پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

گزاره‌هایی که در سیاق‌های دینی اظهار می‌شوند بر چندین نوعند. انسان‌ها در انجام عبادات عمومی و خصوصی به اعمال ستایش، درخواست، سپاس، اقرار و تضرع اقدام می‌کنند.در نوشته‌های مقدس گزارش‌های تاریخی، روایات تمثیلی۱، اعلام قانون، پیشگویی، انذار، ارزشیابی، تفکر جهان‌شناختی و اظهارات خداشناختی۲، می‌یابیم. در منابع مذهبی۳ قواعد سلوک، حکایات زندگی‌نامه‌ای و توصیفات استبطانی۴ از تجربه دینی وجود دارد. بحث‌های فلسفی درباره زبان دین بر بخش محدودی از این تنوع گسترده یعنی بر گزاره‌های خداشناختی، برای مثال اقوال راجع به وجود، ذات و افعال موجودات متشخص فوق طبیعی متمرکز شده‌اند.

گزاره‌هایی که در سیاق‌های دینی اظهار می‌شوند بر چندین نوعند. انسان‌ها در انجام عبادات عمومی و خصوصی به اعمال ستایش، درخواست، سپاس، اقرار و تضرع اقدام می‌کنند.در نوشته‌های مقدس گزارش‌های تاریخی، روایات تمثیلی۱، اعلام قانون، پیشگویی، انذار، ارزشیابی، تفکر جهان‌شناختی و اظهارات خداشناختی۲، می‌یابیم. در منابع مذهبی۳ قواعد سلوک، حکایات زندگی‌نامه‌ای و توصیفات استبطانی۴ از تجربه دینی وجود دارد. بحث‌های فلسفی درباره زبان دین بر بخش محدودی از این تنوع گسترده یعنی بر گزاره‌های خداشناختی، برای مثال اقوال راجع به وجود، ذات و افعال موجودات متشخص فوق طبیعی متمرکز شده‌اند.

دو دلیل برای این توجه خاص وجود دارد. اولاً‌،‌ مسائل اصلی در خصوص زبان دین، در ناب‌ترین شکل خود، در گزاره‌های خداشناختی ظاهر می‌شوند. در بحث راجع به یک دعا۵ یا اقرار، نکته حیرت‌زایی که در خصوص آن وجود دارد، فعل درخواست یا اقرار نیست، بلکه مفهوم خطاب کردن آن به خدا و پاسخ دادن خدا به آن است. چیزی که مبهم به نظر می‌رسد مفهوم ارتباط با یک شخص مجرد فوق طبیعی است. و چنین ابهامی در این بیان که خدایی هست که به انحاء گوناگون با آدمیان رابطه برقرار می‌کند، به وضوح تمام پیداست. می‌توان گفت که مشکلات فهم دیگر اشکال پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint همه از غموض‌هایی در گزاره‌های راجع به خداوند ناشی می‌شود.

دلیل دوم برای تمرکز فلسفی بر گزاره‌های خداشناختی، این واقعیت است که فلسفه دین اولاً و با لذات پرسش‌های راجع به توجیه‌پذیری، دلالت‌گری۶ و درستی۷ را وجهه همت خویش می‌سازد. عموماً فرض بر این است که قبول دین به عنوان یک شکل مُوجه۸ فعالیت بشری عمدتاً متکی است به این که مبانی کافی برای قبول گزاره‌های خداشناختی قرار گرفته در بنیاد دین، وجود داشته باشد. مسیحیت تنها در صورتی یک نهاد موجه است که به حق بتوانیم عالم را مخلوق و محکوم خدایی متشخص، خیر کامل و قادر مطلق، که خویش را در کتاب مقدس مکشوف انسان‌ها داشته است، بدانیم. بنابراین، فلسفه دین عمدتاً فکر و ذکرش بررسی مبانی گزاره‌های دینی است. در این مقام است که عمیقاً به ابعاد حیرت‌زای پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint واقف می‌شویم. وقتی به جدّ می‌کوشیم تا معلوم کنیم که آیا راست است که خداوند خالق عالم طبیعت است، ناگزیر درمی‌یابیم که کلام‌مان چقدر مبهم است، چه ملازماتی دارد، منطقاً نافی چه چیزی است و دلایل له و علیه آن کدام است. بنابراین تحقیق فلسفی درباره زبان دین، ابهاماتی۹ در گزاره‌های خداشناختی را که سدّ راه تلاش در پی یافتن مبانی عقلانی برای قبول یا ردّ آنهاست، کانون توجه قرار می‌دهد.

