پاورپوینت کامل شریعتی و بنیادگرایی اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شریعتی و بنیادگرایی اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شریعتی و بنیادگرایی اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شریعتی و بنیادگرایی اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

پیش از انقلاب در حسینه ارشاد شریعتی سوگواره‌ای با‌عنوان «آری اینچنین بود برادر» سرود و ما را برد به دور‌دست‌های تاریخ، به دوران بردگی، بردگانی که اهرام مصر را بنا کردند. در آن زمان که شریعتی این قبیل سرودها را برای قبیله ما می‌خواند، با انگشت اشاره دور‌دست‌ها را نشان می داد و ما در آن افق جامعه‌ای را می‌دیدیم بر پایه سه اصل عرفان، آزادی و برابری؛ ولی امروز ما گاه نشانه‌هایی را می‌بینیم از بازگشت به عصر ماقبل برده‌داری.

پیش از انقلاب در حسینه ارشاد شریعتی سوگواره‌ای با‌عنوان «آری اینچنین بود برادر» سرود و ما را برد به دور‌دست‌های تاریخ، به دوران بردگی، بردگانی که اهرام مصر را بنا کردند. در آن زمان که شریعتی این قبیل سرودها را برای قبیله ما می‌خواند، با انگشت اشاره دور‌دست‌ها را نشان می داد و ما در آن افق جامعه‌ای را می‌دیدیم بر پایه سه اصل عرفان، آزادی و برابری؛ ولی امروز ما گاه نشانه‌هایی را می‌بینیم از بازگشت به عصر ماقبل برده‌داری. اگر در عصر برده‌داری برده را برای کار شلاق می‌زدند ولی به او نان می‌دادند، امروز در جامعه ما کارگرانی که نان می‌خواهند و گرسنه هستند شلاق می‌خورند. متأسفانه فرهنگ سیاسی و عمومی و روشنفکری ما بسیاری از حساسیت‌های خود را از دست داده است. شریعتی این حساسیت‌ها را در ما تشدید و زنده کرده بود ولی به مرور در دهه‌های اخیر لحظه‌به‌لحظه‌ در سر چهارراه‌‌ها زشت‌ترین نشانه‌های فقر و فلاکت و بدبختی و گرسنگی و انواع و اقسام فجایع را می‌بینیم اما دردمان نمی‌آید.

این مسئله با به‌محاق‌رفتن شریعتی نسبت دارد؛ به‌حاشیه‌رفتن او با دو عامل قابل توضیح است: اول استقرار حکومت در ایران و دوم هژمونیک‌شدن نولیبرالیسم و نو‌محافظه‌کاری از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی در سطح جهان و از جمله ایران. در بخش اول شریعتی متهم درجه اول است و همه مسائل چند دهه اخیر در نامه اعمال او نوشته می‌شود، بدون توجه به اینکه گفتمان شریعتی گفتمان «نهضت» بود و ما امروز در یک «نظام» زندگی می‌کنیم، بدون توجه به انتقالی که در سال‌های اوایل انقلاب افتاد، هم به لحاظ گفتمانی و هم به لحاظ اجتماعی. متأسفانه روشنفکر ما دچار نسیان تاریخی است و تاریخ را نیز غیر‌تاریخی مطالعه می‌کند. یعنی وفادار به مبانی و روش‌شناسی خوانش تاریخمند از پدیده شریعتی نیست.

هفته پیش رساله دکترایی در دانشگاه داشتم با ‌عنوان «روشنفکران و بسیج سیاسی‌ در انقلاب». تا پیش از آن خودم هم با این وضوح درنیافته بودم که در اساس گفتمانی که در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در حال تکوین است (که انقلاب ۱۳۵۷ بر آن استوار است) همه روشنفکران و از جمله روشنفکران سکولار و عرفی حضور دارند. براساس نظریه بوردیو، سرمایه کلامی که این روشنفکران در دهه ۱۳۵۰ تولید کردند بعدتر به سرمایه نمادین تبدیل شد. البته شریعتی قهرمان عرصه تبدیل سرمایه کلامی به سرمایه نمادین بود… چطور است امروز همه سیئات موجود فقط به پای شریعتی نوشته می‌شود؟ پس بقیه روشنفکران کجا هستند؟ ما گاهی گذشته خودمان را از یاد می‌بریم و فراموش می‌کنیم که اصالت‌گرایی، جهان‌سوم‌گرایی، نقد ماشینیسم و مدرنیزاسیون، توجه به نبرد با امپریالیسم و استعمار و ستایش از انقلابیون کوبا و الجزایر عناصر شایع گفتمان روشنفکری ما در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بود. روشنکفری دهه‌های قبل از انقلاب اساسا چپ بود، اصلا روشنفکری راست نداشتیم و میان روشنفکری و راست‌گرایی تناقض وجود داشت.

