پاورپوینت کامل جنبه‌هاى حقوق بشرى مراسم حج ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنبه‌هاى حقوق بشرى مراسم حج ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنبه‌هاى حقوق بشرى مراسم حج ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جنبه‌هاى حقوق بشرى مراسم حج ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

مردسالارى غوغا می‌کرد و بلکه چیزى فراتر از مردسالارى بود؛ زیرا اصولا آنان زن را همردیف کالا می‌پنداشتند و با او رفتارى شئ‌گونه داشتند. براى ازدواج راههاى زیادى وجود داشت و عرب می‌توانست دختران را حتى از سنین کودکى براى خود بخرد، می‌توانست دخترى بدهد و به ازایش دخترى بگیرد (معروف به شغار)، می‌توانست همسر خود را با دیگرى تعویض نماید (بدل)، می‌توانست یکى از همسرانش را براى مدتى در اختیار دیگرى بگذارد و اجرتش را بگیرد (متعه که البته با متعه در فقه اسلامی متفاوت است)؛ هیچ محدودیتى نبود و می‌توانست به هر تعداد که هوس می‌کند و وسعش می‌رسد، زن بگیرد و اصولا زن هم‌ردیف شئ بود و در صورت مرگ شوهر، همچون کالا به فرزندان پسر به ارث می‌رسید!

علل کم‌توجهى به حقوق زنان در خاورمیانه

مردسالارى غوغا می‌کرد و بلکه چیزى فراتر از مردسالارى بود؛ زیرا اصولا آنان زن را همردیف کالا می‌پنداشتند و با او رفتارى شئ‌گونه داشتند. براى ازدواج راههاى زیادى وجود داشت و عرب می‌توانست دختران را حتى از سنین کودکى براى خود بخرد، می‌توانست دخترى بدهد و به ازایش دخترى بگیرد (معروف به شغار)، می‌توانست همسر خود را با دیگرى تعویض نماید (بدل)، می‌توانست یکى از همسرانش را براى مدتى در اختیار دیگرى بگذارد و اجرتش را بگیرد (متعه که البته با متعه در فقه اسلامی متفاوت است)؛ هیچ محدودیتى نبود و می‌توانست به هر تعداد که هوس می‌کند و وسعش می‌رسد، زن بگیرد و اصولا زن هم‌ردیف شئ بود و در صورت مرگ شوهر، همچون کالا به فرزندان پسر به ارث می‌رسید!

سرنوشت کنیزان از این هم بد‌تر بود. عرب می‌توانست آنان را به تن‌فروشى وادارد و از این راه درآمد کسب نماید! اگر کسى پشت و پناه و قبیله‌ای نداشت، هر کسى می‌توانست او را بکشد و زن و فرزند و اموالش را به غنیمت ببرد؛ در این صورت زن و فرزند مقتول برده‌هاى او می‌شدند. پسر مایه افتخار و دختر مایه ننگ بود و از این رو به هنگام تنگدستى و حتی وقتهای دیگر، زنده به گورش می‌کردند. در زیبا‌ترین اشعار بجا مانده از جاهلیت (معلقات سبعه)۱ چیزى جز توصیف شتران، عشق و شراب و جنگ و کشتار و بعضاً تجاوز به زنان و دختران و افتخار به این موضوع دیده نمی‌شود و این اوج ادبیات عرب بود.

قبیله‌گرایی و تفاخر به نسل و نژاد مرسوم بود و غالبا قبائل در رقابت و جنگ با یکدیگر بودند. گاهى بر سر مسائل هیچ و پوچ سالیان سال با یکدیگر می‌جنگیدند. علت این در‌گیرى‌ها بعضاً آنقدر سست و احمقانه بود که به طنز شباهت بیشترى داشت. قرآن کریم از این عصبیت‌هاى موهوم چنین یاد می‌کند: «الهیکم التکاثر. حتى زُرتُم المقابر»…