معنای محمولات خداشناختی

بیشتر فیلسوفانی که خود را دلمشغول این مسأله داشته‌اند، مشکلات پاورپوینت کامل زبان دینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را در محمولات گزاره‌های خداشناختی قرار می‌دهند (معنای «خیر» در «خدا خیر است» چیست؟) ممکن است این گونه به نظر برسد که باید موضوع این گزاره‌ یعنی مفهوم خدا را نقطه عزیمت بحث خود قرار دهیم. ولی در واقع از شروع با محمولات [این گزاره‌ها] چاره‌ای نیست. زیرا تنها طریق ممکن برای توضیح این که مراد از «خدا» چیست، به دست دادن تعریفی۱۰ است نظیر «خالق عالم هستی است» و برای فهم این عبارت باید محمول «خالق عالم هستی» را به معنایی که در مورد خداوند به کار می‌رود، فهمیده باشیم. محمولات خداشناختی را می‌توان به محمولات سلبی۱۱ (نامتناهی، بی‌زمان، غیرجسمانی) و محمولات ثبوتی۱۲ تقسیم کرد. محمولات ثبوتی را می‌توان یا باصفات (خیر، حکیم، عالم مطلق) یا با افعال (می‌آفریند، می‌آمرزد، سخن می‌گوید، ناظر است) مرتبط ساخت. محمولات سلبی مشکل خاصی پیش نمی‌آورند، ولی پیداست که به خودی خود تصور محصلی از خدا به دست نمی‌دهند. و در مورد صفات ثبوتی، اسناد فعل را کانون توجه قرار خواهم داد، از جهتی به این دلیل که اصطلاحات ناظر به فعل۱۳ مسائل جدی‌تری پیش می‌آورند و از جهتی هم به این دلیل که صفات دیگر به آنها وابسته‌اند. (وقتی گفته می‌شود، خدا حکیم است معنایش این است که حکیمانه عمل می‌کند، اگر نتوان فهمید که چرا او یک فعل و نه فعل دیگر را انجام می‌دهد، اسناد صفت حکمت به او را نمی‌توان فهم کرد).

اشتقاق و کاربرد

با تأمل در کاربرد محمولات گزاره‌های خداشناختی دو واقعیت اساسی را درمی‌یابیم: (۱) این کاربرد به ضرورت از اطلاق محمولات بر انسان‌ها و دیگر موجودات قابل مشاهده، مشتق شده است؛ (۲) کاربرد خداشناختی محمولات تفاوت آشکاری با اطلاق محمولات بر انسان‌ها دارد. محمولات خداشناختی اشتقاقی‌اند، اولاً به این دلیل که زبان خداشناختی را نمی‌توان از صفر آموخت. چگونه می‌توان به کودک آموخت که منظور از گفته «خدا با من سخن گفته است» چیست، بدون آنکه ابتداء مطمئن شده باشیم که کودک می‌داند مضمون و مفاد سخن گفتن یک انسان با او، چیست؟ برای این منظور باید راهی قابل اعتماد داشته باشیم تا به حسب آن تعیین کنیم چه موقع خدا با او سخن گفته است، به طوری که وقتی این امر واقع شد بتوانیم به او بگوییم «این است مفاد و مضمون این که خدا با تو سخن گفته است». و حتی اگر بپذیریم که خدا گهگاهی با مردم سخن می‌گوید، راهی برای تشخیص اینکه چه هنگام خدا با شخص دیگر سخن می‌گوید وجود ندارد مگر این که خود آن شخص دیگر از آن خبر دهد و این متضمن آن است که آن شخص دیگر در استفاده خداشناختی از زبان مسلط باشد. بنابراین، از رویه معمول برای تعلیم کاربرد اصطلاحات خداشناختی به روش تسرّی و تعمیم از طریق اطلاق آنها بر موضوعات تجربتاً قابل مشاهده، گریزی نیست.

