پاورپوینت کامل ادبیات، کتابخوانی و هنر زندگی ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ادبیات، کتابخوانی و هنر زندگی ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ادبیات، کتابخوانی و هنر زندگی ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ادبیات، کتابخوانی و هنر زندگی ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
ادبیات به ما کمک میکند تا به درک بهتری از خود، هستی و جهان دست یابیم و از این رو جایگاه مهمی در زندگی انسان دارد. آثار ادبی ارزشمند، میتوانند نقش مهمی در زمینه آموزش و پرورش داشته باشند و به رشد انسانها و بویژه کودکان و نوجوانان یاری رسانند. آثار مختلف ادبی (رمان، شعر، داستانهای کوتاه، نمایشنامهها و…) میتوانند پیوندی میان اندیشه و زندگی برقرار سازند و قدرت تخیل ما را افزایش دهند که این نکته بسیار مهمی است. زیرا انسان هرچه از تخیل قویتری برخوردار باشد،زندگی بهتر و اخلاقیتری خواهد داشت
ادبیات به ما کمک میکند تا به درک بهتری از خود، هستی و جهان دست یابیم و از این رو جایگاه مهمی در زندگی انسان دارد. آثار ادبی ارزشمند، میتوانند نقش مهمی در زمینه آموزش و پرورش داشته باشند و به رشد انسانها و بویژه کودکان و نوجوانان یاری رسانند. آثار مختلف ادبی (رمان، شعر، داستانهای کوتاه، نمایشنامهها و…) میتوانند پیوندی میان اندیشه و زندگی برقرار سازند و قدرت تخیل ما را افزایش دهند که این نکته بسیار مهمی است. زیرا انسان هرچه از تخیل قویتری برخوردار باشد،زندگی بهتر و اخلاقیتری خواهد داشت
.
انسانی که از قدرت تخیل برخوردار باشد، توانایی بیشتری برای فهم دیگران و خود را نشاندن در جای “دیگری” خواهد داشت. بنابراین، پرسش این است که ما تا چه اندازه به ادبیات و نقش مهم آن در زندگی توجه داریم؟ البته به طور کلی کتابخوانی در ایران وضعیت مناسبی ندارد و خبرهای مربوط به میزان کتابخوانی در کشور و نگاهکردن به تیراژ کتابهایی که منتشر میشوند؛ این واقعیت تلخ را پیش روی ما میگذارد
.
رمان و رمانخوانی نیز شوربختانه از رونق افتاده، در حالی که به نظر میرسد در گذشته تا به این اندازه از رونق نیفتاده بوده است. اکنون بیشتر مردم سرشان در تلفن همراهشان است؛ غرق در تصاویر و پیامها و… هستند و یا موزیکی در گوش دارند. قطعههایی از گفتار یا نوشتار اندیشمندان و نویسندگان را در تلفنهای هوشمند، دست به دست میکنند که بیشتر آنها هم یا سطحی است و یا اعتبار آن با پرسش مواجه است. و حتی اگر سطحی هم نباشد، فقط چند لحظه ذهن را به اندیشیدن وا میدارد و سپس زیر آوار تصویرها، فیلمها و جوکها مدفون میشود
.
وسیلهای که روزگاری کاربرد مشخصی داشت، امروز تعریف آن به کلی عوض شده و چنان با زندگی مردم و بویژه نوجوانان و جوانان گره خورده که برخی آن را نوعی اعتیاد میدانند. اما نکته تاسفآمیز این است که کارکردن با این وسیله، با هم حرفزدن، به هم نگاهکردن، همدیگر را احساسکردن و… را از موضوعیت انداخته و شکل روابط را تغییر داده است و هنگامی که ارتباط با “دیگری” و “گفتوگو” در غیاب تعلیم و تربیتی مطابق با دانش روز دشواریهایی را برای جامعه ما پدید آورده این مساله وخیمتر هم به نظر میرسد
…
میلان کوندرا
(Milan Kundera)
،نویسنده مشهور کشور چک، در گفتوگویی درباره “اهمیت رمان” میگوید:«من معتقدم که رمان میتواند چیزی را بگوید که آن را به هیچ شیوه دیگری نمیتوان گفت. اما دشوار است بگوییم که این چیز خاص دقیقا چیست. شاید بتوان از راه برهان خلف آن را بیان کرد. مثلا میتوان گفت که هدف رمان توصیف جامعه نیست، زیرا مسلماً برای این کار راههای بهتری هست. یا علت وجودی آن توصیف تاریخ نیست،چرا که آن را میتوان از طریق تاریخنگاری انجام داد
.
