پاورپوینت کامل رویکرد مقایسه ای در دین پژوهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رویکرد مقایسه ای در دین پژوهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویکرد مقایسه ای در دین پژوهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رویکرد مقایسه ای در دین پژوهی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پیشینه رویکرد مقایسه ای به منزله یک رویکرد دانشگاهی،به اواخر قرن نوزدهم باز می گردد.بنابر این در گذشته نیز همچون امروز،مطالعه بین فرهنگی همه اشکال و سنت های زندگی دینی در برابر مطالعه یا تبیین فقط یکی از این گونه ها، اهمیت داشته است.این رویکرد به صورت طبقه بندی شده و در بستر تاریخی، به بررسی شباهت ها و تفاوت هایی که در بین ادیان وجود دارد می پردازد.

پیشینه رویکرد مقایسه ای به منزله یک رویکرد دانشگاهی،به اواخر قرن نوزدهم باز می گردد.بنابر این در گذشته نیز همچون امروز،مطالعه بین فرهنگی همه اشکال و سنت های زندگی دینی در برابر مطالعه یا تبیین فقط یکی از این گونه ها، اهمیت داشته است.این رویکرد به صورت طبقه بندی شده و در بستر تاریخی، به بررسی شباهت ها و تفاوت هایی که در بین ادیان وجود دارد می پردازد.نویسنده مقاله حاضر می کوشد با بررسی پیشینه و آرای صاحبنظران و طرفداران این رویکرد همچون رابرتسون اسمیت و جیمز فریزر و ماکس مولر، ابعاد مختلف آن را تشریح نماید و به تبیین جایگاه آن در مطالعه علمی دین در حال حاضر بپردازد.

مشاهده شباهت ها و تفاوت ها یکی ازفعالیت های اولیه ذهن انسان است. ادراک روابط و الگوها، روشی است که افراد و فرهنگها تجربه خویش از جهان را از طریق آن سازماندهی می کنند. بدون این فرایند، میان داده های مغشوش یا جدای از هم امکان تمیز وجود ندارد.به همین ترتیب دانش تخصصی در هر رشته با یافتن یا ساختن مفاهیم و طبقه بندی آنها که به اطلاعات بالقوه نامربوط، نظم و وضوح می بخشد،گسترش می یابد .مقایسه، فرایندی است که به وسیله آن تعمیم و طبقه بندی ممکن می شود و مبنای اقدامات علمی و تحلیلی از هر نوع است.مفهوم دین به منزله یک تعریف دانشگاهی در حوزه ای خاص از فرهنگ،گونه ای مفهوم میان فرهنگی و تطبیقی است.

بدون چشم انداز میان فرهنگی ،هیچگونه مطالعه نظام مند دین به منزله موضوع مطالعه امکان پذیر نیست.بدون آن، مطالعات دینی به مجموعه هایی مجزا از داده های تاریخی بی ربط یا تعمیم های علمی که صرفا مبتنی بر چشم انداز یک فرهنگ است مبدل می شود.بنابر این، نسل دانشمندان امروزی کوشیده اند تا واژه نامه ای عینی یا حداقل فرافرهنگی برای توصیف یک موضوع ایجاد کنند که در زمان ها،مکان ها یا زبان های مختلف یافت می شود. بنابراین نمی توان در دین پژوهی بر اساس یک زبان و معیارهای یک مورد خاص دست به تعمیم زد.بدون شناختن این عوامل مقایسه ای، فرد نمی تواند آنچه را که در یک پدیده دینی خاص، مشابه یا متفاوت است دریابد. بدون آن نمی توان برخی ساختارها و کارکردهای فرا فرهنگی در نظام دینی خاص را دید. بنابر این، تحلیل مقایسه ای چشم اندازها،نقاط مرجع و مواد لازم برای هرگونه مطالعه جمعی و تفسیری ادیان را می سازد و به کار می گیرد.به علاوه این مواد باید ضرورتا نتیجه جمعی و ترکیبی خدمات متخصصان فراوان باشد؛ زیرا هیچ کس به تنهایی به همه فرهنگ های دینی جهان، آگاهی دست اول و فنی ندارد.در حالی که مقایسه، ابزاری است که می تواند به صورت محلی یا در داده های محدود تاریخی و منطقه ای انجام شود، این مقاله بر کارکردهای تعمیم بخش میان فرهنگی آن تمرکز می کند.

