پاورپوینت کامل زیست‌جهان یا مود روشنفکرانه ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیست‌جهان یا مود روشنفکرانه ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیست‌جهان یا مود روشنفکرانه ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زیست‌جهان یا مود روشنفکرانه ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

شاید به‌معنای دقیق کلمه، نتوان شاهدی به دست آورد که قبل از قرن بیستم یا حتی در دور باستان، در ارتباط با فلسف تکنولوژی بحثی مطرح شده باشد. یعنی این‌گونه به نظر می‌رسد که ابتدا امری به نام تکنولوژی رخ می‌نماید و سپس به آن پرداخته می‌شود. بنابراین زمانی که تکنولوژی وجود نداشته، بحث فلسف تکنولوژی هم وجود نداشته است.

زایش فلسف تکنولوژی

شاید به‌معنای دقیق کلمه، نتوان شاهدی به دست آورد که قبل از قرن بیستم یا حتی در دور باستان، در ارتباط با فلسف تکنولوژی بحثی مطرح شده باشد. یعنی این‌گونه به نظر می‌رسد که ابتدا امری به نام تکنولوژی رخ می‌نماید و سپس به آن پرداخته می‌شود. بنابراین زمانی که تکنولوژی وجود نداشته، بحث فلسف تکنولوژی هم وجود نداشته است. این به آن معنا نیست که ما بگوییم وقتی دربار فلسف تکنولوژی صحبت می‌شود، این بحث فراتر از خود تکنولوژی است. یکی از مباحثی که می‌توان در این باب مطرح کرد، آنجایی است که ارسطو حالت روح را در دستیابی به حقیقت، پنج قسمت می‌کند. او در نیکوماخوس می‌گوید به‌هنگام دستیابی به حقیقت، پنج حالت می‌تواند وجود داشته باشد. یکی از آن‌ها تخنه است. این در واقع گویای این امر است که هنگام ساختن، مسامحتاً بگوییم آفریدن. اینکه می‌گویم مسامحتاً برای این است که وقتی می‌گوییم آفرینش (به این معنا که انسان چیزی بیافریند) مسئله‌ای مربوط به قرون جدید است، ولی ارسطو آنجا این نکته را به‌نیکی دریافته است که هنگام ساختن یا آفریدن چیزی، مثلاً در آفرینش هنری، معرفتی در آن وجود دارد؛ یعنی این امر متضمن معرفت است.

فلسف تکنولوژی که هایدگر مدنظر دارد و دربار آن می‌نویسد، تکنولوژی را به‌معنایی بسیار فراتر از حتی سخت‌افزار و نرم‌افزار و بسیاری از این موضوعات در نظر می‌گیرد. ما نمی‌توانیم بحث فلسف تکنولوژی را نه در دور باستان و نه حتی در دوران مدرن پیش از قرن بیستم، پیدا کنیم. هرچند صحبت‌هایی عمومی از بحران، مثلاً از بحران علم مطرح بوده است؛ به‌طوری‌که به‌عنوان مثال، هوسرل «بحران علوم اروپایی» را می‌نویسد. بنابراین می‌توان گفت که مسئل بحران از اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست در اروپا و به‌طور خاص در آلمان مطرح بوده است، ولی این‌گونه مباحث بحث‌های پراکنده‌ای هستند که به آن‌ها نمی‌توان عنوان فلسف تکنولوژی را داد.

مسئل تکنولوژی؛ مسئل ما یا مسئل وارداتی؟

در این موضوع نباید مطمئن بود. به این دلیل که وقتی در جامعه‌ای مثلاً بحث از فلسفه تکنولوژی می‌شود، آیا آن جامعه حتماً باید تا فرق سر غرق در تکنولوژی شده باشد و بعد وارد بحث شود؟ خیر، ممکن است فرهنگ و سنت‌های فکری آن جامعه با بنیادهای آن مسئله، ناسازگاری و تنشی داشته باشد که در این‌صورت، صرف طرح ابتدایی آن پدیده هم کافی است که فکر آن جامعه را به تلاطم بیندازد.

ما ایرانیان از زمان جنگ ایران و روس متوجه اهمیت تکنولوژی شدیم. طبیعتاً ورود مبانی تکنولوژی با مجموعه‌ای از سنت‌های فکری، اصول اعتقادی و فرهنگی ما در تناقض بوده و موجب برانگیخته شدن حساسیت‌هایی شده است. به نظر می‌رسد در اینجا بیشتر یک حالت نوستالژیک را می‌توان دید. البته باید به این نکته توجه کرد که این عیب حتی بر خود هایدگر هم وارد شده است. بسیاری معتقدند مثال‌هایی مانند جاده، که هایدگر در مقال «فلسف تکنولوژی» مطرح می‌کند، نشان‌دهند این موضوع است که ران اصلی‌ هایدگر نوستالژیک بوده است. به نظر می‌رسد این مسئله در مورد متفکرین ما هم به‌گونه‌ای صدق می‌کند. گویی شبیه نوستالژی ما به خانه پدربزرگ و ایام کودکی‌مان است.

