پاورپوینت کامل خیال و خلاقیت هنری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خیال و خلاقیت هنری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خیال و خلاقیت هنری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خیال و خلاقیت هنری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

در این مقاله تعاریفی از پاورپوینت کامل خیال و خلاقیت هنری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint از دیدگاه فلاسفه و عرفا ارائه و چگونگی خلق آثار هنری با کمک تخیل، توصیف می‌شود؛ خیالاتی که در افراد مختلف ظهور می‌کنند، در یک سطح نیستند بلکه خیال افراد متناسب با ظرفیت وجودی آنها متفاوت است. در نظر ابن‌عربی حتی در امر خلقت نیز، تخیل نقش دارد زیرا خلقت نوعی تجلی و تجلی حاصل تخیل است. وی بین خیال و تجلی نیز مشابهت‌هایی قائل است زیرا در هر دو، ظهور معقول در محسوس صورت می‌گیرد. تغییرات پیوسته‌ای که در عالم هستی وجود دارد، نشان از پویایی است زیرا جهان پیوسته در حال فنا شدن و نو شدن است و این پویایی نشان تجلی خداوند است. ابن‌عربی این فرایند تغییر را «خلق جدید» می‌نامد.

در این مقاله تعاریفی از پاورپوینت کامل خیال و خلاقیت هنری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint از دیدگاه فلاسفه و عرفا ارائه و چگونگی خلق آثار هنری با کمک تخیل، توصیف می‌شود؛ خیالاتی که در افراد مختلف ظهور می‌کنند، در یک سطح نیستند بلکه خیال افراد متناسب با ظرفیت وجودی آنها متفاوت است. در نظر ابن‌عربی حتی در امر خلقت نیز، تخیل نقش دارد زیرا خلقت نوعی تجلی و تجلی حاصل تخیل است. وی بین خیال و تجلی نیز مشابهت‌هایی قائل است زیرا در هر دو، ظهور معقول در محسوس صورت می‌گیرد. تغییرات پیوسته‌ای که در عالم هستی وجود دارد، نشان از پویایی است زیرا جهان پیوسته در حال فنا شدن و نو شدن است و این پویایی نشان تجلی خداوند است. ابن‌عربی این فرایند تغییر را «خلق جدید» می‌نامد.

در بخش «خلاقیت هنری» به تفاوت ادراکات حسی و خیالی اشاره می‌شود. ادراک حسی شناختی است که از طریق حواس پنجگانه حاصل می‌شود و ادراکات خیالی برپایه تصورات و یادآوری آنچه دیده یا شنیده‌ایم، صورت می‌گیرد. در خلق اثر هنری عوامل زیباشناختی نقش مهمی دارند. هنرمند برای عینیت‌بخشی به صور خیالی که در ذهنش شکل می‌گیرد، از عوامل زیبایی‌شناسی نیز بهره می‌گیرد. در ادامه تفاوت عارف و غیرعارف بررسی می‌شود. آفریده‌های خیالی‌ای که در ذهن انسان نقش می‌بندد، وجود خارجی ندارند و تنها در خیال باقی می‌مانند مانند اموری که در عالم رویا تصور می‌کنیم و در عالم واقعی امکان‌پذیر نیستند اما برای عارفان آفریده‌های خیالی وجود خارجی پیدا می‌کنند و این خصوصیت، تفاوت عارف را با غیرعارف نشان می‌دهد. عارف و هنرمند یا حتی انسان عادی با استفاده از صور حسی و به کمک خیال به ورای اشیا دست می‌یابند؛ تلاشی که بدین منظور انجام می‌گیرد، از آن به خلاقیت هنری یاد می‌شود.

