پاورپوینت کامل عقل فرقانی، عشق قرآنی ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عقل فرقانی، عشق قرآنی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عقل فرقانی، عشق قرآنی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عقل فرقانی، عشق قرآنی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

دلیل اینکه ابن عربی را شیخ اکبر خوانده اند آن است که او تفسیرها چالش برانگیز و عالمانه ای از مسائل بنیادی نظریه و عمل در اسلام ارائه کرده است. اما نظر به پیچیدگی، عمق، تطویل و تنوع نوشته های ابن عربی، طبقه بندی بیانات در خصوص دیدگاه هایش نسبت به مسائل نظری اگر نه غیر ممکن دست کم بسیار دشوار است. مسلماً تلاش هایی که برای طبقه بندی اندیشه او انجام گرفته است(به عنوان مثال، ماسینیون و گارده آن را “ایستا” در برابر “پویا” نامیده اند) چندان مبنایی در نوشته های او ندارد. اگرچه همه جا به ما گفته شده که در منابع متاخر اسلامی و غربی، ابن عربی دیدگاه وحدت وجود را ایجاد کرد اما خود او هیچ گاه این تعبیر را به کار نبرد؛ تعبیری که تاریخی پیچیده در میان طرفداران و منتقدان وی دارد و نزد نویسندگان گوناگون، ناظر به چیزهای مختلفی است.

دلیل اینکه ابن عربی را شیخ اکبر خوانده اند آن است که او تفسیرها چالش برانگیز و عالمانه ای از مسائل بنیادی نظریه و عمل در اسلام ارائه کرده است. اما نظر به پیچیدگی، عمق، تطویل و تنوع نوشته های ابن عربی، طبقه بندی بیانات در خصوص دیدگاه هایش نسبت به مسائل نظری اگر نه غیر ممکن دست کم بسیار دشوار است. مسلماً تلاش هایی که برای طبقه بندی اندیشه او انجام گرفته است(به عنوان مثال، ماسینیون و گارده آن را “ایستا” در برابر “پویا” نامیده اند) چندان مبنایی در نوشته های او ندارد. اگرچه همه جا به ما گفته شده که در منابع متاخر اسلامی و غربی، ابن عربی دیدگاه وحدت وجود را ایجاد کرد اما خود او هیچ گاه این تعبیر را به کار نبرد؛ تعبیری که تاریخی پیچیده در میان طرفداران و منتقدان وی دارد و نزد نویسندگان گوناگون، ناظر به چیزهای مختلفی است.

بیان بی قید و شرط این نکته گمراه کننده است که ابن عربی به آموزه خاصی باور داشته است. موضع او در باب هر مسأله به نظرگاهی بستگی دارد که او در آن بافت اتخاذ می کند، و او اعتبار مشروط هر نظرگاه را تصدیق می کند. این نسبیت در نظرگاه ها این واقعیت را نفی نمی کند که برخی نظرگاه ها صحیح تر از بقیه است یا سعادت پس از مرگ تنها از طریق پیروی از پیامبران(یا به تعبیر اسلامی، تبعیت از شریعت) قابل دست یابی باشد.

اگر با احتیاط با تعمیم ها برخورد کنیم، می توانیم بگوییم که برخی مفاهیم از جمله وجود، تجلی و خیال نقشی اساسی و محوری در تفکر ابن عربی ایفا می کنند. اما به نظر می رسد بنیادی ترین این مفاهیم، انسان کامل است که نقطه پیوند تمامی واقعیت است چه، او آغاز(اصل) و انجام(غایت) هستی، الگو و معیار تکامل انسان، و راهنمای سیر الی الله است.

