پاورپوینت کامل طباطبایی؛ فیلسوف آزاداندیش ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طباطبایی؛ فیلسوف آزاداندیش ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طباطبایی؛ فیلسوف آزاداندیش ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طباطبایی؛ فیلسوف آزاداندیش ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
در سالگرد درگذشت مرحوم علامه طباطبایی، پای صحبت شاگرد دانشورش مینشینیم و گزیدهای از سخنانش را که پیشتر به صورت گفتگو چاپ شده، مرور میکنیم:
اشاره: در سالگرد درگذشت مرحوم علامه طباطبایی، پای صحبت شاگرد دانشورش مینشینیم و گزیدهای از سخنانش را که پیشتر به صورت گفتگو چاپ شده، مرور میکنیم:
علامه طباطبایى امروز در ایران شناخته شده است؛ ولى معتقدم آن چنان که باید، هنوز شناخته شده نیست. اهل تفسیر او را با «المیزان» مى شناسند که یکى از بهترین و مهمترین تفاسیرى است که تاکنون بر قرآن کریم نوشته شده است؛ عدهاى او را بهعنوان عابد و زاهد و عارف مى شناسند که دستورات ذکرى به اشخاص داده است و خود نیز اهل ذکر و عرفان بود و استادانش عارف بودند، مثل مرحوم قاضى طباطبایى. کسانى که با علامه آشنایى دارند، مقام عرفانى او را مى دانند، هرچند که در زمینه عرفان، اثر روشن و شایعى به صورت مستقیم منتشر نکرد؛ ولى گفتار و کردارش همه عرفانى بود و همه دیده اند. زهد وعرفان و ادبش بى نظیر بود. او در برخورد با شاگردان و غیر شاگردان و مقوله ادب، نمونه بود.
مقام فلسفى او را نیز همه مىدانند. بسیارى از رجال کشور در فلسفه شاگردش بودهاند. بزرگان و فیلسوفان فعلى، در حوزه و جاهاى دیگر غالباً شاگردان او هستند. کتاب «بدایه الحکمه» و «نهایه الحکمه» ایشان در دسترس است و همه مى خوانند و مقام فلسفى ایشان را نشان مى دهد و همچنین تعلیقاتى که بر «اسفار» ملاصدرا و «بحارالانوار» نوشته است. مرحوم علامه طباطبایى فیلسوف، مفسر و فقیه است. البته آثار فقهى ایشان چاپ نشده است. ایشان در علم فقه و اصول آثار فراوان دارد و در زمان خودش از هیچ فقیه و اصولى کمتر نبود. در ادبیات عرب نیز کم نظیر بود. نوشتارشان نشان مى دهد که چقدر بر ادبیات عرب تسلط دارد و بیشتر به عربى مى نوشت؛ ولى به فارسى هم مى نوشتو شعرهایشان نشان مى دهد که چقدر ذوق و احاطه به فارسى داشت؛ شعرهاى ایشان بسیار خوب بود.
آن چیزى که گفته نشده و من کمتر شنیده ام یا اصلاً نشنیده ام و خودم به عنوان یک شاگرد که بسیار به ایشان نزدیک بودم، شاهدش بوده ام، این است که علامه طباطبایى یکى از آزاداندیش ترین مردانى است که من در طول عمرم تاکنون دیده ام و شاید بتوانم بگویم که: من تاکنون که در سن پیرى ام، انسانى را به حریت فکرى علامه طباطبایى رؤیت نکرده ام، علىالاطلاق! تاکنون با انسانى ملاقات نکردهام که در حریّت فکرى آزاد اندیش تر از علامه طباطبایى باشد. منکسى را به رتبه ایشان در آزادفکرى ندیده ام.
آن مرد بزرگ همواره در حال اندیشیدن بود: در شب و روز، در سفر و حضر، در راه رفتن و نشستن، در خواب و بیدارى؛ همیشه مى اندیشید؛ آن هم به مسائلى که روزمره نبود و من می دیدم چه در میان طلاب و چه در جلساتى که با هانرى کربن داشت و بسیارى از اساتید دانشگاه در آن حضور داشتند، مسئله اى مطرح نمى شد، مگر اینکه احساس مى کردم ایشان قبلاً درباره اش فکر کرده است و برایش تازه نیست. هر اندازه هم که آن سؤال یا مسئله مخالف نظریاتش بود، روى ترش نمىکرد و براى فکرکردن و پاسخ گفتن آماده بود و حاضر بود که درباره هر مسئله اى از نو بیندیشد. هم قبلاً اندیشیده بود و هم آمادگى براى اندیشه درباره آن مسئله را داشت. هرگز نمى گفت که این مسئله خلاف مذاق و رشته من است، یا کفر است! هیچ سؤالىنبود که از علامه طباطبایى بپرسم و حتى کفرآلود باشد، و ایشان با روى باز و لبخند با آن روبرو نشود و پاسخ ندهد.
درس خارج فلسفه
به درس اسفار آقاى طباطبایى عده زیادى مى آمدند، من هم رفتم. درس عمومى بود. این رفتن همان و مجذوب شدن همان. بعد متوجه شدم که یک جلسه خصوصى شبانه دارند و فلسفه درس مى دهند. مى توان گفت که آن درس، درس خارج فلسفه بود. آن هم نه در مدرسه، در منزل ها و مخفیانه! اعضاى جلسه بیش از هفت هشت نفر از اصحاب خاص ایشان نبودند و شبهاى پنج شنبه و جمعه در منزل یکى از دوستان برگزار مىشد.
در این جلسه امهات مسائل فلسفه مطرح مىشد و همه کس به آن راه نداشت، مگر کسى که خود آقاى طباطبایى اجازه بدهد. با ورود به این جلسه، دومرتبه شوقى دیگر در من ایجاد شد که عجیب و غریب بود و دیدم که گمشده من در آن جلسه است و دیگر اساساً کارى با جهان نداشتم. براى من آنچه بود، آنجا بود و آن جلسه و فکر مىکردم این جلسه همه چیز من است و دیگر مردن و زنده ماندن و پول داشتن و نداشتن برایم مهم نبود. در آن برهه، همه چیز من آن جلسه و شخصیت علامه طباطبایى بود و ایشان هم هر چیز تازه و بدیعى داشت، در طبق اخلاص مى گذاشت. ما هم هر چه از ذهنمان مى گذشت، با او در میان مى گذاشتیم. بی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 