پاورپوینت کامل بررسی درمه در دین بودا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بررسی درمه در دین بودا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی درمه در دین بودا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی درمه در دین بودا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
«درمه» یکی از آموزههای مهم بودایی به شمار میآید، به طوری که بسیاری از تعالیم این دین پیرامون همین مفهوم شکل گرفته است. مشابه مفهوم «درمه» پیش از آیین بودا در فرهنگ هندو وجود دارد که در آنجا به «ریته» معروف است و با نظم کیهانی ارتباط دارد.
چکیده
«درمه» یکی از آموزههای مهم بودایی به شمار میآید، به طوری که بسیاری از تعالیم این دین پیرامون همین مفهوم شکل گرفته است. مشابه مفهوم «درمه» پیش از آیین بودا در فرهنگ هندو وجود دارد که در آنجا به «ریته» معروف است و با نظم کیهانی ارتباط دارد. بعدها در آیین بودا نیز معانی و کارکردهای مختلفی به خود گرفت و با شریعت، اخلاق و چهار حقیقت برین ارتباط پیدا کرد. ما در این نوشتار بعد از تبیین و توضیح معانی و کارکردهای مختلف درمه در هندوییسم و بودیسم بهاختصار به مفاهیم مشابه آن در ادیان دیگر اشاره میکنیم. در نهایت به این نتیجه میرسیم که شبیه آموزه درمه را میتوان در آیینها و فرهنگهای دیگر هم تشخیص داد. همچنین، با اینکه بودا درباره خداوند به معنای متعارف کلمه تعلیم نداد، اما آموزههای وی راجع به درمه شبیه مفهوم خداوند در ادیان دیگر است. یکی از این آموزهها مفهوم لوگوس در مسیحیت است.
اصل مقاله
درمه (
Dharma
) (که شکل پالی آن دمّه
Dhamma
است) از ریشه سنسکریت دری
Dh
مشتق میشود که به معنای حفظکردن، حمایتکردن، نگهداشتن و … است. از نظر مفهومی، معانی متفاوتی برای آن ذکر شده است، از قبیل: دین، حقیقت، قانون طبیعی، تکلیف و قانون، تعلیم، آموزه، عدالت، نظم، راستی، صداقت و … . مفهوم درمه مختص آیین بودایی نیست، بلکه قبل از آن در دوران ودایی (حدواً ۱۵۰۰ ق.م.) نیز به چشم میخورد. البته در دوره مذکور، در وهله نخست، واژه ریته
ta
برای توصیف اصل نظامبخش حاکم بر پدیدههای طبیعی به کار میرفت، اما به مرور زمان استعمال این واژه کمتر و در نتیجه کلمه «درمه» جایگزین آن شد. در طی زمان، کاربرد واژه «درمه» رایجتر شد، به طوری که تقریباً همه سنن دینی هند آن را به کار بردند. برای مثال، هندوها دین خود را سنتنه (
Sanatana
) درمه (آموزه ازلی) و بوداییان خود را پیروان درمه (تعالیم) بودا مینامند (
Keown, 2007: 271-273
؛ قرائی، ۱۳۷۹: ۴۲۱).
همچنین، درمه به معنای احکام و فرمانهای دینی، تکالیف دینی، عدالت، فضایل اخلاقی، تکالیف خاص ورنه و آشرمه (مراحل زندگی) هر شخصی است. به مفهوم هر چیزی که مشوقِ داشتنِ هستی خوب، چه در این جهان و چه در جهان بعدی، است. درمه در آیین هندو یکی از مراحل اهداف زندگی محسوب میشود. این مراحل عبارتاند از: درمه، ارته (قدرت و رفاه) کامه و مکشه. از بین اینها درمه نقش بسیار مهمی در رسیدن به مکشه یا رهایی از سمساره ایفا میکند (
Sharma, 2008: 182-184
).