در این روزگار سخت و دشوار و لبریز از جهل و جمود، به ناگاه مردى درس‌نخوانده از غار حرا به زیر آمد که حرفهاى تازه می‌زد. او سخن از خدای یکتا و رستاخیز می‌گفت و مردم را از زنده به گور کردن دختران و به ارث بردن زنان برحذر می‌داشت.۲ می‌گفت زنان همچون مردان حق کسب و کار دارند و در آنچه به دست می‌آورند، مالکیت دارند. می‌گفت زنان نه‌ تنها کالاى موروثى نیستند، که خود ارث می‌برند. می‌گفت همه شما فرزندان آدم و حوا هستید و گرامى‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. او پدیده‌هاى طبیعت، گلها و گیاهان، تنوع نژاد، تنوع رنگ، تنوع زبان را از نشانه‌هاى الهى می‌دانست و براى همه این امور فلسفه و حکمتى قائل بود. می‌گفت شما آفریده نشده‌اید تا در این نمایشگاه آثار خداوند همچون گوسفندان چرا کنید، بلکه آمده‌اید تا در این نظم و زیبایی و فلسفه آن بیندیشید و خالق خویش را بشناسید. از دیدگاه او تفکر در آفرینش برترین عبادت بود و هیچ عبادتى به پایه آن نمی‌رسید. طبیعت «آیه» و اثر خداوند بود و این طرز تفکر مقام طبیعت را بالا می‌برد و به آن احترام و حرمت می‌بخشید و زن را امانت الهى و یکى از مهمترین نشانه‌هاى خداوند در آفرینش می‌دانست که وجودش مایه آسایش مرد و آرامش زندگى است.۳

زنان را دوست می‌داشت و می‌گفت زن همچون نماز و عطر مایه روشنى چشم من است. می‌گفت زن گلی خوشبوست نه قهرمان و باید با او مدارا کرد. او ابتدا رسم به ارث بردن زنان را نادرست خواند، سپس راههاى ازدواج ظالمانه (نظیر مبادله) را مسدود کرد و در آخر ازدواج نامحدود را به چهار زن با شرط مراعات عدالت کاهش داد. در زمانى که زن همچون کالاى مصرفى خرید و فروش می‌شد و مردان او را به نام یکى از فرزندان خود صدا می‌کردند، او دست دخترش را می‌بوسید و او را مادر پدرش نام گذاشته بود.

محمد(ص) با روشهاى تربیتى صحیح، شخصیت متفاوتى در این دختر ایجاد کرد و هنوز هم تاریخ‌نویسان علاقه‌مند به شناخت شخصیت متفاوت این دختر و فرزندانش هستند. او بردگان را بندگان خدا می‌دانست و برایشان حقوق انسانى قائل بود. در همان آغاز شعار آزادى بردگان را با صراحت مطرح نمود (فَکُّ رَقَبَه). می‌گفت آمده است تا غل و زنجیر‌ها را از دست و بال انسان‌ها باز کند.۶ ابتدا راههاى برده‌گیرى را مسدود نمود و بهره‌کشى جنسى از کنیزان به منظور جلب منفعت را ممنوع کرد۷ و به‌تدریج مقرراتى وضع نمود که منجر به آزادى بردگان می‌شد. هر کس از کنیزى صاحب فرزند می‌شد، آن کنیز از شمار بردگان خارج می‌شد. برده‌داران تشویق شدند که با بردگان قرارداد بنویسند تا به ازای خدمات آنان، مدت بردگیشان محدود و کوتاه شود (مکاتبه). همچنین آزادکردن بردگان را در شمار کیفر گنا‌هان قرار داد. در شرایطى که جهان تا قرنها بعد هنوز موفق به ریشه‌کن کردن برده‌دارى نشد، او در مدت زمان کوتاه ۲۳ساله رسالتش، در این زمینه دستاورد‌هاى شگفتى داشت و از موفقیت کار او همین بس که اولین دشمنانش، برده‌داران و اولین ایمان‌آورندگان و نخستین کسانى که در راهش شهید شدند، همین بردگان بودند. و جاى بسى شگفتى است که برخى از این مقررات – که او براى آزادسازى تدریجى بردگان در آن عصر اجتناب‌ناپذیر برده‌دارى مطرح کرد – به عنوان «مقررات برده‌دارى در اسلام» یاد می‌کنند!

