پاورپوینت کامل ولید بن عبدالملک اموی ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ولید بن عبدالملک اموی ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولید بن عبدالملک اموی ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ولید بن عبدالملک اموی ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
ولید بن عبدالملک بن مروان بن حکم
ولیدبن عبدالملکبن مروان بن حَکَم، ولیدبن عبدالملکبن مروان بن حَکَم، کنیه اش ابوالعباس، ششمین خلیف اموی و سومین خلیف مروانی (خلافت: ۸۶ ـ ۹۶)میباشد.
فهرست مندرجات
۱ – زندگی
۲ – حکومت
۳ – لشکرکشی
۴ – ساختن عمارت
۵ – عزیمت یه حج
۶ – شهادت امام سجاد
۷ – فرزندان
۸ – مرگ
۹ – فرزندان
۱۰ – بی رحمی
۱۱ – کم خردی
۱۲ – فهرست منابع
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
زندگی
وی از قبیل قریش و از طایف بنیامیه بود.
[۱] علی ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۱۶۶، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۵ـ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱.
پدرش پنجمین خلیف اموی و مادرش، وَلّاده یا ولیده، دختر عباس بن جزء/ جَزیء بن حارث عَبْسی بود. او و برادرش سلیمان از یک مادر بودند.
[۲] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۹۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۳] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۹۸، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۴] محمد ابنحبیب، کتاب المحبر، ج۱، ص۲۵، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲.
به روایتی، ولید در سال ۵۲ در خان عبدالملک در محل بنی حدیل مدینه به دنیا آمد.
[۵] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۹۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
ابن عسکر
[۶] علی ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۱۶۶، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۵ـ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱.
تاریخ تولد او را، بنا بر روایات دیگر، سال ۴۵ یا ۵۰ نوشته است.
حکومت
مروان بن حکم پس از خود نخست فرزندش عبدالملک و پس از او پسر دیگرش، عبدالعزیز، را جانشین خود ساخته بود. عبدالملک میخواست عبدالعزیز را از ولایتعهدی بردارد و پسر خویش، ولید، را ولیعهد کند، اما عبدالعزیز راضی نمیشد تا آنکه عبدالعزیز ولایت مصر را پذیرفت و از ولایتعهدی چشم پوشید. عبدالعزیز در سال ۸۵ و پیش از عبدالملک درگذشت، یا آنکه به دستور عبدالملک به او را زهر دادند و کشته شد.
[۷] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۷.
[۸] یعقوبی، تاریخ،ج۲،ص ۲۷۹ـ ۲۸۰،
به هر حال، نتیجه آن شد که ولید پس از مرگ پدر مدعی نداشت.در منابع تاریخی نخستین بار از او در سال ۶۹ یاد شده است که در درگیری بین عبدالملکبن مروان و عمروبن سعید بن عاص (ولیعهدِ پس از عبدالملکبن مروان) مَصقَله، غلام عمرو بن سعید ضربهای به کفل یا سر ولید بن عبدالملک زد و او را مجروح کرد.
[۹] احمد بن یحیی بلاذری، کتاب جمل من انساب الاشراف، ج۶، ص۶۴، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۱۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۱۴۴.
لشکرکشی
ولید در سال ۷۷ به روم لشکر کشید و تا جایی به نام اَطمار، بین مَلَطیه و مَصیصه، پیش رفت
[۱۱] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۷۳، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۱۲] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۱.
و در تابستان ۷۹ نیز بار دیگر از ملطیه به روم حمله برد.
[۱۳] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۷۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
ولید در سال ۷۸ از طرف پدرش امیرالحاج بود.
[۱۴] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۷۴، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
در پانزدهم یا دهم شوال سال ۸۶، همان روزی که عبدالملک بن مروان درگذشت، ولید به خلافت رسید.
[۱۵] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۸۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۱۶] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۹۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۱۷] احمد بن یحیی بلاذری، کتاب جمل من انساب الاشراف، ج۸، ص۹۳، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۱۸] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۳.
ولید نخستین کسی بود که در مرگ پدر به خود تسلیت، و برای رسیدن به خلافت به خود تهنیت گفت و مردم را به بیعت با خود فرا خواند.
[۱۹] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۷۰.
[۲۰] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۲۲.
سپس بر منبر مسجد دمشق سخنانی تهدیدآمیز به مردم گفت.
[۲۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۲۳.
آنگاه خبر مرگ پدرش را به حجاجبن یوسف ثقفی داد و حاکمیت او را بر همان ولایاتی که پیش از آن فرمان میراند، تنفیذ کرد و در نخستین قدم، برادرش مَسلَمه را فرمانده جنگ با رومیان ساخت.
[۲۲] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۳.
در سال ۸۷، هشامبن اسماعیل مخزومی را از ولایت مدینه عزل کرد و عمربن عبدالعزیز را به جای او گمارد و دستور داد برای تنبیه هشام، او را برابر مردم برپا دارند تا هر کس ادعایی دارد بگوید. هشام اگرچه امام سجاد علیهالسلام و علویان را بسیار آزار داده بود، اما امام سجاد فرزندان و خویشانش را از هرگونه تعرض به هشام منع کرد و خود نیز متعرض او نشد.