و اما در باب تفاوت در کاربرد محمولات در اطلاق بر خداوند و اطلاق بر انسان‌ها، از وجوه بسیاری می‌توان گفت که ممکن نیست اصطلاحات در هر دو مورد، کاملاًمعنای واحدی داشته باشند. اگر همانطور که الهیات مسیحی کلاسیک می‌گوید، خدا را بی زمان بدانیم، پیداست که انجام افعالی مانند تکلم، صُنع یا تسلّی‌بخشی۱۴ از جانب خداوند، چیزی است که با اجرای آن افعال از جانب انسان‌ها که محکوم تعاقب زمانی است، از اصل متفاوت است. قدیس توماس آکوئیناس در بحث معروفش درباره این مسأله،‌ تمایز میان اطلاق محمولات بر انسان‌ها و اطلاق محمولات بر خداوند را بر این اصل مبتنی ساخته است که خداوند وحدت مطلق است و بنابراین صفات و افعال گوناگون، در خداوند، برخلاف صفات و افعال در انسان‌ها، قابل تمیز دادنِ از هم نیست. ولی حتی اگر بپذیریم که خداوند موجودی زمانی و به صراحت۱۵ ذووجوه۱۶ است، هنوز با تمایز جسمانی ـ غیر جسمانی مواجه‌ایم. اگر خداوند جسم نداشته باشد، بدیهی است که تکلم، صُنع یا تسلّی‌بخشی در مورد او همانی که در مورد انسان است، نمی‌تواند بود.

این مطلب با مسأله‌ای جدی مواجه‌مان می‌سازد. باید نشان دهیم که، کاربرد خداشناختی این اصطلاحات چگونه مشتق از کاربرد غیرخداشناختی آنهاست. مادام که این معنا را نشان نداده‌ایم، واضح نیست که در این قبیل اقوال درباره خدا چه می‌گوییم. روش معمول برای حل مسأله این است که از معنای اصطلاحات، قسمت‌های غیرقابل اطلاق را حذف کنیم و مابقی معنا را برای خداشناسی الهیات۱۷ باقی بگذاریم. مثلاً‌ از آنجا که خدا مجرد است، تکلم او متضمن ایجاد صدا از طریق بیرون دادن هوا بر روی تارهای صوتی نیست. آنچه از معنای این واژه باقی می‌ماند، این است که خدا چیزی انجام می‌دهد که به موجب آن مخاطب تجربه‌ای دارد از همان نوع که در اثر سخن گفتن یک انسان با او حاصل می‌آید. ماهیت «چیزی» تعمداً مبهم می‌ماند. از آنجا که خدا روح محض است، این عمل به احتمال قوی نوعی فعل نفسانی آگاهانه خواهد بود. شاید یک فعل اراده است که در نتیجه آن مخاطب تجربه‌ای خواهد داشت از اینکه چنین و چنان گفته شده است. به بیان کلی‌تر، انتساب هر فعل بین‌الاشخاصی به خداوند، به منزله آن است که به او یک فعل نفسانی مخص نسبت دهیم که نتیجه مورد نظر از آن، یک تجربه معین است همانند تجربه‌ای که از چنین فعلی از سوی یک انسان، نتیجه می‌شود.

این تبیین می‌تواند تا حدی مضمون گزاره‌های راجع به خداوند را روشن سازد، ولی متفکران دینی هر چه بیشتر نسبت به آن ناخشنود شده‌اند، زیرا این تبیین، گزاره‌های خداشناختی را به صورت نظرپردازی‌های مابعدالطبیعی تصویر می‌کند و کمتر به توضیح وجوه مناسب آنها برای فعالیت دینی می‌پردازد. اگر هم فرضاً بپذیریم که یک جوهر مجرد مخص می‌تواند افعال نفسانی انجام دهد که به طرزی معجزه‌آسا، آثاری در تجربه بشری دارند، [مسأله این است که] چگونه می‌توان با این جوهر مجرد رابطه برقرار کرد؟ چرا اصلاً باید او را پرستید، و اگر آری، چرا به یک طریق و نه طریق دیگر؟ وانگهی، این شیوه‌های بحث در تلاش‌های ما برای آزمودنِ صدق گزاره‌های خداشناختی، مفید نیست. این شیوه بحث هیچ اشاره‌ای ندارد به اینکه چگونه می‌توان معلوم کرد که آیا گزاره‌های ما صادقند یا نه، و حتی آیا موجودی از آن نوع که افعال مورد بحث را انجام می‌دهد، وجود دارد یا نه.

