پاورپوینت کامل صوری بودن نهاد آموزش عالی و بحران این نهاد ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صوری بودن نهاد آموزش عالی و بحران این نهاد ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صوری بودن نهاد آموزش عالی و بحران این نهاد ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صوری بودن نهاد آموزش عالی و بحران این نهاد ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

صوری شدن نهاد علم و آموزش عالی در ایران معاصر یکی از مهم‌ترین مسائل ما است. صوری و بوروکراتیک شدن دانشگاه و نهاد علم در ایران معاصر شاید به این واقعیت برگردد که ما از همان ابتدای شکل دادن به نهاد آموزش عالی جدید در ایران، یعنی از زمان تأسیس دارالفنون و پس از آن تأسیس دانشگاه تهران، دانشگاه را بیش از هر چیز به‌عنوان نهادی برای توطئه‌ی دولت مدرن گسترش داده‌ایم، نه شکل دادن دولت-ملت مدرن.

صوری شدن نهاد علم و آموزش عالی در ایران معاصر یکی از مهم‌ترین مسائل ما است. صوری و بوروکراتیک شدن دانشگاه و نهاد علم در ایران معاصر شاید به این واقعیت برگردد که ما از همان ابتدای شکل دادن به نهاد آموزش عالی جدید در ایران، یعنی از زمان تأسیس دارالفنون و پس از آن تأسیس دانشگاه تهران، دانشگاه را بیش از هر چیز به‌عنوان نهادی برای توطئه‌ی دولت مدرن گسترش داده‌ایم، نه شکل دادن دولت-ملت مدرن.

فاطمه امیراحمدی: پایان

نامه

نویسی در مقطع تحصیلات تکمیلی با چالش‌هایی در بحث روش و موضوع مواجه است که «فرهنگ امروز» در این دو باب با برخی از اساتید به گفت‌وگو پرداخته است. در ادامه‌ی این روند سنت فرهنگ امروز بر این قرار گرفته است تا از نگاه اساتید رشته‌های مختلف به ظرفیت‌های خالی برای پایان‌نامه و رساله‌نویسی در هر رشته بپردازد. در این بخش «نعمت‌الله فاضلی» در حوزه‌ی مطالعات فرهنگی به ریشه‌یابی مسئله در بحث ضعف‌های موجود در پایان‌نامه‌نویسی و رساله‌نویسی پرداخت که در ادامه می‌آید.

پایان‌نامه و آموزش عالی

پایان‌نامه (

Dissertation

) یا رساله (

Thesis

) دو قالب یا فرم دانشگاهی در نظام دانشگاهی جدید در جهان معاصر هستند، بیش از این در تاریخ علم چیزی به نام پایان‌نامه یا رساله وجود نداشت، همان‌طور که مدرک تحصیلی دانشگاهی پدیده‌ای جدید است. مدرک تحصیلی، پایان‌نامه و رساله، فرم‌های دانشگاهی هستند که به نوعی ناظر به محتوای خاص در نظام دانشگاهی می‌باشند؛ مدارک تحصیلی و پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها در چارچوب مفهوم دیگری به نام رشته‌ی دانشگاهی (

Discipline

) شکل گرفته‌اند. رشته‌های دانشگاهی از طریق این مؤلفه‌های آکادمیک نوعی هویت دانشگاهی را در چارچوب آموزش عالی جدید شکل می‌دهند؛ یعنی دانشجویان بعد از طی دوره‌ی آموزشی معین و گذراندن واحدهای درسی مشخص باید از طریق نوشتن پایان‌نامه و رساله، هم مهارت‌های شناختی، ارتباطی و عاطفی لازم را برای میل به صلاحیت دانشگاهی در رشته‌ی معین تمرین کنند و هم از طریق نوشتن پایان‌نامه و رساله به نظام دانشگاهی نشان دهند صلاحیت دانشگاهی در رشته‌ی مربوطه را به دست آورده‌اند.

پایان‌نامه و رساله شکل مفیدی از نوشتن است که از طریق آن فرد دانشگاهی می‌آموزد و نشان می‌دهد که می‌تواند مسئولیت‌ها و وظایفی که متناسب با موقعیت و نقش او به‌عنوان انسان دانشگاهی در رشته‌ معین است بر عهده گیرد یا ایفا کند؛ درصورتی‌که دانشجویی بتواند پایان‌نامه و رساله‌ای بنویسد و پذیرفته شود، او صلاحیت دارد تا مدرک تحصیلی برای انتشار به دست آورده و سپس در خدمت جامعه قرار گیرد. جامعه یعنی سازمان‌های عمومی، مدنی، دولتی نیز مدرک او را نشان صلاحیت او دانسته و به او اعتماد می‌کنند و مسئولیت‌های معینی را برای ایفای نقش‌ها و ارائه‌ی خدمات به او واگذار می‌کنند.