حج ابراهیمی

محمد(ص) خود را ادامه‌دهنده راه ابراهیم می‌دانست و براى همه کتابهاى آسمانى احترامى ویژه قائل بود. او سنت حج ابراهیم را بر مسلمانان واجب کرد. ماجراى حج از این قرار است که خداوند در زمان ابراهیم(ع)، منطقه‌ای به وسعت یک شهر بزرگ را منطقه ویژه اعلان می‌کند و آن ‌را شهر امن و امان می‌نامد. هرچند این کار در پى نیایش و درخواست ابراهیم انجام می‌گیرد، اما خداوند می‌دانست که منطقه پهناور جزیرهالعرب براى قرنهاى متمادی یکى از ناامن‌ترین نقاط جهان و منطقه‌ای لبریز از شرک و بت‌پرستى خواهد شد و نیازمند چنین پناهگاهى امن و توحیدى است و اتفاقاً مراسم و مناسکى هم که براى آن وضع شده، مملو از نماد‌هاى توحید و خداپرستى، احترام به طبیعت، احترام به حقوق بشر و احترام به زن است.

تا پیامبر(ص) زنده بود، زنان و مسلمانان از هر نژاد و قبیله‌ای که بودند، هیچ نگرانى نداشتند؛ اما پس از او، آن روحیه مردسالارانه و قبیله‌گرایانه خیلى زود بار دیگر سر برداشت و متأسفانه پیش از همه گریبان دخترش را گرفت. زهرا تنها دختر پیامبر در ابتدا ایستادگى کرد و کوشید با سخنرانى و استدلال از حقوق خویش دفاع نماید و آنان را از بى‌عدالتى و خشونت بازدارد؛ اما آن روحیه ظریف تحمل آن حجم خشونت عریان و بى‌احترامى محض را نداشت و خیلى زود پژمرده و پرپر شد. فرزندانش نیز که شخصیت خود را از تربیت پیامبر گرفته بودند و با خفت و ذلت میانه‌ای نداشتند، در برابر عصبیت‌هاى جاهلى نوظهور ایستادگى و مقاومت کردند؛ اما این مقاومت‌ها حداقل در آن عصر به سرانجامى نرسید. دخترانش را اسیر کردند و در میان شهر‌ها چرخانیدند! و پسرانش را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن سر بریدند. بنى‌امیه رقابت‌هاى قبیله‌ای عصر جاهلیت را بار دیگر زنده کرد و اسلام محمدی کم‌کم در دودمان آنان رنگ پادشاهى به خود گرفت و زنان ـ به‌خصوص در حجازـ تا حد ممکن به جایگاه پیشین خود عقب رانده شدند.

برخى به پیامبر اسلام(ص) ایراد می‌گیرند که با وضع برخى از مقررات و با همسران زیادى که گرفته است، مقام و منزلت زن را فرو کاهیده است! اما اینان قبل از هر چیز لازم است که جایگاه زن در دوران جاهلی را به خاطر آورند. بد نیست بدانند تنها زنانى که پس از او جرأت و جسارت آن ‌را یافتند که از نظام حاکم، از شیوه‌ها و روشهاى آن، انتقاد و اعتراض کنند، دخترش فاطمه، نوه‌اش زینب و همسرش عایشه بودند و پس از آن زن بار دیگر زیر سلطه قرار گرفت و تا حد ممکن تحقیر و کوچک شد. در سال ۶۳ هجرى اعتراضات مردم مدینه علیه حکومت اموى آنچنان وحشیانه سرکوب شد که حدود ده‌هزار نفر و از جمله عده زیادى از اصحاب به قتل رسیدند و از آنجا که نقش زنان بیدارشده پس از واقعه عاشورا در این حرکت اعتراضى پررنگ بود، لشکریان که اجازه قتل و غارت و تجاوز داشتند، به هزاران زن دست‌درازی کردند و هدفشان فروکوفتن شخصیت آنان بود. پس از این واقعه تا چندی زنان فرزندان بدون پدر به دنیا می‌آوردند که به فرزندان «واقعه حرّه» ‌نامور شدند و در پایان این واقعه غم‌انگیز، با زور شمشیر از باقیمانده مردم ـ جز عده معدودى ـ به عنوان برده یزید بیعت گرفتند!۸

