پاورپوینت کامل حکمت خسروانی؛ دیالکتیک عام و خاص ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکمت خسروانی؛ دیالکتیک عام و خاص ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت خسروانی؛ دیالکتیک عام و خاص ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت خسروانی؛ دیالکتیک عام و خاص ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

من متخصص بحث حکمت خسروانی نیستم. در جوانی در این زمینه دانش‌آموزی کردم ولی بعدا باز به این بحث برگشتم و هنوز در این زمینه دانش‌آموزی می‌کنم. حکمت خسروانی مصداقی برای دیالکتیک عام و خاص است. من از سال‌ها پیش تاکید کرده‌ام تا زمانی که در ایران به دیالکتیک عام و خاص نرسیم، علوم انسانی به معنای عام آن یعنی جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و حتی علوم فضایی تولد پیدا نمی‌کند و نتیجه‌اش هفتاد در صد تولیدات بی‌پایه و اساس در این حوزه در ایران است.

محسن آزموده: مواجهه با مدرنیته با وجود گذشت بیش از دویست سال همچنان بغرنج‌ترین مساله ایرانیان است. برخی هنوز از شکاف بین سنت و مدرنیته می‌گویند، ‌گروهی از گذار حرف می‌زنند، عده‌ای از امتناع فهم اندیشه مدرن سخن می‌رانند و دسته‌ای از اساس طرح این بحث را رهزن و گمراه‌کننده تلقی می‌کنند. پرویز پیران حالا به بهانه بحث از حکمت خسروانی به مثابه هسته اصلی اندیشه ایرانشهری، از تمثیل گنگ خوابدیده‌ای سخن می‌گوید که رویا یا کابوسی گسسته دیده و از تشریح همان نیز ناتوان است. این جامعه شناس ایرانی که در گفتارها و آثارش تاکیدی اساسی بر اهمیت شناخت سنت دارد، در گفتار حاضر که به عنوان دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های ایرانشهر برگزار می‌شد، ضمن بیان انتقادهای خود به فهم ایرانیان از سنت و تجدد، به تشریح عناصر حکمت خسروانی و نحوه صحیح بهره‌گیری از آن پرداخت. این نشست در خانه گفتمان شهر و معماری زیرنظر شرکت عمران و بهسازی شهری وابسته به وزارت راه و شهرسازی برگزار شد: ‌

*****

من متخصص بحث حکمت خسروانی نیستم. در جوانی در این زمینه دانش‌آموزی کردم ولی بعدا باز به این بحث برگشتم و هنوز در این زمینه دانش‌آموزی می‌کنم. حکمت خسروانی مصداقی برای دیالکتیک عام و خاص است. من از سال‌ها پیش تاکید کرده‌ام تا زمانی که در ایران به دیالکتیک عام و خاص نرسیم، علوم انسانی به معنای عام آن یعنی جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و حتی علوم فضایی تولد پیدا نمی‌کند و نتیجه‌اش هفتاد در صد تولیدات بی‌پایه و اساس در این حوزه در ایران است. منظور من این است که ما این علوم را مثل همه کالاهای دیگر اخذ کرده‌ایم و نفهمیده و هضم نشده آنها را بازتولید کرده‌ایم، به همین دلیل هیچ جایی در این علوم در جهان نداریم. من ۳۱ سال است که بحث دیالکتیک عام و خاص را مثل یک گنگ خوابدیده بیان کرده‌ام. سخن من این بود که عام اندوخته یک رشته علمی اعم از معماری، شهرسازی، جامعه‌شناسی یا… است. ما باید این اندوخته را به درستی یاد بگیریم که متاسفانه چنین نکرده‌ایم. اما دیالکتیک عام و خاص این است که این دانش عام را که خوب فهمیده‌ایم در ظرف خاص بگنجانیم. ترکیب این دو دیالکتیک عام و خاص در سطح جهانی است. یعنی جامعه‌شناسی‌ای که شرایط اکنونی جامعه ایران را از صافی خودش گذرانده است. این امر در جامعه اصلا اتفاق نیفتاده است. این امر ترکیبی خودش عامی است که باز با خاص‌های مختلف دیالوگی ایجاد می‌کند و نتیجه‌اش فربه و جرح و تعدیل و نقد می‌شود. نقد جوهر دیالکتیک است. وقتی این نقد صورت گرفت، این علوم به یک محدوده کلی می‌رسند که جنبه جهانشمولی دارد، البته باز هم برای استفاده در متن خاص و نه جهانشمول قابل استفاده در هر متنی. این دیالکتیک دایما باید ادامه پیدا کند.