از میان درشنههای هندو مکتب فلسفی پورومیمانسا به طور ویژهای، درمه را تعلیم میدهد. نظام فلسفی میمانسا یا پورومیمانسا را جیمینی (
jaimini
) بنیان نهاد. مقصد و مقصود غایی این مکتب، حمایت از آیین و مناسک ودایی و توجیه آن است. همچنین، این مکتب درباره معرفت و رهایی، دیدگاههای بسیار پیچیدهای عرضه کرده است. مکتب میمانسا عموماً دو هدف داشته است: توجه به وظایف و تکالیف شرعی (
dahrmah
)؛ و غور و بررسی در ماهیت برهمن. شایان ذکر است که هر کدام از این نگرشها نوع خاصی از میمانسا را تشکیل میدهد. افزون بر این، درمه خدای عدالت و داور مردگان است و ادرمه (
Adhrama
) خدای بیعدالتی است (شایگان، ۱۳۷۵: ۲/۷۲۵، ۵۰۱؛
Jolly, 1911: vol. 4, pp. 702-703
).
درمه در بستر هندو
قدیمیترین معنای درمه که در ریگودا ذکر شده (و معمولاً به شکل
Dharman
استعمال شده) به مفهوم نظم کیهانی است. درمه در این معنا، همچنانکه بعداً ذکر خواهد شد، با ریته ارتباط تنگاتنگی دارد. بعدها در دوران گردآوری براهنمهها (۹۰۰-۶۰۰ ق.م.) درمه به معنای کرمه استعمال شد؛ یعنی اعمال و افعال انسان در این زندگی شرایط حیات بعدی را تضمین میکند. بنابراین، درمه معادل تکالیف دینی و اخلاقی شد که هر کسی باید بر اساس طبقه اجتماعیاش (کاست) آن را انجام دهد (
Mahony, 1987: vol. 4, pp. 329-332
).
هرچند درمه معنای متفاوتی دارد، اما به طور خاص پنج مفهوم مهم از آن مستفاد میشود: ۱. آموزه: در این صورت به معنای تعالیم بودا است؛ ۲. راستی، قانون، عدالت؛ ۳. شرط: در این صورت معنای علّی و معلولی مطمح نظر است؛ ۴. پدیده: ارتباطدادن درمه با پدیدهها دال بر ماهیت منظم هستی است؛ به عبارت دیگر، جهان نمودِ قانون است؛ ۵. حقیقت غایی: این مفهوم عمدتاً نزد فرقه مهایانه مد نظر است (
Humphreys, 1984: 65-66
).
ریته و درمه در ریگودا
قبل از پرداختن به درمه در آیین بودا شایسته است به سابقه استعمال آن در آیین هندو و متون مقدس آن، بهویژه ریگودا، اشاره کنیم. در وداها درمه و ریته عمدتاً با هم و در کنار هم به کار رفتهاند و معانی مختلفی هم از آنها مستفاد میشود. در وداها، در بحث کیهانشناسی، چهار نوع نظم ذکر شده که همه آنها را ریته در بر میگیرد: نظم طبیعی، نظم الاهی، نظم بشری و نظم قربانی. ریته در نظم طبیعی حرکت خورشید، ماه و ستارگان را تحت سلطه خود دارد. باعث میشود خورشید بتابد و رودخانه جریان یابد. در نظم الاهی به مثابه نیرویی عمل میکند که خدایان بر اساس آن خویشکاریهایشان را در حفظ و اراده نظم کیهانی انجام میدهند. در نظم بشری سلوک اخلاقی انسانها را منظم میکند. در نظم قربانی روند منظم آیینهای قربانی را تعیین میکند که برای حفظ کیهان ضروری است (
Holdrege, 2004: 213-218
؛ درباره جایگاه درمه در سایر متون شروتی و سمرتی، از جمله در آثار حماسی و پورنهها نک.:
Ibid.: 218ff
).
