پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های کاظم زاده ایرانشهر ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های کاظم زاده ایرانشهر ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های کاظم زاده ایرانشهر ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های کاظم زاده ایرانشهر ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
مسلک ما عشق و معشوق ما ایران جوان و آزاد است
برماست که دستاوردهای فکری و فرهنگیمان را، به ویژه از آغاز جنبش مشروطه دنبال کرده و خط سیر و چگونگی انتقال آن ها را از نسلی به نسل دیگر، در گذر زمان، پیگیری کنیم تا مانع گسست ذهنی و آگاهی تاریخی نسل کنونی شویم، بدین روی یاد کردن از کسانی که از دل و جان به این میهن، عشق ورزیدند و در راه سربلندی و سرفرازی آن از هیچ کوششی فروگذاری نکردند، بسیار ارجمند است.
مسلک ما عشق و معشوق ما ایران جوان و آزاد است
برماست که دستاوردهای فکری و فرهنگیمان را، به ویژه از آغاز جنبش مشروطه دنبال کرده و خط سیر و چگونگی انتقال آن ها را از نسلی به نسل دیگر، در گذر زمان، پیگیری کنیم تا مانع گسست ذهنی و آگاهی تاریخی نسل کنونی شویم، بدین روی یاد کردن از کسانی که از دل و جان به این میهن، عشق ورزیدند و در راه سربلندی و سرفرازی آن از هیچ کوششی فروگذاری نکردند، بسیار ارجمند است. همچنین بر ما بایسته است، روشنفکران دوره مشروطه را بشناسیم و از تجربه ی شکست ها و پیروزی های آنان برای ساختن ایران فردا بهره گیریم.
دوره ای که به گفته ی شاهرخ مسکوب: « یکی از چرخش های دوران ساز تاریخ معاصر ایران رخ داد، دنیایی فروریخت و دنیایی سر برکشید. » اگر بخواهیم ویژگی روشنفکران آن دوره را در یک عبارت بیان کنیم، می توانیم آنان را « روشنفکران فرهنگ ساز » بنامیم، چرا که به گفته ی دکتر علی میرفطروس: « در کشورهایی که هنوز نهادهای مستقل مدنی شکل نگرفته و تقسیم کار اجتماعی چندانی هم در آن ها صورت نگرفته، معمولاً روشنفکری با سیاست آمیخته است، با این حال باید تاکید کرد، وظیفه اصلی روشنفکر، ایجاد فضاهای ذهنی مناسب برای تعالی و نیکبختی جامعه است. به عبارت دیگر؛ وظیفه روشنفکر فرهنگ سازی است نه سیاست بازی! او عهده دار مهندسی فکری و مدیریت ذهنی جامعه است، مثلاً روشنفکران عصر مشروطه اساساً در پی قدرت ( یعنی کسب قدرت سیاسی ) نبودند بلکه بیشتر به دنبال ایجاد ذهنیت عقلانی و بسترسازی برای استقرار جامعه ی مدنی بودند.»
نسل روشنفکران دوره مشروطه، نسلی است که کوششی پیگیر ، برای بازشناسی و بازنمایی هویت ایرانی می نماید، نسلی که با پایی در تاریخ و فرهنگ ایران و دستی در تمدن باختر زمین، در پی بازیابی هویتِ تاریخی و فرهنگِ ملی ماست.
به گفته ی دکتر ماشاالله آجودانی: « یکی از تلاش های نهضت مشروطه تلاشی است برای بازسازی ایرانیت در معنای جدید، یعنی این که ما در کجای جهان ایستاده ایم، که بودیم، فرهنگ ما چه بوده و در درون این فرهنگ چه چیزی می توانسته از آن بیرون آید و چه برداشتی می توانستیم از این فرهنگ بکنیم. »
یکی از چهره های نامدار این نسل، کاظم زاده ایرانشهر است، که با برپایی ماهنامه ایرانشهر در برلین _ یکی از بی مانندترین مجله های تاریخ مطبوعات ایران _ نقشی بزرگ در بازیابی این هویت ملی و شکل دادن به این اندیشه سیاسی ایفا می نماید.
