پاورپوینت کامل ناصرخسرو و فضیلت کتابت ۳۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ناصرخسرو و فضیلت کتابت ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناصرخسرو و فضیلت کتابت ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ناصرخسرو و فضیلت کتابت ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

قول هفدهم «زادالمسافرین» ناصرخسرو در باب مبادی درک قرآن است؛ تفسیر و تأویل قرآن نیست، بلکه بحثی است برای قرآن‌شناسی؛ اما پیش از ورود به بحث قول هفدهم، می‌خواهم از یکی از اقوال دیگر زادالمسافر سخن بگویم. این هم به نحوی تکرار، یا تأکید روش ناصرخسروست در مساله «امر محسوس مقدمه امر معقول است»، و هم به نحوی بیان شأن قرآن است.

سیزدهمین مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ ناصرخسرو به بررسی «جایگاه قرآن در ذهن و زبان ناصرخسرو» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر بلخاری ـ استاد دانشگاه تهران ـ برگزار شد. تأثیر قرآن کریم در شعر و نثر فارسی بسیار شگرف و پردامنه است. کمتر متن ادبی از نثر و نظم فارسی را می‌توان نام برد که در آن اثری از قرآن کریم وجود نداشته باشد. ناصرخسرو نیز در آثار خود فراوان از قرآن بهره گرفته است. وی گفتارهای نهم تا چهاردهم کتاب «وجه دین» و همچنین کتاب «رهایش و گشایش» خود را به مباحث قرآنی اختصاص داده وبرخی از قصایدش نشان می‌دهد که حافظ قرآن بوده و شاید همین معنا سبب رجوع گسترده او به آیات و شرح و تبیین معانی آنها بوده است: «پیش آر قرآن و بررس از منر از مشکل و شرحش و معانی». دکتر بلخاری سخنانش را این‌گونه آغاز کرد:
قول هفدهم «زادالمسافرین» ناصرخسرو در باب مبادی درک قرآن است؛ تفسیر و تأویل قرآن نیست، بلکه بحثی است برای قرآن‌شناسی؛ اما پیش از ورود به بحث قول هفدهم، می‌خواهم از یکی از اقوال دیگر زادالمسافر سخن بگویم. این هم به نحوی تکرار، یا تأکید روش ناصرخسروست در مساله «امر محسوس مقدمه امر معقول است»، و هم به نحوی بیان شأن قرآن است.

شریف‌ترین حواس
ناصرخسرو در زادالمسافر «قول دوم» را به حواس ظاهر اختصاص می‌دهد و قول سوم را به حواس باطن. اینجا که می‌رسد، مثال جالبی در مورد قرآن دارد و حقیقتی را در باب این کتاب باز می‌کند. وقتی از حواس ظاهر صحبت می‌کند، منظور او پنج حس است. بعد یک بحث مهم و عالی داریم که در میان این حواس پنجگانه، کدام یک شریف‌ترین است؟ اشرف حواس کدام است؟ به احتمال بسیار زیاد چشم و بینایی را اشرف حواس خواهید دانست؛ اما ناصرخسرو سمع را اشرف می‌داند.
چون در هستی، از پس هر ظاهر باطنی، و از پس هر محسوس معقولی، و از پس هر جسمانیتی امر روحانی وجود دارد، معادل و متناظر پنج حس ظاهر هم، پنج حس باطن خواهد بود. ناصرخسرو در بیان تناظر حواس ظاهر و باطن، شخص اول نیست. این بحث را از ارسطو به بعد داریم. قبل از ناصرخسرو ابن سینا هم مفصل در باب حواس صحبت کرده است. فارابی و اخوان‌الصفا هم به تفصیل سخن گفته‌اند. لکن برخی از استنتاجات در این بحث، خاص ناصرخسرو است.

«جنود نفس» کدامند؟
ما پنج حس ظاهر و پنج حس باطن داریم. حواس باطنی نفس که در نزد حکما «قوای باطنی» و در نزد غزالی «سربازان نفس» یا «جنود نفس» نامیده می‌شوند، کدامند؟ ناصرخسرو تخیل را حس باطن اول می‌داند. در حالی که در نزد ابن سینا و فارابی حس اول باطن «حس مشترک» است، بعد خیال است. بین خیال و متخیله هم تفاوت هست. خیال قوه‌ای است که در نفس شما به شما اجازه می‌دهد صورتی را در نفس خود ضبط کنید. کار خیال ضبط صور است؛ اما کار تخیل تصرف در صور است. خیال قادر به تصرف در تصویر ضبط شده عالم بیرون نیست.
متخیله قادر به تصرف است. ابداع انسان از خیال او نیست، از تخیل اوست. در بعضی موارد تخیل اشرف بر تعقل است؛ زیرا در تعقل مواد درک، محسوسات هستند؛ اما در قلمرو تخیل ماده درک الزاماً محسوسات نیست. حتی معقولات هم نیست؛ چیزهایی است که ممکن است حضرات خمس اصلاً در مراتب فوقانی عالم وجود نداشته باشند، اما تخیل شما قادر به انشا و خلق آنهاست.
این را گفتم تا بگویم چرا ابن عربی می‌گوید عظیم‌ترین عالم و اوسع عوالم، عالم خیال و تخیل است. بشر به تخیل خود بشر است. عقل قوه درک است و تخیل قوه ابداع آدمی به ابداع کامل می‌شود، نه صرف عقل. فارابی و ابن سینا بین خیال و متخیله تمایز می‌گذارند.
دیدگاه ناصرخسرو چنین است: «پس گوییم حواس باطن مر نفس را چو تخیل است، و چو وهم است، و چو فکر است، و چو حفظ است، و چو ذکر است»؛ یعنی آن پنج حس ظاهر، پنج حس باطن دارند. فلاسفه‌ مشّایی به تناظر حواس باطن و ظاهر اعتقاد ندارند. از نوع بیان و ترتیب و مراتب بیان، مقصود آنها مشخص می‌شود؛ اما معلوم است که ناصرخسرو اعتقاد دارد.

کار تخیل پیراستن ماده از معنا
ناصرخسرو در قول سوم زادالمسافر بحثی دارد که: کار قوه تخیل چیست؟ می‌گوید کار تخیل آن است که حشو و زوائد را از قول و نوشتار بپیراید و حقیقت معنا را در ذهن متجلی سازد. هنگامی که من با شما سخن می‌گویم سه عامل، د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.