مقایسه:عامل گزینش(گری)

فرایند مقایسه، ساختاری ساده دارد.نخست باید یک نقطه اشتراک وجود داشته باشد که به ما اجازه مقایسه در دو یا چند جنبه را بدهد.قابل توجه است که خود واژه «

Comparison

» این مفهوم را در بر دارد.این واژه از اجزای لاتین«

Com

» به معنای«با» و «

Par

» به معنی«مساوی» تشکیل شده است.اما مقایسه نباید به مشاهده نقاط اشتراک محدود شود.به عبارت ساده تر مثلا یک فرد می تواند خانه های نوساز(ویژگی مشترک)را با توجه به قیمت (معیار انتخاب شده یا وجه تفاوت) با هم مقایسه کند.به همین ترتیب می توان ادیان(عامل مشترک) را با توجه به جمعیت پیروان یا نوع رهبری در آنها یا دیدگاه آنها درباره جنسیت با هم مقایسه کرد یا شعایر تطهیر را با توجه به روش های خاص آنها در از بین بردن ناپاکی با هم مقایسه کرد.

تاریخ رویکرد مقایسهای به ادیان ،تاریخچه وضع وکاربرد این مولفه های مشترک و معیارهای اختلاف توسط محققان است.مقایسه فی ذاته یک فعالیت است و نه یک فرضیه یا ایدئولوژی؛اما ابزار نظریه های مختلف بسیاری بوده است و بنابر این برای اهداف علمی یا دینی به کار برده شده است.مثلاابزاری بوده است برای:

۱- اثبات برتری دین یک شخص (بر دیگر ادیان)؛ ۲- نشان دادن اینکه همه ادیان بر یک حقیقت معنوی مشابه استوارند؛ ۳- ابطال ادعاهای مطلق گرایانه در مورد یک دین با نشان دادن اینکه آن دین منحصر به فرد نیست؛ ۴- ارائه تفسیری مطلوب از ادیانی که ممکن بود فرعی،کم اهمیت یا بیگانه به شمار آورده شوند؛ ۵- اثبات توانایی در نشان دادن «فهم» دیگر ادیان از دیدگاه پیروان آنها ۶- اثبات یا آزمایش نظریه ها (درباره ادیان)با ارائه شواهدی از فرهنگ های مختلف.

برای نمونه: داستان آفرینش در کتاب مقدس در پرتو رویکردهای مقایسه ای متفاوت ،چگونه به نظر می رسد؟ برای مومنان که این داستان به منزله کلام بی همتا و موثق خداوند به شمار می رود،هر گونه مقایسه با دیگر روایات مربوط به سر آغاز خلقت ممکن است برای نشان دادن برتری سفر پیدایش باشد.در این مورد روایت بابلی باستانی از خلقت«انوما الیش » را می توان مثال زد تا مفهومی ابتدایی و مشرکانه از جهان در مقایسه با توحید محض و بدون شریک کتاب مقدس را ارائه نمود.روایات انوما الیش که خدایان و الهه های بسیاری – که فرزندانی پدید می آورند و آشفتگی و بی نظمی را دفع می کنند-را توصیف می کند، احتمالا به منظور تقابل با روایت سفر پیدایش از خدایی متعالی انتخاب شده که از آغاز مسئول خلقت است و هیچ همتایی ندارد. اما برای کسانی که به اسطوره های مربوط به خدایان علاقمندند،داستان پیدایش به گونه ای کاملا متفاوت ارائه شده است. در اینجا گزارش انجیلی به منزله روایتی پدرسالانه از اساطیری دیده شده که بر اساس آن زمانی یک الهه اولیه با درخت مقدس او و یک مار بزرگ که همراه او بوده است مورد احترام بود. برای کسانی که به وحدت همه ادیان و وحدت انسان با ذات الهی معتقدند، وجه مقایسه ای مربوط به داستان پیدایش ،می تواند بخشی باشد درباره انسان ها که در زمانی پیش از «هبوط» به شکل خود خداوند آفریده شده است. بنابر این اساطیری را که نوعی توحید اولیه را ، مثلا در سنتهای هندویی را به تصویر می کشند می توان در کنار این قرار داد تا عمومیت نظریه مذکور را نشان داد. باآنکه این مقاله بیشتر بر مقایسه علمی و غیر دینی متمرکز است،نقش سنتی رویکردهای دینی چنان موثر بوده است که نیازمند توجه اساسی است.

