پاورپوینت کامل تاملی در باب تراژدی یونانی ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاملی در باب تراژدی یونانی ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاملی در باب تراژدی یونانی ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تاملی در باب تراژدی یونانی ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

تراژدی از دید آندره بونار یونان‌شناس بزرگ سوئیسی مجموع مقدرات محتومی است که بر وضع و موقع بشر سنگینی می‌کند. شاعران و تراژدی‌نویسان یونان باستان با روی آوردن به این ژانر در واقع تلاش نمودند تا خشونت قوانین تقدیر را که حاکم بر انسانند آشکار سازند. آن‌ها تقدیر را پیش روی ما نهادند تا بهتر بشناسیم و به یاری این شناخت توانایی‌های‌مان در ستیز با آن‌ها را رونق و فزونی بخشیم.

روی سخن شاعر تراژدی با همگان است، با همگان، جز مردگان

تراژدی از دید آندره بونار یونان‌شناس بزرگ سوئیسی مجموع مقدرات محتومی است که بر وضع و موقع بشر سنگینی می‌کند. شاعران و تراژدی‌نویسان یونان باستان با روی آوردن به این ژانر در واقع تلاش نمودند تا خشونت قوانین تقدیر را که حاکم بر انسانند آشکار سازند. آن‌ها تقدیر را پیش روی ما نهادند تا بهتر بشناسیم و به یاری این شناخت توانایی‌های‌مان در ستیز با آن‌ها را رونق و فزونی بخشیم. تراژدی نمایش پیکار انسان با تقدیر است و قهرمان در این ستیز نابرابر بر خاک نیز اگر افتد شکست نمی‌خورد، چون اساس نفس، ستیز و مبارزه است و نه الزاماً پیشی و تفوق جستن بر آن. لذت تراژدی آنجا به اوج می‌رسد که انسان با وقوف بر وضع خویش بر تیره‌روزی‌اش اشک می‌ریزد و اشک ریختن از سر وقوف همان انسان‌پذیر کردن جهان و سِرّ و راز آن است.

آندره بونار اشاره می‌کند که رسالت تراژدی یونانی این است که به بشر نوید آزادی دهد و این همان راز ماندگاری آن‌هاست؛ انسانیت را در ذات ما رشد می‌دهند و بدین‌سان با سماجت و یورشی تهورآمیز ارزش‌های انسانی را پاس می‌دارد. شاعر تراژدی‌اش را برای هریک از ما نوشته است و خواسته دستمان را بگیرد و یاری‌مان دهد تا راه دردناک زندگی را بپوییم و بپیماییم؛ و این درد او و درد ما و درد همه انسان‌هاست. تراژدی به انسان یاری می‌رساند تا سرانجام به کرانه‌ی شادی برسد و برای آنکه بتوانم به کرانه برسم از قلبم و خونم و نفسم و گوشتم که به روانم بسته است، می‌خواهد که با او آزمون تراژیک را تجربه کنم. تراژدی به‌زعم آندره بونار به‌مثابه بلندگوست بدین معنا که روی سخن شاعر تراژدی‌نویس با همگان است، با همگان، جز مردگان.

آثار تراژیک باستان و درگذشتگان زمانی ارزشمند هستند که بجوییم و ببینیم سخنشان امروز برای ما چه معنا می‌دهد؟ باید با لبان خویش آن را از نو بیافرینیم. پرومته را به یاد بیاوریم، این مغضوب بارگاه کبریایی زئوس -خدای خدایان را- که به گناه زیاده دوست داشتن آدمی‌زادگان بر صخره‌ای میخکوب شده است. آن یکی انسان را خوار و ذلیل می‌خواست و این یکی ردای بزرگی بر تنش می‌کند و این دیالکتیک خدایان همیشه زخمی سرباز است و عیان در برابر دیدگان همه‌ی ما. زئوس سرور جهانیان که باید مظهر دادورزی و فریادرسی ستمدیدگان باشد رهی دیگر و سلوکی متفاوت می‌جوید، او که باید بی‌خردان را عقوبت دهد خود در دام بی‌خردی گرفتار می‌آید؛ و کیست که نداند بی‌خردی خدایان خود سرآغاز تراژدی است و مگر خودکامه‌های تاریخ و ستمگران که دشمن خونی انسان و پیشرفت و امیدش بوده‌اند جز این کرده‌اند و غیر این بوده‌اند؟

تراژدی از اینجا آغاز می‌شود که در دیگر سوی این ستمگری، هستند کسانی که دوستدار انسان و میوه‌های نبوغ اویند و شیفته‌ی بزرگی‌اش سر برمی‌افرازند و بر بینوایی وضع و موقعیت بشر رقت می‌آورند، به پا می‌خیزند و عدالت فراموش‌گشته را به بارگاه خدایان می‌برند و کدامین خدای را در تاریخ می‌شناسید که از یادآوری عدالت به خشم نیاید؟ مگر شورش جز این نام دارد؟ شورش مگر چیست جز فریاد زدن عدالتی که خدایان فراموش کرده‌اند. خدایان باید نفس عدالت باشند و اگر نباشند دیگر ایمانی در کار نخواهد بود و شورش در بهترین معنای خود همان بازخواست خدایان است و یادآوری این نکته‌ی ساده و البته مغفول که «نباید چنان شود»!

این عصیان البته بی‌عقوبت نیست و بی‌جور و شکنجه. مرگ همواره در کمین رهاننده است. بیابان درد و رنجی ناشایست در انتظار اوست. آسمان هر دم بر فراز سرش آبستن بیم و تهدید است تا بر شورش قهرمان نوع بشر آوار شود. هیچ شعله‌ای بی‌اذن خدایان بر زمین نباید روشن شود. روشن کردن چراغ و تابانیدن نور بر تاریک‌خانه‌ی خدایان گناهی نابخشودنی است. سِرّ خدایان همیشه باید مکتوم بماند و گشودن رازشان و برملا کردن اسرار نهفته بارگاهشان پربیم و پرجزاست و چنین است که جهان به شکنجه‌گاه بدل می‌شود و دهشت به عادت دیرینه‌ی آن.

خدایان با خشونت و بی‌رحمی تمام، مظهر خویشتن‌کامی هستند، ورای اخلاق عمل می‌کنند و وقعی بدان نمی‌نهند. خدایان خودرأی و خودسر، خود اگر نیز غایب باشند عمله‌شان زنجیر به دست با فرومایگی و پستی انسان را به ریشخند می‌گیرند. تحقیر انسان آرزوی اوست به خصوص اگر این انسان بخواهد با تهور سرفراز کند و از شوریدگی قلبش سخن گوید.

در دیگر سوی این بی‌رحمی زئوس پرومته قهرمان اس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.