در سرودههای ریگودا، درمه با ریته، حافظان ریته و ایزدان قربانی در ارتباط است. سرودههای زیادی در ریگودا دال بر این نکته است: «ای میتره- ورونه خردمند شما با قانون (درمه) و از طریق قدرت جادویی اشورهها از نظم (ریته) محافظت میکنید»[۱] (
Rv, vol. XIII, 1
). از ورونه خواسته میشود به سبب رعایتنکردن قوانینِ (درمه) بر آنها خشم نگیرد: «ای ورونه … هنگامی که از روی اراده قوانین (درمه) تو را نقض میکنیم، ای پروردگار به سبب این بیعدالتی ما را مجازات نکن» (
VII, LXXXIX, 5
). برای میتره و ورونه باید پیشکش شود «زیرا … آنها پروردگار همه هستند، پرستندگان آنها هرگز شکست نمیخورند، منزلگه آنها در اعلی علیین از طریق قانون ابدی (درمه) میدرخشد» . (
X, LXV, 5Ff
) افزون بر این، ورونه- میتره گردانندگان قانون (درمه) و تقویتکنندگان آن هستند که در درمه (قانون) متولد شدهاند و از دروغ متنفرند . (
VII, LXVI, 12-13
) درمه ازلی است. هیچ زوالی در آن راه نمییابد؛ میتره و ورونه باعث تقویت و حفظ آن میشوند (
VII, LXXVI, 4., VII, LXXXII, 10., VII, LXXXIV, 4., VIII, III, 14., X, XII, 2
).
علاوه بر اینکه درمه با ایزدان مربوط به نظم در ارتباط است، با خدایان قربانی نیز ارتباط دارد. در سرودههای متعدد ریگودا به ارتباط وی با اگنی، ایندره، و سومه اشاره شده است. راه و قوانین اگنی درست است «به سوی قربانی بیا ای کسی که راههای تو راست و قوانین تو درست است» (
V, II, 2: IX, VII, 1
). اگنی در نظم مقدس به دنیا آمده است، قوانین (درمه) را واضح و گرامی میدارد (
V, XXVI, 6
). علاوه بر این، اگنی به وسیله درمه نگهدارنده نظم معرفی شده است «آنها [اگنی و اشورهها] از طریق درمه و از طریق قربانی، حافظ نظم نگهدارنده در آسمان رفیع هستند» (
V, XV, 2
). سومه پروردگار درمه مقدس است و قلب مردم را تطهیر میکند. وی به سبب درمه شکوهمند است و درمه را واضح میکند. ایندره از طریق درمه ابدی خورشید را در آسمان قرار داده است (
IX, XXXV, 6., IX, cXIII, 4., X, LXII, 3: X, CXVIII, 7
). طریق اگنی درمه و ریته است (
X, LXXX, 6
).
پس درمه در ریگودا با ریته (نظم) و خدایان نظم در ارتباط است. البته با خدایان قربانی مثل سومه نیز ارتباط دارد. درمه ازلی و ابدی است و هرچند در معانی مختلفی به کار رفته و کارکردهای متعددی دارد اما عمدتاً نقش نظامبخشی دارد. با وجود اینکه خدایان نظم، یعنی ورونه میتره از آن حفاظت میکند اما مخلوق آنها نیست، بلکه مستقل از آنها است. این ایزدان در درمه متولد شدهاند و کارکردشان مطابق درمه است. افزون بر این، حرکت عناصر طبیعت، مثل ماه و خورشید و ستارگان، جاریشدن رودخانه به سبب درمه و بر اساس درمه است. معنا و نقش نظامبخشی درمه، چنانکه در ادامه ذکر خواهد شد، در آیین بودا نیز رایج و غالب است.
