پاورپوینت کامل تیر غیب رضاشاه بر سر مطبوعات ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تیر غیب رضاشاه بر سر مطبوعات ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تیر غیب رضاشاه بر سر مطبوعات ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تیر غیب رضاشاه بر سر مطبوعات ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
شدت سانسور در دوره رضاشاه آنقدر بود که یک بار شهربانی عبارت «شاه چنین گفت » را در متن یک نمایشنامه که متعلق به زمان ساسانیان بود، بدین گونه سانسور و اصلاح کرد:«بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهى فرمودند.»
از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، تاریخ ایران تجربه نوینی از استبداد یافت. تجربهای که طعم تلخش در کام جراید بیشتر نشست. وضعیت مطبوعات در فراز و فرود تحولات سیاسی و اجتماعیاین عصر نشیب بسیار داشت. چنانچه تحولات سیاسی و اجتماعی از کودتا تا پایان سلطنت رضاشاه، رکود، تهدید، محدودیت و توقیف را به مطبوعات هدیه داد. نوشتار مزبور با رویکردی تاریخی به بررسی وضعیت مطبوعات از کودتا تا عصر رضاشاهی میپردازد.
به بهانه مرگ میرزاده عشقی
شدت سانسور در دوره رضاشاه آنقدر بود که یک بار شهربانی عبارت «شاه چنین گفت » را در متن یک نمایشنامه که متعلق به زمان ساسانیان بود، بدین گونه سانسور و اصلاح کرد:«بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهى فرمودند.»
از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، تاریخ ایران تجربه نوینی از استبداد یافت. تجربهای که طعم تلخش در کام جراید بیشتر نشست. وضعیت مطبوعات در فراز و فرود تحولات سیاسی و اجتماعیاین عصر نشیب بسیار داشت. چنانچه تحولات سیاسی و اجتماعی از کودتا تا پایان سلطنت رضاشاه، رکود، تهدید، محدودیت و توقیف را به مطبوعات هدیه داد. نوشتار مزبور با رویکردی تاریخی به بررسی وضعیت مطبوعات از کودتا تا عصر رضاشاهی میپردازد.
از کودتا تا نخست وزیری
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹،آغاز تهدیدها، توقیف ها و محدودیت های سیاسی برای مطبوعات بود. رضاخان در همان آغازاعلامیهای با عنوان«حکم میکنم» صادر کرد که مادّه چهارمش، مبنی بر تعطیلی تمام روزنامهها بود. بنابراین جراید بسته شد و در ۱۱ اسفند ۱۲۹۹، سه روز پس از انتشار بیانیه دولت، روزنامه ایران برای درج بیانیهها منتشر گردید.۱پایان حکومت سیدضیاء با آغاز مجددفعالیت جراید همراه گردید. از این پس سرچشمه تحولات سیاسی و مسببین کودتا، در مرکز توجه روزنامهها و نشریات قرار گرفت. این مباحث تاحدی پیش رفت که رضاخان را به واکنشی جدی در سالگرد کودتا واداشت. وی با انتشار اعلامیهای،به«تهدید جراید مبنی برتوقیف و مجازات در صورت ادامه چنین روندی» پرداخت وخود را مسبب کودتا خواند.۲در قسمتی از این اعلامیه، روزنامهنگاران «دست اندر کار واژگون جلوه دادن مسئله کودتا« خوانده شدند و به آنان تـوصیه شد«بیشتر بیندیشند».۳سپس سختگیری های حکومت نظامی شدت یافت و «برخلاف قانون،تعدادیاز مدیران جراید مـورد ضـرب و شـتم» قرار گرفتند.۴