تحقیق‌پذیری گزاره‌های خداشناختی

مباحثات دوران اخیر بر مسأله تحقیق‌پذیری متمرکز بوده است. در چند دهه اخیر فیلسوفانِ بسیاری، صورتی از «نظریه تحقیق‌پذیری معنا۱۸» را قبول کرده‌اند که به حسب آن، آدمی فقط و فقط در صورتی یک کلام واقعگوی راستین، یعنی مدعایی درباره چند و چون عالم، به بیان می‌آورد که شیوه قابل تصوری که بتوان از طریق آن صدق یا کذب گفته او را از راه مشاهده تجربی معلوم کرد، وجود داشته باشد. با اطلاق این نظریه در مورد الهیات، استدلال شده است که چون اجرای آزمون تجربی در خصوص گزاره‌های راجع به خدای متشخصِ مجرد فوق طبیعی، علی‌القاعده ناممکن است، این گزاره‌ها را نمی‌توان گزاره‌های واقعگوی صریح به شمار آورد، بلکه باید آنها را به طریق دیگر تفسیر کرد.

جان ویزدم۱۹ در مقاله تأثیرگذارش با عنوان «خدایان»، کارکرد الهیات را به موقعیت زیر مانند کرده است. دو نفر به باغی که مدت‌ها متروک مانده است، می‌روند و می‌بینند که بعضی گل‌های قدیمی در میان علف‌های هرز زنده مانده‌اند. یکی از آنها می‌گوید باغبانی مراقب گل‌ها بوده است، و دیگری در این باره ابراز تردید می‌کند. پس از تحقیق معلوم می‌شود که هیچکس در آن حوالی کسی را که بر روی باغ کار بکند، ندیده است. به علاوه در می‌یابند که باغی که به حال خود وانهاده شده باشد، اغلب به این صورت در می‌آید. ولی نفر اول از فرضیه خود دست بردار نیست. در عوض می‌گوید شخصی نامرئی که به حواس قابل تشخیص نیست، می‌آید و مراقب باغ است و طرح‌هایی را به اجراء در می‌آورد که او و همراهش قادر به درک کامل آن نیستند. در این جا نفر اوّل فرضیه «باغبان» خود را آنقدر تعدیل کرده است که دیگر قابل اثبات یا ابطال تجربی نیست، صرف‌نظر از هر آنچه به تجربه معلوم شودیا نشود، او بر اعتقادش باقی است. در این مورد باید گفت که او دیگر عقیده‌ای درباره حوادث عینی بالفعل ابراز نمی‌کند. اگر چنین می‌کرد، قادر می‌بود، هرچند به طرز ناکافی، راهی را تصور کند که از طریق آن وجود یا عدمِ این حوادث برای تجربه ما آشکار شود. بهتر این است که بگوییم او یک «سلیقه تصویری»۲۰ را به بیان می‌آورد. برای او خوشایند است که موقعیت را چنان تصور کند که گویی باغبان می‌آید و مواظب گل‌ها است. اگر عقاید راجع به خداوند به همین میزان در برابر آزمون تجربی سرکش باشند، ظاهراً باید آنها را نیز چیزی غیر از امور واقع صریح تفسیر کرد. (و اما ویزدم خود به این نتیجه ملتزم نشده است).

در مقام بررسی و ملاحظه تحدی «تحقیق‌گرایانه» با الهیات، باید هر دو مقدمه استدلال را مورد دقت کامل قرار داد: (۱) گزاره‌های خداشناختی قابلیت آزمون تجربی را ندارند. (۲) اگر این گزاره‌ها قابلیت آزمون تجربی را نداشته باشند، نمی‌توان آنها را احکامی واقعگو که به صورت احکامی صدق و کذب‌پذیر قابل ارزیابی‌اند، تفسیر کرد.