شناخت هنری، شناختی است که از دل به دست می‌آید و از آن به شناخت حضوری یاد می‌کنند. در این شناخت خطا و تردید راه ندارد. خلق آثار هنری نمونه‌ای از خلاقیت‌های انسان است که در ضمیر او از خیال منشا می‌گیرد و با عناصر زیباشناسی ترکیب می‌شود. بررسی اینکه چه انگیزه‌ درونی‌ای انسان را به خلق هنر هدایت می‌کند این انگیزه معمولا با حقیقت‌جویی و زیباشناسی ارتباط دارد. از دیدگاه عارفانه هر اثر هنری، حاصل خیال بشری است که فراتر از زمان و مکان حرکت می‌کند. در این مقاله، شکل‌گیری آثار هنری، رابطه خیال با خلاقیت و خلق آثار هنری از نگاه زیباشناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در حوزه‌ عرفان این نوع خلاقیت را همت نامیده‌اند که مخصوص عارفان و ادراکی قلبی است که از دید متصوفه آن را به ذوق تعبیر کرده‌اند و زاییده‌ توجه و تمرکز شدید اراده و ذهن است. در بخشی از مقاله نیز تعریفی از الهام و بازآفرینی ارائه می‌شود. در ادامه یادآوری می‌شود که داده‌های این مقاله به صورت کیفی نشان داده شده و یافته‌های آن به روش تحلیلی و جمع‌آوری مطالب به صورت کتابخانه‌ای است.

خیال و تجلی

مقصود از خیال جلوه‌گر شدن چیزی در کسوف و صورت آن چیزی که حقیقتاً هست در چشم عارف. عالم مجموعه‌ای از مظاهر و صور گوناگونی است که حقیقت واحد خود را بدان صورت‌ها نمایان یا خود را در آن صورت‌ها پنهان می‌کند. پیامبر فرمودند: «مردم در خوابند تا بمیرند و بیدار شوند» یعنی گرفتار ظواهر این عالم‌اند و آن صورتک‌ها را حقیقت پنهان می‌دارد تا اینکه بمیرند و پرده برداشته شود، آنگاه درمی‌یابند آنچه را دیده‌اند جلوه‌های گوناگون حقیقتی است که در ورای آنها و در باطن آنهاست. [ابن‌عربی، ۱۳۸۹، ۶۹۱]

تصور ما از قوه خیال ناشی از جایگاه مابعدءالطبیعی خیال است. به عقیده ابن‌عربی بین خیال متصل به فاعل خیال و لاینفک از او (خیال متصل) و خیال قائم به ذات و قابل انفکاک (خیال منفصل) تفاوت وجود دارد. در مورد خیال متصل، باید میان خیالاتی که به صرافت طبع خود را بر ذهن عرضه می‌کنند (رویاها) و آنهایی که از طریق فرآیندی ذهنی آگاهانه ایجاد می‌شوند، فرق گذاشت. مرگ و حیات خیال متصل به فاعل وابسته است و نمی‌تواند از فاعل خیال جدا شود. از طرف دیگر خیال منفصل در مرتبه عالم واسطه (عالم مثال) واقعیتی مستقل و قائم‌به‌ذات دارد و به دلیل اینکه خارج از فاعل خیال است، می‌تواند در عالم خارج به رؤیت انسان درآید ولی این انسان باید عارف باشد. زمانی که پیامبر (ص) جبرئیل امین را رؤیت کرد، اصحابش نیز در آنجا حضور داشتند ولی آنها فقط آن جوان زیبای عرب را دیدند. همین مفهوم خیال منفصل است که نزدیک‌ترین ارتباط قوه خیال «خلاق» در تجربه عرفانی را داراست.[کربن،۱۳۹۰، ۳۲۵]

عالم خیال عالمی واسطه میان محسوسات و مجردات محسوب می‌شود؛ عالمی میانه که قابل درک از طریق عقل و حس است. عالم واسطه یعنی عالم مخیل، مثل اعلی، جواهر لطیف. این عالم واسطه‌ای است که در ظرف آن ارواح، جسمانی و اجسام به صورت روحانی درمی‌آیند. [فرزانه علوی‌زاده، محمد تقوی، ۱۳۸۸، ۱۱۲] ابن‌عربی می‌گوید: «آینه، کامل‌ترین رمز رابطه بین جهان و مشاهده جمال حق توسط انسان است؛ و خداوند به این دلیل آن را آفریده که آدمی بتواند این ارتباط را کشف کند که از هیچ راه دیگری نمی‌توان آن را بیان کرد.» [نصر، ۱۳۷۱، ۲۱۱]

