پاورپوینت کامل قواعد فقهی نظیر قوانین مهندسی، پدیدارشناسانه‌اند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قواعد فقهی نظیر قوانین مهندسی، پدیدارشناسانه‌اند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قواعد فقهی نظیر قوانین مهندسی، پدیدارشناسانه‌اند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قواعد فقهی نظیر قوانین مهندسی، پدیدارشناسانه‌اند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

این مقاله در فصلنامه‌ی مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (شماره ۶۳) منتشر شده است. قسمت نخست این مقاله با عنوان «فقیه به‌منزله‌ی یک مهندس» در سایت منتشر شد. قسمت پایانی این مقاله در زیر آمده است:

این مقاله در فصلنامه‌ی مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (شماره ۶۳) منتشر شده است. قسمت نخست این مقاله با عنوان «فقیه به‌منزله‌ی یک مهندس» در سایت منتشر شد. قسمت پایانی این مقاله در زیر آمده است:

فقه

فقیه یک مهندس است؛ این نکته را با مقایسه وظایف فقیه و مهندس بهتر می‌توان درک کرد. مرحوم آقای محمود شهابی در کتاب قواعد فقه، این رشته را این‌گونه معرفی می‌کند:

علم فقه، تأسیس و تدوین شده تا درباره‌ی احکام پنج‌گانه تکلیفی (وجوب، استحباب، حرمت، کراهت و اباحه) و احکام وضعی (از قبیل سببیت، شرطیت، مانعیت، صحت و فساد و امثال این‌ها) به لحاظ اینکه این احکام از آثار و شئون افعال مکلف می‌باشند بحث به عمل آید. پس موضوع علم فقه «افعال مکلفان است» که از عوارض ذاتی آن‌ها «احکام تکلیفی و وضعی» گفت‌وگو می‌شود.[۱]

از تعریف بالا صرف‌نظر از میزان دقت آن، می‌توان دریافت که مسائلی که فقها با آن سروکار دارند، نظیر مسائلی که مهندسان با آن درگیرند، همگی از سنخ مسائل عملی است. از این گذشته، مقولاتی که مرز فعالیت‌های فقیه را معین می‌کنند، یعنی ۵ نوع حکم یا تکلیف شرعی (وجوب، استحباب، حرمت، کراهت و اباحه) مشابه مقولاتی است که مرز فعالیت‌های مهندسان را مشخص می‌سازد؛ یعنی آنچه باید انجام دهند، آنچه نباید انجام دهند، آنچه عمل بدان توصیه می‌شود، آنچه که بهتر است از آن پرهیز شود و آنچه که مهندس در انجام یا عدم انجام آن مختار است و در هر حالت خرده‌ای بر او گرفته نمی‌شود. به این نکته باید توجه داشت که فتوای فقیه در مورد خود او نیز جاری است و بنابراین ۵ مقوله‌ی ذکرشده صرفاً ناظر به مقلدان نیست.

نکته‌ای که در مورد شباهت کار مهندس و فقیه ذکر شد، می‌توان درباره‌ی شباهت میان کار یک پزشک (یا جراح) نیز بیان کرد. فقیه، مهندس و پزشک همگی درگیر فعالیت‌های عملی ناظر به مسائل خاص هستند، هر سه سروکارشان با «طراحی متعارف»، «برساختن» و «عمل/کاربرد» است.

اندیشه‌وران مسلمان در دوران گذشته به این نکته که فقه و پزشکی تا اندازه‌ای با یکدیگر شباهت دارند توجه کرده بودند. مقایسه میان طب جسمانی و طب روحانی یکی از موضوعات آشنا در نوشته‌های اندیشه‌وران مسلمان در دوره‌ی کلاسیک است؛ به‌عنوان مثال، غزالی در احیاء ‌العلوم پس از تعریف فقه به‌عنوان یکی از اقسام علم که آموختنش شبیه پزشکی واجب کفایی است در کوشش برای دفع یک شبهه مقدر درباره‌ی ارتباط فقه و پزشکی می‌گوید:

سؤال: پس اگر گویی [چرا] فقه را با طب برابر کردی، چه طب نیز به دنیا متعلق است و آن تندرستی است و صلاح دین نیز بدان متعلق است و این تسویه خلاف اجماع مسلمانان است؟

جواب: بدان که تسویه لازم نیست، بل میان ایشان فرق است و فقه از طب شریف‌تر است به ۳ وجه:

اول آنکه علم شرعی است، این از پیغامبری مستفاد است، به‌خلاف طب که آن از علم شرع نیست.