جاهلیت مدرن

اکنون پس از این مقدمه طولانى و اجتناب‌ناپذیر، آسان‌تر می‌توان فهمید که چرا در آیین حج، برخى از آن جلوه‌هاى شکوهمند حقوق بشرى که برابرى انسانها، احترام به انسان، حرمت خون انسان و احترام به زن را ترویج می‌کند، از چشم مردسالارانه مردم منطقه دور مانده است. و بهتر می‌توان فهمید که چرا خداوند خانه کعبه را در این نقطه خاص از جهان برگزیده است؟ منطقه‌ای که هنوز پس از ۱۴ قرن، زن از حق انتخاب‌کردن، حق رانندگى و حق داشتن شناسنامه محروم است! و باز بهتر می‌توان فهمید که چرا آموزش‌یافتگان این طرز تفکر در افغانستان و بوکوحرام، مدارس دخترانه را منفجر می‌کنند و دختران را به جرم تحصیل می‌کشند؟ چرا هنوز برخى از آنان به خود اجازه می‌دهند تا دخترى درس‌نخوانده و گرفتار صد گونه محرومیت را تا گردن در خاک فرو برند و سنگسار کنند، و چرا برخى هنوز در پایان عصر بردگى تصور می‌کنند اسلامى که براى آزادسازى انسانها از هرگونه بردگى و بندگى آمده بود، باز هم می‌تواند همچنان در قرن بیست و یکم برده و کنیز داشته باشد؟! این امور نشان می‌دهد که رسوبات فرهنگ جاهلی در خصوص کالا پنداشتن زن چقدر عمیق بوده است.

من تعصب مذهبى و فرقه‌ای خاصى ندارم، براى تمامى ادیان و مذاهب احترام قائلم، کتابهاى آنان را تا آنجا که بتوانم می‌خوانم و هر کجا که حرف حقى باشد، می‌پذیرم؛ اما اینها واقعیت‌هاى تلخى است که نمی‌توان و نباید نادیده گرفت. بابت این امور به ظاهر ساده تاکنون صدهاهزار نفر کشته شده‌اند و امنیت بخشى از جهان به خطر افتاده است. باید توجه داشت که بخشى از بنیادگرایان و به‌خصوص آنان که برخاسته از خانواده کم‌سواد هستند، اصولا اسلام را در زن و حجاب زن و کجروى زن… و کلاً در مقوله زن خلاصه می‌بینند و از هزاران دستور اسلام، تنها موارد مرتبط با زن برایشان مهم یا مهمتر است. این طرز تفکر، شیعه و سنی نمی‌شناسد و در هر دو گروه وجود دارند!

و البته اغماض نباید کرد که جامعه جهانى و به‌خصوص کشورهاى عضو ناتو در شناخت ریشه‌ها تاکنون تلاش موفقى نداشته‌اند و از این جهت اقداماتشان نیز بسیار کم‌ثمر بوده است. اگر آنان به جاى آن همه بمب و موشکى که بر سر طالبان ریختند، به اندازه یک‌دهم هزینه‌اش را صرف بهبود وضعیت فرهنگى، رفاهى، سواد و آگاهى‌بخشی‌ جامعه پرورنده طالبان و بوکوحرام کرده بودند، تاکنون نتایج بهترى حاصل شده بود. مادران بیسوادی که گمان می‌برند فرزندانشان در راه خدا و گسترش دین قدم برمی‌دارند! و مردان خاک‌آلوده فقیری که گمان می‌کنند با منفجرکردن خود، به نجات بشریت از گمراهى و ضلالت کمک می‌کنند! جهانیان نبایست این جماعت را با کارلوس اشتباه می‌گرفتند. از همان آغاز پیدا بود که این مبارزه مبتنى بر شناخت صحیح نیست و انتظار نتیجه‌ای هم نمی‌توان داشت. اکنون پس از آنهمه حضور ناتو و آمریکا با آن هزینه‌هاى سنگین، «اداره عمومى بازرسى آمریکا براى بازسازى افغانستان» گزارش کرده است که تا به اینجاى کار، دولت افغانستان کنترل ۳۵درصد از مناطق تحت نفوذ خود را از دست داده است! راه دور نرویم، یک آمار مختصر ریشه‌ها را مشخص می‌کند؛ آمار وضعیت تحصیل خانواده انسانهاى موفق و منطقى (به‌خصوص میزان تحصیلات مادر) در مقایسه با وضعیت تحصیل خانواده انسانهاى ناموفق، شکست‌خورده، مجرمان، معتادان و افراد به تندروى کشیده شده می‌تواند ریشه‌ها را مشخص کند.