سیر پیشینه خیال

مولانا معتقد است خیالات به تناسب مراتب گوناگون افراد ظهور می‌کنند و خیالات افراد در یک سطح نیستند، بلکه صور خیالی در قوه‌ خیال انسان‌ها متناسب با ظرفیت وجودی آنهاست و به اعتقاد ابن‌عربی، متناسب با مراتب نفوس آنهاست. [فرزانه علوی‌زاده، محمد تقوی، ۱۳۸۸، ۱۱۷] درمورد اهمیت خیال می‌توان گفت، هدفی است که در ورای ظاهرش پی می‌گیرد، چه در هنر و چه در زندگی، به گفته مولانا همین خیال می‌تواند جهت عکس نیز عمل کند، همان‌طور که عالم حس را به عالم معنی متصل می‌کند، این توانایی را نیز دارد که عالم معنی را نیز تا حد عالم حس متناظر کند. [سیاحان، ۱۳۸۷، ۶۰] خیال در دنیا از عقل قوی‌تر است، به دلیل اینکه اگرچه عاقل در اندیشه به کمال رسیده ولی از سیطره‌ خیال و آنچه درک می‌کند آزاد نخواهد بود. پس در کمال انسانی خیال بالاترین قدرت خواهد بود. شرایع به آن نازل شدند، در نتیجه قائل به تنزیه و تشبیه شدند، با خیال در موضع تنزیه تشبیه، و با عقل در موضع تشبیه تنزیه نمودند. [ابن‌عربی،۱۹۸۰،۱۸۱].

عقل تجزیه‌گر، جزئی‌نگر و در روند ادراک منفعل و غیرمؤثر است، برخلاف خیال که کلی‌نگر، خلاق، و فعال است. جهان مبتنی بر عقل حکایت از کثرت و ایستایی دارد، درحالی‌که جهان خیال واحد، پویا، و همیشه در تغییر است. [اسدی‌امجد،۱۳۸۶،۳۱] از دیدگاه ابن‌عربی شناخت حقیقی فقط از طریق خیال که تضادها را به هم می‌پیوندد، میسر است. [ابن‌عربی،۱۹۸۰،۲۱۷] ویلر در مقاله‌ای درک حسی را منفعل ندانسته و نشان داده که فعال و خلاق است. حواس چیزی را که قبلاً ساخته شده به صورت منفعل دریافت نمی‌کند تا عقل به آن نظم و شکل دهد. بلکه خود حواس، عقل را در خود دارند و خود آنها عاقلند، به بیان دیگر حواس به صورت آگاهانه ماده‌ای را می‌سازد که پر از رابطه‌ها و اتصال‌ها هستند. حواس خلاقانه ماده‌ای منظم شکل‌یافته را برای مقاصد انتزاعی‌تر و کلی‌تر عقل می‌سازند. [ویلر،۱۹۸۹،۴۷]

قوه‌ خیال در وجود انسان هرگز معطل نیست. حتی زمانی که انسان غرق در تعقل بوده، تخیل از فعالیت باز نمی‌ایستد. فعالیت قوه خیال، اندیشه‌های عقلی را با نوعی محاکات، به صورت تصویر و تمثیل منعکس می‌کند. [ابن‌سینا، ۱۴۰۳ق، ۱۷۳] اهمیت قوه‌ مخیله این است که تجلی‌گاه صفت خداوندی است. خلق صور در ذهن، توانایی عالم خیال است. ولی خلق عالم، وجود عینی به ماهیات اعطا می‌کند. خلاقیت هنری نیز منشأ گرفته از قوه‌ خیال هنرمند می‌باشد. شهود و کشف عوامل تجلی صور خیالی بر نفس هنرمند هستند. هنر با قوه‌ خیال از عالم مثال، صورتی محسوس بیان می‌دارد. [مدنی، ۱۳۸۶، ۴۳]

خیال زمانی موجبات تکامل انسان را فراهم می‌کند که انسان با کنار زدن حجاب‌ها در مسیر تأویل و رسیدن به حقیقت مطلق سیر و سلوکی را آغاز کند تا هر لحظه از خدای خلق‌شده در اعتقادات خود فاصله گرفته و به حق نزدیک شود و خیال انسان با حقیقت کلی پیوند خورد. در صورتی که انسان بنده‌ خیال نگردد و به واسطه‌ آن خود را به اصل حقیقی برساند. به اعتقاد مولانا خیالات وهم‌گونه نیز می‌توانند موجب تکامل انسان شوند به شرط آنکه مثبت باشند. [علوی‌زاده، تقوی، ۱۳۸۸، ۱۲۰]