بر اساس این روایت، پایان‌نامه و رساله اهمیت کانونی در نظام دانشگاهی دارد، این اهمیت ناظر به بعضی از کارکردهای کلیدیِ نهاد آموزش عالی مدرن است؛ برای مثال، دانشجویان در آموزش عالی مدرن باید توانمندی‌های کلیدی را به دست آورند تا بتوانند به‌عنوان متخصص و انسان دانشگاهی، بخشی از مسئولیت‌ها و منابع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را در اختیار گیرند.

همچنین پایان‌نامه و رساله فرم دانشگاهی است که یکی دیگر از کارکردهای آموزش عالی مدرن یعنی تولید علم از طریق آن صورت می‌گیرد. فرضِ رسمی آموزش عالی این است که پایان‌نامه و به‌ویژه رساله‌ها می‌توانند سهمی در پیشبرد مرزهای دانش ایفا کنند و آن‌ها واجد نوع‌آوری، اصالت، خلاقیت و سودمندی‌هایی هستند. همچنین نهاد آموزش عالی مدرن انتظار دارد تا دانشجویان از طریق پایان‌نامه‌ها و رساله‌هایشان نه تنها صلاحیت دانشگاهی به دست آورند و در فرایند تولید دانش سهیم شوند، بلکه برخی از هنجارها و ارزش‌های کلیدی جامعه‌ی مدرن را بیاموزند؛ برای مثال، دانشجویان از طریق پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها می‌آموزند و نشان می‌دهند که اندیشه‌ی انتقادی دارند؛ پرسشگر هستند؛ برای نوع آوری، خلاقیت و سودمندی علم ارزش قائل هستند؛ معتقدند جامعه‌ی جدید از طریق تولید و ترویج دانش خود را شکل داده و توسعه داده؛ به‌صورت رشته و گفتمان رشته‌ای خود تعلق‌خاطر دارند؛ در زندگی علمی خود منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح می‌دهند و از نوعی بی‌طرفی ارزشی حمایت می‌کنند؛ از نوعی مدارا و تسامح برخوردارند و در فرایند تولید دانش همه‌ی ابعاد و جنبه‌های اندیشه را در نظر می‌گیرند و به نوعی وارد گفت‌وگوی انتقادی با گفتمان‌های گوناگون می‌شوند؛ برای آن‌ها استدلال کردن و دلیل آوردن اهمیت دارد؛ تلاش می‌کنند تا به‌نحوی روشمند و منطقی و منسجم ایده‌ها را گردآوری، ارزیابی و تألیف کنند؛ امانت‌دار هستند و از سرقت علمی پرهیز می‌کنند و همچنین معتقدند که باید از راه نوشتن و فرهنگ مکتوب، ایده‌ها و سخنان خود را به جامعه منتقل کنند، یعنی برای فرهنگ مکتوب اصالت و احترام قائل هستند.

علاوه بر این دانشجویان از طریق پایان‌نامه‌ها و رساله‌هایشان نشان می‌دهند که برای دانش و تولید و ترویج آن، قهرمانانه و فداکارانه نیرو و وقت خود را هزینه می‌کنند و برای علم احترامی واقعی قائل هستند.

اگر از این زاویه که بیان کریم پایان‌نامه و رساله را در نظر گیریم و روایت مذکور را نوعی تیپ ایدئال از جایگاه پایان‌نامه و رساله در آموزش عالی بدانیم، آن‌گاه می‌توانیم ارزیابی انتقادی از آموزش عالی امروز ما از نظر پایان‌نامه و رساله‌نویسی را ارائه کنیم.

نظریه‌ی جرج زیمل در باب فرهنگ مدرن

جرج زیمل جامعه‌شناس کلاسیک معتقد است که یکی از بحران‌های بزرگ فرهنگ مدرن، بیگانگی است؛ به اعتقاد او فرهنگ مدرن با نوعی تراژدی روبه‌رو است، در این تراژدی بین فرم و محتوای فرهنگ نوعی شکاف و تعارض ایجاد می‌شود. منظور زیمل از فرم‌های فرهنگ عبارت است از: فلسفه، هنر و علم؛ و منظور از محتوا عبارت است از: نیازها، علائق و خواسته‌های انسان‌ها و جامعه. وی استدلال می‌کند که هریک از فرم‌ها به شیوه‌ای نوعی بیگانگی را تولید می‌کند، به‌عنوان مثال، در زمینه‌ی علم زیمل معتقد است که علم و شاخه‌های مختلف آن با اتکا به منطق درون

