پاورپوینت کامل شرقِ معنا ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شرقِ معنا ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرقِ معنا ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شرقِ معنا ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
مروری بر رویکرد و نگاه هانری کربن به شرق
قرن بیستم؛ جنگ های جهانی اول و دوم؛ بحران های اقتصادی؛ آشفتگی های روانی،یأس های ویرانگر که در غرب و برای انسان غربی به وجود آمد و مواردی دیگر، همگی باعث شد تا شک نسبت به مدعاهای عصر روشنگری به طور فزاینده ای بالا بگیرد. جهان مدرن که قرار بود بهشتی زمینی برای انسان بسازد، در عمل کردن به وعده هایش عاجز و درمانده گشته بود. در چنین شرایطی تعدادی از اندیشمندان غربی ، ناامید و مأیوس از دنیای غرب، همچون زائری رو به شرق کرده تا گمشده هایشان را در این دنیا بجویند.
مروری بر رویکرد و نگاه هانری کربن به شرق
قرن بیستم؛ جنگ های جهانی اول و دوم؛ بحران های اقتصادی؛ آشفتگی های روانی،یأس های ویرانگر که در غرب و برای انسان غربی به وجود آمد و مواردی دیگر، همگی باعث شد تا شک نسبت به مدعاهای عصر روشنگری به طور فزاینده ای بالا بگیرد. جهان مدرن که قرار بود بهشتی زمینی برای انسان بسازد، در عمل کردن به وعده هایش عاجز و درمانده گشته بود. در چنین شرایطی تعدادی از اندیشمندان غربی ، ناامید و مأیوس از دنیای غرب، همچون زائری رو به شرق کرده تا گمشده هایشان را در این دنیا بجویند. یکی از این زائران، هانری کربن فیلسوف فرانسوی بود که رو به شرق و علی الخصوص دنیای معرفتی اسلامی- ایرانی کرد. او هر آن چه در غرب مدرن و حتی منتقدانش- مثل هایدگر – نیافته بود، در حکمت اشراقی سهره وردی و مکتب تشیع یافت. در این مقاله ضمن پرداختن به برداشت خاص هانری کربن از تفکر شرقی، به عوامل جذب کربن به این دنیا خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه و چرا مسافری از غرب، با دنیایی از امید ، رهسپار شرق می شود تا بلکه برای بحران های انسان مدرن، به دنبال پاسخی در شرق باشد.
***
مختصری سخن گفتن و نوشتن از فیلسوفی که شاید برای ایرانیان معاصر، یکی از شناخته شده ترین فیلسوفان است، کار چندان سختی نیست. کاتولیک زاده ای فرانسوی که کودکی اش را در خانواده ای کاملاً شریعت محور و مقید گذراند. هرچند این فضای شریعت زده هیچگاه او را اقناع و ارضا نکرد، اما او هیچگاه رسماً از آن دست نکشید. به رغم تتبعات فراوانش نه مسلمان شد و نه پروتستان، ولی همواره سعی داشت تا از طریق تأویل و با فراروی از ظواهر به بواطنِ شریعت ها دست یابد و خود و انسان مدرن را از مهلکه های دوران جدید خلاصی دهد. برای این مقصود او وارد خیلی از سرزمین ها شد؛ آلمان و هایدگر، هند و بودیسم و سرانجام اسلام و تشییع و فلسفه اسلامی، به نوعی مراحل سیر و سلوک کربن بودند. از همین روست که او را هم آلمان شناس، هم هندشناس و هم اسلام شناس می دانند. نگاهی به اساتید او گواه این گردش و سیاحت نظری متنوع کربن است. او در آلمان مدتی نزد هایدگر آموخت؛ در کلاس های اتین ژیلسون قرون وسطی را مرور کرد؛ برهیه با او در مورد فلوطین و اوپانیشادها سخن گفت؛ لویی ماسینیون «حکمه الاشراق» سهروردی را به او معرفی کرد و همین معرفی بود که کربن را در نهایت راهی شرق ساخت و هم صحبت با علامه طباطبایی و نصر و مانند آن ها. او حتی برای سهولت در این سیر و سلوک، هر آنچه زبان مرتبط با این موضوعات را نیز فرا گرفت. از زبان های کلاسیک اروپایی گرفته تا زبان های عربی و فارسی و پهلوی و سانسکریت. کربن وقتی از خود وصف