پاورپوینت کامل کمالنامه نام? کمال خواجوی کرمانی ۳۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کمالنامه نام? کمال خواجوی کرمانی ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کمالنامه نام? کمال خواجوی کرمانی ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کمالنامه نام? کمال خواجوی کرمانی ۳۷ اسلاید در PowerPoint :
خواجو در آثارش میگوید متولد ۶۸۹ق است و سه سال بعد از این تاریخ، سعدی از دنیا میرود. خواجو در سال ۷۲۰ دو مثنوی مهم «همای و همایون» و «گل و نوروز» را میسراید. بر اساس اطلاعاتی که خواجو میدهد، وی تا آن سال در کرمان است و هنوز سفر جدی به شهرهای مختلف نکرده است.
خواجو در آثارش میگوید متولد ۶۸۹ق است و سه سال بعد از این تاریخ، سعدی از دنیا میرود. خواجو در سال ۷۲۰ دو مثنوی مهم «همای و همایون» و «گل و نوروز» را میسراید. بر اساس اطلاعاتی که خواجو میدهد، وی تا آن سال در کرمان است و هنوز سفر جدی به شهرهای مختلف نکرده است. خواجو تحت تأثیر فردوسی است و «همای و همایون» را بر اساس وزن شاهنامه میسراید، اما در «گل و نوروز» تحت تأثیر نظامی است. کمکم تأثیر فردوسی در آثار خواجو کمرنگ میشود و بیشتر حضور نظامی را در آثارش میبینیم. خمسهسرایی خواجو به تقلید از نظامی است؛ اما بدان معنا نیست که خواجو استقلال شخصیتی و هویتی ندارد. خواجو بعد از سرودن روضهالانوار، کمالنامه و گوهرنامه را میسراید. کمالنامه را گویی در سفر کازرون خلق میکند.
انقلاب روحی خواجو
خواجوی کرمانی یک انقلاب روحی داشته است، همانطور که سنایی این انقلاب درونی را تجربه کرده است. وی از کرمان به شیراز و از شیراز به کازرون میرود و پیرو سلسله مرشدیه میشود و در آثارش خود را «مرشدیه» مینامد و مسیر زندگیاش تغییر میکند. خواجو در هر دو ساحت مشخصات شخصیتی خاصی دارد. آن زمان که شاعر مداح است، قدرتمندان زمان را مدح کرده و درخواست صله میکند که نامی از خود به عنوان تخلص نمیآورد؛ ولی هنگامی که بزرگان دین و عرفان مانند بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، جنید، ائمه شیعه و پیامبر اکرم(ص) را میستاید، بهصراحت از خود نام میبرد؛ یعنی نمیخواهد نامش در مدح قدرتمندان باقی بماند.
چهار رساله منثور خواجو شامل «نمد و بوریا»، «شمس و سحاب»، «شمع و شمشیر» و «سراجیه» است. در سه اثری که به ترتیب نام برده شد از صنعت مناظره و تشخیص استفاده شده است. خواجو در این آثار ایدههایی را برای یک جامعه آرمانی و مدینه فاضله مطرح میکند. «سراجیه» گفتگوی خواجو با یک چراغ است و خودش ظاهر میشود و به عنوان قهرمان داستانش صحبت میکند.