تعالیم ابن عربی از انحاء مختلف، ارتباط نزدیکی چه به صورت پنهان و چه آشکار با قرآن دارد. او در نوشته های خود می کوشد نشان دهد که چگونه قرآن واقعیت خداوند را در هر سوره، آیه، کلمه و حرف خود متجلی می کند. در سطح اعتقادی، مفهوم غالب مورد نظر او توحید است که می توان آن را از دو منظر اصلی شناخت؛ عنوان این دو منظر همان دو نام اصلی کتاب مقدس است: قرآن و فرقان. مطابق یکی از برداشت های سنتی، قرآن یعنی جمع، بنابراین، قرآن نماینده دیدگاهی است که مکمّل فرقان به معنای تفرقه است قرآن تمامی پدیده های هستی را متمایز می کند که مطابق است با حکمت و معرفت خداوند و در عین حال، تمامی اشیاء را ذیل خالقیت واحد خداوند جمع می کند. اختلاف حقیقت در علم خداوند به مخلوقات از پیش نقش بسته و وحدت حقیقت، ناشی از وحدت الهی است، خداوند به واسطه ذاتش واحد است و به واسطه علمِ تفصیلی اش کثیر. واحدیت او مربوط به وجود، و کثرت او ناظر به اشیاء است، اشیاء به تنهایی وجودی ندارند. اصل وحدت بخش بسیاری از اشیاء، اسماء الهی است. این همان چیزی است که ابن عربی از این گفته خود مراد می کند که: خدا واحد الکثیر است؛ او از حیث ذات، واحد و از حیث اسمائش کثیر است. کتاب مقدس به نوبه خود به مثابه کلام ازلی خدا، هم وحدت و هم کثرت واقعیت را تصویر می کند. دو نام آن، یعنی قرآن و فرقان حاکی از دو اصل اساسی است که بر طبق آن خداوند جهان را می آفریند و خود را در آیاتی متجلی می سازد که در سه قلمروی بنیادین ظهور، یعنی جهان، نفس و کتاب، رخ می کنند.

سعد الدین فرغانی(م. حدود ۶۹۵/۱۲۹۶) که ظاهرا نخستین پیرو ابن عربی است که اصطلاح وحدت وجود را به معنای تخصصی آن به کاربرده، از این اصطلاح برای وضع نام قرآن استفاده می کند و آن را در برابر کثرت علم قرار می دهد که نمایان گر نام فرقان است. به گمان او و نیز به گمان بسیاری از اعضای دیگر مکتب ابن عربی هدف علم و عمل ایجاد تعادل بین فرقان و قرآن، هم در نفس و هم در تعاملات انسانی است. دردوره های بعدی تاریخ اسلام خاصه در مباحث مربوط به ابن عربی که در شبه قاره هند رایج شد، دیدگاه وحدت وجود به این معنا بود که “همه، او است”، حال آنکه دیدگاه مقابل آن یعنی وحدت شهود که شیخ احمد سرهندی مطرح کرده می گوید “همه ازو است”، یا “همه بدو است”.

با بررسی فتوحات مکیه می بینیم که رویکرد اصلی ابن عربی آن است که هر یک از آیات قرآن و احادیث و یا مسائل عقلی را بر مبنای این دو دیدگاه بررسی کند او عمدتاً به این دو به مثابه تنزیه و تشبیه می نگرد. از نگاه او تنزیه به صراحت در نام جلال و غضب خداوند متجلی شده حال آنکه تشبیه در دو نام جمال و رحمت تجلی یافته است. او تنزیه را با قوه عقل و کارکردهای آن(عقل، نظر، فکر)، و تشبیه را با خیال و انکشاف مستقیم(کشف، شهود، ذوق، فتوح) مرتبط می داند. از دیدگاه او اینها دو موضع اصلی و بنیادی تفکر اسلامی اند که از یک سو فلاسفه و متکلمان و فقها آن را به کار می برند و از سوی دیگر مطمح نظر اهل تصوف است. در مقابل، موضع تحقیق حقیقت محدود و صحتِ هر موضع را تأیید می کند. ابن عربی بر ضرورت هر دو روش شناخت تأکید می کند و از هر گونه تلاش برای محدود کردنِ معرفت به یک روش یا روش دیگر انتقاد می کند. بنابراین، او هم به وحدت وجود خدا قائل است و هم به کثرت علم او؛ وحدت ذات حق و کثرت اسمائش، قرآن و فرقان، تشبیه و تنزیه و خیال و عقل، “او” و “نه او”.

