پاورپوینت کامل بازیگوشیهای شاعرانه با چهره عبوس سیاست ۷۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بازیگوشیهای شاعرانه با چهره عبوس سیاست ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازیگوشیهای شاعرانه با چهره عبوس سیاست ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بازیگوشیهای شاعرانه با چهره عبوس سیاست ۷۳ اسلاید در PowerPoint :
احتمالاً بزرگترین طنزسرای تاریخ ادبیات ما، حافظ است و محتمل است که در این گزاره، شکی نباشد برای اکثر و اغلب فارسیزبانان؛ اما در دورههای مختلف تاریخ و ادبیات ایران، «شعر طنز» یا «فکاهه» یا «هزل»، به آثاری گفته شده که قرارداد میان خود و مخاطب را به سبک و سیاقی تنظیم کردهاند که از نخستین واژه تا واپسین کلمه شعر، اثری از «جدیت» در آن نباشد! یعنی تفرجی باشد در آن و اغلب «یکبارمصرف» یا «فستفود» باشند
نگاهی به سابقه طنز ادبی در ایران و شرایط و وضعیت آن در ادوار مختلف
احتمالاً بزرگترین طنزسرای تاریخ ادبیات ما، حافظ است و محتمل است که در این گزاره، شکی نباشد برای اکثر و اغلب فارسیزبانان؛ اما در دورههای مختلف تاریخ و ادبیات ایران، «شعر طنز» یا «فکاهه» یا «هزل»، به آثاری گفته شده که قرارداد میان خود و مخاطب را به سبک و سیاقی تنظیم کردهاند که از نخستین واژه تا واپسین کلمه شعر، اثری از «جدیت» در آن نباشد! یعنی تفرجی باشد در آن و اغلب «یکبارمصرف» یا «فستفود» باشند اما همین غذاهای یکبارمصرف کلامی هم، کیفیتهایی متفاوت با یکدیگر دارند که مثل تفاوت کیفیت «فلافلسرا»ییست که جلوی درش، صف کیلومتری است و آن دیگری، به پشه و مگس درگذر هم «بفرما» میزند! آنچه از لحاظ کیفی، متعلق به گروه اولند، در تاریخ ایران، اغلب، گزارش تاریخاند یا گزارش به تاریخ؛ زبان مردم هستند در شکوه از ظلم شاه یا مشکلات مدیریتی وزیر یا نابلدی این یا آن زیردست، در مواجهه با بلایای طبیعی چون سیل، آتشسوزی یا بیماریهای فراگیر؛ این نوع از «شعر طنز» را میتوان از ماندگارترین «شعرهای سیاسی» هر دوره، از زمان رودکی تا حال دانست که محل استناد تاریخنگاران هم هستند و به دلیل اینکه به مشکلات عمومی تقریباً تمام دورهها پرداختهاند، مقبولیت نسلی یافتهاند و گاه شعری متعلق به قرون پنجم و ششم، در دوره مشروطه یا قحطی جنگ اول جهانی یا کودتای سال ۳۲ بر سر زبانها افتاده و ملت پنداشتهاند که شاعرش، معاصر ایشان است و درگیر با داغ و درفش! شیوه یادشده، البته در دهههای شصت، هفتاد، هشتاد و نود، رفته رفته وجوه اجتماعی بیشتر یافته و اگر هم به سیاست پرداخته، در کارزارهای انتخاباتی بوده و نوعی جدال تبلیغاتی میان جناحها؛ با این همه نباید این نکته را از یاد برد که ارتقای «بیان» در «شعر طنز» دهه شصت به این سو، غیر قابل انکار است.
از زغال هجو تا قلم موی طنز
از کوچه باغهای تاریک و روشن تاریخ مکرر این سرزمین کهن که میگذریم سر هر پیچ تند و کنار هر باروی فروریختهای آنچه بیش از رنج و ظلم و ستم رفته بر مردمان این سرزمین به گوش میآید، بازتاب خاطرات تلخ این اقوام نیشتر چشیده از دست شاه و ارباب و ولی نعمت است که در پرده ایهام و استعاره و لطیفه و مطایبه در دواوین و مرسولات و منشآت نبشته آمده و انگار یادآوری روزهای تلخ به مدد این نیشخندها و ریشخندها، برای مردم زجر مکرر چشیده راحتتر است. چنانکه میآورند تلخک را وزیر سلطان محمود به ضیافت درباریان خواند به خانهاش. تلخک سر از پا نشناخته راهی میهمانی شد و دلی از عزا در آورد. وقت رفتن شد که از طرف صاحبخانه پیغام آمد گوهر گرانقیمتی از آن وزیر گم شده است و دستور تجسس میهمانان صادر شده است. جمله را از وکیل و غنی و عالم و معلوم گشتند و نیافتند. پس امر شد که سه روز محبوس باشند در همانجا تا اگر گوهر را شخصی بلعیده باشد، پس آورد. روز سوم بود که سلطان همراه خدم و حشم از کنار خانه وزیر میگذشت که از دریچهای صدای تلخک شنید که فحش میدهد و جان نثاری وارونه پیشکش میکند. سلطان که بدیدش به عتاب گفت: «مردک فلان، سه روز است کدام گوری خوابیده ای؟» تلخک با رعدصدایی که همگان بشنوند پاسخ داد: «والا جنابا! سه روز است در زاویه خانه وزیر محبوسم و به حال شما گریه میکنم!» سلطان گفت: «به حال من؟ این چه لطیفهای است اجنبی؟!»
