پاورپوینت کامل معنا‎‎پژوهی چند واژه ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معنا‎‎پژوهی چند واژه ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معنا‎‎پژوهی چند واژه ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معنا‎‎پژوهی چند واژه ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

امروز روشن است که در امر ترجمه و بسیار مهمتر از آن، تدوین فرهنگ، آنچه از میان ویژگی‌های مترجم یا سرویراستار فرهنگ اهمیت بسیار زیادی دارد، چیرگی بر زبان مقصد است و این چیرگی هر چه ژرف‌تر و هنرمندانه‌تر باشد، می‌توان به ترجمه یا فرهنگر دانشنامه رده بالاتری امید داشت و بی‌گمان ورود کسانی با پیشینه و مشخصات قابل توجه در کار تهیه و تدوین فرهنگر دانشنامه، برای زبان و فرهنگ ما امری پراهمیت بوده و خواهد بود.‏

امروز روشن است که در امر ترجمه و بسیار مهمتر از آن، تدوین فرهنگ، آنچه از میان ویژگی‌های مترجم یا سرویراستار فرهنگ اهمیت بسیار زیادی دارد، چیرگی بر زبان مقصد است و این چیرگی هر چه ژرف‌تر و هنرمندانه‌تر باشد، می‌توان به ترجمه یا فرهنگر دانشنامه رده بالاتری امید داشت و بی‌گمان ورود کسانی با پیشینه و مشخصات قابل توجه در کار تهیه و تدوین فرهنگر دانشنامه، برای زبان و فرهنگ ما امری پراهمیت بوده و خواهد بود.‏

از حدود هشت سال پیش که وقفه‌ای چندساله در روند تهیه «فرهنگ ـ دانشنامه کارا» پیش آمد، در جریانش بودم و با شروع دوباره فعالیت‌ها، این امکان برایم فراهم شد که فعالیت حاشیه‌ای در این کار داشته باشم و تا اندازه‌ای در جریان امور قرار بگیرم و یا واژگان پیشنهادی را با گزارش توضیحی تقدیم کنم که بعضی را استاد بهاءالدین خرمشاهی پذیرفتند و در کارا به عنوان یکی از معادل‌ها آمد و برخی نیز مقبول نیفتاد و در متن این دانشنامه نیست. البته دلیل دیگری نیز در این خصوص وجود داشت و آن اینکه واژه پیشنهادی دیر یا خیلی دیر به ذهن می‌رسید و دیگر زمان افزود و کاست به آن بخش یا کل کار، گذشته بود

.

به نظر می‌رسد همه آنان که دوستدار زبان فارسی هستند و علاقه‌مندند که فارسی‌خوانان درک بهتری از مفاهیم ورودی به فضای فرهنگی ما داشته باشند، نگاه ویژه‌ای به واژه‌های ساخته شده و یا پرداخته شده دارند. به سهم خودم خوشحال هستم که بیشتر تفاخر زبانی جامعه ما، امروز با به کار بردن واژه‌های نوین فارسی و برساخته‌های خوب، منظوررسان، کارا و رسا صورت می‌گیرد؛ همچنان که تفاخرات زبانی در عصر قاجار با عربی‌گویی بود، در دوره پهلوی اول با فرانسه‌گویی، در دوره پهلوی دوم با انگلیسی‌گویی، در اوایل انقلاب باز هم عربی‌گویی بود و امروز با رشد خودباوری اجتماعی و خدمات ارزنده فرهنگ‌نگاران و فرهنگستان‌های ما به مرحله‌ای رسیده است که به شکل استفاده از برساخته‌های نوین فارسی خود را نشان می‌دهد. خدمات ارزنده‌ای که امثال محمدعلی فروغی، بدیع‌الزمان فروزانفر، مهرداد بهار، پرویز خانلری، غلامحسین مصاحب، علی‌اکبر دهخدا، محمد معین، سلیمان حییم، آریان‌پور (هر دو استاد)، عمید و… پیشگامان آن بودند و نزدیکتر نیز آشوری، بهاءالدین خرمشاهی، کریم امامی، محمدرضا باطنی، احمد آرام، علی‌اکبر سیاسی، شمس‌الدین ادیب سلطانی، علی‌محمد حق‌شناس و بسیاری دیگر در این مسیر کوشش‌های ارزنده و شایان تقدیری دارند

.