رضاخان پس از کسب مقام نخست وزیری برخلاف اصل بیستم متمم قانون اساسی مصوب کرد هـر شکایت و دادخواهی که در جراید منتشر شود بدون پاسخ و رسیدگی خواهد ماند.۵مقابله جدی او با جراید مخالف به حذف فیزیکی برخی مخالفان انجامید. برای نمونه ترور«میرزاده عشقی» مدیر روزنامه«قرن بیستم»که در شعری با عنوان«جمهوری سوار»، رضاخان را همچون الاغی تشبیه کرده بود که انگلستان سوارش شده و بدون بر جای گذاشتن ردپایی اهداف نامشروعش را دنبال مینماید.۶درنهایت نیز او در روز ۱۲ تیر ۱۳۰۳ به تیر غیب گرفتار شد. این ترور به مثابه هشداری برای مخالفان و به ویژه مطبوعات تلقی شد که حداقل کیفر مخالفت با رضـاخان را مـرگ میدانست.گویی که رضاخان از تنها چیزی که میهراسید انتقاد بود آن هم«انتقاد در جراید« و«انتقاد در مجلس». به همین خاطر«جراید اقلیت را یـکباره تـوقیف و از قلم آنها راحت شده بود».طرفدارانش هم مانع از آن میشدند که اقلیت مجلس زبان به انتقاد بگشایند.۷همچون روزنامه ستاره ایـران که در پی اقدام مدرس در جهت استیضاح رضاخان در تاریخ ۸ مـرداد ۱۳۰۳ مطلبی با عنوان«استیضاح،افتضاح» منتشر کرد و مدرس و اقـلیت مجلس را به چوب عتاب خود راند.۸بدین ترتیب با ترور میرزاده عشقی و تحولات سیاسی پس از آن جراید مخالف در محاق انزوا فرو رفتند.
آغاز عصر سلطنت
آغاز سلطنت رضاشاه، عصر جدیدی از اختناق، رخوت و رکود مطبوعات بود.با توجه به پیشینه اقدامات رضـاشاه در دوره وزارت و نخستوزیری، مطبوعات مخالف نایی و نشانی نداشتند. با این حال وی نسبت به مندرجات و مطالب روزنامهها حساس تر شده بود و حتی با تحکیم هر چه بیشتر پایههای قدرتش،این امر شدت بیشتری مییافت. وی برای اعمال کنترل بهتر به کاهش تعداد جراید در تهران و شهرستانها پرداخت.۹ همچنین سانسور و ممیزی جراید در این دوران به صورتی جدی دنبال شد.
بر همین اساس بخشنامه ایاز سوی وزارت نظمیه به مدیران جراید ابلاغ شد مبنی بر سه اصل:«۱.مدیر جریده مؤظف شد هیچ روزی صبح و عصر روزنامه را بدون اطلاع و اخطار و اجازه مأمورین شعبه انتشار ندهد. ۲.به کلیه ماشینخانههای مطابع اخطار شد همه روزه روزنامههای چاپ شده را نگاه دارند تا نظمیه، اجازه انتشار آن را بدهد.۳.به کلیه مطابع و مدیران جراید و اتاقهای حروف چینی اخطار شد که هیچ خبر و مقالهای را بدون امضای مأمور سانسور نچینند و اگر فوریت داشت به شعبه مطبوعات برده اجازه بگیرند».۱۰در صورتی که جریدهای خلاف این امر عمل میکرد همچون مجله تعلیم و تربیت به دلیل نشر یک مقاله، جمع آوری و به شهربانی تحویل داده میشد.۱۱
وظیفه سانسور مطبوعات در ابتدای امر بیشتر به عهده وزارت داخله(اداره کل نظمیه و ادارات زیر مجموعه آن) و«وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» قرار داشت. هر چند قدرت وزارت داخله بر معارف غلبه داشت. ازسال ۱۳۰۸ وزارت دربار با مسئولیت عبدالحسین تیمورتاش کانون اصلی سانسور مطبوعات و یگانه مرکز رسیدگی به توقیف جراید شدند.۱۲در این مرحله اقتدار وزارت دربار بر سانسور کامل میشود و تمام رویههای حل مسأله جراید با وزیر دربار بود.
پس از برکناری و قتل تیمورتاش در سال ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۶،سانسور مطبوعات بر عهده وزارت معارف و اداره کل شهربانی قرار میگیرد. در این دوران قدرت نظمیه بر وزارت معارف درسانسور مطبوعات غلبه مینماید. همین امر موجب گردید تا نشریات به دلیل انتشار مطالب بس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 