پاورپوینت کامل از «شعر مذهبی» تا «شعر معنوی» ۷۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از «شعر مذهبی» تا «شعر معنوی» ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از «شعر مذهبی» تا «شعر معنوی» ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل از «شعر مذهبی» تا «شعر معنوی» ۷۴ اسلاید در PowerPoint :

بی هیچ مقدمه‌ای، در این یادداشت قصد دارم به رمزگشایی وجوه دیگری از شعر دینی و آیینی بپردازم. وجوه و ابعادی که ما را در شناخت کامل‌تر این گونه ادبی یاری می‌کند. در واقع هدف اصلی از نگارش این یادداشت، تبیین و تحلیل وجوه تمایز «شعر مذهبی» و «شعر معنوی» است. شاید بعضی قائل به چنین تفکیکی نباشند و بگویند معنویت جز تفکیک ناپذیر هر مذهبی است.

به انگیزه حلول ماه مبارک رمضان و شکوفایی بهار معنویت

بی هیچ مقدمه‌ای، در این یادداشت قصد دارم به رمزگشایی وجوه دیگری از شعر دینی و آیینی بپردازم. وجوه و ابعادی که ما را در شناخت کامل‌تر این گونه ادبی یاری می‌کند. در واقع هدف اصلی از نگارش این یادداشت، تبیین و تحلیل وجوه تمایز «شعر مذهبی» و «شعر معنوی» است. شاید بعضی قائل به چنین تفکیکی نباشند و بگویند معنویت جز تفکیک ناپذیر هر مذهبی است. به همین اعتبار هر شعر مذهبی، صبغه معنوی هم دارد. بله، بخش اول این گزاره درست است. گوهر و جوهر مذهب، معنویت است. ولی چنان که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، مذهبی بودن و معنوی بودن همیشه ملازم یکدیگر نیستند.

مهم ترین ویژگی هایی که برای شعرو شاعران معنوی می توان برشمرد، عبارتند از:

۱ – شعر معنوی، آمیزه ای از تعهد ادبی و تعهد دینی و انسانی است. آمیزه ای از «جوشش و کوشش»، «چه گفتن و چگونه گفتن».

۲ – شاعر معنوی، متصف به صفاتی است که در آیه ۲۲۷ سوره شعراء برای شاعران اصیل آیینی برشمرده شده است: ایمان(اخلاص)، عمل صالح، ذکر کثیر، و انتصار.

۳ – شاعر مذهبی نگاه آفاقی به جهان دارد. شاعر معنوی «نگاه انفسی» و معرفتی.

۴ – شاعر مذهبی از بیرون سفارش می گیرد، شاعر معنوی از درون. شعر معنوی «قربه الی الله» است، شعر مذهبی«قربهالی الناس» و«قربه الی الدنیا».

۵ – شاعر مذهبی توجیه کننده «وضع موجود» است. شاعر معنوی اصلاح گر وضع موجود و ترسیم کننده «آینده موعود» است.

۶ – شعر مذهبی،عرصه تقابل و رویارویی «عشق وعقل» است. شعر معنوی پایتخت تعامل و هم افزایی عشق و عقل.

۷ – بنیان شعر مذهبی بر نیازسنجی و اولویت سنجی «صنفی» است. پایه شعر معنوی بر اولویت سنجی «فطری و انسانی».

از منزل«صورت» تا ملکوت«سیرت»

خداوند در آیه ۱۴ سوره «حجرات» می فرماید:«قالَتِ الْاَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُوْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا اَسْلَمْنا وَ لَمّا یَدْخُلِ الْاِیمانُ فِی قُلُوبِکُم: اعراب بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم،

به آنها بگو: شما ایمان نیاورده اید، بگوئید اسلام آورده ایم، ولى هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است.»

فرق شاعر مذهبی با شاعر معنوی نیز مثل فرق «اسلام آوردن» با «ایمان آوردن» است. شعر معنوی بر خلاف شعر مذهبی که مشاطه گر «صورت» است، سخنگوی سیرت، آینهِ‌ دار حقیقت‌ و سرچشمهِ‌ بصیرت‌ است. غایت و نهایت شعر مذهبی توصیف و تجلیل است، و غایت و نهایت «شعر معنوی» تبیین و تحلیل.

شاعر مذهبی در پله اول دین داری که اقرار به زبان و پذیرش صوری احکام و اعتقادات است، متوقف مانده است و دین و آیین در چشم او به مجموعه ای از شعائر و مناسک خشک عبادی خلاصه می شود. ولی شاعر معنوی، انسانی است که معنویت به واسطه «ایمان» و «معرفت دینی» در درونش نهادینه شده و به معنا و حقیقت دین راه برده است. از همین رو، شعر مذهبی بیش تر به صورت دین می پردازد، ولی شعر معنوی به سیرت دین.