اشکال دینی مقایسه

برای کسانی که با انگیزه دینی به مقایسه می نگرند، باورهای خودشان- به گونه ای قابل تشخیص- به منزله معیار مقایسه به کار رفته است. روایات تاریخی مسیحی از تلاش های مقایسه ای، بیانگر نمونه های فراوانی از این امر است.

نمونه هایی از رویکرد مقایسه ای در مسیحیت

متکلمان مسیحی نیاز داشتند که به توجیه وجود ادیان دیگر و خدایان آنها بپردازند و روش های سنتی دسته بندی، شامل مجموعه ای از تفاسیر مثبت و منفی بود که باید به اختصار طبقه بندی شوند.

ادیان(دارای )منشأ شیطانی. این خدایان شرک آمیز که نسبت به آنها اخلاص فراوانی وجود داشت چه کسان یا چه چیزهایی بودند؟ شاید اصلا خدایان واقعی نبودند بلکه شیاطینی بودند که به دنبال پرستندگان خود بودند؟مبلغان چگونه باید وجود صلیبهای حجاری شده در معابد مایایی – که قدمت آنها به دوران پیش از ورود مسیحیت می رسد- را توجیه می کردند؟ چنین شباهتهای آشکاری می توانست به سادگی عمل تمسخر آمیز شیطان به قصد تقلید از دین حقیقی دانسته شود. گسترش تاریخی. راهکار دوم مسیحی برای توجیه ،نظریه گسترش تاریخی بود.تا حدی که به نظر می رسید ادیان غیر کتاب مقدسی هیچ چیزی که واقعا دینی باشد -مانند اعتقاد به یک خدای خالق-ندارند؛ این امر را می توان این گونه توجیه کرد که نهایتا از توحید خالص اولیه روحانیون یهودی و مسیحی نشأت گرفته است.به همین ترتیب، هر جا که دین بت پرستی-مانند پرستش نیروهای طبیعت- وجود داشت هم می توانست به مثابه یک انحطاط تاریخی از همان منبع پاک تفسیر شود. بنابر این هرگونه پدیده دینی را می شد بر حسب یک فرضیه واحد از اشاعه تاریخی که تصور می کرد ردپای همه ادیان -ونیز همه فرهنگ ها- را میتوان در بقایای «طوفان بزرگ» ردیابی کرد،تفسیر نمود. گاه برای تبیین انتقال این«بقایا» یا آثار زمانهای قدیم ،از ریشه شناسی کمک گرفته می شد.مثلا نام خدای هندو «برهما» ، تغییر شکل یافته تاریخی نام انجیلی «ابراهیم» تصور می شد.در دیگر موارد،نظریه تماس مسافرتی برای تبیین اینکه چگونه ادیانی مانند دین سرخپوستان بومی آمریکا توانستند به باورهای خود درباره یک خدای خالق ،دست یابند.آیا ممکن بود که معرفت به خداوند توسط یکی از قبایل گم شده بنی اسرائیل و از طریق اقیانوس،برای آنها آورده شده باشد؟

حقایق نمادین. سومین گونه مقایسه مسیحی این بود که ادیان دیگر را دارای نمادهایی از حقایق مسیحی بدانند.مسیحیان همواره باور داشتند که درتورات، تصاویر و حوادثی موجود است که به طور تمثیلی ظهور مسیح را از پیش نشان می دهد.مثلا قربانی های باستانی عبرانی،به منزله نمادی از قربانی شدن مسیح تبیین می شد. به همین ترتیب،خدایان ادیان دیگررا می شد نماینده صفات خدای حقیقی دانست مثلا الهه «آتنا» ،نشانگر «حکمت» خداوند تفسیر می شد.

