پاورپوینت کامل هایدگر فردید هایدگر کربن است ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هایدگر فردید هایدگر کربن است ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هایدگر فردید هایدگر کربن است ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هایدگر فردید هایدگر کربن است ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

مجموعه‌ای از مقالات، اعم از ترجمه و تالیف، از دوره جوانی فردید باقی است که عمدتا طی سنوات ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۵، به تحریر درآمده‌اند، یعنی در دوره‌ای که فردید جوانی ۲۷ تا ۳۶ ساله بوده و هنوز تحول فکری عمیق او شکل نگرفته است. فردید جوان از آن شخصیتی که ما امروز به منزله «فردید» می‌شناسیم، بسیار فاصله دارد. مقاله «هانری برگسن و فلسفه برگسنی» که در سال ۱۳۱۶ به چاپ رسید، به‌خوبی نشان می‌دهد که فردید جوان پیش و بیش از آنکه تحت تاثیر هایدگر‌و لذا- البته بنا بر استدلال شما‌متفکری ژرمنوفیل باشد، تحت تاثیر برگسون فرانسوی است.

فردید فیلوژرمن نبود

مجموعه‌ای از مقالات، اعم از ترجمه و تالیف، از دوره جوانی فردید باقی است که عمدتا طی سنوات ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۵، به تحریر درآمده‌اند، یعنی در دوره‌ای که فردید جوانی ۲۷ تا ۳۶ ساله بوده و هنوز تحول فکری عمیق او شکل نگرفته است. فردید جوان از آن شخصیتی که ما امروز به منزله «فردید» می‌شناسیم، بسیار فاصله دارد. مقاله «هانری برگسن و فلسفه برگسنی» که در سال ۱۳۱۶ به چاپ رسید، به‌خوبی نشان می‌دهد که فردید جوان پیش و بیش از آنکه تحت تاثیر هایدگر‌و لذا- البته بنا بر استدلال شما‌متفکری ژرمنوفیل باشد، تحت تاثیر برگسون فرانسوی است. دومین مقاله فلسفی فردید جوان نیز- در کنار تعدادی مقالات که بیشتر در حوزه اصلاح سیستم آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت بود‌«سیر فلسفه در قرن بیستم» (۱۳۱۸) نام دارد که به بیان سیر فلسفه در قرن بیستم و بیان «مهم‌ترین و معروف‌ترین جریان‌های فلسفه» در این قرن می‌پردازد. در این مقاله نیز هایدگر آلمانی نقش چندان مهم و محوری را ایفا نمی‌کند.

مقاله فردید با عنوان «از کانت تا ‏هایدگر» در واقع دو بخش دارد: مقاله اول «از آلبرت کبیر تا کانت» است و مقاله دوم «از کانت تا هایدگر». با وجود اینکه فردید اسم هایدگر را در این نوشته می‏آورد، چندان راجع به هایدگر سخن نمی‌گوید.

وقتی تاریخ فلسفه معاصر ایران، به خصوص شرایط اجتماعی‌‌تاریخی روزگار جوانی فردید را مرور می‌کردم، همواره برایم سوال بود که در وضعیت تاریخی حول و حوش شهریور ۱۳۲۰ که فضای فکری ما فضای سیطره گفتمان‌های تئولوژیک، سیاسی و ایدئولوژیک است و بحث‌ها در این حد است که آیا رجعت امکان‌پذیر است یا نیست، زیارت قبور جایز است یا نیست و…، چگونه ناگهان فردی ایرانی مثل فردید توانست هایدگر را کشف کند؟