«ولی نعمتا! به میهمانی وزیر در شدیم و لقمهای نخورده از ما طلب گوهری کردند، با خود اندیشیدم که شما که زمین و زمان را خوردهاید، در روز حساب چه و چگونه از کجا مال رفته باز پس خواهید داد!»
قرائتهای مختلف این حکایت در کتابهایی چند به نثر آمده است و آنچه بهعنوان یک آرزوی محقق نشده در این متن به طنز بیان میشود، رؤیای ستاندن حق مظلوم از کام ظالمانی است که میو میخانه و ساقی خمار، هر سه را فرو میبرند و باز طلبکار ملتاند.
سابقه طنازی ایرانیان، نه از سر شوخ و شنگی و دلسیری تاریخی و نه به دست تلخکان درباری که در هجو و هزل زیردستانی است که امیران و خواجگان را نقل و نبات نثار کردهاند و شرمساری از اهل و عیال را در شرمنده کردن اصحاب جلالت و ارباب نعم دیدهاند. سابقه هجویههای سروده شده در ذم سرداران قبایل مهاجم نخستین نمونههای طنزآوری است. در سدههای نخست شعر فارسی آنجا که دربار مأمن شاعران بیکار پر مدعای پر گوست، مدح از حد گذشته شاعران در حق ممدوح گاه خود به طنز میماند که اغراق و بزرگنمایی از اسباب طنزپردازی ست. اما عمده گونه مثبوت هجو و هزل رایج در میان شاعرانی ست که از سر حسادت و عناد در پی استهزای همدیگر و مقرب شدن به درگاه پادشاه مجنون بازند. از اینروست که در دواوین منجیک و سوزنی و انوری میتوان شهرهایی از همین گونه یافت اما زبان مردم کوچه بازار در آن دوران، زبان ثبت شدهای نیست. چه بسا آنچه دغدغه و لغلغه کلام مردم عام و عوام است به صحیفهها راه نمییابد و بازتاب آنها تا دوره بروز صوفیانههای فارسی کمتر مشهود است. در این دوره است که طنزو هزل در آثار برخی از بزرگترین شاعران با کارکردهایی متفاوت بروز میکند. سنایی که میراث دار علم تصوف در شعری منقح است میگوید «هزل من هزل نیست تعلیم است / بیت من بیت نیست اقلیم است» یعنی به هزل رویکردی تعلیمی قائل میشود. مانند آنچه مولانا در حکایتهای چندگانه مثنوی معنوی آورده و از شرح نام و بسط ماجرای عریان و خاطر پریش ابایی نداشته است چون او نیز هزل را بازاری میداند برای تفهیم مطالبی عموماً فلسفی و عرفانی یا اجتماعی که از حوصله مخاطب عام یا سطح فرهنگی مناسبات و گفتمانهای شخصی و اجتماعیاش فراتر نیست. هزل با رویکردی آگاهانه، در خدمت وعظی صریح میشود که روانشناسی مخاطب را خوب در نظر گرفته است. اما طنز در سعدی و حافظ به تعریفی هنریتر مزین میشود. طنز به مثابه سخنی تیز و گزنده که در ورطه سیاست و اجتماع میگردد و قصد اصلاح و تربیت دارد، به ذم مستبد و هجو ارباب مظالم پرداخته و آیینه غلوآمیز نابخردیهای قلیل شهر آشوب چماق بدستی ست که صاحبان زور و زر و تزویرهای بزرگند، با لشکری از شیوههای نزدیک و دور (هجو و هزل و سخره و کنایه و طعن و پوزخند و بداهت) به جنگ در دو فضای نظم و نثر میرود و حافظ در اشعار و سعدی – عموماً در گلستان – شحنه و محتسب و قاضی و زاهد و صوفی و عوام و خواص را، که جملگی اسباب الشرند به باد انتقاد میگیرد.