مفهوم خیال چیزی است که فیلسوف را به سمت هنر می‌کشاند. به همان اندازه که فلسفه قوانین حاکم بر جهان هستی را کشف می‌کند، هنر آشکار شدن هستی را در قالب صورت‌های خیالی نمایش می‌دهد. [باوندیان، ۱۳۸۹، ۸۴]

خیال در معنای مطلق، در نهایت خود یا به تغبیری اولین ظهور حق بر خود، تحقق و به وجود آمدن همه‌ هستی نزد خداوند، اولین تعین یا صورت منعکس در آینه عدم است. [داداشی، ۱۳۸۱، ۷]

به گفته ابن‌عربی خلقت قبل از هر چیزی نوعی تجلی و تجلی نیز کار تخیل خلاق است. [داریوش شایگان ۱۳۸۷، ۳۹۱] وجود و هر چیزی در آن است از جمله انسان تجلی حق است. معنای تجلی از دید ابن‌عربی ظهور معقول در محسوس است. این تعریف خیال نیز است. جهان بیرون و جهان درون تلاقی محسوس و معقول است و هیچ جدایی بین آنها رخ نمی‌دهد، از نگاه ابن‌عربی جهان هم واحد است و هم قابل شناخت به شرط آنکه ابزار و موضوع شناخت باهم همگون باشند. این خود ابزار قلب نیز هست. [ابن‌عربی،۱۹۸۰،۱۲۲]. جهان در هر آن فانی و بعد از آن از نو ساخته می‌شود، خداوند در هر نفسی خود را متجلی می‌سازد و هرگز این تجلی در دو تکرار نمی‌شود (مشابه هم نیست)، این پویایی را ابن‌عربی به خلق جدید تعبیر می‌کند. [ابن‌عربی،۱۹۸۰،۱۲۶]

انسان توسط قوای حسی خود تجلی الهی را در سطحی نازل‌تر درک می‌کند، همین تجلی زمانی که با قوه خیالی درک شود، لایه‌های حجاب از آن کنار می‌رود و در نتیجه، تعین متجلی الله را روشن‌تر درمی‌یابد. [ علوی‌زاده، تقوی، ۱۳۸۸، ۱۱۴]

خلاقیت هنری

تخیل خلاق منجر به خلاقیت در عالم واقع می‌شود. [نادر ابراهیمی،۱۳۷۱، ۵۴]

انسان از طریق حواس با عالم بیرون مواجه است. در این شناخت، یعنی شناخت از طریق حواس، آنچه ادراک می‌شود حسی و دارای صورت و جزئی است؛ انسان می‌تواند شیء را ببیند، لمس کند، می‌چشد یا می‌بوید، به این ترتیب صورتی از آن شیء در ذهن نقش می‌بندد که جزئی و بر حواس پنجگانه استوار است. درصورتی‌که ادراکات خیالی مرتبه‌ای بالاتر از ادراک حسی جای دارند. در ادراک خیالی نه ادراک از طریق حواس صورت می‌گیرد نه مواجه با مُدرَک (امر بیرونی) لازم است. مانند ادراک از طریق حافظه. شیء را که قبلاً با ادراک حسی دریافته‌ایم به یاد می‌‌آوریم، در حقیقت آن را از طریق ادراک خیالی درک می‌کنیم، آن چیزی که در ذهن می‌آید به واسطه حواس نیست. چیزی که از ادراک خیالی درک می‌کنیم جزئی است و صورت و شکل دارد. هنگامی که چیزی را در خواب می‌بینیم یا به یاد می‌آوریم یا به طور عمد، در هر نوع کار خلاقانه مانند آفرینش آثار هنری در ذهن تصور می‌کنیم که صورت داشته باشد و جزئی باشد، ادراک خیالی رخ داده است. [ابراهیمی‌دینانی، ۱۳۸۱، ۷]