جایگاه عناصر اربعه در آثار خواجو
«کمالنامه» چهارمین اثر خواجوست. او دنیای «همای و همایون»، «روضهالانوار» و «گل و نوروز» را پشت سر گذاشته و وارد «کمالنامه» میشود. اگر حضور خواجو را در آثار اولیه دنبال کنیم، متوجه روند تکاملی شخصیت وی در شعر میشویم. او خودش قهرمان داستان است. در «کمالنامه» خواجو خودش راوی و اول شخص است و در سه اثر اولیه از زاوی دید دانای کل صحبت میکند و سوم شخص است. «کمالنامه» مثل خواب و رؤیای صادقه در وی اتفاق افتاده و با استفاده از زبان رمز آن را مطرح میکند. برای شناخت کامل یک اثر ادبی، باید خود اثر بررسی شود. مولانا همه داستانهایش را از زبان دانای کل میگوید و در داستان دقوقی به عنوان اول شخص ماجرا را نقل میکند. کار خواجو بیشتر شبیه سنایی است. سنایی عناصر اربعه مانند باد را زیاد در «سیرالعباد» استفاده کرده است. پیش از اسلام، «ارداویرافنامه» را داریم، در ادبیات غربی «کمدی الهی» و در دور معاصر، «جاویدنام» اقبال را. خواجو در توضیح مراتب کمال، سراغ چهار پدید باد و خاک و آتش و آب میرود؛ چهار عنصری که در آثارش جایگاه ویژهای دارد. در گفتگو با «خاک» میگوید:
گوی چوگان چرخ مینافام
صحن میدان باد هرزهخرام
شاهراه قوافل ایجاد
صحن بستانسرای کوْن و فساد
روض خلد آدم از پاکی
وز ادیم تو آدم خاکی
به تو کرده تیمم اهل نظر
وز تو دیده تمکن اهل بصر
دورم از ره، بگو که راه کجاست؟
راه پردهسرای شاه کجاست؟
بس که خونم به دل فرو رفتهست
پای عقلم به گل فرو رفته ست
صید قید دلم، توام بگشای
من دم بسته را رهی بنمای
بار خواجو از این گریوه برآر
مرکبش را از این وحل به در آر
خواجو بار سنگینی بر دوش دارد وقتی میخواهد حرکتش را شروع کند. در این گفتگو او دیگر نه یک فرد یا شاعر، که نمایند نوع انسان است که واله و سرگشته، از خاک سراغ حقیقتی را میگیرد تا او را به آرامش برساند. از خاک میخواهد که او را به جایی راه ببرد که آبی گوارا، شعل سوزان تشنگیاش را فرو بنشاند.
گفتگو با آب
خاک پس از سکوتی آزاردهنده، لب تشنهاش را به سخن میگشاید:
سر آب از سراب میجویی؟
وز من تشنه آب میجویی؟
بر فسونم چرا دهی بر باد؟
به فسوسم به رود خواهی داد
از من پایبسته دست بدار
وز سرم بگذر و مرا بگذار
برو، ای من غبار میدانت
سرم آنجا که پای یکرانت
سوی دریا شو ار گهر جویی
یا از آن آشنا خبر جویی
هر چه خواهی که در نظر یابی
بر لب آب شو که دریابی
خواجوی تشنه و کامنیافته، سراغ دنیای پرغوغای آب میرود. در آنجا همه تشنگی بود، اینجا همه سیرابی. آنجا همه چیز سراب بود، اینجا همه چیز سر آب و حتی سرّ آب. آنجا گنجی آرام و خاموش، اینجا همه گستاخی و فریاد و عصیان. آنجا همه سکون و سکوت بود، اینجا همه زمزم موزون حرکت و پویایی. خواجو، گرد پیری بر چهره نشسته، خسته از راههای خشک و صعبالعبور صبر و فروتنی و تواضع و افتادگی، لنگلنگان ، لیک حریص و شتابان خود را به آب میرساند. به جویبار خروشان پیوسته جاری آب. جویباری که از بلندیهای ازل سرچشمه گرفته، دشت در دشت زندگی را آبیاری کرده، رو به دریای ابد پیش میرود. خواجو بر لب آب مینشیند و با آن سخن میگوید:
ای روانبخش خاکیان چمن
رود نازکوجود سیمبدن
خاک مدهوش جرعهخورد تو
و آتش سوزناک، مرد تو
چشم روشندلان طرْف چمن
به جمال تو میشود روشن
محیی خاکی ای مبارکپَی
و من الماء کل شئ حی
همه سرسبزی بهار از توست
سرخی روی لالهزار از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 