دوم آنکه هیچ‌کس از سالکان راه آخرت البته از آن بی‌نیاز نیست -نه تندرست و نه بیمار- و به طب جز بیماران را حاجت نبوَد و ایشان کمند.

سوم آنکه فقه مجاور علم آخرت است، بدان‌چه او نظری است در کارهای جوارح و این کارها از صفات دل زاید: کارهای ستوده از صفات ستوده‌ی دل -که رهاننده است در آخرت- و کارهای نکوهیده از صفات نکوهیده و پوشیده نیست اتصال جوارح به دل.

و اما تندرستی و بیماری از صفات مزاج و اخلاط زاید و آن از صفات تن است نه از صفات دل. پس هرگاه که فقه را به طب اضافت کنی، شرف فقه ظاهر شود و چون علم آخرت را به فقه اضافت کنی، شرف علم آخرت روشن گردد.[۲]

درحالی‌که استدلال غزالی در خصوص برتری فقه بر پزشکی از حیث تأثیری که بر رشد علوم و تکنولوژی در زیست‌بوم معرفتی جهان اسلام می‌گذارد حائز اهمیت است،[۳] این نکته را که در نظر محققان مسلمان میان فقه و طب قرابتی برقرار است، آشکار می‌سازد.

بررسی جنبه‌های معرفتی سلطه‌ی فقه در حوزه‌های علمیه در قیاس با دیگر رشته‌هایی که در زیست‌بوم معرفتی جهان اسلام رشد کرد، می‌باید در فرصتی فراخ‌تر و در مقامی دیگر دنبال شود، در اینجا صرفاً می‌توانم به این نکته اشاره کنم که جایگاه اجتماعی و سیاسی فقه آن را به پرجاذبه‌ترین رشته در نظر اکثریت کسانی که به تحصیل در زمینه‌ی معارف سنتی روی می‌آورند، بدل ساخته است؛ یک نتیجه این امر آن بوده است که دیگر حوزه‌ها و رشته‌ها در قلمرو آنچه که اصطلاحاً «علوم اسلامی» نامیده می‌شود از توجهی که شایسته‌ی آن بوده‌اند محروم مانده‌اند.

فقیهان نظیر مهندسان به مسائل خاصی که به نیازهای غیرمعرفتی افراد راجع است و یا ناظر به زمینه‌سازی ابزاری برای تسهیل تکاپو در مسیر پاسخ‌گویی به نیازهای معرفتی آنان است، توجه دارند؛ به‌عنوان مثال، فقیه به مؤمنین می‌آموزد که چگونه وضو بگیرند، یا چگونه نماز بخوانند، یا چگونه آداب حج به جای آورند، یا چگونه تجارت و معاملات خود را مطابق آداب شرع به انجام برسانند و بسیاری دیگر امور، مشابه آنچه ذکر شد؛ همگی این قبیل امور با آنچه که «مسائل فقهی» و «قواعد فقهی» نامیده می‌شوند ارتباط دارند.[۴]

مسائل و قواعدی که در فقه مورد توجه است نظیر مسائل و قواعدی که در مهندسی محل اعتناست، جنبه‌ی پدیدارشناسانه دارند، قواعد فقهی نظیر قوانین مهندسی، پدیدارشناسانه‌اند. همچنان‌که قوانین پدیدارشناسانه یا تکنولوژیک در مهندسی از قوانین بنیادی در علوم قابل استنتاجند، قواعد فقهی نیز از منابع اصلی فقهی یعنی قرآن و سنت و عقل و اجماع قابل استنتاجند.