ولی بعد از انقلاب به‌ویژه از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی اتفاقی در جهان افتاد که به‌تدریج به ایران هم کشیده شد: اعلام پایان ایدئولوژی و تاریخ. این روایت غایت تاریخ را لیبرال‌دموکراسی آمریکایی می‌دانست که با تاچریسم و ریگانیسم آغاز شد و بعد به‌تدریج در حوزه فکری موج نولیبرال در سطح جهان گسترش پیدا کرد و جریان روشنفکری ما و از جمله روشنفکر دینی را هم در خود فرو برد. براساس این گفتمان جدید که در ایران با پایان جنگ و سیاست‌های تعدیل ساختاری و اقتصاد بازار دولت آقای هاشمی همراه شد، فضایی به وجود آمد که گویا شریعتی اولا یک استثنا بوده و ثانیا تمام آنچه کرده سر‌به‌سر جرم است و باید در دادگاه‌های سیاسی و روشنفکری او را محکوم کرد.

یکی از ویژگی‌های شریعتی تعدد دشمنان او از زمان حیات تا امروز است؛ در همان زمان مرتجع‌ترین و راست‌ترین جریانات مذهبی او را تکفیر می‌کردند و به اصطلاح مترقی‌ترین نیروها و چپ‌ها هم او را تکفیر می‌کردند و هرچه گذشت به تنوع دشمنان افزوده شد. لیبرال، ‌محافظه‌کار، روشنفکر هایدگری، هگلی، پوپری و انواع و اقسام روشنفکران دشمنان او هستند. مشخص نیست نهایتا او به چه متهم است؟ متهم است که روحانیت را تضعیف کرده و تز اسلام منهای روحانیت را مطرح کرده آن‌چنان که امثال سیدحمید روحانی و… گفتند یا نه شریعتی ریشه روحانیت را کنده و فرقان را تربیت کرده؟ شریعتی کدام است؟ شریعتی دیندار متعصب است یا سکولار زرنگی که از دین استفاده ابزاری کرده؟ شریعتی یک شیعه متعصب است یا یک سنی وهابی؟ در این حملات آن‌قدر تناقض وجود دارد که لزومی ندارد شریعتی وارد دعوا شود و خود مخالفان جواب هم را می‌دهند.

بحث امروز من پاورپوینت کامل شریعتی و بنیادگرایی اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint است. این بحث از این جهت ضروری است که از دل همین جریان‌های نولیبرال این اتهام بیرون آمد و در ادعایی شگفت‌انگیز و مضحک نوشتند که ریشه بنیادگرایی به شریعتی بر می‌گردد و تفکر روشنفکری دینی و دکتر شریعتی پروراننده جریان بنیادگرایی و سلفی‌گری و داعش است. امروز بنیادگرایی یکی از پدیده‌های بحران‌نمای جهان اسلام است. اسلام امروز گرفتار بحران است و از درون توسط بنیادگرایی و از بیرون به وسیله سلطه‌های امپریالیستی و استعماری زیر فشار است. بنیادگرایی اتهامی است که کسانی بر اساس یک سلسله‌شباهت‌های صوری و غیر‌تاریخی و غیر‌علمی به شریعتی زدند همچنان که در نقطه مقابل کسانی شریعتی را متهم کردند به اینکه می‌خواسته با پروژه پروتستانیسم اسلامی ریشه دین را در بیاورد. مقایسه کردند اصطلاحی را که شریعتی به کار برده با آنچه مثلا میرزا فتح‌علی آخوند‌زاده در دوره قاجاری به کار برده. چون آخوند‌زاده از اصطلاح پروتستانیسم اسلامی استفاده کرد و او روشنفکری ضد‌دین بود پس می‌توان از روی دلالت‌های کاربردی این نتیجه را گرفت و افرادی مثل ابوالحسنی منذر و سید حمید روحانی این مسئله را مطرح کردند و پروژه هر دو را اسلام‌زدایی دانستند. امروز در گفتار روشنفکران لیبرال و نولیبرال از همین اصطلاح پروتستانیسم استفاده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.