بگذریم. اعراب همچنان فرهنگ مردسالارى را به سرزمین‌هاى فتح‌شده منتقل می‌کردند؛ اما ایرانیان که با خلفا میانه خوبى نداشتند، بیش از همه جانب خاندان على را گرفتند که البته این خاندان متفاوت و خود ستم‌کشیده از نظام اموی و عباسی در حال مبارزه با آنان بود و ایرانیان با دید احترام به آنان می‌نگریستند. این نوع نگرش را حتى در بین روشنفکران ضد عرب نظیر ملک‌الشعراى بهار و از جمله در شعر زیر می‌توان مشاهده کرد:

گرچه عرب زد چو حرامى به ما

داد یکى دین گرامى به ما

گرچه ز جور خلفا سوختیم

ز آل على معرفت آموختیم

همچنین مناطقى که تنوع فرهنگى و مذهبى بیشترى داشتند، مانند شام (سوریه و لبنان فعلى) و مصر از این فرهنگ تأثیرات کمترى پذیرفتند. در حال حاضر نیز مردم این مناطق با مردم جزیره‌العرب تفاوت بسیاری دارند و حوزه‌هاى علمیه لبنان و مصر و سوریه را از نظر روشنفکرى نمی‌توان با حوزه‌هاى علمیه حجاز و پاکستان (سالهای اخیر) مقایسه کرد. در حقیقت این طرز تفکر ضد زن در منطقه ما بیشتر به عربستان، عراق و افغانستان محدود می‌شود. و اگر در ایران نیز گاهى چنین تفکراتى سر برمی‌آورد، رگ و ریشه آن باز به این جغرافیاى خاص و در اصل به آثار کم و بیش بازمانده از فرهنگ جاهلیت پیش از اسلام برمی‌گردد. توجه به مقررات کشور‌هایی مانند مالزى و اندونزى باز نشان می‌دهد که این تفاوتها را نمی‌توان در محدوده مرزبندى‌هاى بین شیعه و اهل سنت تعریف نمود.

حج ابعاد گوناگونى دارد که به تفصیل مورد بحث و بررسى صاحب‌نظران قرار گرفته است؛ اما این نوشتار صرفاً به جنبه‌هاى حقوق بشرى آن می‌پردازد. اگر کسى به دور از ذهنیت‌هاى پیش‌ساخته و به قصد تحقیق و فهم ماجرا، مراسم حج را بررسى کند، خیلى زود درمی‌یابد که با پدیده‌ای تازه و شکوهمند مواجه شده است، باور خواهد کرد که در تاریکترین نقطه فرهنگى جهان نگاه خداى ابراهیم و محمد به پدیده‌هایی نظیر حقوق زن، تبعیض نژادى، حقوق بشر، عبادت و پرستش و حتى نسبت به محیط زیست و حیوانات بسیار زیبا و شکوهمند و متناسب با نسلهاى آینده بوده است.

خداوند شهر مکه و محدوده اطرافش را به مساحت تقریبى چند صد کیلومترمربع از مالکیت بشر خارج نموده و به عنوان منطقه‌ای محافظت‌شده، آن ‌را منطقه آزاد و شهر امن و امان مرکز توحید و خداپرستى و پناهگاه امنیتی انسانها نامیده است. افراد تحت تعقیب سیاسى و حتى مجرمان و گنهکاران در این محدوده (مشروط به اینکه مرتکب جرم جدید نشوند) در امان هستند. هرگونه آسیب به حیوانات و محیط‌زیست منطقه و هر گونه جنگ و درگیرى در این محدوده جرم محسوب می‌شود. در اینجا مسافران و م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.