آیا گزاره‌های خداشناختی قابلیت آزمون تجربی را ندارند؟

این پرسش که آیا گزاره‌های خداشناختی قابل آزمون تجربی‌اند، پرسشی کاملاً پیچیده است. اگر تجربه عرفانی را به عنوان یک ابزار مشاهده نفی کنیم، البته نمی‌توان گزاره‌های راجع به خداوند را مستقیماً آزمود. ولی علم تجربی پُر از فرضیه‌هایی است راجع به ذوات مشاهده‌ناپذیر ـ حوزه‌های الکترومغناطیسی، ساختارهای اجتماعی، غریزه‌هاـ که تحقیق‌گرایان آنها را به عنوان فرضیه‌های معنادار می‌پذیرند، زیرا می‌توان آنها را به صورت غیرمستقیم آزمود، یعنی می‌توان از این فرضیه‌ها لوازمی استنتاج کرد که خود می‌توانند به تجربه آزموده شوند. پرسش این است که آیا می‌توان لوازمی که پذیرای آزمون مستقیم باشند از گزاره‌های خداشناختی استنتاج کرد. می‌توان این پرسش را به بیان زیر مطرح کرد: آیا ما توقع داریم که بسته به اینکه خدا وجود داشته باشد یا وجو نداشته باشد تفاوتی در پاره‌ای مشاهدات ممکن ما حاصل شود؟ به وضوح نامعقول است که از الهی‌دان بخواهیم تا مجموعه‌ای از مشاهدات را معلوم کند که گفته‌هایش را بطور قاطع اثبات یا ابطال می‌کنند. معدودی از فرضیه‌های علمی می‌توانند این شرط را احراز کنند، اگر اصولاً فرضیه‌ای آن را احراز کند. بیشترین تقاضایی که به‌طور معقول از الهی‌دان می‌توان کرد، این است که برخی اوضاع قابل مشاهده راکه لَه یا علیه حکم وی محسوب می‌شوند، معلوم کند.

یک چیز که این مسأله را دشوار می‌سازد این واقعیت است که در این مقام عقیده دینی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف، تغییر می‌کند. غالباً الهه‌های فوق‌طبیعی را چنان تصور می‌کرده‌اند که به روشی کم و بیش قابل پیشگویی با حوادث عالم طبیعت و جامعه بشری رفتار می‌کنند، مثلاً، در بسیاری جوامع ابتدایی اعتقاد بر این بوده است که خدایان محصولات فراوان یا پیروزی در کارزار را به ارمغان خواهند آورد، مشروط به اینکه به روش‌های معین از طریق دعا و مراسم عبادی به آنها تقرّب پیدا کرده باشیم. حتی در سنت دینی پیشرفته‌ای مانند سنت دینی یهودی ـ مسیحی، اعتقاد بر این است که خداوند نیات خیرخواهانه ثابت خاصی دارد که به استجابت دعا (وقتی که با نیت صادق و تحت شرایط صحیح صورت گرفته باشند) منجر می شوند و به پیروزی نهایی کلیسا بر روی زمین می‌انجامند.

ظاهراً توقعاتی از این دست، مبنایی برای آزمون تجربی فراهم می‌کنند. تا آنجا که این توقعات برآورده می‌شود، الهیات تأیید و اثبات می‌شود. و تا آنجا که این توقعات ناکام می‌مانند، الهیات ردّ و ابطال می‌شود و اما مسأله به این سادگی نیست. حتی در جوامع ابتدایی نیز به ندرت این آزمون‌ها، آزمون‌های قاطعی قلمداد می‌شوند. یعنی با انواعی از شرط‌های گریز از این ملازمات تجربی شانه خالی می‌کنند. اگر پایکوبی‌های آئینی صورت بگیرد و با وجود این محصول مطلوب به دست نیاید، راه گریزهایی برای باقی ماندن بر عقاید سنتی درباره خدا وجود دارد. شاید خطایی از نظر دور مانده در جایی از مراسم مذهبی وجود داشته است. شاید شیاطین آئین‌های ضد، به جا آورده باشند. تبیین‌های پیچیده‌تر در ادیان پیشرفته به کار گرفته می‌شوند. برای مثال، خدا دعا را اجابت خواهد کرد،‌ولی فقط هنگامی که اجابت دعا در جهت خیر حقیقی دعا کننده باشد.

