش ثباتی بر اقتصاد جامعه حاکم شد، و در دهه های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ش در مدارک منعکس است.