رویای گسسته مدرنیته

اما چرا این کار در ایران انجام نشده است؟ زیرا ما چیزی به اسم مدرنیته را وارد قضیه کرده‌ایم. برای مدرنیته از تمثیلی استفاده می‌کنم. فرض کنید پتکی به سر کسی خورده است و او را بی‌هوش کرده است. این بی‌هوشی ۴۰۰ سال طول کشیده است. در طول دویست سال از این بی‌هوشی در اطراف این فرد انواع دگرگونی‌های بنیان کن و تغییرات بسیار عظیمی رخ داده و جهانی نو خلق شده است. لحظاتی که علایمی از هوش در این انسان به خواب رفته پدید می‌آید، او خوابی می‌بیند. اما این خواب را به زبانی بیگانه می‌بیند. جالب است وقتی که به هوش می‌آید، این خواب را گسسته به یاد می‌آورد اما فریفته‌اش می‌شود. این مدرنیته در ایران است. چون این فرد فریفته این خواب شده، در بیداری می‌کوشد از طریق کتاب لغت این خواب را معنا کند. این فلاکت علوم انسانی در جامعه ما است. او در تعبیر آن خواب گسسته و بریده بریده معنایی و فرهنگی عمل نمی‌کند، بلکه از کتاب لغت استفاده می‌کند. چون خواب گسسته و بریده بریده است و ترجمه‌اش لغوی صورت گرفته است، تعبیری که به دست می‌آید تبدیل به شیر بی‌یال و دم و اشکمی است که مثل فیلی در تاریکی است و کسانی که فریفته این خواب شده‌اند، آن را توصیف می‌کنند و صد سال است که سر و کله هم می‌زنند و در نتیجه صد سال به چند نمونه نظری می‌رسند.

مواجهات غلط

نخستین نمونه نظری این است که سرتا پا فرنگی شویم تا مدرن شویم. نمونه نظری کاملا مخالف در قطب مقابل این است که مدرنیته را به معنای تعطیلی کامل سنت در نظر بگیریم. وسط این دو قطب شش-هفت نمونه به وجود آمده است که می‌خواهند به صورت مکانیکی مدرنیته را با سنت ترکیب کنند. اشکال این ترکیب‌های مکانیکی آن است که کسانی که چنین می‌کنند نمی‌دانند مدرنیته چیست و سنت را نیز ایستا تعریف می‌کنند. حاصل وضعیتی است که پدید آمده و ضرورت دیالکتیک عام و خاص از همین جاست. مثال بارز آن ترجمه مکانیکی معادل‌های غلط و نادرست و نارسایی است که در ترجمه‌های ما فراوان دیده می‌شود.

دلیل این بریده بریده بودن خواب نیز آن است که از ۲۸ تکه پازلی که به مدرنیته می‌انجامد، ۱۹ قطعه درون زا است و از قرون وسطی و فرهنگ کلیسا ناشی می‌شود. یعنی درست است که مدرنیته دنیای نویی را شکل می‌دهد، اما این دنیای نو یا کاملا از یونان و رم بر آمده یا از قرون وسطی نشات گرفته است. مهم‌ترین پازل نیز مربوط به قرون وسطی است، یعنی نگاه اسطوره ای-شاعرانه‌ای یونان را با تولد مسیح به نگاه خطی بدل می‌کند و نگاه خطی قابل تحویل به مفهوم پیشرفت است.

تا این جا به علوم جدید اشاره شد. اما اگر به تاریخ بازگردیم، می‌بینیم که این گنگ خوابدیده‌ای که خواب دیده، به دلیل اینکه فریفته آن خواب شده است، نخستین کاری که می‌کند این است که تاریخ خودش را می‌زداید و کنار می‌گذارد. هر چیزی که اسم سنت دارد را طرد می‌کند و بدتر اینکه متاسفانه بر اساس آن خواب بریده بریده، تاریخ خودش را بازنویسی می‌کند. تاریخی که امروز دست ما است. باز ناراحت‌کننده‌تر اینکه جامعه علمی ما اساسا با این دنیا بیگانه است و تاریخ خودش را نمی‌شناسد. از نسل حاضر تعداد کمی آثار اصلی سنت ما مثل شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ و گلستان و بوستان سعدی را خوانده‌اند. این درد است. برای مثال شناخت ما از حکمت خسروانی بسیار اندک و غلط است.

حکمت خسروانی و اندیشه ایرانشهری

حکمت خسروانی هسته اصلی اندیشه ایرانشهری است. البته اندیشه ایرانشهر فراگیرتر و کلان‌تر از حکمت خسروانی است، زیرا در طول تاریخ انواع استفاده‌های دیگر از آن شده است و این نشان می‌دهد که ایشان به دیالکتیک عام و خاص اعتقاد دارند. برای مثال این دیالکتیک عام و خاص را در کار ابوریحان بیرونی می‌بینیم. یعنی حتی در زبان عامیانه ما نوعی دیالکتیک عام و خاص صورت می‌گرفته است. مشکل ما در دوران اخیر است. البته منظور از پرداختن به حکمت خسروانی باستان‌شناسی خام نیست و به جنبه کارکردی این بحث باید توجه شود، یعنی نوعی دیالکتیک هرمنوتیکی میان اکنون و گذشته باید صورت بگیرد. زیرا در هر دوره‌ای انسان‌ها گذشته را در چارچوب زمانه خودش می‌بینند. در نتیجه باید دید این گذشته چگونه می‌تواند برای آینده ما مثمر ثمر باشد.