در این نوشته فقط به بررسی چند واژه پیشنهادی نویسنده این سطور برای فرهنگ ـ دانشنامه کارا می‌پردازم و امیدوارم در جهت روشن‌شدن حجم فعالیت انجام‌گرفته برای تدوین چنین کارهای بزرگی تا حدی روشنگر باشد

.

فضای مجازی ـ فضای موازی

عبارت «فضای مجازی» در زبان فارسی برابر ‏

Virtual world

‏ انتخاب شده که در عین اینکه انتخاب دقیق و صحیحی است، ذهن شنونده را به سمت درک و مفهوم درستی از این فضا نمی‌برد. ممکن است گفته شود که همه می‌دانند فضای مجازی چیست و اگر هم این واژه دقیق نیست، اهمیتی ندارد؛ اما اگر این منطق را بپذیریم، آنگاه به جای هر واژه‌ای، هر واژه‌ دیگری را می‌توانیم قرار دهیم و قرارداد کنیم. در فرهنگ کارا در برابر واژه ‏

Virtual

‏ برای حوزه کامپیوتر و فیزیک همان واژه «مجازی» انتخاب شد و در نهایت تصمیم این شد که از آنجایی که «جهان‌های موازی» در مباحث فرا روان‌شناسی داریم، ممکن است با آن اشتباه شود؛ اما خلاصه‌ای از صحبت‌های مرتبط را در زیر می‌آورم

:

نخست اینکه این فضا کاملاً واقعی است، به این معنی که در آن وقایع بسیار زیادی وقوع می‌یابد. امروزه مدتهاست در این فضا تجارت صورت می‌گیرد و بیش از ۷۰درصد این فضا را تجارت به خود اختصاص داده است. در این فضا کلاس‌های درس بسیار زیادی برپاست و انسان‌ها در آن می‌آموزند و می‌آموزانند. معاشرت و گپ‌و‌گفت دوستانه در آن جریان دارد. فرزندان و مادران و پدران دور از هم، در آن با یکدیگر به صحبت می‌پردازند و از دلتنگی‌های خود می‌کاهند. حجم زیادی کار، در قالب دورکاری در این فضا در حال انجام است. جحم عظیمی از نامه‌های الکترونیکی بین افراد و سازمان‌ها ارسال و دریافت می‌شود. انواع و اقسام تقاضاها برای بیمه، یارانه، ثبت‌نام کنکور و دانشگاه، در این فضا انجام می‌گیرد و در حال گام‌زدن به سمت مفهومی هستیم که از آن با عنوان «دولت الکترونیک» یاد می‌شود. جرم و جنایت و اغفال اتفاق می‌افتد، به حدی که در کشور خودمان برای این منظور پلیس تخصصی با عنوان «پلیس فتا» راه‌اندازی شده. در این فضا جنگ‌هایی اتفاق می‌افتد که امروز از آن با عنوان «جنگ سایبری» یاد می‌شود. انقلاب‌ها در این فضا شکل می‌گیرد و یا تغییر شکل می‌دهد و

آمارگیری دقیق کار دشوار و شاید ناممکنی باشد؛ ولی اگر ممکن بود، جالب و دیده‌گشا بود که حجم، تعداد و اهمیت وقایعی را که در داخل این فضا اتفاق می‌افتد، با فضای خارج آن سنجید و درک روشن‌تری از این فضا و سهمش در زندگی امروز داشت. علاوه بر این حتماً می‌توان با درنظر گرفتن آنچه پیش از این روشن شده دریافت که کشورها و شرکت‌هایی که صاحبان و سازندگان این فناوری‌ها هستند، در حال حاضر از فناوری‌های پیشرفته‌تری در این فضا بهره می‌برند و فعالیت‌هایی دارند که ما از آن بی‌اطلاعیم که می‌توان پیش‌بینی کرد که فردا و فرداها وارد زندگی روزمره خواهد شد و بهتر است از امروز با واژه‌گزینی بهتر مسیر درک بهتر جامعه امروز و فردا را از این فناوری فرهنگ گستر و تمدن‌ساز، هموار کنیم

.