می کند ، می گوید: «پرورش من از آغاز، پرورش فلسفی بود. به همین دلیل نه به معنای دقیق کلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانی هستم و نه مستشرق. من فیلسوفی رهروام به هر دیاری که راهبرم شوند. اگرچه در این سیر و سلوک از فرایبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردم اما این شهرها از نظر من مدینه های تمثیلی اند. منازلی نمادین، از راه سفری همیشگی و پایدار»۱ و یکی از این مدینه های تمثیلی و منازل نمادین برای کربن، ایران و مجموعه فرهنگی و تمدنی آن بود و مهم آنکه مدت سکونت کربن در این مدینه بیش تر از هر جای دیگری طول کشید. رهروی که پس از طی مسافت های زیاد و گذر از پیچ و تاب های سخت، حال به منزلگهی رسیده بود که توجه اش را به خود معطوف ساخته بود. جلب و توجه او به حدی زیاد بود که باعث شد او مجدانه تر و حریصانه تر از بسیاری از ساکنان بومی این مدینه، آثار مکتوب و تمدن ساز آن را جمع آوری و تصحیح کند و بر آن شرح هایی بنویسد. او حتی به این اکتفا نکرد و با ترجمه بسیاری از این گنجینه ها به زبان مادری اش – فرانسوی- شاکله های این تمدن را به غربی ها نیز معرفی نمود. ما در این نوشتار برآنیم نخست میزان و درجه نزدیکی و تعامل هانری کربن را با پدیده و مفهومی به نام شرق مشخص کنیم و در درجه دوم به این سؤال پاسخ دهیم که مراد و منظور کربن از شرق چیست و او از کدام شرق سخن می گوید؟ و در نهایت بپرسیم که ارتباط او با شرق ،او را در زمره کدام دسته از شرق شناسان قرار می دهد؟ او یک شرق شناس به مفهوم ادوارد سعیدی است یا شرق زده ای مثل هرمان هسه؟ یا کسی است که شرق را طلب می کند و افزون بر آن، کسب وصال شرق را تبدیل به نسخه ای برای آلام بشری می نماید؟
برای پاسخ به این سؤالات، نیاز به این است که بدانیم، کربن از چه مسیرهایی عبور کرد تا به شرق رسید؟ او از استراحت در کدام منازل خسته و پژمرده شد تا در نهایت در ایستگاه شرق آرام گرفت؟
کربن از نسل متفکران سرخورده از تفکر عصر روشنگری بود که این سرخوردگی از مهمترین پیامدهای جنگ جهانی اول و دوم محسوب می شد. ذهن و نگاه بسیاری از اندیشمندان پس از بر جای ماندن ویرانه ها و جنازه های گسترده پس از این دو جنگ، به سمت ادعاهای عقل مدرن معطوف و متوجه شد؛ نگاههایی که از سرخشم و عدم رضایتمندی بود. کربن این شرایط را به کشتار بزرگ امیدها تشبیه می کند: «در حقیقت بر زمین، چنان کشتار بزرگی از امیدها روی داده که نمی توان دانست کجا خواهد ایستاد. هشداردهنده ترین نشان این رویداد، وجود لاادری مذهبی است که اذهان و افکار عالی را فلج می کند و به آنان وحشتی بی پایه از هر آنچه ممکن است درباب معرفت و عرفان دریابند را القا می نماید»۲
کربن از زده شدن سر هرم معرفتی گلایه مند بود. استوانه ای شدن معرفت و قطع اتصال آن با مابعدالطبیعه از نظر او مسبب تمام بدبختی های بشر بوده است. او از این سکو، منتقد جدی عقل خود بنیاد تمدن غرب است و با آن در ستیز. سیدحسین نصر در سخنرانی ای در باب دیدگاه کربن در باب بن بست فلسفی غرب می گوید: «او از اضمحلال مفهوم زندگی، ارجاع و تحویل فلسفه به منطق و جدایی آن از بصیرت معنوی، رواج و شیوع صورت های مختلف مادی گرایی و به خصوص تاریخ گرایی و پرستش زمان ابراز تأسف می کرد»۳ از نظر داریوش شایگان نیز «کربن در زمره بزرگترین منتقدین فکر تجدد است. به یک اعتبار [کربن] در زمره متفکرینی است که سعی کردند در قرن بیستم عقل و خرد غربی را بشکنند.او سعی می کند در مقابل افسون زدایی از جهان که یکی از نشانه های تفکر دنیوی است، نقش فرشته را نشان بدهد. در مقابل اسطوره زدایی از زمان، سعی می کند حوادث رویدادهای عالم قدسی را نمایان سازد.او در مقابل طبیعی شدن انسان،به تفرید یعنی برخورد با خود و در مقابل ابزاری شدن عقل به علم حضوری و یا علم شهودی اشاره می کند»۴
