پاورپوینت کامل در عصر اینترنت آیا همچنان به پانوشت نیاز داریم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در عصر اینترنت آیا همچنان به پانوشت نیاز داریم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در عصر اینترنت آیا همچنان به پانوشت نیاز داریم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در عصر اینترنت آیا همچنان به پانوشت نیاز داریم؟ ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
در عصر اینترنت آیا واقعاً نیاز داریم پانوشت بزنیم تا به نقلقولهای داخل متن، ارجاع دهیم؟ آیا کتابی که قرار است آن را جدی بگیریم، باید ما را به صفحات کهن کتابی در حال نابودی هدایت کند که در اعماق کتابخانهای آشفته نگهداری میشود؟ حالآنکه همان مطلب را میتوان بهآسانی با جستوجوی گوگل پیدا کرد. آیا در این کار که زمانی یکی از فعالیتهای دانشگاهی ضروری بوده، نوعی شیءپرستی وارد شده است؟
ترجم: علیرضا شفیعینسب
معضلات نظام ارجاعدهی سنتی
نیویورک ریویو آو بوکز — در عصر اینترنت آیا واقعاً نیاز داریم پانوشت بزنیم تا به نقلقولهای داخل متن، ارجاع دهیم؟ آیا کتابی که قرار است آن را جدی بگیریم، باید ما را به صفحات کهن کتابی در حال نابودی هدایت کند که در اعماق کتابخانهای آشفته نگهداری میشود؟ حالآنکه همان مطلب را میتوان بهآسانی با جستوجوی گوگل پیدا کرد. آیا در این کار که زمانی یکی از فعالیتهای دانشگاهی ضروری بوده، نوعی شیءپرستی وارد شده است؟
همین چندی پیش، سه روزِ کامل وقت گذاشتم تا ارجاعات متنیِ کتابی در حوز نقد ادبی را برای انتشارات دانشگاه آکسفورد آماده کنم. حدود دویست نقلقول در بیش از ۱۸۰ صفحه از این کتاب وجود دارد. این ارجاعاتْ ترکیبی از رمانهای مشهور قرن نوزدهم و بیستم بود که کاملاً در گنجین ادبی جا افتادهاند. برخی رمانهای ناشناختهتر، چند اثر انتقادی و چند کتاب جدید روانشناختی نیز بود. سنت دیرپایِ منبعنویسی از من میخواهد تا برای هر کتاب، نام نویسنده یا دربار کتب مجموعهنامهها یا مقالات، نام ویراستار، نام مترجم درصورت لزوم، ناشر، شهر انتشار، تاریخ انتشار و شمار صفحه را درج کنم. انواع دردسرهای دیگری هم میتواند وارد کار شود؛ مثلاً وقتی کتابی بیش از یک جلد است یا هنگام نقلقول از یک مقاله درون یک مجموعه که احتمالاً بیش از یک ویراستار، بیش از یک مترجم و بیش از یک نویسنده دارد. ناشر از من خواست تا ایدههایی را که در این کتاب میآورم، حداقل روی یکی از رمانهای خودم هم پیاده کنم. به همین خاطر سه نقلقول هم از رمان کارا ماسیمینا۱ وجود داشت. این رمان نوآر۲ را در ده ۱۹۸۰ نوشته بودم.
ازقضا در منزل کنونیام، کپیای از کارا ماسیمینا ندارم. به همین خاطر هنگام نوشتنِ کتاب تحلیلی، یک نسخ کیندل۳ از آن خریدم تا نقلقولهایی را که میخواهم، پیدا کنم. با استفاده از جستوجوی الکترونیکی، بهدنبال کلمات کلیدیِ جملههایی گشتم که نصفهنیمه به یاد داشتم. کارِ سختی نبود. اما حالا که میخواهم پانوشتها را آماده کنم، از کجا باید اطلاعاتی دربار ویراست مدنظر داشته باشم؟ متأسفانه کیندل آن را فراهم نمیکند. چه راهی میمانَد؟ قطعاً اینترنت. وبسایتِ ناشر، آمازون یا هر منبع دیگرِ اینچنینی. پس نیازی نیست خودِ کتاب کاغذی را به دست بگیرم. چقدر خوب.