هنرمند نیز همانند سایر آدمیان با مراتب ادراک سروکار دارد، با این تفاوت که او در آفرینش هنری، از ادراک خیالی بهره می‌جوید. هنرمند ایده‌ای (مفهومی) را که در ذهن دارد، بسته به توانایی خود، با آجر یا سنگ برپا می‌کند یا بر لوح نقش می‌کند یا در کلمات، یا لحن و آواز و یا به صورت تصویر متحرک درمی‌آورد. در تمام این موارد چیزی که در ذهن هنرمند است جدای از مواجهه حسی است. زمانی هم که به تقلید طبیعت می‌پردازد، چیزی را که می‌آفریند، مانند خود طبیعت و آن چیزی که از مواجهه حسی با طبیعت در ذهنش نقش بسته، نیست؛ بلکه عمل خلاقانه و خلاقیت او در آفرینش اثر دخالت داشته است. چیزی که در ذهن هنرمند است صورت و شکل دارد و جزئی است در نتیجه ادراک خیالی محسوب می‌شود. آنچه را که هنرمند می‌آفریند به توانایی قوه‌ مخیله او بستگی دارد، همچنین شرافت اثر هنری وابسته است به شرافتی که در صور خیال هنرمند است. ‌[ابراهیمی‌دینانی، ۱۳۸۱، ۸]

ابن‌عربی به مساله خلقت با نگاهی هنری می‌نگرد خداوند در حدیثی می‌فرماید: «گنج پنهان بودم، دست به آفرینش زدم تا شناخته شوم.» به گفته ابن‌عربی «عالم، هنر خداست» خداوند با هنر خود در عالم ظهور کرده، از این هنر ظاهر و باطن خداوند با هم ترکیب شده، تمام عالم عرصه‌ تلاقی ظاهر و باطن می‌شوند. خداوند برای برهم‌زدن تنهایی خود نفس عمیقی کشید که ابن‌عربی از آن به «نفس‌الرحمان» یاد می‌کند، (خیال کیهانی). در مورد خیال منفصل، عالمی مجرد، حضرتی وجودی که نیازی به درک‌کننده ندارد و جدا از انسان است، از نظر ابن‌عربی این عالم سرزمین حقیقت است و محالات عقلی در این عالم حضور دارند. در خیال متصل به دلیل اینکه حوزه‌ای از وجود انسان است، به درک و وجود انسان وابسته است. [شهیدثالث، ۱۳۸۵، ۹۵]

انسان می‌تواند هر چیزی را اراده و خلق کند. هرچه انسان می‌آفریند هنر اوست. انسان نیز در هنر خود ظهور می‌کند ایجاد و تحقق هنر در دنیای انسان‌ها حاصل تنهایی آنهاست. ابن‌عربی هر ظهوری را هنر می‌داند ولی با مراتب مشخص: «هنر حقیقی انسان، هنری است که این توانایی را داشته باشد که آینه‌گونی انسان را تحقق بخشد»، آفرینش عالم و بعد از آن انسان، انسان به عنوان آینه خود (وحدت به کثرت)، هنر حقیقی انسان آن هنری است که عکس هنر خدا باشد، از اغتشاش به سمت وحدت الهی (کثرت به وحدت) رفتن باشد. [شهیدثالث، ۱۳۸۵، ۹۶]

ابداع همان انشاء و آفرینش بی‌سابقه است و با کمک خیال محقق می‌شود؛ زیرا عالمی که ماورای عقل و حس قرار دارد، هیچ زمان نمی‌تواند به زبان محسوس و معقول بیان شود. [باوندیان، ۱۳۸۹، ۸۷] «برای پی بردن و رسیدن به خلق و ابداع تازه‌ها باید به ادراک‌هایی توجه کنیم که برای آنها تعریفی نداریم.» بت‌کردن یک پارادایم یا اندیشه، تعصب‌داشتن، گرفتار دوگانگی‌هایی مانند انتزاعات ذهنی، عقل و شهود، تضادها، نسبی و مطلق بودن باعث کور شدن خلاقیت می‌شود. [بوهم، ۱۳۸۱، ۸]. خلاقیت مواجهه با حقیقت است، رابطه‌ای مستقیم و بدون ابهام. مواجهه با حقیقت یعنی گذشتن از خیال‌ها و هدایت آنها به سمت حقیقت؛ خیالی که به صورت رشد می‌کند، با نگاه به حقیقت و دریافت‌های حقیقی خود را به جامه هنر درآورد، پدیدآورنده هنری شاداب، پویا و پرنشاط می‌شود. این هنر، هنری است که حاصل آن شادی، نشاط و مهم‌تر از همه معرفت و شناخت بوده و از خمودگی و کسالت درمی‌آورد. [سیاحان، ۱۳۸۷، ۶۲] کار هنرمند کشف زیبایی به کمک ساحت خیالی وجود خویش است. [باوندیان، ۱۳۸۹،۹۰]