رماننویسان، نیامدهاند تا استالینیسم را بکوبند، چون سولژینستین میتواند با اعلامیههای خود این کار را بکند. اما رمان، تنها وسیلهای است که با آن میتوان وجود انسانی را با تمام جنبههایش تشریح کرد، نشان داد، تحلیل کرد و پوست کَند. من هیچ فعالیت روشنفکری دیگری را نمیشناسم که بتواند کار رمان را بکند. حتی فلسفه وجودی هم نمیتواند. زیرا رمان در ارتباط با همه نظامهای فکری، نوعی شکاکیت ذاتی دارد.هر رمان طبیعتاً با این فرض آغاز میشود که اساساً گنجاندن زندگی بشری در هر نظامی ناممکن است
.»
یکی از نویسندگان ایرانی در کتاب “حدیث آرزومندی” و در مقالهای با نام “تخیل آری، توهم نه” و با اشاره به آرای اندیشمندانی همچون: سیمون وی، آیریس مرداک وهانا آرنت، به تفاوتهای میان “توهم” و “تخیل” پرداخته و آفات و ضررهای اخلاقیِ گستردهشدن توهمات را در زندگی انسان بیان میکند. توهم را بزرگترین دشمن و مانع اخلاقیزیستن و تخیل را بزرگترین یار و مُمد زندگی اخلاقی میداند. به باور او، تخیل انسان را به واقعیتها نزدیک کرده و توهم او را از واقعیتها دور میکند:«ما از تخیل خود، نه برای گریختن از جهان، که برای پیوستن به آن بهره میجوییم
.
»
به نظر وی، مقصود از “توهم”، فعل یا حالت کسی است که به حکم انگیزشی ناآگاهانه و برای اجتناب از رویارویی با واقعیتهای دردانگیز یا نامطبوع، به آنچه خوش دارد واقعیت داشته باشد یا واقعیت پیدا کند، واقعیت نسبت میدهد و برای آنچه میخواهد باور داشته باشد، توجیهاتی دستوپا میکند. مقصود از توهم، عقیده یا انتظاری است که مبتنی بر آمال و آرزوهاست، نه بر چیزی که آدمی برای واقعیانگاشتناش دلیل دارد و مقصود از “تخیل”، فعل یا فرآیندی است که آدمی در آن آگاهانه چیزی را تصور میکند که قبلاً هرگز در عالم واقع، آن را کاملاً ادراک و احساس نکرده بوده است. یعنی کسی بتواند با ویژگیهای خاص خودش و در وضعیتی که قرار دارد،خود را جای “دیگری” قرار دهد که با ویژگیهایی دیگر و در وضعیتی دیگر قرار دارد و بتواند به دنیا، احساسات و عواطف او نزدیک شده و کنش و واکنشهای او را بهتر فهم کند
.
ملکیان، با اشاره به قاعده زرین (با دیگران فقط چنان رفتار کن که میخواهی که در همان وضعوحال با تو رفتار شود)،نقش توهم را در قلمرو اخلاق بسیار منفی خوانده و با اشاره به این نکته که:«قاعده زرین با نگاهی سروکار دارد که حتی برای ابتداییترین نوع اخلاقیزیستن نیز ضروری تلقی میشود و آن نظرگاه این است که بکوشیم تا خود را در جای کسانی که اعمال ما بر آنان اثر مینهد قرار دهیم و از این طریق، با گرایش طبیعی خود به نزدیکبینی اخلاقی مقابله کنیم…»؛ابراز میدارد که در واقعیت،هیچیک از ما در جای دیگری نیست و از اینرو برای درنظرداشتن قاعده زرین، فقط میتوان از نیروی تخیل کمک گرفت تا نزدیکبینی اخلاقی موجب توهمزدگی ویرانگر نشود
.
نزدیکبینی اخلاقی،چنانکه وی توضیح میدهد، به این معناست که شخص فقط خود را ببیند و دیگران را نیز فقط به نسبت و میزان نزدیکیای که با خود او دارند، ببیند و بر اساس این نزدیکبینی، رفتاری تنگنظرانه از خود بروز دهد. آن که دچار نزدیکبینی اخلاقی است، برای خودش و برای آنچه به او تعلق دارد،در قیاس با هر کس و هر چیز، امتیازی قایل است. خود را محور جهان دانسته و همگان و همهچیز و همه مناسبات را با این محوریت تعریف کرده و خود را حقیقت مطلق میانگارد، هرچند این امتیازها جایی در واقعیت نداشته باشند! به باور ملکیان، تخیل آدمی را به احساس یگانگی با دیگران سوق میدهد و توهم به احساس بیگانگی و خودبرتربینی در آدمی میانجامد و جایی برای زیستِ اخلاقی و معنوی باقی نمیگذارد
.
