پاورپوینت کامل انقلاب نیما، انقلاب ضیاءپور چند نکته درباره چند چهره بنیانگذار ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انقلاب نیما، انقلاب ضیاءپور چند نکته درباره چند چهره بنیانگذار ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب نیما، انقلاب ضیاءپور چند نکته درباره چند چهره بنیانگذار ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب نیما، انقلاب ضیاءپور چند نکته درباره چند چهره بنیانگذار ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
مقایسهی شعر مدرن و نقاشی مدرن در ایران، چگونگی «تاسیس» یا پایهگذاری آنها، و سرنوشتی که هر کدام در پی این کنش تاسیس پیدا کردند، هم کاری برانگیزنده است که وعدهی روشنگری پارهای از مسائل مربوط به هنرهای جدید در ایران را به ما میدهد و هم در عین حال ممکن است به مجموعهای از حرفهای کلی یا باریبههرجهت تبدیل شود.
تصویر: نقاشی اثر جلیل ضیاءپور
مقایسهی شعر مدرن و نقاشی مدرن در ایران، چگونگی «تاسیس» یا پایهگذاری آنها، و سرنوشتی که هر کدام در پی این کنش تاسیس پیدا کردند، هم کاری برانگیزنده است که وعدهی روشنگری پارهای از مسائل مربوط به هنرهای جدید در ایران را به ما میدهد و هم در عین حال ممکن است به مجموعهای از حرفهای کلی یا باریبههرجهت تبدیل شود. در این میان، تفاوت رسانهای این دو فرم هنری و پیامدهای آن در وجوه مختلف چرخهی تولید و عرضه و دریافت آثار نیز در تفاوت ماهیت و سرنوشت آنها تاثیرگذار بوده است. به این ترتیب شاید بد نباشد که در این فرصت کوتاه اساس کار را بر تامل بیشتر در مورد برخی از پیشفرضهای اصلی موجود در این زمینه بگذاریم، پیشفرضها یا احکامی که شاید بتوان آنها را تا حدودی برآیند دیدگاههای موجود و به اصطلاح «خرد متعارفِ» اهالی این میدانهای هنری به شمار آورد. در این رابطه، با اندکی سادهسازی مساله با سه فرض زیر مواجه میشویم:
۱- اینکه، در حوزهی شعر فارسی، مشخصاً با نیما به اصطلاح «آن اتفاق» ریشهای که صد سال است همه خواستار آناند و از آن سخن میگویند افتاد: یعنی شکلگیری نوعی مدرنیسم یا به هر حال نوسازی فرهنگی (در اینجا شعری) از دل سنت.
۲- اینکه، در برخی حوزههای مشابه، و مشخصاً در حوزهی نقاشی یا هنرهای تجسمی، این اتفاق نیفتاد یا با آن کم و کیف نیفتاد.
۳- اینکه، علت اصلی یا یکی از علتهای اصلی این تفاوت را باید در وجود سنت ادبی و مخصوصاً سنت شعری قوی در ایران و نبود سنت تصویریای مشابه یا همتای آن جستوجو کرد.
به نظر میرسد هر نوع مقایسه میان این حوزهها ناگزیر است با این فرضیات روبهرو شود. البته چنانکه اشاره شد تفاوت این دو رسانه و گره خوردن آنها با معیارهای فرهنگی ذوق در ایران کار مقایسه میان شعر و نقاشی را از جهات مختلف دچار مشکل و در هر گام ما را ناگزیر به حجتآوری و کندوکاو بیشتر میکند. در نتیجهی این موقعیت، هم میتوان نشانههایی دال بر درستی این احکام ذکر کرد، و هم نشانههایی که دستکم در نگاه نخست ما را به جهتی دیگر رهنمون میشوند. اما اگر بخواهیم فارغ از این ملاحظات بحث خود را با اتکا به فرضهای طرحشده پیش ببریم، میتوان در گام نخست پرسید که منظور از عبارت «شکل گرفتن مدرنیسم از دل سنت» به طور دقیقتر چیست؟ آیا منظور به کار گرفتن فرم مدرن یا زیباییشناسی مدرن در مورد مواد یا دستمایههای سنتی یا به هر حال بومی است؟ به نظر نمیرسد وجه ممیزهی شعر در نسبت با نقاشی جدید ایران این باشد، چرا که در حوزهی هنرهای تجسمی همین کار با شدت و گستردگی و حتی میتوان به معنایی محدود گفت با «موفقیت» بیشتر انجام شده است. از دورهی جلیل ضیاءپور تا نسل نقاشان جریان سقاخانه تلاش شده است مضامین و دستمایههای بومی با «زبان» مدرن درآمیخته و بیان شود (عجالتاً با چند و چون این گزاره و نتایج عملی آن کاری نداریم).