هنرمند صور مخیل را زیبا می‌آفریند، کار او فقط عینیت بخشیدن به صور مخیل نیست. زیبایی را به معقولات نیز نسبت می‌دهند اما از آنجایی که زیبایی غالبا مربوط به امور جزئی می‌شود و دارای صورت و شکل است، درک زیبایی فقط به کمک قوه خیال امکان‌پذیر است، به همین دلیل زیبایی را بدون شکل نمی‌توان فهمید. درک زیبایی خداوند نیز بدون کمک قوه خیال به درستی برای انسان امکان‌پذیر نیست. ذات خداوند برای کسی قابل درک نیست. آنچه قابل درک‌ است تجلیات خداوند در مرتبه‌ اسماء است. خداوند در قرآن کریم در سوره‌ مریم آیه ۱۸و۱۷ می‌فرماید: «روح خود را بر مریم نازل کردیم و آن روح مانند بشری زیبا بر مریم (ع) متمثل شد.» اگر عالم خیال وجود نداشت، این تمثیل نیز ممکن نبود، اگر ادراک خیالی نبود، حضرت مریم (ع) نمی‌توانست او را ببیند. قوه‌ خیال در انسان، قوه‌ای بهشتی است که به محض اینکه بخواهد، حاضر می‌شود. در این عالم نیز چنین است چراکه در خیال نیز اراده‌ انسان مساوی است با بودن امری مخیل. اگر انسان در خیال خود چیزی را اراده کند، بدون توجه به اینکه وجود مادی و عینی آن با عقل ممکن باشد یا نباشد آن چیز بلافاصله به وجود می‌آید. خیال قوه‌ای سیال و آزاد است که هیچ‌چیز توانایی مانع‌شدن در مقابل آن را ندارد. ‌[ابراهیمی‌دینانی، ۱۳۸۱، ۱۰] موفقیت هنرمند در آفرینش زیبایی وابستگی زیادی به قدرت و طهارت او دارد. هر چیزی را که درک می‌کنیم به طریقی از قوه‌ خیال ما می‌گذرد و رسوباتی از آن در خیال باقی می‌ماند. ‌[ابراهیمی‌دینانی، ۱۳۸۱، ۱۱]

حق متناظر است با حقیقت و کشف حقیقت آغاز خلاقیت است، در صورتی که هنر را آینه‌ای برای نشان‌دادن و نمایاندن حق بدانیم نه قالبی برای پرگویی‌های بی‌مایه. [سیاحان، ۱۳۸۷، ۶۱]. نظر عرفا در مورد هنر این است که ساختار را به تنهایی کافی نمی‌دانند، بلکه آن را راهکاری برای زندگی می‌دانند. به عقیده‌ آنها ساختارها زمانی قابل استفاده هستند که راهکارهای زندگی مشخص شده باشند. در غیر این صورت خیال به جای آنکه سرچشمه‌ خلاقیت شود، مانع آن می‌شود. [سیاحان، ۱۳۸۷، ۶۲]

از آنجایی که شناخت هنری با دل (قلب) انسان سروکار دارد و از جنس شناخت حصولی نیست و اراده در آن تأثیری ندارد، شخصیت فرد را عمیقا تحت تأثیر قرار می‌دهد. انسانی که نسبت به چیزی معرفت حضوری یابد تبعات و آثار آن تمام وجود او را دربرمی‌گیرد. [باوندیان، ۱۳۸۹، ۸۳] علم حضوری عالی‌تر از علم حصولی است. چون از تردید و خطا مبراست و بالاترین یقین را، در باب حقایق روحانی، به انسان می‌بخشد. [بکار، ۱۳۸۱، ۲۵۰] آنچه هنرمند از صور حسی مشاهده می‌نماید، معانی است که از طرف حق بر قلبش تابیده است، با توجه به این معانی است که هنرمند به جان عرفان و حکمت سیر می‌کند. [مطهری الهامی، ۱۳۸۱، ۱۴] صور قدسی از عالم بالاتر بر هنرمند نازل، و در خیال او ظاهر می‌شوند، هنرمند آنها را در مکاشفه یا رویا مشاهده می‌کند. هنرمندی که نفسی پاکیزه دارد و محتوای قدسی و معنا را همراه با صور قدسی با یاری قوه‌ خیال دریافت می‌کند و در عالم ماده به آن تجسد می‌بخشد. [مطهری الهامی، ۱۳۸۱، ۱۵]