زمینه‌های تحریف حکمت خسروانی

حکمت خسروانی از سه زاویه تحریف شده است که برخی از آنها غیرارادی بوده است. نخست تحریف به دلیل دگرگونی زبانی است. زبان ما چندین بار تغییر کرده است و ریشه‌های حکمت خسروانی مربوط به پیش از این تغییرات است. منبع دوم تحریف حکمت خسروانی از سوی قدرت است. ما شش برداشت آگاهانه نادرست از حکمت خسروانی داریم که در زمان‌های مختلف به دلایل مختلف ارایه شده است و تا عصر حاضر نیز این تحریف‌ها صورت گرفته است. اما منبع سوم تحریف حکمت خسروانی امتزاج دین و حکمت است. به این دلیل که در ایران از پیش از اسلام تا بعد از آن دین رسمی عوض شده است، آدم‌های مختلف سعی کرده‌اند امتزاج صورت دهند که باعث تحریف در حکمت خسروانی شده است. یعنی هفت نظریه شامل سه نظریه فلسفی و چهار نظریه فقهی داریم که در بحث‌های فلسفی از حکمت‌الاشراق سهروردی استخراج شده است.

حکمت خسروانی برای دنیای امروزحرف تازه دارد

حکمت خسروانی به ایران باستان باز می‌گردد و هنوز برای دنیای امروز ما حرف تازه‌ای دارد، به خصوص در عصری که در جهان اسلام شاهد شیفت پارادایمی هستیم، زیرا مبانی فلسفه اسلامی نادیده گرفته شده است. مساله تروریسم سبب شده که عرصه برای بحث فلسفی تنگ شود و در نتیجه ضرورت یک شیفت پارادایمی احساس می‌شود. من معتقدم اگر نقادانه و با دانش امروزی نگاه کنیم، می‌توانیم عناصری از حکمت خسروانی بیابیم که حداقل برای بازسازی اخلاقی که نابود شده یا در حالی نابودیست، از آن استفاده کنیم. زیرا حکمت خسروانی اساسا عملی و تحققی است. در فلسفه ایرانی نمی‌توانیم حتی از نظر کار علمی نظر و عمل را به سادگی از یکدیگر جدا کنیم. البته لازم است که به این فلسفه نگاه نقادانه باشد، در غیر این صورت باید آن را موزه‌ای دید. اما واقعیت این است که در حکمت خسروانی تمایلی به نو شدن دیده می‌شود، خصوصا که نو شدن یکی از اصول بنیادین حکمت خسروانی است.

گفته شد که حکمت خسروانی بر خلاف فلسفه یونانی آمیخته به دین است، اما لازم است تاکید شود نگرش دینی آن کاملا از جهاتی با ادیان متفاوت است. مساله بعدی این است که مهم‌ترین تحریف‌هایی که در مورد آن صورت داده‌اند، متهم کردن آن به ثنویت است، در صورتی که وقتی متون اصلی را می‌خوانیم بارها وحدانیت را شاهدیم، علت نیز آن است که برای درک ایران باستان سلسله مراتب ایزدان و پهلوانان را بفهمیم. زیرا معنای ایزد و پهلوان با آنچه بعدا از این مفاهیم رایج شد، متفاوت است.

فلسفه زروانی و حکمت خسروانی

اندیشه ایرانشهری که هسته اصلی‌اش حکمت خسروانی است، شگفتی‌آفرین است، زیرا وقتی به ریشه‌های نخستینش می‌نگریم، سازوکارهای مفهومی و اندیشه خیره‌کننده‌ای می‌بینیم و نظامی کاملا چفت و بست‌دار (

articulated

) را شاهدیم. اگرچه این نظام قابل نقد و جرح و تعدیل است. پیش‌تر لازم است راجع به فلسفه زروانی بحث شود. اصل اساسی این بحث به زمانی باز می‌گردد که ما با هند وحدت اندیشه‌ای داشتیم یعنی بسیاری از ریشه‌های آن را از هند می‌توانیم دریابیم. فلسفه زروانی سرآغاز گرفتن هستی را از زمان می‌داند. در نتیجه در فلسفه زروانی زمان و مکان اهمیتی ویژه می‌یابد. این امر سبب می‌شود که بتوان یک نظام تجریدی را به صورت یک نظام کامل تعریف کرد. این امر در زمان خودش شگفتی آفرید. در فلسفه زروانی زمان را جوهر وجود می‌خواند و می‌گوید در آغاز هستی تنها بعد زمانی وجود داشته است. زروان مظهر این هستی است. از دل زروان نوزادی پدید می‌آید و نظام ایزدان پدید می‌آید. نباید این مفاهیم را با مفاهیم دینی خلط کرد و باید آنها را در چارچوب مفهومی خودش درک کرد. این زمان زروانی وارسته از هر نوع تعین و شکلی است و بدون کرانه است. زروان بعد از مدتی که شرایط را سخت می‌بیند، آرزوی تعین می‌کند. این مساله انتشار و افزایش و نو شدن است. ابتدا همچون مکبث با تردید مواجه می‌شود. زیرا خویشکاری یعنی منظم بودن و به موقع انجام دادن و کارآمد بودن (

funct

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.