درمه در آیین بودا
درمه در آیین بودایی، در وهله نخست، جزء سه پناهگاه محسوب میشود؛ شخص بودایی اقرار میکند که «من به بودا پناه میبرم. من به درمه پناه میبرم، من به سنگه پناه میبرم». اما نکته جالب اینکه درمه به طور ازلی در جهان وجود داشت و بودا صرفاً آن را کشف کرد. او در واقع با مطرحکردن رنج و چهار حقیقت برین، یعنی رنج، علت رنج، رهایی از رنج و راه رهایی از رنج، چرخ درمه را به حرکت درآورد (
Keown, 2007
). هر کدام از این پناهگاهها معنایی دارد. هنگامی که شخص به بودا پناه میبرد یقین دارد که وی حقیقت رهاییبخش آنها را کشف کرده است. وقتی به درمه پناه میبرد به این معرفت میرسد که تعالیم بودا راه رهایی را نشان میدهد. در هنگام پناهبردن به درمه درمییابد که موجودات فانی در پی یافتن حقایقی هستند که در درمه بیان شدهاند (
Grimes & Mmital, 2006: 121
). همچنین، شخص به بودا پناه میبرد. چون وی در خصوص تمام دردها و آلام انسانها شفقت پایانناپذیری دارد و راه نجات را پیش روی آنها قرار داده است. به درمه پناه میبرد، زیرا پیروان خودش را قادر میسازد بر تمام رنج و ناخشنودیها غلبه کنند. بهترین نوع پیروی از درمه بهکارگیری آن در زندگی روزمره است. پناهبردن به سنگه از آنرو است که در آنجا درمه در اختیار انسانها قرار میگیرد. اگر سنگه در کار نبود، درمه بعد از مرگ بودا به افسانه میپیوست (
Morgan, 1956: 74
). همه فرق بودایی درمه را پذیرفتهاند و درباره آن آموزههایی مطرح کردهاند. به طور کلی میتوان چند معنا برای درمه در بستر بودایی ذکر کرد: ۱. معنای وجودشناختی: درمه در این مفهوم متعلق معرفت کامل (پرجنا پارمیته) است و جزء سه پناهگاه محسوب میشود. در این حالت درمه تقریباً شبیه آتمن برهمن در بعضی درشنههای هندو است. همچنین، درمه در این مفهوم به معنای قانون جهان، ازلی، ابدی، ساری و جاری و نامخلوق است؛ ۲. درمه در سلوک زندگی: به معنای قانون اخلاقی، راستکرداری، رفتار درست، تکلیف و عمل دینی است. در مقابل درمه، ادرمه یعنی بیعدالتی، سلوک نادرست قرار دارد. ۳. درمه به معنای آموزه، حقیقت و کتاب مقدس نیز هست (مثل دمه پده)؛ در این صورت تعلیمدهنده درمه کسی است که چشمان بصیرتبین شخص را باز میکند و تمیز خوب و بد را به دیگران میآموزد (
Conze, 2008: 92-94
).
افزون بر این، درمه در سنتهای بودایی دو جنبه هستیشناختی دارد. در بعد هستیشناختی به مثابه اصل نظامبخش جهان عمل میکند. در این صورت تمام اجزای جهان در اثر درمه در جای خود به طور منظم و قاعدهمند به فعالیت خود ادامه میدهند. فعالیت عناصر و اجزای طبیعت بر اساس ذاتشان هماهنگ میشود. برای مثال، درمه خورشید باعث تابش میشود و درمه رودخانه باعث جریانیافتن آب میگردد (
Holdrege, 2004
). بوداگوشه، مفسر بزرگ بودایی، چهار معنای اصلی برای درمه ذکر کرده است: سلوک خوب، تعالیم اخلاقی، تعالیم بودا، قانون کیهانی. درمه در مفهوم تعالیم در بودایی رایجتر است و در این صورت جزء سه پناهگاه قرار میگیرد و به لحاظ وجودی مقدم بر بودا است و بودا فقط تجلی تاریخی درمه است (
Ling, 1970: 235
).