بود خود و همچنین تولید انبوه و متراکم آن‌ها به‌تدریج به‌صورت شیء درآمده و مستقل از جامعه، انسان‌ها و نیازهای آن‌ها می‌شوند؛ به‌تدریج وضعیتی شکل می‌گیرد که حوزه‌های مختلف علم به جای آنکه در خدمت انسان و جامعه باشند، انسان و جامعه را در خدمت خود قرار می‌دهند، یعنی اینکه در جهان دانشگاه و علم، هرکس تلاش می‌کند تا به نوعی صرفاً پاسخ‌گوی منطق درونی و نیازهای درونی گفتمان هر رشته ایفای نقش کند، بدون آنکه بداند و بخواهد آن رشته را با وضعیت خود پیوند زند؛ در نتیجه رشته‌های دانشگاهی و محصولات آن‌ها یعنی پایان‌نامه‌ها، رساله‌ها و دانش‌آموختگان به اشیایی تبدیل می‌شوند که ارتباطی ارگانیک و کارکردی با وضعیت‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را برقرار نمی‌کنند. زیمل این وضعیت را بیگانگی و تراژدی فرهنگ می‌نامد.

بحران بیگانگی فرهنگی در ایران معاصر

به اعتقاد من در ایران و کشورهای مانند ما نوعی بیگانگی مضاعف وجود دارد، به این معنا که از سویی ما، به‌ویژه در حوزه‌ی علوم انسانی و اجتماعی نمی‌توانیم با دستاوردهای جهانی علم ارتباطی ارگانیک و کارکردی برقرار کنیم و آنچه که در حوزه‌های علمی به‌ویژه علوم انسانی و علوم اجتماعی تولید می‌شود صرفاً در پرتو ایدئولوژی علم برای ما از اهمیت و اقتدار برخوردارند؛ بدین معنا که ما خود را ملزم می‌دانیم که اندیشه‌های فوکو، گیدنز، هابرماس، دورکیم، ماکس وبر و دیگران را مهم، جدی، معتبر و ضروری تلقی کنیم به این دلیل که آن‌ها علمی هستند، یا جهان آن‌ها را به‌عنوان علم پذیرفته است؛ در نتیجه ما این اندیشه‌ها را آموزش می‌دهیم و در پرتو این اندیشه‌ها پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشگاهی را می‌نویسیم، بدون آنکه بتوانیم رابطه‌ای انتقادی و گفت‌وگویی جدی میان جهان اجتماعی خود با این اندیشه‌ها را شکل دهیم؛ این اندیشه‌ها برای ما اشیای قیمتی هستند که ما با قیمت گزافی آن‌ها را در خانه‌های دانشگاهی‌مان به‌صورت زینت‌های دکوری یا نمایشی مستقر کرده‌ایم.

اما گفتم که ما با نوعی بیگانگی مضاعف روبه‌رو هستیم؛ مضاعف ازاین‌جهت که این اندیشه‌ها در خانه‌ی ما نوعی دکوراسیون منزل را شکل می‌دهند، به‌صورت اشیا و زیورآلات بدلی درآمده‌اند، به این معنا که ما حتی توانایی محدودی برای فهم و تولید یا بازتولید درست این اشیای قیمتی به دست آورده‌ایم، یعنی نوعی وبر ایرانی، دورکیم ایرانی، مارکس ایرانی و زیمل ایرانی شکل گرفته است که آن زایایی و پویایی که این اندیشمندان و اندیشه‌های آن‌ها در رشته‌های مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی در غرب داشته‌اند، در اینجا نتوانستند شکل مناسب در تعامل با فرایندهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما پیدا کنند.

محمدامین قانعی‌راد جامعه‌شناس برجسته‌ی کشورمان در کتابی با نام «ناهم‌زمانی دانش: رابطه‌ی علم با نظام‌های اقتصادی- اجتماعی در ایران» نشان می‌دهد که علم اعم از علوم تجربی، پزشکی، مهندسی و اجتماعی و انسانی در ایران معاصر نتوانسته است با فرایندهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما ادغام شود؛ این پدیده را او ناهم‌زمانی دانش می‌نامد.

به اعتقاد من پدیده‌ی ناهم‌زمانی دانش در تمام زمینه‌ها از جمله در زمینه‌ی پایان‌نامه و رساله‌نویسی نیز مؤثر بوده است؛ بدین معنا که پایان‌نامه‌ها و رساله‌های ما نتوانسته به نحو مناسبی با علوم انسانی و اجتماعی در خاستگاه اولیه‌ی خودشان یعنی اروپا و امر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.