[۲۳] ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۵، ص۲۲۰ـ۲۲۱.
[۲۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۴۲۷ـ ۴۲۸.
بیشتر دور خلافت ولید به لشکرکشیها و فتوحات بزرگ گذشت.
[۲۵] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۹.
قُتَیبهبن مسلم باهلی، حاکم خراسان، از سال ۸۶ به بعد هم شهرها و نواحی خراسان و ماوراءالنهر (از جمله بخارا و سمرقند) و همچنین ناحی خوارزم را گشود و تا کاشغر پیش رفت.
[۲۶] احمدبن داود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۳۲۷ـ ۳۲۸، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.
[۲۷] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۵ـ ۲۸۷.
[۲۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۲۴ـ ۴۲۶.
مسلمهبن عبدالملک نیز از همان سال ۸۶ حملات خود را به متصرفات روم شرقی آغاز، و قلعهها و شهرهایی را فتح کرد.
[۲۹] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۹۱ـ۲۹۲.
[۳۰] طبری، ج۶، ص۴۲۹، تاریخ (بیروت).
[۳۱] طبری، ج۶، ص۴۲۶، تاریخ (بیروت).
محمدبن قاسم ثقفی بخشهایی از سند و شبهقار هند را در سالهای ۸۹ تا ۹۵ گشود
[۳۲] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۸ـ ۲۸۹.
[۳۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۹۶.
ثقفی، محمدبن قاسم). موسی بن نُصَیر لَخمی، والی افریقیه، هم در سال ۹۱ در صدد حمله به اندلس برآمد و در سالهای ۹۲ و ۹۳ او و طارقبن زیاد، که از موالی وی بود، اندلس را فتح کردند.
[۳۴] عبداللّهبن مسلم ابنقتیبه، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۶۰ـ۶۱، چاپ طه محمد زینی، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۶۷.
[۳۵] احمد بن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، چاپ فؤاد سزگین، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۳۶] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۵.
[۳۷] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵۶ـ۵۶۷.
[۳۸] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۷۶.
موسی بن نصیر با غنایم نفیسی از فتح اندلس نزد ولید بازگشت. از جمل آن غنایم ، سفرهای جواهرنشان بود که ولید دستور داد آن را پاره کنند و جواهر آن سفره و تاجها و دیگر اشیای قیمتی را به مکه فرستاد تا در خان خدا نگهداری شود.
[۳۹] عبداللّهبن مسلم ابنقتیبه، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۶۸ـ ۶۹، چاپ طه محمد زینی، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۶۷.
ساختن عمارت
ولیدبن عبدالملک علاقه زیادی به ساختن عمارت و بنا و آبگیرو احداث مزرعه داشت. از اینرو، در روزگار او مردم چون به هم میرسیدند پیوسته از بناها و عمارات سخن میگفتند.
[۴۰] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۱۰.
[۴۱] محمدبن علی ابنطقطقی، الفخری فیالآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، ج۱، ص۱۲۷، بیروت، دار صادر.
در سال ۸۷ بنای مسجدجامع دمشق را در محل کلیسای یوحنا آغاز کرد و در همین سال تصمیم گرفت مسجدالنبی را بازسازی کند. وی مالی هنگفت برای این کار خرج کرد و نظارت بر خرج را بر عهد عمربن عبدالعزیز گذاشت
[۴۲] خلیفهبن خیاط، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۱۹۱، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۴۳] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۳۶۵ـ ۳۶۶.
[۴۴] ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۷۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۹۸.
و از او خواست مسجدالنبی را خراب کند و از نو بسازد و منازل پیرامون آن و حجرههای همسران رسولخدا صلیاللهعلیه وآلهوسلم را ضمیم مسجد سازد.
[۴۵] ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۱، ص۴۹۹.
[۴۶] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۴.
[۴۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۳۵.
ابناثیر تاریخ آغاز بازسازی مسجد پیامبر و مسجد دمشق را سال ۸۸ نوشتهاند،
[۴۸] ابناثیر، ج۴، ص۵۳۲، الکامل فی التاریخ.
ولید برای ساخت مسجد پیامبر از پادشاه روم کمک خواست و او یکصد هزار مثقال طلا ، یکصد کارگر و چهل بار موزاییک فرستاد و ولید آنها را به مدینه نزد عمربن عبدالعزیز فرستاد.
[۴۹] یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۸۴.
[۵۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۳۶.
در ساخت مسجد موزاییک و سنگمرمر به کار رفت و درون مسجد با کاشیکاری و شیشههای رنگین آراسته شد و استادکار رومی و قبطی و شامی در ساخت آن کمک کردند
[۵۱] مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، ج۴، ص۸۶ ـ ۸۷، چاپ کلمان هوار، پاریس.
و بازسازی آن تا سال ۹۰ ادامه یافت.
[۵۲] یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۸۴.