در واقع، درمه در بودایی یعنی دیدن امور آنگونه که واقعاً هستند. درمه به طور ازلی وجود دارد و بودا صرفاً آن را کشف کرد. حتی اگر بودا نبود شخص دیگری آن را کشف میکرد (
Williams, 2000: 2, 7, 22
). اما کشفکردن درمه کار آسانی نیست. در هر سیودو هزار سال یک سمّاسم بودا ظهور کرده و دانش درمه را، که کاملاً از روی زمین محو شده، کشف خواهد کرد. درمه بودا آنچه هست و آنچه باید باشد را نیز شامل میشود. درمه را زمانی میتوان فهمید که چیزها را آنچنان که هست، دید و هر کس به این دریافت رسیده باشد تتاگته نامیده میشود (آرمسترانگ، ۱۳۸۷: ۱۰۹، ۱۱۱؛ سوزوکی، ۱۳۸۰: ۴۳؛ کازنیز، ۱۳۸۴: ۳۰-۳۱).
درمه و رعایت آن منجر به نیروانا میشود. این نکته را خود بودا در وصف درمه ذکر کرده است. بودا درمه را عمیق، ظریف، آرام و فراتر از ساحت منطق معرفی میکند و فقط خردمندان آن را درک میکنند. به نظر وی، موجوداتی که غرق در هواجس هستند بهسختی میتوانند مشروطبودن یا تکون وابسته را مشاهده کنند و بهسختی میتوانند این حقیقت را درک کنند؛ یعنی انکار تمام وابستگیها، نابودی اشتیاق، سکون، توقف نیروانا. حتی بودا میگوید اگر میخواستم درمه را تعلیم دهم دیگران نمیتوانستند مرا درک کنند و این برای من ملالآور و دردسرساز میشد (
Keown, 2007
).
معلوم شد درمه علیرغم اینکه معانی متعددی دارد، در اصل یعنی دیدن امور آنگونه که واقعاً هستند. درمه به طور ازلی وجود دارد و تا ابد نیز وجود خواهد داشت و بودا فقط آن را کشف کرد؛ یعنی به عبارتی وی غایت و واقعیت امور را دید و به دیگران تعلیم داد و هر کس به این مقام برسد تتاگته نامیده میشود. اهمیت و ارزش درمه به قدری است که جزء سه پناهگاه بودایی و بنابراین در زمره اصول اعتقادی بوداییها قرار میگیرد.
درمه و سه بدن بودا
گفته شد که بودا به نوعی تجلی تاریخی درمه است. در اینجا است که آموزه تریکایه (سه بدن بودا) مطرح میشود. بر طبق آموزه تریکایه بودا سه بدن دارد: درمهکایه، سمبوگهکایه، نیرمانهکایه. درمهکایه به سوَباوَهکایه هم معروف است. چون قائم به خود است. به عبارتی، درمهکایه نشانگر ذات حقیقی و واقعی بودا است. سمبوگهکایه بدن آسمانی بودا است؛ یعنی بدنی که موجودات آسمانی آن را درک کردهاند. نیرمانهکایه (بدن ضروری) لازم و ضروری است؛ چراکه درمهکایه فراتر از آن است که برای انسان عادی درکشدنی باشد. اگر بودا در حالت درمهکایه باقی بماند هیچ امیدی به نجات جهان وجود ندارد و از اینرو است که بودا باید از جایگاه اصلیاش فرود آید و صورتی به خود بگیرد که برای موجودات این جهان درکشدنی باشد (
Ling, 1970: 156-157
).
بدن بودا، پرجنایا (معرفت) نام دارد. این معرفت فراتر از ذهنیت و عینیت است. بر اساس این معرفت هیچ کدام از موجودات جاندار و غیرجاندار فردیت یا خود ندارند. درمهکایه در اینجا تقریباً معادل عقل است که بر ویژگی وهمی موجودات اشراف دارد؛ یعنی موجودات در ظاهر وجود دارند. بنابراین، میتوان درمهکایه را بنیاد و منشأ تمام پدیدهها دانست (
Eliot, 1998: vol 2, p. 34
). شایان ذکر است که در نظریه سه بدن بودا، از همه مهمتر درمهکایه است. بودا در این هیئت با حقیقت ازلی، درمه ازلی یکی است و اصل کیهانی و امر مطلق محسوب میشود که در زمان و مکان اما در عین حال فراتر از هر دو حضوری فراگیر دارد. بر اساس دیدگاه بوداییان، بودا در واقع فلسفهای ابداع نکرد بلکه چیزی را دید که همیشه وجود داشته است. یعنی حقیقت وجود را مشاهده کرد و آن را به دیگران تعلیم داد و خودش تجسم آن حقیقت بود و این درمه است. بر طبق نظر آنها، بودا و درمه یکی است. بودا درمه را کشف کرد. البته درمه پیش از بودا وجود داشته است. خواه بودا به وجود میآمد خواه نه، درمه همچنان وجود داشت. به عبارت دیگر، در آغاز درمه بود و همه چیز در درمه است (
Harris, 2001: 28, 35
).