دین طبیعی،دین وحیانی.مسیحیان همچنین نظریه دین طبیعی در مقابل دین وحیانی را بنیان نهادند.بر اساس این فرضیه، از آنجا که همه انسانها به صورت خداوند آفریده شده اند،دارای قابلیتی طبیعی برای شناخت خدا هستند.بنابراین، چنین موهبتی می تواند دلیل وجود ادیان دیگر باشد.اما با اینکه همه انسانها به معرفتی بنیادین از خداوند دسترسی دارند،معرفت «وحیانی » ،کشف «کامل» خداوند از طریق مسیح برای جوامع معتقد به کتاب مقدس است.در مقام مقایسه ،مسیح را می توان به طور طبیعی برآورنده آرزوهای فطری دیگر مردمان دیندار و مسیحیت را به منزله برترین وکاملترین دین و الگوی جهانی آن به شمار آورد. گفتگو. نظریه «گفتگو» بین ادیان از الهیات مدرن نشأت گرفته است.این به معنای پذیرش «گوش دادن» به دیگران- و نه حالت متعصبانه و همراه با پیشداوری صرف با تصوری قالبی ازدیگران-است.مثلا یکی از بیانیه های کلیسای کاتولیک رومی (از دومین شورای واتیکان،۱۹۶۲-۱۹۶۵) از اعضای خود خواست که حضور «امر قدسی» در دیگر سنت ها را بررسی کنند و کمیسیونی دائمی برای مطالعه دیگر ادیان و کشف باورهای آنان از طریق گفتگوی آزاد تأسیس کرد.ویلفرد کنتول اسمیت (۱۹۱۶-۲۰۰۰)، مقایسه گر و اسلام شناس مشهور،تأکید کرد که مطالعه مقایسه ای دین نیازمند این است که ویژگی های زنده دین اقوام دیگر را به گونه ای مسئولانه و به نحوی که آنها قادر باشند آن را به منزله وضعیت خاص خود تشخیص دهند توصیف کند.

تعمیم.بر خلاف مقایسه های مسیحی،رویکرد دینی دیگری وجود دارد که می توان آن را تعمیم نامید.این رویکرد ثابت می کند که همه ادیان به یک واقعیت معنوی اشاره می کنند اما از طریق فرهنگها و زبانهای مختلف. در تفکر تعمیم گرا،درست همانگونه که آب،آب است – و اینکه آن را چه بنامیم اهمیتی ندارد – خدا ،خدا است و نام او مهم نیست.حتی در یونان باستان نیز نظریه مشهوری به نام«هم ارزی یا تساوی خدایان» وجود داشته است . هرودوت، مورخ یونانی قرن پنجم پیش از میلاد ،گزارش کرده است که خدایان مصر ،در اصل نام هایی مصری برای خدایان یونانی هستند:آمون چیزی نیست جز نام دیگر زئوس ،هروس همان آپولو و ایزیس معادل الهه «دیمیتر » به شمار می رفت. تعمیم در مکتب کلاسیک رواقی و در طی رنسانس اروپایی گسترش یافت و بعدها جریانات رومانتیک ،تعالی گرا و عصر جدید آن را تقویت کردند.این نظریه ، اساس بسیاری از سنت های آسیایی و عرفانی بوده است.در خاور دور ،بودایی ها معمولا خدایان بومی چینی و ژاپنی را «تجلیات» کیهانی بوداها می خواندند.بوداها «نسخه اصلی»و خدایان محلی «تجلی» آنها بودند. تعمیم انواعی دارد.از نظر برخی ،تعمیم با این تصور که همه انسان ها اساسا شبیه هم هستند،بوجود آمده است.بسیاری ،مجموعه مشترکی از مفاهیم را می یابند که ادیان جهان را به هم پیوند می دهد؛مانند نیاز به پرستش یک خدا و پذیرش مسئولیت اخلاقی.برخی دیگر به تأکید مشترک ادیان بر صلح و عدم آزار توجه می کنند.دیگران،مبنای جهانی برای دین را بر اساس یک تجربه معنوی یا وحی الهی درک می کنند.در این دیدگاه تفاوتهای ساختاری و عقیدتی به منزله جزئیات درجه دوم و بیرونی یک احساس مشترک و شهودی از راز«به کلی دیگر»است که اساس کل زندگی را تشکیل می دهد.