به علاوه به موازات پیشرفت علم، دین اهتمام بیشتری به حیات شخص پرستش کننده نشان می‌دهد و کمتر به پیشگویی و هدایت سیر حوادث اهتمام می‌ورزد. پیداست که پیشگویی‌هایی از آن دست که امروزه همچنان در میان روشنفکران دینی معمول است، به دلیل عدم تعیین حد و مرز آنها («همه چیزها، با هم برای خیر آنها که به خدا عشق می‌ورزند، در کارند»)، حوزه وسیع آنها («هر چیزی در عالم به تکامل شخصیت اخلاقی کمک می‌کند») یا عدم قابلیت دسترسی به آنها («پس از مرگ خدا را رودررو خواهیم دید») در عمل آزمون‌پذیر نیستند. با این همه به نظر می‌رسد که در حوزه دین موانع نیرومندی برای جداسازی کامل عقیده به خدا از توقع یک حادثه به جای حادثه دیگر وجود دارد و مادام که نوعی ارتباط میان عقیده و پشگویی‌های آزمون‌پذیر، هر قدر هم جزئی، وجود دارد، خطاست که علی القاعده گزاره‌های دینی را کاملاً تحقیق ناپذیر بدانیم.

آیا گزاره‌های خداشناختی احکامی درباره واقعیت‌اند؟

حال آیا گزاره‌ای که نتوان آن را به تجربه آزمود، نباید حکمی درباره واقعیت تفسیر شود؛ یک الهی دان به حق می‌تواند با اطلاق نظریه تحقیق‌پذیری در مورد الهیات مخالفت بورزد. اگر خدا فوق طبیعی است، نباید انتظار داشت که رفتارش تابع قوانین یا قانونمندی‌هایی باشد که می‌توانیم امید به کشف آنها ببندیم. ولی در این صورت هرگز نمی‌توانیم مطمئن باشیم که، برای مثال این گزاره که خدا به آفرید‌ه‌هایش عشق می‌ورزد، اصولاً مستلزم آن است که جنگ باید این نتیجه و نه آن نتیجه دیگر را داشته باشد. بر طبق نظریه تحقیق پذیری، معنای این سخن آن است که اظهار هر گزاره‌ای حتی گزاره‌های کاذب درباره چنین موجودی ناممکن خواهد بود. ولی نظریه‌ای که ما را از تصدیق به موجودی از یک نوع معین، اگر آن موجود واقعاً وجود داشته باشد، باز می‌دارد، نظریه‌ای نامعقول است.

تفاسیر غیراخباری۲۱

با این وصف، برخی فیلسوفان چنان تحت تأثیر این مشکلات در مورد تحقیق‌پذیری قرار گرفته‌اند، که سعی کرده‌اند بیانات خداشناختی را، چیزی غیر از احکام واقعگوی صریح تفسیر کنند. تعلق خاطر به نظریه تحقیق‌پذیری تنها انگیزه‌ای نیست که در پس مطرح شدنِ چنین نظریاتی قرار گرفته‌است. هستند کسانی مانند جورج سانتایانا۲۲ که بدون اعتقاد به اینکه جملات خداشناختی به لحاظ واقعگویی بی‌معناست، معتقدند این جملات به عنوان احکام واقعگو کاذب‌اند، ولی با وجود این نمی‌خواهند از گفتار دینی سنتی صرف‌نظر کنند. آنها احساس می‌کنند که این گفتار به نحوی یک نقش ارجمند در حیات بشری دارد و به منظور حفظ آن مجبور شده‌اند این گفتار را به گونه‌ای تفسیر کنند که مدعیات واقعگوی توجیه ناپذیر نفی‌ شوند. با وجود این، انگیزه دیگر امید به این بوده است که این نظریه به حل مشکل فوق‌الذکر، یعنی مشکله تعیین نحوه استعمال محمولات در مقام اطلاق آنها در مورد خداوند، کمک خواهد کرد. همانطور که دیدیم، تلاش برای ارائه تعریف روشنگری از محمولات خداشناختی، قرین توفیق کامل نبوده است و این را می‌توان دلیل بر آن گرفت که رهیافتی از نوع متفاوت مورد نیاز است.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.