حال احتمالاً تأیید می‌کنید به فضایی که این حجم از وقایع در آن وقوع می‌یابد، و فضایی کاملاً واقعی است به‌رغم اینکه معادل دقیقش در زبان مبدأ «مجازی» هم باشد، بهتر است که مجازی گفته نشود؛ زیرا درک نادرستی از این فضا در ذهن فارسی‌زبانان متبادر می‌کند. علاوه بر این «مجازی» در ذهن و زبان ما، نوعی بار منفی دارد که در خصوص این فضا نمی‌توان به آن تعمیم داد، در حالی که انبوهی از امور اداری، تحصیلی، درمانی، بانکی، تفریحی و… مردم ما در همین حال حاضر در این فضا انجام می‌شود

.

با توجه به این موضوع که این فضا به صورت «موازی» در کنار اکثر امور زندگی ما قرار دارد و از سوی دیگر در داخل خود آن فضاهای موازی بسیاری همزمان در کنار هم هستند، به نظر می‌رسد «فضای موازی» معادلی گویاتر و درست‌تر است و پیشنهاد این است که به جای «فضای مجازی» از «فضای موازی» استفاده کنیم

.

برند ـ نامیک

«برند» واژه‌ای است که امروز در زبان ما هیچ برابر رایجی ندارد. در بدنه جامعه استفاده از این واژه نوعی تفاخر زبانی است و در عمده موارد منظور گوینده، «مارک» و آن هم در بیشتر موارد مارکهای معتبر و گران‏

‎‌‎

قیمت خارجی است.‏

‏ به دست آوردن رشد اقتصادی قابل قبول پیش‌نیازهای فرهنگی‌ای دارد که از جمله آنها پیداشدن فهم عمومی صحیح از مفاهیمی است که کاربرد اقتصادی دارند. از جمله مفاهیم فرهنگی ـ جامعه‌شناختی که کاربرد گسترده اقتصادی دارند و شناخت کافی و صحیح آنها از لوازم رشد اقتصادی مقبول است، مفهوم نامیک (برند) و فرآیند نامیسازیر نامیک‌سازیر نامیک‌ساختن (برندینگ) است

.

امروزه از تقدم رشد فرهنگی بر رشد اقتصادی زیاد می‌شنویم؛ اما آنچه کمتر به آن پرداخته شده، این است که اگر رشد فرهنگی قابل قبولی حاصل نشود، به نظر نمی‌رسد که رشد اقتصادی از حد معینی فراتر برود. در واقع این سؤال دیگر چندان مطرح نیست که اولویت با رشد اقتصادی است یا رشد فرهنگی، این نکته مطرح است که بدون رشد فرهنگی، رشد اقتصادی اساساً ناممکن است. به سخن دیگر، آنچه ما آن را رشد اقتصادی می‌نامیم، پیامد و امتداد رشد فرهنگی در شاخه‌ها و مفاهیم مرتبط با اقتصاد است که بالتبع در عرصه اقتصاد هم نمایان شده است

.

برای داشتن رشد اقتصادی لازم است که زمینه‌های آن از حوزه‌های خیلی دور نسبت به اقتصاد آغاز شود. شاید رشد ادبیات با رشد اقتصادی بی‌ارتباط به نظر برسد، اما اگر در نظر بگیریم تمام قراردادها، دستورها، نامه‌ها، مذاکرات و… چه در فهم و چه در بیان، نیازمند زبان و ادبیات توانمند مرتبط هستند، اهمیت رشد ادبی برای رشد اقتصادی نیز نمایان‌تر می‌شود. جامعه‌ای که نتواند واژه‌های مناسب برای مفاهیم اقتصادی بیابد یا بسازد و زبان شفاف، موجز و منظوررسانی هم در بین افراد جامعه جاری نباشد، به احتمال زیاد نخواهد توانست که این مفاهیم را پیاده‌سازی کند و از رشد اقتصادی مرتبط با آن بهره‌مند گردد.

«برند» برخلاف تصور بسیاری از افراد جامعه، یک مفهوم اقتصادی صرف نیست. باید گفت نامیک (برند)، یک مفهوم فرهنگی ـ جامعه‌شناختی است که کاربرد وسیعی در اقتصاد دارد. مفاهیم از این دست بسیارند، مثل وظیفه‌شناسی، وجدان کار، وقت‌شناسی، اعتماد عمومی و… که همگی مفاهیمی فرهنگی هستند با کاربرد فراوان در حوزه اقتصاد، تا آنجا که رشد اقتصادی بدون رشد آنها ممکن نیست. در فرهنگ کارا در برابر واژه «برند» علاوه بر واژه مصوب فرهنگستان که «نما نام» است، نام و نشان، علامت تجاری، نامواره و «نامیک» آمده است

.