شعر مذهبی از بزرگان دین «تندیس مصیبت» می سازد، شعر معنوی «تندیس عزت». چرا که هدف غایی و نهایی شعر مذهبی مدح و منقبت و سوگ و مرثیه است، ولی هدف غایی و نهایی «شعر معنوی» تربیت و تزکیه است که هدف اصلی همه پیامبران الهی از آدم تا خاتم بود، چنان که در حدیثی از رسول اکرم(ص) می خوانیم:«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ: به راستی که من مبعوث شدم تا کرامت های اخلاقی را کامل و تمام کنم.»

غلبه«مذهبیت» بر «معنویت» در شعر آیینی

با واکاوی و کالبدشکافی کارنامه شعر آیینی، به این نتیجه می‌رسیم که بعد از انقلاب – منهای دهه شصت – شعر ما مذهبی‌تر شده، ولی معنوی ‌تر نشده است. چرا که اگر شعر ما معنوی تر شده بود، می باید امروز شعر توحیدی و نبوی از پر برگ و بارترین شاخه های شعر آیینی می بودند که متاسفانه این چنین نیست. این نشانه، گواه صادقی بر درستی این ادعاست. آری، بعد از دهه شصت به علت توجه افراطی به پوسته دین(شعائر و مناسک) و غفلت از وجوه معرفت شناسانه، در شعر دینی و آیینی ما مذهبیت از معنویت سبقت گرفته است. یعنی پیش و بیش از آن که روح معنویت در کالبد شعر آیینی ما حلول کند، روح مذهبیت در کالبد آن حلول کرده است.

در نتیجه، در بسیاری از موارد، موضوع شعر ما مذهبی شده، ولی موضع شعر ما نه. افزایش کمی زیرشاخه‌های شعر آیینی نیز مؤید این معناست. یعنی بسیاری از شاعران علی رغم پرداختن به اکثر مناسبت‌های مذهبی در طول سال، جان و جهان شعرشان از معنویت اصیل دینی خالی است. از همین روست که حلقه گمشده شعر آیینی روزگار ما «توحید» است، و این شاخه از شعر آیینی در مقایسه با سایر زیرشاخه‌ها، نحیف‌ تر و فقیرتر است. زیرا در این حوزه، سفارشی در کار نیست که بر مبنای آن شاعر دست به تولید اثر بزند. از همین رو شاعران ما در شعر آیینی به همه موضوعات می‌پردازند جز «خدا» که اصل و اساس و عصاره همه معارف دینی است.

«تربیت مذهبی»، «تربیت معنوی»

در شعر مذهبی زمانه ما توجه به شعائر و مناسک دینی خیلی زیاد شده است، ولی متاسفانه در پس پشت این ظاهر دینی، معنویت اصیل و ناب در شعرها کمتر دیده می‌شود. علت این امر تقدم «تربیت مذهبی» بر «تربیت معنوی» است. تربیت مذهبی ظاهر ما را مذهبی می‌کند، تربیت معنوی باطن ما را. شخصیت‌هایی امثال فردوسی، مولانا، ناصرخسرو، سعدی و حافظ که جان و جهان شعرشان سرشار از معارف اصیل توحیدی، حکمی و اخلاقی است، محصول تربیت معنوی هستند. از همین روست که به مثنوی مولانا «مثنوی معنوی» می گوییم و از حافظ با عنوان «لسان الغیب» نام می بریم. ولی بعضی از شاعران روز و روزگار ما که شعرشان انباشته از واژه‌های دینی است، ولی جز مدح و منقبت و سوگ و مرثیه حرف دیگری برای گفتن ندارند، شعرشان مصداق «شعر مذهبی» است.

ما در تاریخ ادبیات، شاعر نجیبی به نام «پروین» داریم که به صورت صریح و مستقیم درباره بسیاری از بزرگان دینی شعری نگفته است، ولی وقتی در مضامین اشعارش دقیق می‌شویم، سیمای یک شاعر مؤمن و باورمند را می‌بینیم که بیش از همه ما که در باره تک تک بزرگان دینی شعر گفته‌ایم، دغدغه دین و آیین دارد و بیش از همه ما حقیقت و جان و جهان دین را دریافته است. «پروین» محصول«تربیت معنوی» و اشعارش مرامنامه «سبک زندگی اسلامی» است. او به راستی و درستی الگوی کامل یک شاعر اصیل آیینی است.

در اینجا خالی از لطف نیست که برای تاکید بر این دقیقه – بازگشت به شعر معنوی – به بازخوانی بخشی از کتاب «با چراغ و آینه» ادیب و سخن شناس نام آور معاصر، دکتر شفیعی کدکنی با عنوان «معجزه پروین» بنشینیم:

«پروین عضو خانواده‌ای از خانواده‌های شعر فارسی است که در آن خانواده حرمت خرَد و اخلاق و شرف انسانی، اساس ارزش‌ها را تشکیل می‌دهد؛ خانواده فردوسی، ناصر خسرو، سعدی و نظامی. هر وقت جامعه ایرانی بیمار شود، از قلمرو و نفوذ این خانواده خود را بر کنار می‌دارد و هرگاه روی در ساختن و رشد فرهنگی داشته باشد‌، خود را به پناه این خانواده هنری می‌رساند. پدر این خانواده فردوسی است و فرزندان رشیدش عبارتند از: ناصر خسرو، نظامی، سعدی و ابن‌یمین و بهار و دختر جوانشان پروین اعتصامی. این خانواده شعری با یک خانواده بزرگ دیگر، رقابت و در عین حال، خویشاوندی دارد: خانواده سنایی و عطار و مولوی.

