پاورپوینت کامل حکمت و دیانت ۴۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حکمت و دیانت ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت و دیانت ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت و دیانت ۴۶ اسلاید در PowerPoint :
بحث و گفتگو در موضوع رابطه میان پاورپوینت کامل حکمت و دیانت ۴۶ اسلاید در PowerPoint، و یا به تعبیر دیگر دین و تعقل در ادبیات ما سابقهای دیرینه دارد. برخی ممکن است این دو را کاملا جدا از هم و مستقل و بیارتباط بدانند. برخی دیگر نبوت و دیانت را مکمل عقل محاسبه میکنند؛ یعنی معتقد میشوند که انبیا آمدهاند تا کمبودهای عقل و مواردی که عقل بشری بدان دست نمییابد را تکمیل کنند.
بحث و گفتگو در موضوع رابطه میان پاورپوینت کامل حکمت و دیانت ۴۶ اسلاید در PowerPoint، و یا به تعبیر دیگر دین و تعقل در ادبیات ما سابقهای دیرینه دارد. برخی ممکن است این دو را کاملا جدا از هم و مستقل و بیارتباط بدانند. برخی دیگر نبوت و دیانت را مکمل عقل محاسبه میکنند؛ یعنی معتقد میشوند که انبیا آمدهاند تا کمبودهای عقل و مواردی که عقل بشری بدان دست نمییابد را تکمیل کنند. برخی دیگر میگویند عقل انسان را تا دم درب خانه انبیا میرساند و خداحافظی میکند. و بالاخره برخی دیگر میگویند مگر نه این است که آدمی با عقل به همه چیز دست مییابد؟ بنابراین عقل است که انسان با آن خدا و پیامبرش را باید بشناسد و خدا و پیامبر تقلیدی که ارزشی ندارد، بنابراین عقل مقدم بر همه چیز است: بر دین، بر اخلاق و…
ولی به نظر میرسد سؤال اصلی را بایست طور دیگری مطرح کرد. سؤال اصلی این است که: آیا عقل بدون دین، برای سعادت بشر کافی است؟ و برعکس آیا دین بدون تعقل میتواند بشر را هدایت کند و به سعادت برساند؟
پاسخ این سؤال را هم برهان و دلایل عقلیه دادهاند و هم دلایل نقلیه بسیاری برای ما بیان کردهاند. در یک جمله هرگز مدعای انبیا آن نبوده که ما آمدهایم تا عقل شما را تعطیل کنیم و ما به جای شما فکر کنیم. پاسخ مسأله نسبت به رابطه عقل و دین در یک آیه شریفه قرآن مجید داده شده است. آیه مزبور حاوی نکته بسیار مهم کلامی است که در قالب یک گفتگوی بسیار زیبا بیان شده است. به آیات زیر توجه کنید که درباره وضعیت گروهی از جهنمیشدگان است:
تکادُ تمیزّ من الغیظ کلُّما أُلقى فیها فوجٌ سألهُم خزنتهُا ألم یأتکمُ نذیر. قالوا بلى قد جاءنا نذیرٌ فکذّبنا و قُلنا ما نزّل اللهُ من شئ إن أنتُم إلا فى ضلال کبیر. و قالُوا لو کُنّا نسمعُ أو نعقلُ ما کُنّا فى أصحاب السّعیر: نزدیک است که[دوزخ] از خشم پارهپاره شود. و چون فوجى را در آن افکنند، خازنانش به آنها گویند: آیا شما را بیمدهندهاى نیامد؟ گویند: چرا، بیمدهنده آمد؛ ولى تکذیبش کردیم و گفتیم: خدا هیچ چیز نازل نکرده است؛ شما در گمراهى بزرگى هستید.و مىگویند: اگر ما مىشنیدیم یا تعقل مىکردیم، اهل این آتش سوزنده نمىبودیم. (ملک، ۸ ـ ۱۰)
در آیات فوق سمع و عقل را با «او» عطف فرموده که بیانگر دو امری است که قسیم دیگری هستند؛ یعنی برای نجات انسانها عقل قسیم تدین قرار داده شده است؛ ولی به نظر میرسد که نمیخواهد آن دو را مانند دو خط موازی بداند که هرگز به هم نمیرسند، بلکه میخواهد بفرماید که در نهایت هرکدام به دیگری واصل میگردد، و به دیگر سخن، بشر هر کدام از تعقل و تدین را که انتخاب کند، او را به دیگری میرساند. تعقل به تدین و تدین هم بشر را به تعقل خواهد رسانید.
ممکن است گفته شود که تعقل به تدین رسیدنش روشن است؛ اما تدین چگونه آدمی را به تعقل میرساند؟ شاید بهترین بیان برای پاسخ سؤال فوق همان است که حضرت مولی علی(ع) فرمودهاند: «فبعث فیهم رُسُلهُ… لیستأدُوهُم میثاق فطرته و یُذکروهُم منسى نعمته… و یُثیروا لهُم دفائن العُقول» (نهجالیلاغه، خطبه اول)
«اثاره» به معنای برانگیختن است. و مراد آن حضرت این است که نقش نبوت، نقش واداشتن و انگیختن انسان به سوی تعقل است. گویی هرچند عقل بشر فینفسه و ذاته امکان عقلی برای نجات انسان داشت، ولی امکان وقوعی نداشت؛ زیرا بدون تذکر انبیا، بشر تعقل نمیکرد.