اصلاً مسئله، مسئل تکنولوژی نیست. به عبارت دیگر، اگر حتی به‌عنوان مثال، مورد فلسف تکنولوژی هایدگر را در نظر بگیریم، باید گفت که هایدگر هیچ‌گاه به «زمان» به‌صورتی تقویمی نگاه نکرده است که به «عصر» هم بخواهد این‌طور نگاه کند. کل بحث زمان در هایدگر این است که زمان، کرونولوژی تقویمی نیست. اگر به زمان به‌گونه‌ای تقویمی نگاه نشود، بحث تاریخ‌مندی و زمان‌مندی بنا می‌شود و اگر زمان کرونولوژیک نباشد، تاریخ هم کرونولوژیک نخواهد بود. اگر تاریخ هم کرونولوژیک نیست، تاریخ هستی هم کرونولوژیک نیست و بنابراین عصر مدرن اصلاً اصطلاحی کرونولوژیک و اصطلاحی هستی‌شناسانه است. گویی ما دو نوع تفکر داشته‌ایم و داریم: یکم تفکر هستی‌شناسی و تفکر تکنولوژیک و دوم تفکر هستی‌شناسی و تفکر غیرتکنولوژیک که آن‌وقت دیگر بحث‌تان راجع‌به تکنولوژی نیست. تکنولوژی با هر درجه و با هر سطحی، چه در ایران، چه در آلمان، چه در آمریکا و چه در کشورهای دیگر، شما را به یاد این دو نوع هستی‌شناسی و این دو نوع معرفت‌شناسی می‌اندازد. بنابراین اشکالی ندارد که شما درحالی‌که هنوز کشورتان کشور کاملاً تکنولوژیکی نیست، بحث فلسف تکنولوژی در آن مطرح شود. شما اصلاً راجع‌به عصر مدرن صحبت نمی‌کنید، بلکه راجع‌به نحو بودن و نحو تفکر صحبت می‌کنید.

از تکنولوژی تا فلسف تکنولوژی

از نظر من، مسئل فلسف تکنولوژی اصلاً خود تکنولوژی نیست یا نباید باشد. البته شما می‌توانید برای اینکه یک رشته به رشته‌های انبوه فلسفه‌های مضاف اضافه کنید، این را بیاورید و در این زمینه، کتاب‌هایی ترجمه و رشته‌هایی ایجاد کنید. آخر مگر می‌شود که ما در بطن و متن تکنولوژی زندگی کنیم و با آن دشمنی ورزیم؟ مشکل از آنجایی شروع می‌شود که ما سعی می‌کنیم یک رویکرد ایجابی به قضیه داشته باشیم؛ یعنی اینکه بگوییم پدیده‌ای آمده است و ما به‌ناچار دچار آن شده‌ایم یا مثلاً کسانی که خیلی نسبت‌به تکنولوژی نگرش منفی دارند، بگویند بلایی آمده است یا کسانی که کمی ملایم‌تر هستند، بگویند چیز خوبی است که یک‌سری عوارض بد دارد و می‌شود آن عوارض را دفع کرد. من این رویکرد ایجابی را که در پی تأسیس چیزی است، عامل به وجود آمدن مشکل می‌دانم. ما فقط می‌توانیم تکنولوژی را فهم کنیم و این هم کاری است که باید انجام دهیم.

بسیاری هایدگر را به‌عنوان سردمدار آن جریانی که با تکنولوژی برخورد منفی می‌کند، در نظر می‌گیرند، ولی هایدگر در همان مقاله، پاراگرافی دارد که می‌گوید: «ضدیت با تکنولوژی همان پذیرفتن منفعلان تکنولوژی است.» یعنی اصولاً از نظر هایدگر، دو چیزی که متضاد هم هستند، همیشه هم‌سرچشمه‌اند. مسئله‌ فهم تکنولوژی و فهم بنیادهای تکنولوژی است و فهم آن نحو زیستن و آن شکل تفکر که در بن تکنولوژی نهفته است. ما فقط موظف به این هستیم. اگر قرار است ترویجی ایجاد شود و این فهم صورت عملی پیدا کند، برای کسانی که فهم و عمل را جدا می‌دانند، چه بهتر که این فهم تعین خارجی پیدا کند که آن دیگر دست ما نیست. یعنی کار ما فهم تعین خارجی‌اش است، حالا هرچه می‌خواهد باشد. پیش‌بینی این موضوع در اختیار ما نیست. از نظر من، هایدگر در این مقاله در همین مسیر قدم برداشته است؛ یعنی در مسیر زیستن در بطن تکنولوژی.

چه باید کرد؟

من برآنم که مقال «پرسش از تکنولوژی» هایدگر در ایران باید آسیب‌شناسی شود. این مقاله یک مقال متأخر است؛ یعنی پس از آثاری مانند «سرچشم اثر هنری» چاپ شده است. سپس او این یادداشت‌ها را مفروض می‌گیرد که چگونه می‌توان بدون مفهوم گلاسنهایت یا رستگاری (که هایدگر از مارکس اقتباس کرده است) این مقاله را فهمید؟ رستگاری در اندیش هایدگر، عبارت از رهایی امور، راحت گذاشتن جهان و طمع نبستن به چیزهاست. آموز زیستن در بطن تکنولوژی این‌گونه معنا می‌شود که هیچ نیازی به این نیست که شما وضع تعینات خارجی تکنولوژی را بیابید یا عوض کنید. هایدگر در مقال «پرسش از تکنولوژی» می‌گوید که هرگونه اقدام موضعی علیه تکنولوژی از همان چیزی رنج می‌برد که خود تکنولوژی از آن رنج می‌برد، چون این مفهوم رستگاری را در ذهن دارد؛ یعنی شما می‌توانید در بطن تکنولوژی زندگی کن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.