روشهای نامطلوب در تعلیم و تربیت
وقتی یک ایده، یک اندیشه یا یک مکتب را به تمامی پذیرفته یا به تمامی رد میکنیم و مجالی هم برای گفتگو درباره آن به خود و دیگران نمیدهیم، وقتی روابط و مناسباتمان،چه در خانواده و چه در مدرسه و چه در محیط کار، بیش از اینکه بر اساس “فهم دیگری” باشد، بر اساس “سلطه بر دیگری” و فهم سنتی از روابط اجتماعی سامان یافته، وقتی پرسشگری، مساوی با فضولی و پا را از گلیم خویش بیرون نهادن خوانده میشود و… بیش از هر چیز به نظر میآید تا زمانی که روشهای زندگی نیک و اصیل را از دوره کودکی نیاموزیم، کاری اساسی برای رفع گرفتاریهایی که داریم، صورت نخواهد گرفت
.
برای نمونه، اریک فروم
(Erich Fromm)
در کتاب “گریز از آزادی”،نکتههایی را در نقد روشهای نامطلوب تعلیم و تربیت بررسی کرده که جای اندیشیدن دارد. او میگوید وقتی «تکیه بر محفوظات و اطلاعات است»،نشانه آن است که هنوز این اعتقاد خرافی برجاست که وقتی محفوظات انسان بیشتر باشد، او به حقیقت نزدیکتر خواهد شد. اما از سویی وقتی سیلی از اطلاعات (اطلاعات پراکنده و نامربوط) به ذهن شاگردان سرازیر شود، وقت و نیروی آنان هدر خواهد رفت و مجالی برای اندیشیدن نخواهند داشت. او میداند که اندیشه بدون اطلاعات به کار نمیافتد،اما از نگرشی کهنه انتقاد میکند که فرصت اندیشیدن را محدود کرده و از فرد «ماشینی برای انباشتن اطلاعات میسازد» که در این مسیر «فرد احساس میکند که در تودهای آشفته از دادهها گرفتار شده است و باید صبر کند و منتظر بنشیند تا متخصصان راهی بیابند و بنمایند» و در نتیجه یا دچار شک درباره همه گفتهها و نوشتهها شده و یا با سادهدلی به همه آنها اطمینان میکند که در هر دو صورت توانایی فکرکردن و تصمیمگرفتن را از دست میدهد
!
و این زمینه همرنگشدن با جماعت را تشدید میکند؛ زیرا فرد در این وضعیت برای تنهانماندن و برخورداری از آرامش، همسویی با دیگران و زیستن بر طبق انتظاراتی که دیگران از او دارند را در پیش میگیرد. در این وضعیت، افرادی که درباره معنای زندگی نیندیشیدهاند، اهل چونوچرا درباره همه مسائل نبودهو توانایی ارائه دلیل برای باورها، رفتارها و کارهای خود را نداشتهو از این رو، آماده پذیرش فضاهای مهآلود و سپردن خویش به ساختارهای ویرانگر میشوند.از اینرو “فروم” در فصل ششم و هفتم از کتاب، با فراخواندن مخاطبان به اندیشیدن درباره برخی از نگرشها و روشهای بسته و غیرانسانی، ما را به عمق مسائل رهنمون میسازد
.
یکی از نویسندگان و اندیشمندان ایرانی در کتاب “در رهگذار باد و نگهبان لاله” و در فصلی با نام “زندگی اصیل” میگوید:«زندگی اصیل، زندگی یی است که در آن، انسان فقط به خود وفادار است… هر وقت وفاداری به خود، فدای وفاداری به دیگران شود، زندگی ما عاریتی خواهد بود، نه اصیل.» همچنین میافزاید:«وفاداری به خود، به معنای واضحتر، فقط بر اساس فهم خود عملکردن و فهم خود را مبنای تصمیمگیریهای عملی قراردادن است. هر کس در زندگی خود، فقط بر اساس فهماش و بر اساس آنچه در فاهمهاش واقع شده است، تصمیمگیری کند و فهم خود را تعطیل نکند، زندگی اصیل دارد. وقتی فهم خود را تعطیل میکنیم که زندگی را بر اساس سنتهای نیازموده، تعبد، افکار عمومی، همرنگی با جماعت، محبوبیت را به هر قیمتی حفظکردن، و کسب رضای مردم ادامه میدهیم
».
او با طرح این موضوع که هنوز “جهل”، “خطا” و “سوءنیت” از تاریخ بشر ریشهکن نشده و آنچه در ذهن و ضمیر شهروندان میگذرد، بویژه عقاید و باورهای به ارث رسیده، بیش از هر چیز دستپرورده این سه عامل هستند، با اشاره به سخن مشهور سقراط (زندگی نیازموده، ارزش زیستن ندارد) میگوید که ما از ابتدای زندگی، آهسته آهسته باورها و عقایدی را از پدر و مادر، بزرگترها، معلمها و… دریافت کرده و به تدریج، همه عقاید و باورهای خود را در اثر القا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 