این قرآن مجید است که دستکم در ۲۷ آیه۲ انسانها را به تعقل و تفکر توصیه کرده است و به طور کلی امید هدایت را تنها برای اهل تعقل اعلام داشته است: «انما یتذکر اولوا الالباب» (الرعد، ۱۹)
در احادیث شریف نیز بیانات مختلفی در این خصوص وارد گردیده. از جمله:
ـ عن ابیجمیله، عن ابن طریف (سعد بن طریف) عن ابن نباته (اصبغ ابن نباته) عن علی(ع) قال: هبط جیرئیل علی آدم (ع)، فقال: یا آدم، انی امرت ان اخیرک واحده من ثلاث، فاختر واحده من ثلاث و دع اثنتین. فقال له آدم: و ما الثلاث یا جیرائیل؟ فقال: العقل، والحیاء و الدین. قال آدم(ع) فانی اخترت العقل. فقال جبرئیل للحیاء و الدین: انصرفا.و دعاه فقالا به: یا جبرئیل! انا امرنا ان نکون مع العقل حیثما کان. فقال فشأنکما و عرج.۳
یعنی: اصبغ بن نباته از حضرت مولی(ع) نقل کرده که آن حضرت فرمودند: «جبرئیل بر آدم ابوالبشر نازل شد و به گفت من [از سوی خداوند] مأمورم که تو را میان انتخاب یکی از سه امر مخیّر سازم. تو میتوانی یکی را انتخاب کنی و دو تای دیگر را رها سازی. آدم گفت: آن سه امر چیست؟ جبرئیل گفت: ۱ـ عقل، ۲ـ حیا، ۳ـ دین. آدم گفت: من عقل را انتخاب کردم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما بروید. آن دو گفتند: ای جبرئیل، ما مأمور هستیم که هر جا عقل باشد، ما باشیم و نمیتوانیم جدا شویم. جبرئیل گفت همانگونه عمل کنید و خود به آسمان رفت.» مولی صالح مازندارانی در شرح این حدیث مینویسد: این کلام یک استعاره تمثیلیه میباشد.۴
منظور از استعاره تمثیلیه ـ که گاهی آن را مجاز مرکب نیز میگویند ـ به طوری که در مختصرالمعانی تفتازانی آمده آن است۵ که مشبهبه در جمله بیاید و مشبه مراد باشد.۶ خلاصه آنکه محتوای این حدیث یک گفتگو تشبیهی و تنبیهی است. حیا نمایانگر اخلاق است و مفاد حدیث این است که عقل بنیان و ریشه دین و اخلاق است. عقل، آدمی را به اخلاق و دیانت هدایت میکند. و در احادیث تقریبا به حد متواتر رسیده که ارزش دینداری و ارزیابی آن بر مبنای تعقل است. به حدیث صحیح زیر توجه کنید:
ـ عن اسحاق بن عمار عن ابی عبدالله(ع): قال قُلتُ لهُ جُعلتُ فداک إنّ لی جارا کثیر الصلاه کثیر الصدقه کثیر الحجّ لا بأس به. قال فقال: یا إسحاقُ کیف عقلُهُ قال قُلتُ لهُ جُعلتُ فداک لیس لهُ عقلٌ قال فقال لا یرتفعُ بذلک منه».۷ اسحاق بن عمار گوید: به امام صادق(ع) گفتم: «قربانت، من همسایهاى دارم که بسیار نماز مىخواند و بسیار صدقه مىدهد و بسیار هم به حج مىرود و بد هم نیست.» فرمود: «اى اسحاق، خردش چون است؟» گفتم: «قربانت، خردى ندارد» فرمود: «این کارها مقامى از او بالا نبرند. »
به طور کلی به موجب روایات گفتگوی انبیا با مخاطبینشان برحسب میزان عقل آنان است. از امام صادق(ع) منقول است که فرمود: قال رسولالله(ص): «انّا معشر الانبیاء امرنا ان نکلّم الناس علی قدر عقولهم:۸ پیامبر(ص) فرمودند همه ما انبیا مأموریم که با مخاطبینمان به حد عقل آنان سخن بگوییم.»
این حقیقت یعنی رابطه تنگاتنگ حکمت و تعقل با دیانت را ملاصدرا به نحو صریح بیان کرده است. ایشان در مبحث نفس «الشّواهد الرّبوبیّه» به حقیقتی بسیار مهم تصریح میکند. او وقتی میرسد به مبحث تناسخ، سه نوع تناسخ را مطرح میکند که یک نوعش تناسخ مُلکی است و دو نوعش تناسخ ملکوتی است.۹ ملاصدرا نوع اول را که عبارت است از ورود نفسی پس از جدائی به بدنی دیگر که در این دنیاست، محال میداند؛ ولی نوع دوم که ظهور برخی نفوس در عالم دیگر ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 