این دو دیدگاه از جنبه انسانی، به مثابه دو چشم(عینان) هستند که افراد به وسیله آنها طریق خود به سوی خداوند را نظاره می کنند. غفلت از هر یک از این دو چشم، در دیدن اشیاء خلل ایجاد می کند و هر چند ممکن است در درون محدوده خاص خود معتبر باشد اما به مثابه یک راهنما به سوی حق و نیز به مثابه داورِ دیگر دیدگاه ها نابسنده خواهد بود.

پس نقش شریعت چه می شود؟ ابن عربی اصطلاح شریعت(شرع) را در کلّ برای نشان دادن تعالیمی به کار می برد که از طریق پیامبران آمده و به طور خاص ناظر به تعالیم موجود در قرآن و سنت است و باز به طور خاص تر، شامل احکام(در مقابل اخبار) می شود. کارکرد شریعت در تمامی این معانی عبارت است از بازگشت به سوی خدا به گونه ای که سعادت تضمین شود. لذا شریعت که شامل تمامی احکام می شود، دلیل و راهنمایی اجتناب ناپذیر است.

ابن عربی از تمامی علوم اسلامی در آثارش بهره برده است، خاصه تفسیر، حدیث، نحو، فقه و کلام. تفاوت روش کار او با دیگر علما تکیه او بر کشف و خیال به مثابه اصلاح کننده عقل است. کشف، نوعی بصیرت است که از طریق آن می توان حضور وجود حق را مشاهده کرد؛ وجودی که در آیات خدا متجلّی است. اهمیت کشف که از طریق آن واقعیات نامرئی را می توان مشاهده کرد مشخصا در نظریه خیال ابن عربی رخ می کند، و این اصطلاح درتمامی مباحث تعلیمی او محوریت دارد. او به ما می گوید که خیال، نگینِ گردنبندِ معرفت است. این قوه شناخت انسان است که روابط و یکسانی را تشخیص می دهد و به معنای دقیق کلمه، در مقابل عقل قرار دارد که تفاوت و تغایر را تمییز می دهد. خیال ذاتا به تشبیه گرایش دارد و عقل به تنزیه. اگرعلم به دست عقل سپرده شود، هیچ درک و شناختی از حضور خدا درجهان حاصل نمی شود و اگر به دست خیال سپرده شود، هیچ درکی از فاصله، تعالی، و توحید خداوند حاصل نخواهد شد. عقل به آسانی عُلوّ و جلال خداوند را درک می کند اما تنها در مقام نظر می تواند آن را دریابد. قرب و جمال و درک مستقیم حضور خداوند تنها از طریق خیال امکان پذیر است.