فقها نظیر مهندسان در دوران تحصیل به منظور کسب توانایی‌های لازم برای حل مسائل مورد نظر در حوزه‌ی خود تربیت می‌شوند. فقیه (که معمولاً مرد است) تحقیقات خود را در زمینه‌ی دستیابی به مسائل نظری-معرفتی بنیادین دنبال نمی‌کند، دل‌مشغولی او اولاً و اصالتاً ناظر به مسائل عملی است، مع‌هذا فقیه برای آنکه بتواند به‌خوبی از عهده‌ی حل مسائل برآید، می‌باید تا اندازه‌ای از دانش‌های نظری در ارتباط با موضوعاتی که بدان‌ها توجه دارد آگاهی داشته باشد.

دانش‌های نظری در فقه (نظیر علوم) جنبه‌ی تجویزی ندارند بلکه شأن توصیفی دارند. دعاوی علمی-معرفتی چیزی درباره

ی اینکه چگونه می

توان یک مسئله‌ی عملی را حل کرد یا ابزاری را ساخت، یا دستگاهی را تکمیل کرد، یا روشی را به کار گرفت و یا تغییری در واقعیت به وجود آورد، بیان نمی‌کنند، حداکثر می

توان به دلالت معنایی از این دعاوی توصیفی، نوعی تجویز استنتاج کرد و این تجویزها نیز صرفاً سلبی هستند؛ یعنی مرزهای آنچه را که فراگذری از آن بر مبنای فهم علمی یا معرفتی موجود ممکن نیست، بیان می

کنند.[۵]

حل مسائل عملی به معنای ایجاد تغییر در واقعیت بیرونی است؛ این امر به مدد ابتکار و شمّ و قریحه‌ی مهندس و فقیه امکان‌پذیر می‌شود. دانش نظری مهندس یا فقیه به او کمک می‌کند تا راه‌حلی ارائه کند که با قوانین پدیدارشناسانه‌ی شناخته‌شده انطباق بیشتری داشته باشد و به این اعتبار درجه‌ی خطای احتمالی آن پایین‌تر باشد.

توجه شود که در مسائل مهندسی نظیر مسائل فقهی، هرچند معیارهای پراگماتیستی در بدو امر (

prima facie

) به کار گرفته می‌شوند، اما این معیارها در نهایت به صدق تطابقی تکیه دارند و اعتبار خود را از آن کسب می‌کنند.

فقها نظیر مهندسان راه‌حل‌های خود را با شرایطی که از آن با عنوان «موقعیت-مسئله

problem-situations

» یاد می‌شود و ظرف و زمینه را مشخص می‌سازد که مسئله در آن برجسته می‌شود و راه‌حل در آن به کار گرفته می‌شود، تطبیق می‌دهند؛ برای مثال، حکم دینی در خصوص اوقات شرعی برپا داشتن نماز و روزه گرفتن در کشورهای اسکاندیناوی با احکام مشابه در مناطقی که نزدیک‌تر به عرض جغرافیایی عربستان هستند تفاوت دارد.

تعریف فقها از «موقعیت-مسئله» نیز موجب می‌شود راه‌حل‌های پیشنهادی آنان با یکدیگر تفاوت پیدا کند. فتوایی که آیت‌الله بیات زنجانی در سال گذشته در خصوص جواز نوشیدن آب در ماه رمضان (در وضع و حال خاص) برای روزه‌دار صادر کرد و نظر آیت‌الله مکارم شیرازی در مورد این فتوا، نمونه‌ای از این اختلاف راه‌حل‌های پیشنهادی فقها برای مسائل معین به‌واسطه‌ی اختلاف در تلقی آنان از موقعیت-مسئله‌هاست.

آیت‌الله بیات در فتوای خود بیان داشت:

با استناد به موثقه‌ی عمار و روایت مفضل‌ابن‌عمر از امام صادق (ع) که در باب ۱۶ وسایل‌الشیعه از ابواب «من یصحّ منهُ الصّوم» آمده است، کسانی که روزه می‌گیرند ولی تاب و تحمل تشنگی را ندارند، فقط به اندازه‌ای که جلوی تشنگی‌شان را بگیرد، می‌توانند آب بنوشند و در این حالت روزه‌شان باطل نبوده و قضا هم ندارد.[۶]

آیت‌الله مکارم شیرازی در واکنش به این فتوا چنین موضعی اتخاذ کرد:

به گزارش مهر، آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، بعدازظهر دوشنبه در جلسه‌ی تفسیر قرآن کریم که در ایام ماه مبارک رمضان در شبستان امام خمینی (ره) حرم مطهر حضرت معصومه (س) برگزار می‌شود در سخنانی با اشاره به فتوای جنجالی درباره‌ی آب نوشیدن روزه‌داران اظهار داشت: در دهان برخی‌ها انداخته‌اند که وقتی روزه‌دار تشنه شد و تاب و تحمل تشنگی را نداشت، می‌تواند برای رفع تشنگی آب بخورد درحالی‌که روزه او نیز صحیح است.

