پاورپوینت کامل ضرورت و آزادی از نظر باروخ اسپینوزا ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ضرورت و آزادی از نظر باروخ اسپینوزا ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ضرورت و آزادی از نظر باروخ اسپینوزا ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ضرورت و آزادی از نظر باروخ اسپینوزا ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
رابطه ضرورت و آزادی، قلب فلسفه اسپینوزاست، چون موضوع ما تحیر فلسفی است، ما اجازه داریم قبول کنیم که منشاء طرز تفکر فلسفی وی تعجب او به جهت قرار گرفتن دو مقوله وجود خداوند از یک طرف و آزادی مطلق در «من» از طرف دیگر در کنار یکدیگر است.
رابطه ضرورت و آزادی، قلب فلسفه اسپینوزاست، چون موضوع ما تحیر فلسفی است، ما اجازه داریم قبول کنیم که منشاء طرز تفکر فلسفی وی تعجب او به جهت قرار گرفتن دو مقوله وجود خداوند از یک طرف و آزادی مطلق در «من» از طرف دیگر در کنار یکدیگر است. ژان پل سارتر – فیلسوف فرانسوی – در کتاب خود به نام «هستی و نیستی» ادعا میکند که اگر خداوند وجود دارد، پس ذهن آزاد اصولا نمیتواند وجود داشته باشد، چون خداوند به تنهایی با وجودش امکان آزادی ذهن را تا حدی غیرممکن میکند. در اینجا نظر اسپینوزا برعکس اوست. او نه خداوند را قربانی میکند نه آزادی را، بلکه در جستوجوی یک راهحل واقعی برای حل این نزاع است.
او میگوید: خداوند علتی است آزاد. از نظر وی خداوند علت آزاد همه چیز است. یعنی نحوه وجودی او بر اساس ضرورت هستی اوست. ما به عنوان انسان هیچ اثری از آزادی الهی در خودمان پیدا نمیکنیم، همانطوری که دکارت این اثر را با امکان تعویض قوانین یا حتی روابط ریاضی تفسیر میکند. هیچ سایهای از قابلیت تغییر در مفهوم آزادی الهی از نظر اسپینوزا وجود ندارد. یعنی طبق ضرورت طبیعی صرف که او میشناسد، بر اساس سیلان وجود در خداوند، آزادیاش تا اندازه بسیار زیادی جبری بهنظر میرسد تا بتواند ضرورت در یک هستی دیگر تلقی شود. عقیده به آزادی در اینجا با ضرورت ازلی خدا در طبیعت ذاتی او کاملا منطبق است. در صورت عدم وجود خلق و خوی و عدم تغییر در مراحل گوناگون وجود والهیات، این سوال اساساً اصلاً مطرح نمیشود. اسپینوزا مطمئناً یک فیلسوف به تمام معنای کلمه است و چون به طور مطلق فکر میکند، مفاهیمی را که ما بهطور نسبی استفاده میکنیم، او قهراً استفادهها و برداشتهای اصیلتر و عمیقتری از آنها به دست میدهد که با نحوه اطلاق تفکّر او در سازمان فکریاش همسان باشد. آزادی و ضرورت، دیگر دو قطب مخالف یکدیگر نیستند، بلکه بهطور مطلق مترادف یکدیگر محسوب میشوند. معنی آزاد بودن برای خداوند این است که بر اساس ضرورتش وجود داشته باشد و بدین دلیل است که خداوند هم آزاد است و هم ضرورت آزادی خداوند منطبق با ضرورتش است و به همین طریق، آزادی او منطبق با همه ضرورتهایی است که فعلیت خود را از او دریافت میکنند. اما اگر ما فکر میکنیم که جبر و اجبار چیزی است که از طرف خداوند سرازیر میشود، این موضوع ضرورتی است مخالف آزادی ما، پس ما میتوانیم مطمئن باشیم که در مورد آزادی خود اشتباه میکنیم. آزادی واقعی ما فقط میتواند به معنای ضرورت وجود خداوند باشد زیرا در برابر خدا هیچ آزادی واقعی وجود ندارد، چون همه چیز خداوند است و این موضوع خود ما را هم در برمیگیرد. اسپینوزا در اینجا دو گونه و یا دو فعل را تشخیص میدهد. طبیعت خلاق وخالق )