پس، خیال، قوه شناختی انسان است که شیء را در تصویر آینه ای آن(یا دال را در مدلول آن) درک می کند. به بیان کلی تر، این اصطلاح مفهومی از تصویر ایجاد می کند که نه آن چیزی است که تصویر می کند و نه کاملا با آن فرق دارد، و به این معنا می توان آن را با برزخ مترادف دانست که ناظر به هر واقعیت میانجی و میانی است. لذا اصطلاح خیال می تواند خود عالمی را ایجاد کند که در میانه خدا و عدم مطلق قرار دارد. چه، این عالم نه این است و نه آن بلکه تصویری از آن دو است. خیال در سطح پایین تر، اشاره دارد به عالمی که واسطه بین عالم ملکوت و عالم ناسوت است و لذا جایگاه رؤیا و رستاخیز است. خیال در مقامِ عالم صغیر می تواند به نفس انسان دلالت کند که پلی است بینِ روح و جسم، نور و ظلمت، عقل و جهل، و آگاهی و ناآگاهی. از آنجا که نفس، خیالی است، هیچ گاه به طور کامل روحانی و یا جسمانی نیست لذا هرگز نمی تواند نور محض یا ظلمت محض باشد. نفس همانند عالم دائما در حال تکامل و تغییر است و از گذر خلقِ جدید استحاله می شود. عالم از طریق فرایندی بی پایان از نور بی کران خدا پدید می آید و به سوی آن بازمی گردد. از آنجا که هیچ چیز جز خداوند متعال وجود حقیقی و دائمی ندارد، و از آنجا که لطف خدا بر غضبش غلبه دارد خشنودی و رحمت خداوند در نهایت شامل همه دوزخیان خواهد شد. اصل غلبه رحمت خدا بر غضب او تصریحا در حدیث و تلویحا در قرآن آمده است. این اصل پایانِ نهایی هر چیز را تعیین می کند. در نهایت، قرآن بر فرقان چیره می شود زیرا نور واقعی تر از ظلمت است، و وحدتِ وجودِ حق برای واقعیت، بنیادی تر از کثرت اشیاء است، هرچند آثار کثرت هرگز در هیچ سطحی از میان نخواهد رفت. از منظر سعادت انسان و رحمت نهایی حق، فرقان، تنزیه و عقل اموری ضروری و اجتناب ناپذیر اند.

با این مرور بسیار مختصر بر دیدگاه ابن عربی می توان گفت که اگر او را به عنوان شیخ اکبر صوفیان بپذیریم، دراین صورت تصوف متضمن دیدن با دو چشم می شود، شناخت حق هر چیز بر مبنای قرآن و حدیث و اعطای حق هر چیز از طریق عمل بر طبق شریعت، سنت، و الگوی اهل الله. در مورد اهمیت شریعت در آثار ابن عربی نمی توان اغراق کرد. اینکه وحدت وجود ابن عربی شریعت را از ارزش می اندازد یا از میان می برد، گرچه در میان منتقدان(و برخی هوادارانش) مشهور است اما غیرقابل دفاع است. همان گونه که او غالبا تأکید می کند، شریعت از حقیقت جدایی ناپذیر است.

تصوف ابن عربی به طور مشخص از دسترس تقریبا هر کسی به دور است، و وقتی که او خود را “خاتم الاولیاء المحمدیه” می خواند بر این نکته تأکید می کند اما این امر، ایده آلی است که انبوهی از مشایخ تصوف خود و دیگران را با آن سنجیده و مقایسه کرده اند. از نگاه او و آنها، تصوف در عالی ترین معنای آن، عبارت است از تحقیق در نظر و عمل. در سطح نظر، حق قرآن و فرقان توأمان باید ادا شود. نظریه اساسا به اخبار(گزارش های رسیده از انبیاء) و نه به احکام(دستورهای نبوی)، مربوط می شود.

از آنجا که بحث احکام به بخش دوم شهادت مربوط می شود، کفه به سود فرقان سنگینی می کند و نه قرآن. موضع خاص احکام، ختم(کمال) محمدی است که در ارتباط با سعادت و شقاوت انسان مطرح می شود و در اینجا ابن عربی فضای کمتری برای جولان می گذارد. او تنها با تصدیق حقانیت هر مذهب و هر مجتهد از قرآن دفاع می کند اما این امر از اعتبار شریعت نمی کاهد.

خداوند شریعت را با اهداف خاصی وضع کرده و به این اهداف تنها از طریق رعایت شریعت می توان نائل شد. اینکه خداوند شریعت های دیگری را برای گروه های دیگری از انسان ها وضع کرده مربوط به حوزه اخبار می شود و نه احکام، لذا این امر هیچ ارتباطی با اعمال خاصی که مسلمانان به عنوان پیروان محمد(ص

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.