ظهور رویکرد مقایسه ای به منزله یک رشته دانشگاهی.تفسیر و مقایسه ادیان، با گسترش شناخت ازدیگر ادیان تکامل یافت. هر فرد می تواند تنها آنچه را که در چشم انداز اطلاعات او است مقایسه کند.یا می تواند تنها بر اساس نوع شناختی که در آن زمان از دیگر فرهنگ ها در دسترس است دیگران را مورد مطالعه قراردهد.مثلا در تورات اشاره به ادیان دیگر همیشه اشاره به دیگر ادیان خاور نزدیک است نه ادیان چینی،ژاپنی یا هندی.تا همین اواخردر اوایل قرن نوزدهم، مسیحیت غربی هنوز اساسا ادیان را صرفا به چهار نوع یعنی سه دین توحیدی معتقد به کتاب مقدس(یهودیت،مسیحیت و اسلام)و دیگر ادیان که کلا بت پرستی یا شرک- اصطلاحی تحقیرآمیز که به ادیانی که تصور می شد خدایان باطل را می پرستند اطلاق می گردید-خوانده می شدند،تقسیم می کرد.گزارش هایی که توسط مبلغان دینی و مسافران آورده می شد نیز موید این تصور قالبی و کورکورانه از اقوام غیر غربی بود. اما تا اواخر قرن نوزدهم،مطالعه مقایسه ای دین،اسماً، به منزله یک رشته جدید دانشگاهی پا به عرصه ظهور گذارده بود.تحولاتی چند، این امر را امکان پذیر ساخت.یکی از آنها شناخت گسترده از ادیان آسیایی بویژه از طریق دسترسی به ترجمه های متون مقدس آنها بود.مورد دوم شناخت روزافزون از فرهنگ های ابتدایی بودکه بخشی از آن حاصل رشته جدید انسان شناسی بود.سومین عامل، نظریه نوین در مورد تاریخ بود یعنی این که کل فرهنگ بشری(برخلاف گزارش های کتاب مقدس از منشأ انسان)، از ریشه های اولیه خود دچار تحولی بلند مدت گردیده است.و چهارمین عامل ،گرایش عمومی به طبقه بندی داده های مربوط به موضوعات مختلف جهان بود.در مجموع این عوامل زمینه جدید و گسترده ای را برای دین پژوهی فراهم ساخت.

مشهورترین طرفدار رویکرد مقایسه ای به ادیان در قرن نوزدهم «ماکس مولر »(۱۸۲۳-۱۹۰۰) بود.او که اهل آلمان بود و از ۲۳ سالگی در دانشگاه آکسفورد به مطالعه پرداخت،از اساتید زبان سنسکریت-زبان کلاسیک دینی هند-بود.او مجموعه پنجاه جلدی مهمی از ترجمه کتاب های مقدس با عنوان«کتب مقدس شرق» را چاپ کرد.او معتقد بود که دین پژوهی دیگر نباید به ادیان مدیترانه ای محدود شود و ادیان شرقی دارای تمدن های بزرگ اند و متون مقدس آنها نیز باید با جدیت مورد مطالعه قرار گیرد.ادیان آسیایی باید به عرصه مقایسه دقیق با ادیان وابسته به کتاب مقدس وارد شوند.در اینجا دیدگاه قدیمی و محدودغربی در مورد تاریخ دینی به منزله تاریخ رقابت سنت های انجیلی با سنت های شرک آمیز باید کنار نهاده می شد. به موازات این خطوط، تواریخ دینی دقیق تری بوجود آمد.این تواریخ جایگزین دیدگاههای کوته بینانه پیشین می شد که همه زبانهای انسانی را مشتق از عبری و همه فرهنگها و ادیان را در خاندان نوح قابل رد یابی می دانست و تاریخ گذاری متون مقدس چه انجیلی و چه غیر انجیلی را دارای ارزش صوری و اسمی به شمار آورد. ولر و دیگران بر این باور بودند که ادیان مقایسه ای در مورد هر دین به منزله زبان شناسی تطبیقی است که باید هر زبان خاصی را مطالعه کند و همچون کالبد شناسی مقایسه ای است که باید استخوان بندی همه گونه ها را بررسی کند.همانگونه که علوم زیستی از طریق بکاربردن این روش پیشرفت می کند ،تحقیقات دینی نیز می تواند پیشرفت کند.مطالعه یک دین می تواند در مطالعه دین دیگر،روشنگر باشد.مولر می خواست در مورد دین ،آنچه را که گوته درباره زبان گفته بود به کار گیرد:«هر کس که یک زبان بداند،هیچ نمی داند».علاوه بر این مولر همچنین یک برنامه و روش شناسی در مطالعه مقایسه ای را پی ریزی کرد.این امر شامل اصولی مانند کسب شناخت از دیگران به واسطه نوشته های آنان ،دسته بندی ادیان بر حسب بافت منطقه ای،زبان شناختی و اجتناب از انحراف رایج مقایسه جنبه های مثبت یک دین با جنبه های منفی دین دیگر بود(مولر،۱۸۷۲).