شناخت مفهوم نامیک (برند) در جامعه ما نیز جدید نیست. در زمان‌های قدیم در حاشیه پارچه‌ها نوشته یا علامتی وجود داشته که از آن با عنوان «طراز» یاد می‌شود که می‌توان آن را نمونه خوب و روشنی از نام و نشان تجاری دانست و وجودش را دلیل شناخت مفهوم نامیک (برند) در جامعه آن روزگار به حساب آورد. از آنجا که ما بخش مهمی از تاریخ‌مان را باید در ادبیات‌مان جستجو کنیم، برای این نمونه نیز می‌توانیم به اشاره حافظ در این خصوص استناد کنیم (حافظ‌نامه، بهاءالدین خرمشاهی، انتشارات علمی ـ فرهنگی، ج۲، ص۹۷۷

(.

برای پیاده‌سازی درست و اصولی یک مفهوم در ذهن و زندگی مردم ما، رواج یافتن معادل فارسی آن مفهوم، یک گام بسیار مؤثر است. به این دو جمله چند لحظه فکر کنیم

:

ـ‌ الیوم پروگرام طلبه‌های فکولیته، معاینه فابریکاست.‏

ـ برنامه امروز دانشجویان، بازدید از کارخانه است

.

به نظر شما جامعه فارسی‌زبانی که یکی از دو جمله بالا، زبان رایجش باشد، امید بیشتری می‌تواند به آینده داشته باشد؟ زبان ابزار اندیشیدن، فهمیدن و منظوررسانی است. اگر این ابزار در کارا‌ترین و منظوررسان‌ترین شکل خود در دسترس همگان نباشد، چه بسا برای بسیاری معلوم نباشد دقیقاً چه می‌گویند و چه می‌شنوند. پیامد نامفهوم گفتن و نامفهوم شنیدن و اندیشیدن با کلمات گنگ، حالتی است که انسان‌ها را شبیه افراد کندذهن جلوه می‌دهد

!

با یک بررسی ساده میدانی معلوم خواهد شد که اگر امروز، یعنی در اواسط سال ۱۳۹۵ و در شهر تهران، از بسیاری افراد نسبتا مطلع جامعه بپرسید که «برند یعنی چه؟» به شما پاسخ خواهند داد «یعنی مارک»! به عبارت دیگر تصویری که امروز در جامعه ما از مفهوم برند وجود دارد، غلط است. در جامعه‌ای که مفهوم برند روشن نیست، آیا می‌توان برندهایی در سطح جهانی ساخت؟

یک گام تأثیرگذار در راستای ایجاد هر مفهومی ـ از جمله برند ملی مطلوب برای ما ـ ساختن و به کارگیری واژه مناسب فارسی است که معادل شفاف و منظوررسانی برای «برند» باشد. واژه برند که از زبان‌های شمالی اروپا وارد زبان انگلیسی و سپس وارد زبان ما شده، در اصل به معنای «داغ‌نهادن بر روی حیوانات اهلی» بوده و به‌تدریج معنای امروزینش، بر آن بار شده است

.

با توجه به مفهوم برند می‌توان گفت یک کالا، یک خدمت، یک مجموعه و به هر حال یک «نام» با گذشت زمان و با داشتن حضوری مداوم و کیفیتی ثابت، از خود در ذهن مخاطب شناخت ایجاد می‌کند و «شناخته شده»، «مشهور» و «نامی» می‌شود و این «نام» آن زمان که «نامی» بشود، یک «برند» شده است. پس اگر بخواهیم مفهوم برند را به فارسی منتقل کنیم، می‌توانیم بگوییم «برند»‌ یک نام نامی شده است. با توجه به این مفهوم و با گرفتن راهنمایی و تأیید از استاد خرمشاهی که واژگان موفق، زبان‌پذیر و جامعه‌پذیری نظیر «یارانه» (سوبسید) و «راهبرد» (استراتژی)، را به ادبیات فارسی تقدیم کرده‌اند، این نتیجه دست داد که: با افزودن «ایک» (که یک پسوند صفت‌ساز در زبان فارسی است و صفتهایی مثل «تاریک»، «نزدیک»، «باریک» با آن ساخته شده) به «نام» (نام + ایک)، واژه «نامیک» ساخته شود و به عنوان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.