گزینهی دوم آن است که منظور از این عبارت را استحالهی فرمهای بومی و تبدیل آنها به فرم مدرن بدانیم. در مورد کاری که نیما یوشیج انجام داد، شاید بیش از هر چهرهی دیگری بتوان این ایده را پذیرفت: او شعر فارسی جدیدی پیریزی کرد که از نظر فرمی پیوند عمیقی با شعر سنتی فارسی دارد، و حاصل دگرگشت یا تحولی در آن است. از نظر فضای کلی، شیوهی بیان، تصویرپردازی، و برخی وجوه دیگر نیز میتوان این پیوند را در کار او نشان داد. اما آیا منظور از «فرم» همینهاست؟ یا مثلاً تاکید نیما بر بیان طبیعی زبان، ابژکتیو کردن آن (در مقایسه با چیزی که نیما بهدرستی آن را نگاه سوبژکتیو شعر قدیم ایران میخواند)، و نزدیک کردن شعر به نثر و مستقل کردن آن از موسیقی را نیز شامل میشود؟ در این صورت آیا باید بیشتر از گسستگی سخن گفت یا پیوستگی؟
از طرف دیگر، در حوزهی ادبیات منثور و چهرهی موازیای چون هدایت، نمیتوان به این معنا (از نظر فرمی) از شکلگیری امر مدرن از دلِ سنت سخن گفت. بوف کور عمدتاً فرمی بیگانه دارد که از آشنایی هدایت با ادبیات مدرن جهان پدید آمده است. بر این مبنا به نظر میرسد در اینجا معادله بیشتر به سمتِ به کار گرفتن فرم بیگانه و اعمال آن بر مواد و مصالح بومی میل میکند. در مورد نقاشی هم، چنانکه اشاره کردیم، جریانی مانند نقاشی و مجسمهسازی سقاخانه -که میتوان آن را مشخصترین «محصول»ِ همزمان ایرانی- مدرن در عرصهی هنرهای تجسمی تا زمان انقلاب و حتی تا همین حالا در نظر گرفت- نمونهی تمامعیاری از معادلهی فرم جهانیـ محتوای بومی است. اما چگونه است که، بنا به میانگین نظرات موجود، هدایت «توانست» این کار را بهدرستی انجام دهد و بهتعبیری نثر فارسی مدرن را پایهگذاری کند، اما نقاشی سقاخانه -بهرغم آنکه برخی از آثار آن در موزههای شناختهشدهی دنیا نگهداری میشوند و در کتابهای لاتین به آنها اشاره میشود- تا همین حالا با انواع نقدهایی روبهروست که محور مشترک آنها را میتوان حرکت به سوی ترکیب سهل و سادهای از امر بومی و امر جهانی به شمار آورد -ترکیبی که پیامدهای آن در قالب نمایشگری، سطحینگری، برخورد ابزاری با اقلام و محتویاتی که به شکلی کاذب به عنوان «سنت» مطرح میشوند، نظام تصویری تزیینی، و… بروز میکند؛ و این نقدها نمودی از مخاطرات الگوی مبتنی بر فرم جهانیـ محتوای بومی است که بهدرستی تشخیص داده شدهاند. چه چیزی است که نیما و هدایت را که طبق آنچه آمد از الگوی متفاوتی تبعیت میکنند به هم نزدیک میکند، و میان آنها و ضیاءپور (که گاه همتای آنها در عرصهی نقاشی فرض میشود) یا هنرمندان سقاخانهای فاصله میاندازد؟
شاید تفاوت سرنوشت و مسیر نقاشی و شعر جدید در ایران را بتوان با توجه به زمینهی (موجود یا ناموجودی) که هر کدام در قبال آن واکنش نشان دادند تا حدودی توضیح داد (به این ترتیب به فرض سوم میرسیم). میتوان گفت که نیما در مقابل سنتی که مدافعانی دوآتشه -هر چند منحط- داشت واکنش نشان میداد، اما ضیاءپور در مقابل چه چیزی واکنش نشان میداد؟ نیما به جنگ چیزی واقعی در اینجا رفت، و از درون به آن حمله/در آن نفوذ کرد، و (به معنایی که مشخصاً در مورد نیما بیش از هر شاعر نوسرای ایرانی دیگر مصداق دارد) از درون به آن استحاله بخشید. این در حالی است که چیزی که ضیاءپور در مقابل آن واکنش نشان میدهد بیشتر شکلی از نگاه عوامانه به نقاشی، یا نوعی خلأ، بیخبری و بیاطلاعی است. نیما یک تحول فرهنگ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 