حافظ چه با قلب مثبت مناهی اعظمی چون می و خرابات و رندانگی و چه با تاخت و تاز بیپرده بر پردگیان ریاکار دراز دست کوته آستین در جای جای اشعارش، به شیوهای از طنزپردازی میرسند که خاص این دو در تعالی هنر آمیختن اسباب مختلف طنزآوری در مبارزهای مستقیم با مظالم روزگار خودشان است. فضای سیاسی اجتماعی دوران حافظ و سعدی و تلاش آنها در تبدیل زبان عامه و ابزار تفریح بهآلات تنبیه در حیطه زبان، طنزی عمیق میسازد که خصیصه اصلی آن استهزاء و دادگاهی کردن همه اربابان ریاکاری وظلم است در پیشگاه شعر و نثر، حکایت و مثل؛ اما شیوه حافظ سخن در پرده گفتن است و عشوههای طنازانه برقع پوشان کنایه و ایهام و در سعدی بر سبیل قصه گویان قدیم، ساخت موقعیتهای حقیقی و مجازی و طنزی که شماتت اهالی دروغ و ریا را مردمیتر بیان میکند. اگر طنز دوران صوفیانهها سه ضلع داشته باشد، حافظ و سعدی در قاعده این هرم و عبید زاکانی شاکله و مفسر چنین زبان آوریهایی ست به سبب روشنی کلام و صراحت لهجهاش در بیان ناسازگاریهای اجتماعی و اخلاقی و سیاسی آن دوران بهطوری که مخاطب با خواندن مجموعه آثار هجو و هزل و طنز صریح عبید دورنمایی از آن عصر بهدست میآورد که در درک صحیح حافظ و سعدی بسیار مفید است: «میده که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب / چون نیک بنگری همه تزویر میکنند.»
در این میان نوع خاصی از طنز پرخاشگر فلسفی نیز موجود است که در صوفیانههای معدودی از عرفا به چشم میخورد «عتابی که مجذوبان در جذبه عرفانی نسبت به ذات حق ابراز میکنند و حکایت طغیان انسان آگاهی را دارد که در برابر بیعدالتیهای اجتماعی نمیتواند ساکت بنشیند.»
به نظر میرسد مفهوم طنز در حافظ و عبید و سعدی تأکید بر جنبه ظلم ستیزی و دفاع از مظلوم در برابر قدرت حاکمه است نه شماتت اهل روزگار در تن دادن به این ظلم یا انتظار از ایشان جهت واکنشی برخیزاننده چنانچه در دوره مشروطه با آن مواجهیم.
نا آرامیهای سیاسی و اجتماعی ایران مجالی برای شعرای دوران پس از این سه تن در تعالی هنر طنزپردازی نمیدهد که فضای شعر بعد از تجربه بزرگ ورود عرفان بدان، تا دوره اواسط دوره قاجار تغییر چندانی نمیکند. اگر ثباتی مانند آنچه در دوره صفویه حاکم میشود، دست میدهد، بازار شاعران درباری و شاعران کوچه بازاری توأمان و یکسان گرم است و شعر لطیفهای میشود برای تلذذ مادی و شوخیهای کوچه بازاری. فلسفه زندگی همان است و گربه رقصانی امثال تزریقی و طرزی افشارها در بازیهای زبانی اشعار بیمعنا جهت به رخ کشیدن فن شاعری همان. شعر به انحطاط بحور دوری و مربعات و ملمعات رسیده است و نثر به ابتذال منشآت و مطنطن گوییهای فرا ملتی در مراودات خاندانهای نوپای زود افول سلسلههای پی در پی. پس چه میماند جز افیونیه بافی (وصف کشیدن تریاک و همت تریاکیان) و الفیه شلفیهنویسی و بذله گوییهای پسرقصاب با برادرزاده دلاک و… «اگر عاقلی بخیه بر مو مزن / بجز پنبه بر نعل آهو مزن / سوی مطبخ افکن ره کوچه را / منه در بغلاش آلوچه را…{میرزا حسن مشرف اصفهانی}
تیری از شال شاهزادگان
طنز دوره مشروطه یک اتفاق است: تفنگی که از شال شاهزادهای چون ایرج میرزا در میآید بساط سلطنت را نشانه میگیرد، علی اکبر دهخدا با چرند و پرند گویی مسند استبدادی را به سخره میگیرد و میرزاده عشقی طنزی آمیخته به هزل و هجو را در بیان مقاصد سیاسی خود بهکار میبرد و البته نسیم شمال (سید اشرفالدین گیلانی) که اشعارش ترجمان طوفان شمالغرب این مملکت محروسه است و جا پای روشنفکری بزرگ چون میرزا علی اکبرصابر و همقطاران قفقازنشینش در جای جای اشعارش پیداست و در حقیقت آشتی بین زبان مردم کوچه بازار و ترفند طنزپردازی به این زبان و از این دریچه به همراه کاریکاتورهای نشریاتی چون ملانصرالدین و طوطی و… دست به دست هم میدهند تا فراز بلند طنز دوره مشروطه را پایهریزی کنند چه در نظم و چه در نثر. اندیشه مبارزه با نشستن بر دوش تفنگداران مشروطهچی از شمالغرب تا جنوب را با خود همراه میسازد و شعر و بخصوص شعر طنز وسیلهای آگاهی بخش و نشتری تیز و به خاطر ماننده میشود برای مبارزانی که هم شاعر بودند و هم سیاستمدار و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 