کربن با آگاهی از نهیلیسم و نومیدی غربی، رهسپار شرق شد، هر چند او ضد مدرنیته و سنت گرا نبوده و در زمره طالبان بازگشت به عقب نیز قرار نمی گیرد. او تنها با حذف تفکر الهیاتی و متصل به عوالم مثالی مخالف بود، اما این به معنای سنت گرا بودن او نبود. او خواستار احیای ایمان و عرفان در جهان مدرن بود و نه بر گرداندن چرخ و ماشین زمان به سمت گذشته . دل تنگی های مدرنیته به سراغ او نیز آمده بود و او به دنبال پناهگاهی می گشت تا این دلتنگی ها و غمزدگی ها را رفع کند. جرقه های امید برای یافتن این پناهگاه زمانی در دل و ذهن اش زده شد، که استادش لویی ماسینیون، کتاب «حکمه الاشراق» سهروردی را به او معرفی و پیشنهاد کرد تا این کتاب را به شکل جدی مورد مطالعه قرار دهد. آشنایی با سهروردی بهترین فرصت برای رهایی از تفکر تحصلی ، پوزیتیویستی و علم زده غرب بود. حال کربن با اطمینانی بیشتر و تکیه گاهی مستحکم تر می توانست به نقد مدرنیته بپردازد و مهمتر از آن می توانست، پس از مرحله نقد، تفکر اشراقی را به عنوان یک گزینه معرفی کند. از این به بعد کربن قادر بود با ابزار و مسلح ،به جنگ مادی زدگی برود. این اتفاق خوشایند بویژه در زمانی شکل جدی تری به خود گرفت که مأموریت سه ماهه کربن برای تهیه دستنوشته های سهروردی در کتابخانه استانبول، به خاطر جنگ جهانی دوم، شش ساله شد. انس و الفت کربن با سهروردی در طی این شش سال ،روز به روز بیشتر شد و تا پایان عمر کربن دوام یافت، خود کربن در این زمینه می گوید: «چیزی که ماسینیون می گفت همان مصاحبت با سهروردی جوان بود که از آن پس در سراسر زندگی ام دست از من برنداشت. من همیشه از پیروان افلاطون (البته به معنای وسیع کلمه) بوده ام. به گمانم پیروی از افلاطون خصیصه ای فطری است، همانطور که بعضی ها کافر، مادی و متدین و مانند این به دنیا می آیند. گزینش وجودی، رازی است که گره از آن نمی توان گشود. من هم از پیروان جوان افلاطون بودم، ناگزیر نمی توانستم از تأثیر آتشی که در دم «امام افلاطونیان پارس» ساری بود در امان بمانم».۵
از این پس سهروردی برای کربن «مرشدنا» می شود ، می شود کسی که در اندیشه اش همه چیز یافت می شود. تعقل، عرفان، معاد و هر آن چیز دیگری که از طریق آن می توان پلی به سعادت و رستگاری زد. کربن با یافتن سهروردی از همه دست شست ،حتی از هایدگر. او دیگر نیازی به “دازاین” میرای هایدگر نداشت. داریوش شایگان در تشریح این گذار از هایدگر به سهروردی می نویسد: «کربن در گفت و شنودی با، نمو منظور خود را در این زمینه به روشنی بیان نموده است. آنچه من در نزد هایدگر می جستم، آنچه در پرتو آثار هایدگر دریافتم، همان چیزی بود که در متافیزیک ایرانی – اسلامی می جستم و می یافتم. آنچه کربن در نزد متفکران ایرانی می جست، اقلیم وجودی دیگر، یا مقامی از حضور بود، مقامی که به اصطلاح از برنامه اندیشه هایدگری بیرون بود، بازگشت به خود چیزها یا به تعلیق احاله کردن که هوسرل مبشر آن بود یا کنارکشیدن از اعتقادهای جاری که پیروان نمودشناسی هوادارش بودند، راهی به قاره گمشده روان نداشت، همچنان که هایدگر نیز با تحلیل جوانب اگزیستانسیل دازاین و ساخت زمانبندی آن توفیق می یافت به اقلیم هشتم جهان مثالین دست یابد. بدینسان گذار از هایدگر به سهروردی، فقط پیمودن مسیری عادی یا یک گام تکاملی نبود، گسستی بود، نشانه رسیدن به اقلیم دیگری از وجود»۶.