به دستور ولید مسجدالحرام را هم گسترش دادند و موزاییک و ستونهایی از سنگ و مرمر به آنجا حمل کردند.
[۵۳] احمد بن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، ج۱، ص۴۷، چاپ فؤاد سزگین، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
در سال ۸۹ نیز، به دستور ولید، میان تپه طُوی و تپه حَجون چاهی کندند و آب شیرین آن چاه را میبردند و در حوضی چرمین در کنار چاهزمزم مینهادند تا به پندار وی، برتری آن بر زمزم معلوم شود. ولید همچنین از عمر بن عبدالعزیز (والی مدینه) و عاملان دیگر شهرها خواست تا راهها را هموار و در شهرها چاه حفر کنند.
[۵۴] طبری، ج۶، ص۴۳۷، تاریخ (بیروت).
[۵۵] طبری، ج۶، ص۴۴۰، تاریخ (بیروت).
عزیمت یه حج
ولیدبن عبدالملک در سال ۹۱ عازم حج شد تا مسجدالحرام و مسجدالنبی و اصلاحاتی را که در آنها شده بود، بررسی کند. درمدینه عمر بن عبدالعزیز از او استقبال کرد.
[۵۶] احمدبن داود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۳۲۸، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.
[۵۷] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۴.
[۵۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۶۵ـ۴۶۶.
ولید به مردم مدینه عطا داد و میان آنان بردگان عجمی بسیار و ظروف زرین و سیمین و اموالی تقسیم کرد،
[۵۹] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۸۵.
[۶۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۶۶.
اما در نمازجمعه ــ برخلاف سنّت ــ نشسته خطبه خواند و آنان را با سخنانش تهدید کرد و هنگامی که وارد مکه شد، خطبهای بدون حمد و ثنای پروردگار ایراد نمود (خطب بَتراء) و در آن خطبه نیز بیم داد و تهدید کرد.
[۶۱] یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۸۴.
ولید قصد داشت بخش باقیماند کلیسای یوحنا (بخش غربی) را، که از زمان فتح به صورت کلیسا مانده بود، به مسجدجامع دمشق اضافه کند. از این رو، از مسیحیان خواست کلیسا را در مقابل مال بسیار به مسلمانان ببخشند و چون آنان نپذیرفتند، ولید خود ابتدا شروع به تخریب یکی از دیوارهای کلیسا کرد و سپس کارگران کوبیدن بنا را آغاز کردند و کلیسا به مسجد افزوده شد.
[۶۲] احمد بن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۲۵، چاپ فؤاد سزگین، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۶۳] ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۷۰ـ۷۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۹۸.
همچنین چند ستون کلیسای باشکوه مریم را در انطاکیه ، که همه از سنگ مرمر سفید بودند، به دستور ولید کندند و برای ساختن مسجدجامع دمشق، از راه دریا به دمشق فرستادند.
[۶۴] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۳۳۹ـ ۳۴۰.
[۶۵] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۳۷۵.
بدینگونه، مسجدجامع دمشق ساخته شد که یکی از بناهای زیبا و شگفتیآور جهان به شمار میآمد
[۶۶] مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، ج۴، ص۸۹ ـ ۹۰، چاپ کلمان هوار، پاریس.
[۶۷] حسن ابراهیم حسن، تاریخالاسلام السیاسی والدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، ص۵۲۷، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، داراحیاء التراثالعربی.
و عربها آن را بلاط الولید مینامیدند.
[۶۸] ابنخلدون، تاریخ، ج۱، ص۴۴۳.
ساخت و تزیین مسجدجامع دمشق در طول دور خلافت ولید ادامه یافت
[۶۹] ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۷۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۹۸.
و گفته شده است ولید خراج هفت سال کشور را با گشادهدستی در این راه هزینه کرد.
[۷۰] حسن ابراهیم حسن، تاریخالاسلام السیاسی والدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، ص۵۲۵ـ۵۲۶، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، داراحیاء التراثالعربی.
چون عمربن عبدالعزیز نزد مردم مدینه محبوبیت یافته یا، به بیان درستتر، چون عمر از رفتار ستمگران حجاج با مردم عراق به ولید شکایت کرده بود، حجاج به ولید نوشت که مکه و مدینه پناهگاه امنی شده است برای عراقیانی که بر من شوریده و بدانجا کوچیدهاند. از اینرو، ولید در سال ۹۳ عمربن عبدالعزیز را از حکومت مدینه برداشت
[۷۱] احمد بن یحیی بلاذری، کتاب جمل من انساب الاشراف، ج۸، ص۷۷، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۷۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۶، ص۴۸۱ـ۴۸۲.
و در نامهای به خالدبن عبدالله قَسری، عامل جدید خود در حجاز (مکه)، دستور داد تا هم مردم عراقَین را از حجاز بیرون کند و نزد حجاجبن یوسف ثقفی به عراق بفرستد. به دنبال آن، خالد هم آنان را در غل و زنجیر کرد و از مدینه نزد حجاج فرستاد.
[۷۳] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۹۰.
حجاج نزد ولید نیز، همچون دور عبدالملک، از جایگاه ویژه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 