NTURA NATURANS
( و طبیعت مخلوق)
NATURA NATURATA
(. طبیعت خلاق مطابق جوهرش است یعنی علت فیالنفسه است بنابراین دلیل خودش محسوب میشود اما طبیعت مخلوق، آن چیزی است که از ضرورت جوهر سرازیر میشود، یعنی معانی و صفات ظاهری ذات و ضرورتی که در خداوند به عنوان جوهری با آزادیاش منطبق است که طبیعتش است، در جهان شکل ضرورت را قبول میکند چرا که همه چیز در دنیا ضروری است. در این میان دو موضوع «در وث» یامزی که هم میتواند اتفاق بیفتد و هم میتواند اتفاق نیفتد و یا امکان؛ مفاهیمی هستند که هیچ واقعیتی را نشان نمیدهند. این مفاهیم از جهل ما نسبت به زنجیره علتها ناشی میشود و از نقض درک سرچشمه ضرورت است. به طور کلی فقط ضرورت و غیرممکن بودن محال است که وجود داشته باشند، چرا که آنها نیز از ضرورت وآزادی الهی منتقل میشوند.
ما وقتی در مورد کمال الهی صحبت میکنیم، که منشاء همه چیز است، باید بفهمیم که منظور اسپینوزا چیست. معنای کمال رابطه با یک ارزش یا علت غایی نیست که طی آن بتوان گفت چه چیز زیباست و یا چه چیزی انسان را خوشبخت میکند. ما وقتی میگوییم سر منشاء همه چیز کمال خداوندی است، معنی این کلام این است که همه چیز ضروری است.
چنین تفسیری از نقطهنظر ضرورت الهی دو نوع اختلاف بین «خیر» و « شر» را محو میکند. چرا که فقط شیء ضروری و شیء ممکن وجود دارد و نه خیر و شر. به عبارت دیگر در علم اخلاق اسپینوزا، همه چیزهایی که اصطلاحاً اخلاق نامیده میشود باید فراموش شود. از این طریق به یک نوع عرفان عقلانی میرسیم، نه خیر و شر. اینجاست که فلسفه در رابطه با هندسه کلی هستی، علتهای غاییای را، از بین میبرد. باید توجه داشته باشیم که اختلاف ما بین خیر و شر به ما و نسبی بودن نظر ما مربوط میشود. از نظر الهیاتی برای کسی که ضرورت خداوند را میفهمد، فقط کمال است که وجود دارد. این مسالهای است که برای دکارت غیرقابل حل بوده، ولی برای اسپینوزا خیلی راحت قابل حل است؛ اتحاد و وحدت بدن و روح. در فلسفه اسپینوزا بدن و روح به صفات ظاهری و ذاتی دو خاصیت یک جوهر تبدیل میشوند. بدن یک صفت ظاهری دارای بسط است و روح یک صفت ظاهری دارای قوه فکر کردن است. تعلق آنها به یکدیگر به سادگی قابل فهم است، چرا که هر دو به یک جوهر تعلق دارند. اما اجازه نداریم موضوع را طوری تفسیر کنیم که تصور شود آنها روی یکدیگر تاثیر میگذارند، چون تاثیر متقابلی میان فکر کردن و بسط وجود ندارد. فقط یک تطابق و هماهنگی بین چیزی که در بدن اتفاق میافتد و چیزی که در روح اتفاق میافتد، وجود دارد، چون همه چیز در نفس واحد جوهر روی میدهد.
اسپینوزا میگوید: نظم و روابط افکاری شبیه نظم و روابط اشیاء است. این یک نوع وحدت است، ضرورت متشابهی است بین دو وجه، اما تاثیر متقابل وجود ندارد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 