کربن تنها به سهروردی محدود نشد، او می خواست خلاف نظر بسیاری از مستشرقان که معتقدند فلسفه اسلامی با ابن رشد پایان می یابد، ثابت کند که این فلسفه پس از ابن رشد هم توانست به حیات خود ادامه دهد و چون فضای معرفتی فلسفه اسلامی فقط به استدلال عقلی متکی نیست و به کشف فوق استدلالی نیز تکیه دارد، فلسفه ای به مراتب قابل اعتناتر از فلسفه غرب است. برای همین بود که کربن خیلی زود فلسفه وجودی غربی و هایدگری را رها کرد و به سمت اصالت وجود اسلامی و عرفانی متمایل شد. او شاخه ای از تفکر را که در ایران بوجود آمد، نماد این سرزندگی و حیات فلسفه اسلامی قلمداد کرد. او سهروردی، روزبهان بقلی، ملاصدرا، میرفندرسکی و میرداماد را به عنوان ادامه دهندگان این راه می شناسد و یکی از دلایل علاقه کربن به کسانی چون علامه طباطبایی و سیدجلال الدین آشتیانی هم همین بود که فکر می کرد این افراد ادامه دهندگان این سنت فلسفی هستند. سنتی که میان دقت و نکته سنجی فلسفی با ذوق و جذبه عرفانی پیوند برقرار کرده بود؛ سنتی که فقط متکی به من شناسایی دکارتی نبود و هستی خود را علاوه بر اندیشیدن، بر اندیشیده شدن مبتنی کرده بود. نمود «دیالکتیک من و تو “بارتی در فلسفه اسلامی ظهور یافت. تفکر بارت ،الهیات دیالکتیکی یعنی گفت و گوی بین من و خداست، در مقابل فرمول دکارت که می گوید: «می اندیشم پس هستم» ، بارت می گفت «اندیشه می شوم، پس هستم .پس یک نفر دیگر می اندیشد». این دیالکتیک در تفکر ایرانی به دیدار با فرشته تبدل شد که در انواع و اقسام صورت ها در مسائل سهروردی جلوه می کند.۷
داریوش شایگان در مورد نحوه به کارگیری کربن از این دیالکتیک من و توی بارتی می نویسد: «گوش دادن یعنی رشته سخن را به غیرسپردن ،مهم نیست که این غیر،روح القدس باشد، فرشته یا پیر و جوان یا سرگذشت های عبرت آموز و جهان نگرانه در اندیشه ایرانی. اندیشیدن یعنی گفت و گو در سر سویدای دل. اندیشیدن یعنی پاسخ گفتن به ندایی که دمی از فراخواندن ما باز نمی ایستد. شاید بتوان گفت که تمامی گره های منحنی زندگی وی به صورت محتوم به دیدار فرشته شناسی می گراید که او دگرگونی های پیاپی و چند گانه اش را در زندگی اهل معنا در غرب و شرق می جوید.”۸
پس مزیت فلسفه اسلامی بر فلسفه غرب این است که فیلسوف مسلمان و به خصوص تفکر فلاسفه ایرانی دوبال دارد؛ یک اندیشیدن و دیگر اندیشیده شدن»
ما چو ناییم و نوا درما ز توست ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
ما چو چنگیم و تو زخمه می زنی زاری از ما، نه تو زاری می کنی
در فلسفه اسلامی، طریقت ممزوج به حقیقت است و چون فیلسوف در این چارچوب، علاوه بر تعقل، دل نیز می سپرد،و نیز حقایق بشری بر سر سویدای دلش نقش و نگار می بندد. مضاف بر این چون در فلسفه اسلامی حلقه اتصال عقل فیلسوف با عالم مثال قطع نشده و همچنان از این گونه عوالم کسب فیض می کند ، ناچار در مرحله پسینی معرفت نیز، استعلا و کمال را در نظر می گیرند. غایت و نتیجه فلسفیدن در فلسفه اسلامی نه تنظیم امور مدنیه است، نه رستگاری در دنیا و نه تسلط بر طبیعت بلکه تعالی است و استکمال. افزوده شدن به درجه و رتبه معرفتی و وجودی فرد،موجب نزدیک شدن او به حق و معاد است. شخص می آموزد تا باز گردد و اساس این فلسفه بر معاد بنا نهاده شده که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. به خاطر همین است که وقتی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 