اما شمار صفحه چه؟ ویراست کیندل شمار صفحه ندارد؛ هرچند برخی کتابهای الکترونیکی امروزه شمار صفحه دارند و در برخی دستگاههای کیندلِ جدید هم ظاهراً راهی برای دانستن شمار صفحه وجود دارد. برای لحظهای، این مشکلی حلنشدنی به نظر میآید. آیا مجبورم از کتابِ خودم، نسخهای کاغذی سفارش دهم؟ نه. نقلقول اولم را در قسمت جستوجوی کتاب گوگل جستوجو کردم و در چشمبههمزدنی آن را یافتم؛ آنهم با شمار صفحه. منبع من کامل بود: تیم پارکس، کارا ماسیمینا، (لندن، وینتج، ۱۹۹۵) ص۱۱.
عالی است. حالا هر خوانندهای که میخواهد بداند آیا من نقلقولی صحیح از کتاب خودم دادهام، میتواند نسخهای از کارا ماسیمینا را بخرد یا قرض بگیرد؛ البته با این فرض که همان ویراستی باشد که من به آن ارجاع دادهام، یعنی نسخه کاغذی وینتج که چندین سال بعد از نسخه اصلی منتشر شده بود، صفحه ۱۱. به کل صفحه نگاهی بیندازید و کلمات را بررسی کنید. خوانندگان همچنین میتوانند این کلمات را در گوگل جستوجو کنند و در چند ثانیه به آنها برسند.
نکته اینجاست. به همین خاطر بود که زحمت سهروز من اینقدر آزاردهنده بود.
البته که پانوشتها در شکلها و اندازههای مختلف وجود دارند. در قرنهای هجدهم و نوزدهم، اصراری تحسینبرانگیز وجود داشت تا از نقلقولهایی استفاده شود که بهدرستی ارجاع داده شدهاند. هدف این بود که بهخصوص دربار کتب تاریخی، دقت بیشتری به کار گرفته شود. منابع با دقت زیادی فهرست میشدند. وقتی نسخهای غیرقانونی یا تحریفشده از متون قدیمی وجود داشت، معتبرترین نسخه شناسایی میشد. آنتونی گرفتون در کتاب پانوشت؛ تاریخی عجیب (۱۹۹۹) شروعِ چنین اشتیاقی را به کتاب پییر بیل در سال ۱۶۹۷ تحت عنوان فرهنگ تاریخی و انتقادی نسبت میدهد. نویسنده با ارجاع به یک منبع، هم رویکردی شکاکانه از خواننده میطلبد به این معنی که انگار میگوید نمیخواهم هیچیک از گفتههایم را بنا به اعتماد قبول کنید و هم اینکه با ارجاع به متنی قدیمیتر، جلوی اعتراضات احتمالی را میگیرد. اما هرکس که متون دانشگاهی را خوانده، میداند که این راهبرد در پژوهشهای اخیر چقدر خستهکننده شده است. در اکثر مواقع، نویسندگان از این راهبرد استفاده میکنند تا حتیالامکان به متون دیگر اشاره کنند؛ یعنی جاهایی که نیاز چندانی به استناد نیست، برای حرفشان به منبعی دیگر استناد میکنند یا اینکه امید دارند که با اینهمه ارجاعات و یادداشتها، هیچکس متون موردارجاع را بررسی نکند و نفهمد که این آثار اصلاً حرف او را تأیید نمیکنند. یکی از مجلات دانشگاهی اخیراً مرا از استفاده از واژ «پستمدرن» منع کرد؛ مگر اینکه به تعریفی از این واژه منبع دهم. کتاب جزئیات لعنتی؛ تاریخ پانوشتها۴ نوشت چاک زربی نمونههایی عجیب میآورد که اگر بروید و متون موردارجاع را بررسی کنید، چه چیزهایی خواهید یافت.
مهم نیست. الان موضوع بحث من مراجعه به منبع پانوشتها نیست؛ حرف من اطلاعات اضافی و خستهکننده هنگام توضیح دقیق یک نقل قول است. آیا خوانندگان باید حتماً بدانند که انتشارات دانشگاه ییل در نیوهیون و انتشارات کناف در نیویورک است؟ این چه کمکی برای تسهیلِ یافتن یک نقلقول میکند؟ وقتی کسی عنوان اثر و نام خانوادگی نویسنده را داشته باشد، آیا واقعاً نیازی به حروف اول یا نام کوچک نویسنده هست؟ انتشارات دانشگاه آکسفورد، نام کوچک نویسنده را بهطور کامل میخواهد. گاهی اوقات یافتن چنین نامی دشوار است؛ چون برخی نویسندگان خودشان هم از حروف اول اسمشان استفاده میکنند. اما سؤال اصلی اینجاست: آیا هیچگاه نمیخواهیم قبول کنیم که فناوری مدرن، ای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 