***
حسین کاظم زاده ایرانشهر، ۲۰ دی ماه ۱۲۶۲ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد، پیش از هفت سالگی پدر و مادر خود را از دست داد، پدرش حاج میرزا کاظم از پزشکان بنام دوره ی خود بود. حسین، پس از مرگ پدر، تحت پرورش برادر بزرگش که وی نیز پزشک بود، روزگار می گذراند.
او خواندن و نوشتن فارسی را در مکتب آخوند ملانصیر می آموزد و آموزش های پسین تر را در مکتب حاج ملا علی واعظ و سپس مکتب رشدیه حاج میرزا احمد سوداگر می بیند، تا این که در تبریز، آموزشگاهی به سبک اروپایی، به کوشش میرزا حسین خان کمال، گشایش می یابد. در این آموزشگاه است که ایرانشهر برای نخستین بار به کار روزنامه نگاری می پردازد و دستیاری سردبیری ماهنامه کمال و همچنین اداره کتابخانه مدرسه به او واگذار می گردد.
این روزگار چندان نمی پاید و آموزشگاه های نوین تبریز مانند کمال و لقمانیه به زور و فشار آخوندهای متعصب، به دست محمد علی شاه که آن زمان در تبریز ولیعهد بود، به سال ۱۲۸۱ بسته می شوند و مدیر مدرسه کمال از تبریز به قفقاز می رود و ریاست مدرسه نوروز قفقاز را به عهده می گیرد.
ایرانشهر از آن دوران این گونه یاد می کند: « این واقعه روح مرا زخمدار و زندگانی را برای من بسیار تلخ و ناگوار ساخت، مدتی گرفتار رنج و اضطراب درونی بودم، مثل این که از بهشت بیرونم کرده به دوزخ انداخته بودند. » (۱)
ایرانشهر بیکار نمی ماند، پس از چندی، کتابفروشی ای به نام کتابخانه کمال پایه ریزی می کند و کتاب های شخصی خود را در آنجا می گذارد تا بدین روی شاگردان و همدرسان پیشین خود در مدرسه کمال را دور هم گرد آورد و کم کم آن مغازه کوچک را به انجمنی برای جوانان آزاد اندیش بدل سازد و در این میان نیز دست به نوشتن و ترجمه کتاب هایی چون « یاد دادن فارسی ببچگان ترکی زبان »، « هنرآموز » و … می زند.
در سال ۱۲۸۳ خورشیدی، میرزا حسین خان کمال از قفقاز به تبریز بازمی گردد تا از آنجا به مصر رفته و روزنامه کمال را در آنجا انتشار دهد، که در این میان از ایرانشهر درخواست کمک می کند، که او نیز می پذیرد و به قفقاز و از آنجا به باطوم می رود، در باطوم چندی ماندگار می شود تا این که آگاه می گردد میرزا حسین خان کمال نتوانسته تدارک روزنامه کمال را ببیند. پس بر آن می شود به استانبول برود تا پزشکی بخواند، اما چون به تازگی به جان عبدالحمید سلطان عثمانی سوء قصدی کرده بودند که گویا دست چند دانشجوی خارجی نیز در کار بوده و به این خاطر چون دانشگاه استانبول دیگر دانشجویان خارجی را نمی پذیرد، ایرانشهر در استانبول سرگردان می ماند. تا اینکه به کمک دوستانش در سفارتخانه ی ایران در عثمانی برای خود کاری دست و پا می کند.