وی عنوان کرد: در این صورت کافی است که روزه‌داران کوزه‌ای آب در کنار خود قرار دهند و هرگاه تشنه شدند برای رفع تشنگی بنوشند! در این صورت باید پرسید اگر کسی روزه‌دار باشد و چند لیوان آب بخورد این چگونه روزه‌داری است!؟ … وی افزود: در این فتوا استناد به روایتی شده که هم از نظر سند و هم از نظر دلالت زیر سؤال است و اگر هم فرض بر صحت حدیث باشد در میان فقها، احدی چنین فتوایی نداده است و این گفته خلاف اجماع فقهای اسلام است و بالا‌تر از آن احتمال دارد خلاف ضرورت دین باشد.[۷]

به عنوان یک مثال دیگر در خصوص حساسیت فتاوای فقها به ظرف و زمینه‌هایی که مسائل در آن‌ها مطرح می‌شوند می‌توان به توضیح المسائلی که آیت‌الله سیستانی برای کسانی تدوین کرده است که در کشورهای غربی زندگی می‌کنند، اشاره کرد. این رساله که با عنوان فقه برای غرب‌نشینان به فارسی نیز ترجمه شده است،[۸] حاوی پاسخ به مسائلی است که در ظرف و زمینه‌ی کشورهای غربی (غیرمسلمان) برای مسلمانان مطرح می‌شود.

دو نمونه فتوا از این کتاب که در ذیل آمده است تفاوت میان «مسئله-موقعیت‌ها» را روشن‌تر می‌سازد.

مسئله ۱۵۳: هرگاه نقل جنازه مسلمان به یک کشور اسلامی هزینه‌ی زیادی لازم داشته باشد، آیا می‌توان او را در گورستان غیرمسلمانان از پیروان ادیان آسمانی به خاک سپرد؟

جواب: دفن کردن مسلمانان در گورستان کافران جایز نیست مگر آنکه گورستان منحصر به آن باشد و ضرورتی که تکلیف را برطرف کند پیش بیاید.

مسئله ۴۷۴: در مدارس رسمی انگلستان و شاید برخی کشورهای غربی دیگر برای دختران و پسران جوان ماده درسی ویژه‌ای در زمینه‌ی مسائل جنسی می‌گنجانند … آیا شاگرد جوان در چنین کلاسی می‌تواند حاضر شود و آیا والدین باید جلو فرزندان را بگیرند، هرگاه جوان خود به شرکت در آن کلاس رغبت نشان دهد و بپندارد که این اطلاعات در آینده برای او مفید خواهد بود؟

جواب: اگر حضور در این کلاس همراه با حرام نباشد مانند نگاه شهوانی و یا در اثر آموزش جنسی به انحراف اخلاقی کشیده نشود مانعی ندارد.

نظیر مهندسان، همه‌ی فقها از یک درجه توانایی برای حل مسائل عملی برخوردار نیستند، برخی فقها در این زمینه از قابلیت و حدت ذهن بیشتری برخوردارند. تفاوت‌های ظریفی که در راه‌حل‌های پیشنهادی فقها برای مسائل واحد به چشم می‌خورد نه تنها (تا اندازه‌ای) نشان‌دهنده‌ی توانایی فردی هر فقیه برای حل مسائل است بلکه نوع برداشت و تفسیر او را از «مسئله-موقعیت» مورد نظر نیز منعکس می‌سازد.