رمز خلاقیت‌ انسان‌،‌ ارتباط‌ «خیال‌ متصل‌» یا عالم‌ مثال‌ انسانی‌، با «خیال‌ منفصل‌» یا عالم‌ مثال‌ و ملکوت‌ و عالم‌ نفوس‌ است‌ و طبق آن روش کار خلاقیت‌ و به وجود آمدن عینی‌ و خارجی‌ اشیا و پدیده‌ها براساس‌ تطبیق‌ درجات‌ روحی‌ انسان‌ با درجات‌ و مراتب‌ وجودی‌ در جهان‌ است‌.[حسینی خامنه‌ای، ۱۳۸۱،۹] انسان‌ می‌تواند مانند خداوند به‌ ماده‌ صورت‌ دهد و چیزی‌ نو بیافریند که‌ همان خلاقیت‌ هنری‌ است‌. هنر، مظهر یکی‌ از انواع‌ خلاقیت‌های‌ انسان‌ و ارمغانی‌ است‌ که‌ ضمیر انسان‌، از ناپیدای‌ جهان‌ و زیبایی‌های‌ آن‌ برای‌ دیگران‌ به همراه‌ می‌آورد. [حسینی خامنه‌ای، ۱۳۸۱، ۱۱]

انگیزه‌ درونی، چیزی است که هنرمند را وادار به خلق اثری هنری می‌کند. این انگیزه‌ درونی با حس زیبایی‌شناسی و حقیقت‌جویی پیوند دارد. از نگاه زیبایی‌شناسی، هنر نتیجه عشق انسان به زیبایی است و هنرمند به وسیله‌ آن به زیبایی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. [باوندیان، ۱۳۸۹، ۷۶] این است که در مورد هنر می‌گوییم، حرکتی درون و سرشت انسان است که او را به درجه‌ بالایی از زیبایی نائل می‌کند. [نبویی ۱۳۷۸، ۱۲۸] و اثر هنری باید توانایی آن را داشته باشد که چیزی را بیان کند که در ورای ظاهر آن پنهان است. [گلدواتر،۱۳۸۰، ۶۸] در این‌باره به ظرفیت خیال درون هنرمند تأکید شده و همه‌چیز مبنی بر زیبایی‌های مبتنی بر جولانگری خیال است که مرزهای زمان و مکان را درنوردیده و به آن سوی واقعیت دست یازد. هنرمند میان خود و هستی تمثیل ایجاد می‌کند. در اینجا هنر جلوه‌ای محسوس از حقیقت است. ظهور محسوس در نامحسوس که خود از طریق صور خیالی است. [باوندیان، ۱۳۸۹، ۷۷] نشانه هنر، تجلی شیدایی است و شیدایی هر چه هست در عشق است و این مسیحای عشق است که روح شیدایی را در درون و پیکر هنر می‌دمد [آوینی، ۱۳۷۴، ۱۱]. هنرمند تا زمانی که در موضوعی مستغرق و مجذوب نشود نمی‌تواند آن را به خلوت دنیای خود راه دهد و آن، جز با جذبه امکان‌پذیر نیست. هنرمند بر آن نیست تا جهان را وصول کند، بلکه خواهان آن است که با هستی مواجه شود، به وصال جهان برسد و با ظرفیت‌های خیالی خود و با تمثیل و تصور به‌طور رمزآمیز و بی‌پایان با آن به گفت‌وگو بنشیند. عالم هنرمند همیشه در برابر او حاضر است و او همواره به دریافت‌های تازه‌ای از آن می‌رسد. هنرمند با استفاده از توان خیالی درونی خود می‌تواند جهان محسوس را به بالاترین مرتبه ممکن لطیف و تماشایی کند. معانی به وسیله خیال در مقابل انسان حضور می‌یابند. نور خیال می‌تواند در نیستی هم نفوذ و آن را تصویر کند، تجلی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.