مقایسه علمی

مقایسه علمی، در مقام نظر-گرچه در عمل همواره چنین نیست- ارزش یا حقیقت هیچ دینی را از پیش مفروض نمی داند بلکه بر آن است که دین را به منزله یک پدیده دارای الگو در رفتار و فرهنگ انسانی بررسی کند.ظهور جریان مقایسه به منزله یکی از دلمشغولی های علوم انسانی ،مستلزم آن بود که در مرحله نخست همه ادیان با معیاری واحد مورد مطالعه واقع شوند.هیچ دینی نباید متمایز باشد.هیچ روایت دینی از تاریخ نباید به منزله معیار بکار گرفته شود.در حالی که همه ادیان به روایت های اجدادی خود از گذشته باور دارند، جهان بینی انسانی و طبیعت گرایانه نوین، اکنون داستان کاملا متفاوتی از بنیان ها نشان داد که عبارت است از تکامل طولانی و پیچیده فرهنگ که با روایات مورد پذیرش متون مختلف مقدس جهان همخوانی ندارد. دین -که زمانی معیاری برای شناخت کل تاریخ و فرهنگ بود-اکنون خود موضوعی شده بودکه باید بر اساس الگوهای وسیعتر تاریخ انسانی تفسیر شود.

علاوه بر این، فرهنگ های به اصطلاح ابتدایی، از دیگر منابع این معرفت تازه بود و انسان شناسان برای یافتن منشأ ساختارهای بنیادین عقاید و اعمال دینی و نیز برای مشخص کردن قوانین جهانی مربوط به تکامل آنها، به این فرهنگ ها مراجعه می کردند.دانشمند انگلیسی ادواردبی.تیلور (۱۸۳۲-۱۹۱۷) دریافت که«ایمان به موجودات روحانی» -که وی در قالب نظریه ای موسوم به آنیمیزم مطرح کرده بود- ریشه در تجربه رویاها و بستگان درگذشته دارد و پس از آن به شکل شرک و یکتا پرستی تکامل یافته است.دیگران بر نقش جهانی «نیروی»مانا (اصطلاح ملانزیایی برای نیروی فوق طبیعی) در ادیان متمرکز شدند.جامعه شناس برجسته فرانسوی امیل دورکهایم (۱۸۵۸-۱۹۱۷)طرفدار این نظریه بودکه اصل سازنده باور دینی «اصل توتمی» است.بر اساس این نظریه اشیاء مقدس ،از آن رومقدس دانسته می شوند که نماد هویت اجتماعی و سنت یک گروه است.اثر کلاسیک آرنولد فن گنپ با عنوان «شعائر گذار »(که نخستین بار در ۱۹۰۸ به زبان فرانسوی چاپ شد)عمومیت الگوهای آئینی را که بوسیله آن تحولات اجتماعی و چرخه های حیات انجام می شود و به بخشی از انتشار تفکر مقایسه ای مبدل شد رانشان داد.کتاب «دین سامی ها»(۱۸۸۹)اثر دبلیو.رابرتسون اسمیت یکی از مشهورترین نمونه های کاربرد رویکرد مقایسه ای در مورد دین کتاب مقدسی بود.اسمیت اعمال دینی عبریان باستان را بر اساس دسته بندی های «اب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.