مرحوم آیت‌الله استاد مطهری سال‌ها پیش در مقاله‌ی «تأثیر جهان‌بینی فقیه» بر فتاوایش به این مسئله اشاره کرده بود:

اگر کسی فتواهای فقها را با یکدیگر مقایسه کند و ضمناً به احوال شخصیه و طرز تفکر آن‌ها در مسائل زندگی توجه کند، می‌بیند که چگونه سوابق ذهنی یک فقیه و اطلاعات خارجی او از دنیای خارج در فتواهایش تأثیر داشته، به‌طوری‌که فتوای عرب بوی عرب می‌دهد و فتوای عجم بوی عجم، فتوای دهاتی بوی دهاتی می‌دهد و فتوای شهری بوی شهری.[۹]

مثالی که به‌خوبی نکته‌ی مورد نظر استاد شهید را روشن می‌سازد مقایسه فتوای علامه سید حسین فضل‌الله مجتهد لبنانی و آیت‌الله سید صادق شیرازی مجتهد عراقی درباره‌ی مناسک عزاداری امام حسین (ع) است. علامه فضل‌الله زنجیرزنی و قمه‌زنی را جایز نمی‌داند درحالی‌که آیت‌الله شیرازی بر جواز و استحباب آن‌ها فتوا می‌دهد.[۱۰]

مهندسان میان رویکرد بهینه به راه‌حل ‘

optimisation

’ و مقوله‌ی دیگری که آن را ‘

satisficing

’ می‌نامند تفاوت قائل می‌شوند؛ دومی به راه‌حل‌هایی اشاره دارد که بهترین به شمار نمی‌آیند اما قابل قبول و کم‌وبیش رضایت‌بخشند.[۱۱] این دو مقوله را عیناً می‌توان در فتاوای فقها نیز مشاهده کرد، فتاوایی که به نحو قاطع بر ضرورت عمل به آن‌ها تآکید شده است نماینده‌ی مواردی هستند که فقیه در مورد راه‌حلی که بدان دست یافته است به یقین رسیده و فتوای پیشنهادی را بهینه تلقی می‌کند. اما فتاوایی که با عنوان «احتیاط واجب» مشخص شده‌اند حکایت از مواردی دارند که فقیه راه‌حل پیشنهادی را بهترین تلقی نمی‌کند بلکه تنها آن را رضایت‌بخش می‌داند. دقیقاً به همین دلیل است که فقها به مقلدین خود اجازه می‌دهند در مورد فتاویی که با شرط احتیاط واجب مشخص شده‌اند، می‌توانند در صورت تمایل به فتوای فقیه دیگری مراجعه کنند؛ این انعطاف عملی در مواردی بسیار کمک کار است، یک نمونه‌ی واقعی آن مربوط به مورد مقلدی است که پدر و مادر همسرش در زمره‌ی اهل‌کتابند و او ازقضای روزگار ناگزیر است با آنان زیر یک سقف زندگی کند، اما مجتهدی که او از وی تقلید می‌کند در مورد طهارت اهل‌کتاب فتوای «احتیاط واجب» را صادر کرده است؛ در چنین حالتی مقلد می‌تواند با مراجعه به مجتهدی که اهل‌کتاب را طاهر می‌داند خود را از یک معضل عملی بسیار جدی رها سازد.

فقها نظیر مهندسان غالباً برای حل مسائل عملی ناگزیر وضع و حال خاص حاکم بر مسئله را برای خود بازسازی کنند تا بتوانند به نحو دقیق‌تری محدودیت‌های عملی حاکم بر آن را مشخص سازند؛ یک نمونه‌ی آشنا در این زمینه داستان علامه حلی و فتوای مربوط به طهارت آب چاهی است که جسد حیوانی مرده در آن یافت شده است، ماجرا را شهید مطهری این‌گونه شرح می‌دهد:

برای علامه‌ی حلی این مسئله‌ی فقهی مطرح شده بود که اگر حیوانی در چاه بمیرد و باعث شود که میته‌ی نجس در چاه باقی بماند، با آب چاه چه باید کرد؟ اتفاقاً در این هنگام حیوانی در چاه آب خانه‌ی علامه‌ی حلی افتاد و او ناگزیر بود برای خود نیز استنباط حکم بکند؛ در این مورد به دو طریق امکان حکم کردن وجود داشت: اول اینکه چاه را به‌کلی پر کنند و از چاه دیگری استفاده نمایند و دیگر اینکه مقدار معینی از آب چاه را خالی کنند و از بقیه آب بلااشکال استفاده کنند. علامه‌ی حلّی متوجه شد که در مورد این مسئله نمی‌تواند بدون غرض حکم کند، زیرا نفع خود او هم در قضیه مطرح بود، این بود که دستور داد ابتدا چاه را پر کنند و بعد با خیال راحت و بدون فشار وسوسه‌ی نفس به صدور حکم و ارائه‌ی فتوا پرداخت.[۱۲]

اکثریت فقها، دقیقاً نظیر اکثر مهندسان، عموماً درگیر فعالیت‌هایی هستند که به «طراحی‌های متعارف» ارتباط دارد؛ یعنی مسائلی در قلمرو امور کم‌وبیش متعارف و آشنا. در این موارد آنان از تخصص و مهارت خود برای ارائه‌ی راه‌حل‌هایی که تا اندازه‌ای استوار بر راه‌حل‌های پیشین در مورد مسائل کم‌وبیش مشابه است استفاده می‌کنند. به‌این‌ترتیب راه‌حل مسائل جدید تا حد زیادی در همان چارچوب و قالب معرفتی-تکنولوژیک قرار دارد که مسائل پیشین در قالب آن پاسخ داده شده‌اند. آنچه در این راه‌حل‌ها تازه است، عمدتاً (هرچند نه بالتمام) ناظر به تحولاتی است که تکنولوژی پدید آورده است و فقیه با توجه به امکانات تازه‌ای که به وجود آمده است به نیازی که پیش‌تر بدان با تکیه به تکنولوژی‌های قدیمی‌تر پاسخ داده می‌شد، با نظر به امکانات جدید راه‌حلی ارائه می‌دهد. یک نمونه در این زمینه فتوای آیت‌الله صانعی در این خصوص است که می‌توان در هنگام استحمام و دوش گرفتن متعارف، نیت غسل بدل از وضو کرد و نماز را با همین غسل و بدون وضو گرفتن به‌صورت جداگانه به جا آورد. نیاز به توضیح نیست که این غسل با غسل جنابت تفاوت دارد.[۱۳]

نگاهی به تاریخ فقه و فقاهت آشکار می‌سازد در قیاس با فقیهان و مجتهدان متعارف (در معنایی از این اصطلاح که پیش‌تر توضیح داده شده) شمار فقیهان مؤسس بسیار کمتر است. فقیهان مؤسسان افراد نوآوری هستند که با مسائل مستحدثی که پیشینه‌ای نداشته‌اند و از اهمیت و ثقل فراوان برخوردارند دست‌وپنجه نرم می‌کنند و راه‌حل‌های بدیعی ارائه می‌دهند که زمینه‌ساز تحولات مفهومی و نگرشی اساسی می‌شود؛ یک نمونه در این زمینه مرحوم آیت‌الله خمینی است که نظریه‌ی ولایت فقیه را مطرح ساخت و در چارچوب این نظریه، فتوایی انقلابی درباره‌ی حدود اقتدار حکومت اسلامی در توقف یا تعطیل احکام ثانوی صادر کرد.

باید عرض کنم حکومت که شعبه‌ای از ولایت مطلقه‌ی رسول‌الله (ص) است، یکی از احکام اولیه اسلام و مقدم بر تمام احکام فرعیه و حتی نماز و روزه و حج است. حاکم می‏تواند حتی مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مسجدی که ضرار باشد درصورتی‌که بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت می‌تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور اسلام باشد، یک‌جانبه لغو کند و می‌تواند هر امری را چه عبادی و یا غیرعبادی باشد که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، مادامی‌که چنین است از آن جلوگیری کند. حکومت می‌تواند از حج که از فرایض مهم الهی است در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست، موقتاً جلوگیری کند. آنچه گفته شده است تاکنون و یا گفته می‌شود، ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه‌ی الهی است. آنچه گفته شده است که شایع است مزارعه و مضاربه و امثال آن‌ها با این اختیارات از بین خواهد رفت، صریحاً عرض می‌کنم فرضاً چنین باشد، این از اختیارات حکومت است.[۱۴]