در استانبول، ایرانشهر با همدستی چند جوان آزادی خواه ایرانی، انجمنی مخفی به نام « انجمن برادران ایرانی » را پایه گذاری می کنند. این انجمن، مخفیانه با سخنرانی ها و پخش مجله های گوناگون، ایرانیان مقیم ترکیه را به پشتیبانی از آزادی خواهان و مشروطه طلبان ایران تشویق می کند، تا این که پس از سه سال از وقوع مشروطه در ایران، در ترکیه نیز مشروطه خواهان پیروز می شوند و در این هنگام است که کارهای انجمن آشکارا و عمومی می شود و از سوی دیگر نیز، انجمن بزرگی به نام « انجمن سعادت » توسط بازرگانان و سایر ایرانیان مقیم استانبول گشایش می یابد، که دانشمندی چون « زین العابدین مراغه ای » نویسنده کتاب معروف « سیاحت نامه ی ابراهیم بیگ » نیز در این انجمن دستی دارد. این انجمن به گردآوری پول برای کمک به آزادی خواهان ایران و پسین تر پس از برچیده شدن مشروطه و به توپ بستن مجلس ملی از سوی محمد علی شاه، در پشتیبانی و نگهداری از آزادی خواهانی که به استانبول کوچ کرده بودند، از هیچ کمکی دریغ نمی ورزند. یکی از این مهاجرین « علی اکبر خان دهخدا» بود. وی روزنامه « سروش » را به یاری انجمن سعادت در استانبول راه می اندازد که ایرانشهر در آن روزنامه و روزنامه ای دیگر به نام « شمس » که از چند سال پیش در استانبول چاپ می شد، مقاله هایی ارزشمند چاپ می کند. کتاب کوچکی نیز به نام « تازیانه ی غیرت » برای دلگرمی ایرانیان برای پاسداشت آزادی و مشروطه می نویسد، که انجمن برادران ایرانی _ که چندی پیشتر نیز، نمایشنامه ی تاریخ مشروطه ی ایران را در استانبول به روی پرده برده بودند _ این کتاب ایرانشهر را نیز چاپ کرده و به شهرهای بزرگ ایران می فرستند.
ایرانشهر هم به کار خود در سفارتخانه ایران ادامه می دهد و هم به دانشکده حقوق استانبول وارد می شود. در سال ۱۲۸۹ خورشیدی به عنوان نماینده مالی دولت ایران، به مکه می رود تا کار حاجیان ایرانی در مکه را سروسامان دهد.
ایرانشهر پس از بازگشت از مکه به سفارش « مسیو کوله » نماینده مالی دولت ایران، به دانشگاه شهر لوون بلژیک می رود، تا تحصیلات خود در رشته ی حقوق را در آن دانشگاه پی گیرد. ایرانشهر پس از آموختن حقوق در بلژیک به فرانسه می رود و در دانشگاه سوربون، علوم اجتماعی و روزنامه نگاری را آموزش می بیند. در این میان به خواهش مسیو لوشاتلیه مدیر مجله « جهان اسلام »، (۲) « سفرنامه مکه » را به زبان فرانسه در آن مجله به چاپ می رساند.
ایرانشهر به یاری دانشمندانی چون علامه قزوینی و پرفسور پورداوود، « انجمن مصاحبات علمی و ادبی ایرانیان » را در پاریس پایه گذاری می کند، که در این انجمن ماهی دوبار، سخنرانی هایی به زبان فارسی یا فرانسه داده می شود.
در این میان نیز نمایشنامه « رستم و سهراب » را با برداشت از شاهنامه ی فردوسی می نگارد که در سال ۱۲۹۳، چند نفر از دانشجویان ایرانی، به همراه مادام اوهانیان ایرانی، این نمایشنامه را در « تیاتر لون پوواریه پاریس » بازی می کنند.
ایرانشهر از مهرماه ۱۲۹۳ از سوی پرفسور ادوارد براون _ شرق شناس پرآوازه _ و به سفارش علامه قزوینی، برای تدریس زبان فارسی به دانشگاه کمبریج دعوت می شود. ایرانشهر درباره ی ایران دوستی پرفسور براون این چنین می گوید: « روزی بعد از ظهر که به خدمت ایشان رسیدم، پس از سلام دادن و فشردن دست گفت که مدتی است مشغول حساب کردن اعداد حروف اسم دجال و اسم ادوارد غری وزیر خارجه ی انگلستان هستم، زیرا این مرد دجال عصر ماست که با روس ها آن معاهده ی شرم آور را بسته که ایران را میان روس و انگلیس به دو منطقه نفوذ تقسیم کرده است ولی می بینم که از روی حساب ابجد اعداد ادوارد غری بیشتر از اعداد دجال می باشد، دجال در زبان انگلیسی انتی کریست نامیده می شود که اعداد ابجدی حروف آن ۱۱۵۱ می باشد در صورتی که اعداد ابجدی ادوارد غری ۱۴۲۶ می شود. من از راه شوخی گفتم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 