فرهنگ ایران، تعالی و رشد خلاقیت خویش را در پرتو رقابت این دو خانواده به دست آورده است. معیار سلامت جامعه ما را، در طول تاریخ، باید از رهگذر نزدیکی و دوری به این دو خانواده جست. وقتی هنر و خلاقیت ما از این دو خانواده یا یکی از این دو خانواده دور شده باشد، آثار بیماری روحی و انحطاط در آن آشکار است(شعر عصر تیموری و صفوی و قاجاری)…شعر پروین روز به روز و ساعت به ساعت می‌بالد و در شریان‌های فرهنگ ایرانی جایگاه خویش را استوار می‌کند؛ زیرا شعر او شعر خرد و آزادی و شرف انسانی است.

ادبیاتی که از این سه محور برکنار بماند، هر قدر زرق و برق ایماژهایش چشم جهان را کور کند، عمری نخواهد داشت. انبوه استعاره‌های هرز و پا در هوای شعر عصر صفوی را از یاد نبریم که چندین هزار شاعر خرد و کلان به بار آورد و در هر گوشه دیوان‌های هر یک از ایشان، صدها و هزارها استعاره تجریدی پا در هوا، بر روی هم خوابیده و در حال پوسیدن است.»

اشاره به افق «آینده موعود»

شعر مذهبی، لهجه‌ای منفعل دارد و بیشتر توجیه کننده «وضع موجود» است. شعر معنوی اما لهجه‌ای معترض دارد و برای تحقق «آینده موعود» تلاش می‌کند. بنیان شعر معنوی بر«اصلاح گری» و «روشنگری» دینی است. از همین روست که در شعر معنوی نقد و آسیب‌شناسی دینی جایگاهی رفیع دارد. حال آن که خط قرمز شاعر دینی نقد و«آسیب‌شناسی» است و جان و جهان شعرش سرشار از کژتابی‌های مضمونی و اعتقادی.

شاعر مذهبی با این استدلال که بدون اذن و عنایت اهل بیت(ع) و روح القدس نمی توان به حریم شعر آیینی پا نهاد و در مدح و منقبت آنان شعر گفت، شعر آیینی را در هاله ای از تقدس می پیچد و به هیچکس اجازه ورود به حوزه نقد و آسیب شناسی آن را نمی دهد. اما شاعر معنوی بر این اعتقاد و باور است که آسیب‌شناسی از جنس امر به معروف و نهی از منکر است و برای رشد و ارتقای کیفی شعر آیینی، باید تابوی «نقدناپذیری» آن را شکست. چرا که شعر آیینی نیز همچون همه گونه های ادبی، برای باروری و بالندگی بیش تر نیازمند نقد و آسیب‌شناسی است.

شوربختانه، علیرغم همه تاکیداتی که در آموزه های دینی بر توحید و یگانه پرستی شده است، امروز یکی از بزرگ ترین آفاتی که شعر آیینی ما را تهدید می‌کند، بحث «غالی‌گری» یا غلو در این گونه ادبی است. امروز به خاطر توقف قافله شعر آیینی در منزل محبت و عدم پیوند محبت با معرفت و بصیرت دینی، این قافله سر از ترکستان

«غالی گری» در آورده و از جان و جهان بسیاری از شعرهای ما بوی کفر و شرک به مشام می‌رسد و رفته‌ رفته شعر آیینی ما به شعری «ضدآیینی» تبدیل می‌شود! شعری که «پیشانی نوشت» آیینی دارد، اما سرشت و سرنوشت آیینی، نه!«موضوع» دینی دارد، اما «موضع» دینی، نه.

حال آن که ترکیب معجزه آسای«محبت با معرفت» است که روح انسان را متحول می کند و به پیروی و تبعیت از خاندان رسالت وا می دارد. ولی وقتی تنها با عصای محبت در این مسیر به پیش می رویم، در باتلاق «غالی گری» و «شرک» فرو می‌غلطیم که نتیجه محتوم آن چیزی جز گمراهی و ضلالت نیست. به این معنا که به جای بازخوانی و فراگیری بزرگ ترین درس پیامبر(ص) که بت شکنی و یکتاپرستی است، می آییم از پیامبر(ص)، علی(ع)، حسین(ع) و دیگر بزرگان دینی بت می سازیم و به جای خداپرستی به معصوم پرستی می نشینیم!

عرصه هم افزایی«عقل» و«عشق»

شعر مذهبی، عرصه تقابل و رویارویی «عشق وعقل» است. شعر معنوی پایتخت تعامل و هم افزایی عشق و عقل. شاعر مذهبی می‌گوید:

تا توانی با خرد بیگانه باش

عقل را غارت کن و دیوانه باش!

شاعر معنوی اما با چشم تکریم به عقل می نگرد و در ستایش «تفکر» و «اندیشیدن» می‌گوید:

ای برادر تو همان اندیش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.