نگاهی ولو گذرا به توضیح المسائل‌هایی که به‌وسیله‌ی فقیهان و مجتهدان طی چندصد سال گذشته تحریر شده است به‌خوبی نشان می‌دهد که همه‌ی این متون دقیق، نظیر کتاب‌های راهنما

handbooks-manuals

که به‌وسیله‌ی مهندسان و به منظور توضیح نحوه‌ی عمل دستگاه‌ها و نحوه‌ی کار با آن‌ها تحریر می‌شود، به مؤمنین درباره‌ی نحوه‌ی انجام تکالیف شرعی‌شان توضیح می‌دهند. این توضیح المسائل‌ها همگی عیناً نظیر کتاب‌های راهنمای تألیف مهندسان با گذشت زمان دستخوش تغییر و تحول شده‌اند. شماری از مسائل که دیگر در زمره‌ی نیازهای مؤمنین نبوده است، دقیقاً نظیر تکنولوژی‌هایی که از دور خارج می‌شوند، از توضیح المسائل‌ها حذف شده‌اند و در جای آن‌ها فتاوای تازه قرار گرفته است تا پاسخ‌گوی تحولات جدید باشد. در محتوای برخی از فتاوایی که محفوظ نگاه داشته شده است نیز تغییراتی پدید آمده تا راه‌حل پیشنهادی را دقیق‌تر و کارآمدتر کند؛ به‌عنوان مثال آیت‌الله سیستانی در ویرایش‌های جدیدتر توضیح المسائل خود در شناخت مجتهد اعلم شرط تازه «اورعیّت» را علاوه بر اعلمیت اضافه کرده است. در رساله‌های کنونی دیگر از آزادی بردگان به‌عنوان کفاره‌ی گناهان ذکری به میان نمی‌آید، در عوض فتاوایی درباره‌ی بارورسازی مصنوعی

IVF

یا تغییر جنسیت به چشم می‌خورد که در رساله‌های پیشین نشانی از آن‌ها نیست.

مشابهتی دیگری که میان مهندسان و فقها به چشم می‌خورد که در هر دو گروه، شمار قابل توجهی (اگر نه جملگی) به اشتباه بر این باورند که در حل مسائل از روش‌های استقرایی بهره می‌گیرند. در میان فقهای معاصر تنها مرحوم آیت‌الله صدر بود که به مسئله‌ی استقرا توجه کرد و کوشید معضل آن را حل کند، اما او نیز همچون دیگر فقها بر این باور بود که استقراء یک ابزار گریزناپذیر و ضروری برای استنباطات فقهی است.[۱۵]

شباهت دیگر میان فقه و مهندسی در آن است که در هر دو تکنولوژی، مسائلی که در تراز بالاتری از انتزاع و تجرید مفهومی قرار دارند نسبتاً کمتر ساختار یافته و تدقیق شده‌اند، درحالی‌که مسائلی که ملموس‌ترند از ساختار مفهومی روشن‌تری برخوردارند. تأثیر ظرف و زمینه‌ها بر فرایند طراحی و یافتن پاسخ برای مسائلی که در تراز بالاتری از انتزاع واقع هستند به‌مراتب بیشتر از مسائلی است که در تراز پایین‌تری از انتزاع واقعند و ملموس‌تر و عینی‌ترند.

یک وجه شبه‌مهم دیگر میان فقه و مهندسی آن است که هم فقیهان و هم مهندسان با هدف دستیابی به یقین کار خود را دنبال می‌کنند، یقین البته امری معرفتی نیست و با جنبه‌های روان‌شناسانه کار دارد. مهندسان برای دستیابی به یقین حاشیه‌ی ایمنی محصولات و فراورده‌ها را افزایش می‌دهند؛ این امر البته بازده را پایین می‌آورد، اما در عوض ضریب خطر را پایین می‌آورد. فقیهان در مقابل به انباشت بیّنه‌های مؤید روی می‌آورند که موجب می‌شود یقین شخصی‌شان افزایش یابد.

نکته‌ی دیگری که باید در خصوص شباهت میان کار فقیهان و مهندسان مورد توجه قرار گیر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.