در روزگاری که شریعت سنگلجی بحث‌های خودش را طرح کرده و یک عده او را وهابی و بی‌دین می‌دانند و گروهی به هواداری از وی برمی‌خیزند، در سویی کسروی نظریه «پاک‌دینی»اش را بیان می‌کند و به دلیل مخالفت با تصوف‌گرایی جنبش «دیوان حافظ‌»سوزان راه‌می‌اندازد و در سویی دیگر بخش وسیعی‌ای از روشنفکران در فضایی کاملا روشنگرانه می‌اندیشند و با نوعی نگرش پوزیتیویستی خام و اولیه معتقدند باید دین را کنار زد و از علم جدید دفاع کرد ‌و در مقابل، گروهی دیگر می‌کوشند از دین به دفاعی علمی بپردازند و قرآن را موید نظریات علمی جدید نشان دهند و در چنین حال و هوایی که اوج تفکر روشنفکران اندیشه‌های سوسیالیستی ، مارکسیستی و پوپولیستی و حزبی است که به تدریج در ایران توسط حزب توده بسط پیدا می‌کرد، چگونه امکان‌پذیر است که فردی چون فردید به هایدگر و تفکر عمیق و انتولوژیک وی توجه پیدا کند؟ آن‌هم هایدگری که بعد از گذشت ۷۰سال هنوز در روزگار ما فهمش نه فقط برای ما ایرانی‌ها، بلکه برای خود غربی‌ها نیز دشوار است؟ حتی امروز نیز خیلی از روشنفکران ما توانایی فهم اندیشه‌های هایدگر را ندارند. پس چطور در حدود ۷۰ سال پیش در یک جامعه منحط و عقب‌افتاده- فضای تاریخی آن دوره را در نظر بگیرید- امکان داشته است که فردی مثل فردید بتواند با متفکری چون هایدگر مواجهه داشته باشد؟ این مواجهه بیشتر به یک معجزه می‌ماند و پرسش از امکان مواجهه با هایدگر در جامعه‌ای به لحاظ فکری و نظری منحط و تحت سیطره گفتمان‌های تئولوژیک، سیاسی و ایدئولوژیک همچون جامعه ایران در نخستین دهه‌های این قرن، یعنی مابین سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰، در ذهنم همواره خلجان ایجاد می‌کرد؛ یعنی همواره در ذهنم یک شکاف بزرگ و حفره‌ای پرناشدنی وجود داشت و همواره دنبال حلقه‌ای واسطه بودم تا بتوانم میان هایدگر و فردید پلی برقرار کنم. سوالم این بود: چطور ممکن است در آن دوره تاریخی، در آن شرایط انحطاط، ناگهان کسی بتواند با متفکری که می‌توان او را بزرگ‌ترین فیلسوف قرن بیستم دانست و بعضی او را معلم تفکر آینده قلمداد می‌کنند، ارتباط برقرار کند؟ تا اینکه این حلقه واسطه را یافتم. این حلقه واسطه کسی جز هانری کربن نیست. هانری کربن است که توجه فردید را به هایدگر جلب می‌کند. فردید مستقیما و بی‌واسطه با هایدگر مواجهه نداشته است و یک چنین مواجهه مستقیمی در آن شرایط اجتماعی و در آن افق تاریخی از اساس امکان‌پذیر نبوده است. من در پژوهش «هایدگر در ایران»، دلایل تاریخی خود را در این خصوص به نحو مبسوط آورده‌ام؛ یعنی با تحلیل مقالات دوره جوانی‌فردید نشان داده‌ام که منابع فکری او، عمدتا منابع و آثار فرانسوی‌زبان بوده است. همچنین رویکردهایی که در مقاله‌اش وجود دارد، نشان می‌دهد تنها کسی که می‌توانسته است باعث شده باشد تفکر هایدگر، آن هم در افق تفسیری دینی و معنوی وارد عالم فردید شده باشد، اولا باید زبانش فرانسه بوده باشد (زیرا منابع مقالات فردید جوان عمدتا به زبان فرانسه بوده‌اند)؛ ثانیا باید با حکمت اسلامی آشنا بوده باشد (آنچنان که مضمون مقالات نشان می‌دهند) . البته در آن دوره کسان دیگری نیز، غیر از کربن، با چنین ویژگــی‌هایی وجـود داشتند، کسانی چون لویی ماسینیون، امیل برئیه و اتین ژیلسون که هم زبان‌شان فرانسه بود و هم با فلسفه اسلامی آشنایی داشتند، اما هیچ کدام وصف سوم، یعنی هایدگرشناس بودن را نداشتند مگر هانری کربن.

به اعتقاد من فردید به واسطه کربن است که هم با هایدگر آشنا می‌شود و هم تحت تاثیر این پروژه قرار می‌گیرد که هایدگر را در افق حکمت ایرانی-‌اسلامی تفسیر کند. در واقع فردید همان پروژه‌ای را دنبال کرد که کربن می‌خواست انجام دهد و کربن در کتاب از هایدگر تا سهروردی، صراحتا این مسیر فکری و پروژه خودش را اعلام کرده، شرح می‌دهد.

لذا پاسخ بنده به این پرسش که آیا می‌توان توجه فردید به هایدگر را واقعا حاصل و نتیجه فضای به اصطلاح فیلوژرمنی ایرانیان در دهه‌های ۲۰ هجری شمسی دانست، به طور قاطع منفی است. من کلیه آثار جوانی فردید و بسیاری از منابع تاریخی‏ مربوط به زندگی فردید در آن دوره را- مثل نامه‌هایی که فردید به خاطر گرفتاری‌های مالی‏اش به کریم سنجابی به عنوان وزیر علوم وقت نوشته یا نامه‌هایی که صادق هدایت به دیگر دوستانش نوشته و در آنها ذکری از فردید کرده است‌مطالعه کرده‌ام اما در هیچ کدام از این آثار و منابع تاریخی هیچ گونه احساس و هیچ‌گونه نشانه و دلالتی مبنی بر فیلوژرمن بودن فردید نیافته‌ام.

خوانش کربنی از هایدگر

اگر بخواهیم در اینجا خطوطی بسیار کلی و اجمالی برای بحث از ارزش و اعتبار تفسیر فردید از هایدگر ارایه دهیم باید به چند نکته اساسی اشاره کنیم:

نکته اول این است که مسوولیت تفسیر فردید از هایدگر را نباید مستقیما به شخص خود فردید، بلکه به هانری کربن باید بازگرداند. در واقع فردید بسیار تحت تاثیر کربن بوده و این کربن است که می‌کوشد هایدگر را در افق تفکر و حکمت شرقی تفسیر کند. لذا مخالفان با این تفسیر باید هر چه فریاد دارند، بر سر کربن بزنند و نه شخص فردید. اگر در مورد تفسیر دینی و معنوی از هایدگر، آن هم در افق حکمت ایرانی اسلامی، نزاعی هست، این نزاع در وهله نخست با کربن است و نه با فردید.

نکته دوم این است که کربن یک آدم معمولی نبود. زندگی‌اش بیشتر به یک افسانه شبیه است. شاید کمتر شخصیتی در طول تاریخ بوده باشد که چنین توفیقی پیدا کرده و در طول حیاتش چنین بخت با او یار بوده که پای درس شخصیت‌های بسیار بزرگ و متنوعی نشسته باشد. در واقع کربن اکثر بزر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.