معلوم میشود که درمه هرچند ازلی است و بودا صرفاً آن را کشف کرده است، اما بوداییان در نظریه سه بدن بودا وی را با درمه یکی میگیرند. بودا بر اساس این نظریه همان درمه و حقیقت ازلی است و اصلی کیهانی محسوب میشود. آیا این نمیتواند شبیه اینهمانی لوگوس با عیسای تاریخی در مسیحیت و بهویژه در انجیل یوحنا باشد؟
درمه و درمهها
در بودایی، علاوه بر درمه، اعتقاد به درمهها نیز به چشم میخورد. درمهها را میتوان به معنای گذرا، غیرشخصی و حوادث مشروط در نظر گرفت. شخص میتواند با انکار هر گونه «من»، «مال من» و هر چیز مربوط به «من» به این معرفت برسد که جهان متشکل از درمهها است و گوهری ندارد و همه چیز فقط در ظاهر وجود دارد (
Conze, 2008: 99
). درمهها یا ذوات جهان به مشروط و نامشروط تقسیم میشوند. درمههای مشروط از ترکیب چند علت و شرط ساخته شدهاند، اما درمه نامشروط تجزیهناپذیر و از علیت بیرون است. این ویژگی فقط مختص نیروانا است. به عبارت دیگر، نیروانا درمه نامشروط است (سوزوکی، ۱۳۸۰:۶۸). درمههای مشروط در زمره تولید مشروط یا تکون وابسته قرار میگیرند که عبارتاند از: ۱. نادانی: معرفتنداشتن به چهار حقیقت برین، کرمهسازها یا سنکارا؛ اینها سازندگان کردارهای تن و گفتار و دل هستند؛ ۲. دانستگی: این نوع دانستگی به هر یک از حواس ششگانه بستگی دارد. دانستگی در این معنا یکی از پنج توده است؛ نام و شکل: نام سه توده از پنج توده است، شش بنیاد (حواس ششگانه). تماس. احساس. ۳. تشنگی: سه نوع است: تشنگی کام، تشنگی هستی، تشنگی نیستی. دلبستگی. ۴. وجود: یعنی میل به شدن، صیرورت، زاییدهشدن، پیری و مرگ. افزون بر این، همه درمههای مشروط سه نشانه دارند: از خاستگاهی برمیخیزند، میگذرند یا از میان میروند، و دیگرگون میشوند. اما نیروانا که درمه نامشروط است فاقد این سه نشانه است. بنابراین، خارج از چرخ وجود، علت و معلول است (پاشایی، ۱۳۸۳: ۱۰۴، ۷۱-۷۷). عقیده به درمههای مشروط در بودایی از اعتقاد به وجودنداشتن روح ناشی میشود. در آیین بودا وجود روح به معنای عنصر مستقل و جاودانه و همچنین ازلیت وجود انسان رد میشود. به همین علت در بودایی مفهوم جوهر رد و به جای آن ظواهر (درمه) مطرح شد؛ یعنی فقط ظواهر ذوات وجود دارند. بر این اساس، جهان سیلان همیشگی درمهها است (
Skorupski, 1987: vol. 4, pp. 332-334
).
جنبه اخلاقی درمه نزد بودا
قبلاً درباره ریته به معنای نظم جهانی در ریگودا مطالبی گفته شد. اما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 