پاورپوینت کامل فرآیند تحول ایدئولوژیک و تکنولوژیک تصوف در دوران معاصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فرآیند تحول ایدئولوژیک و تکنولوژیک تصوف در دوران معاصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرآیند تحول ایدئولوژیک و تکنولوژیک تصوف در دوران معاصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فرآیند تحول ایدئولوژیک و تکنولوژیک تصوف در دوران معاصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
یکی از گرایشهای اصلی در پیشرفت فرهنگ دینی اسلامی طی دو قرن گذشته، چیزی است که میتوان آن را اسلامی کردن اسلام نامید. همزمان با افزایش تسلط فرهنگ اروپایی از طریق استعمار، مفهوم غربی مدرنی از «دین»۱ برداشت میشد که نتیج آن دستهبندی چیزی بود که ما اکنون با نام «ادیان جهان» میشناسیم. اسلام ـ اصطلاحی عربی که هم به معنای تسلیمشدن فردی در برابر خدا و هم به معنای برگزاری جمعی اعمال مذهبی است
ترجمه: زهرا توفیقی و الهام رستاد
یکی از گرایشهای اصلی در پیشرفت فرهنگ دینی اسلامی طی دو قرن گذشته، چیزی است که میتوان آن را اسلامی کردن اسلام نامید. همزمان با افزایش تسلط فرهنگ اروپایی از طریق استعمار، مفهوم غربی مدرنی از «دین»۱ برداشت میشد که نتیج آن دستهبندی چیزی بود که ما اکنون با نام «ادیان جهان» میشناسیم. اسلام ـ اصطلاحی عربی که هم به معنای تسلیمشدن فردی در برابر خدا و هم به معنای برگزاری جمعی اعمال مذهبی است ـ به مثاب یک دین میان ادیان بسیاری پذیرفته شد.۲خاورشناسان اروپایی در قرن نوزدهم، نقش مهمی در پیشبرد این مفهوم «دینیساز» از اسلام داشتند، مفهومی که در آن بسیاری از ابعاد عقلانی و معنوی سنت را نادیده گرفته بودند؛ در همان حال سیاست استعماری، بنیادهایی را که به تقویت و اشاع این وجه از فرهنگ اسلامی در کشورهای مسلمان میپرداختند، به حاشیه و انزوا کشاند. جای بسی شگفتی است که متفکران مسلمان قرن نوزدهم، تا حدی در واکنش به این شیو استعماری، مواضع اصلاحگرایانه و احیای دینی اتخاذ کردند که بازتاب برداشتی خاورشناسانه از اسلام بود. در قرن بیستم، بنیادگرایان به شکل گسترده واژ اسلام را به مثاب اصطلاحی ایدئولوژیک به کار میبردند. تا از طریق آن، فعالیتهای گستردهای را علیه منافع استعماری یا دولت پسااستعماری سکولار بسیج کنند. رسانههای غربی این مشی ساده و صریح جریان مخالف را بدون ارزیابی انتقادی پذیرفته و بازگو کردند. در این مقاله کارل ارنست به «پاورپوینت کامل فرآیند تحول ایدئولوژیک و تکنولوژیک تصوف در دوران معاصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint» می پردازد.
***
اسلام، ایدئولوژی و تصوف
تاکنون، بارها وجه اصلی سنت اسلامی معاصر، یعنی همان تصوف یا عرفان اسلامی، در بحثهای عمومی پژوهشگران از قلم افتاده است. من در تحقیق أخیر خود دلایلی آوردهام مبنی بر اینکه خاورشناسان، از ابتدای کارشان در دو قرن گذشته، به شکلی نظاممند تلاش کردهاند تا مفهوم تصوف را از حیط تعریف خود از اسلام خارج کنند.۳ تصوف، در قرن نوزدهم و حتی تا قرن بیستم، تقریباً بدون استثناء محصول «عوامل مؤثر خارجی» تعریف شده است، به گونهای که این پدیده میتوانست چیزی برگرفته از فلسف یونانی یا حتی بودیسم و یوگا قلمداد شود. حذف تصوف از اسلام، همگام با تلقی مفهوم جدیدی از اسلام بود که اصلاحگرایان مسلمان آن را، در همان زمان، پیش از بنیادگرایان امروزی، مطرح کرده بودند. آنچه دو گروه خاورشناسان و بنیادگرایان تأیید نمیکردند، روشی بود که جریان تصوف، در معنای وسیعش، با آن بیشتر متفکران برجست مسلمان در پیش از دوران مدرن را توصیف کرده بود. از شرح حال معتبر مشایخ صوفیه، همچون ماجرای به دار آویختهشدن شهید صوفی، حلّاج (متوفی ۹۲۲م.)، این معنا برداشت میشود که تصوف به طور کلی مخالف با اسلام «راست کیش»۴ است (معنایی که به هر شکل یا از طریق هر کس میتوانست تعریف شود). حقیقت آن است که دیدگاههای پژوهشگران مسلمان، از غزّالی (متوفی ۱۱۱۱) تا شاهولیالله (متوفی ۱۷۶۲)، چنان با تعالیم تصوف آمیخته است که اگر از تاریخ اسلام حذف شود، مشکلآفرین خواهد بود. حتی شخصیتهایی، همچون ابن تیمیه (متوفی ۱۳۲۸م.)، که مخالفان تصوف به او استناد میکنند، با وجود نقدهایی که بر برخی از تعالیم و آیینهای صوفیانه داشتند، خودشان یکی از اعضای سلسل صوفیه بودند. متفکران مسلمان دوره اخیر، همچون محمد اقبال، نیز تمایل داشتند تا تصوف را تحت عنوان عقاید خرافی قرون وسطی رد کنند و بیارتباط با اسلام نشان دهند.
با این حال، نادیده گرفتن تصوف به طور کامل، غیر ممکن بود. به علاوه، در نوعی توطئه، که ممکن است نظریهپردازان آن را تبانی عمیق بخوانند، خاورشناسان و بنیادگرایان هر دو به این توافق رسیدند که تصوف در برههای از زمان، قانونی و اسلامی بوده است. البته چنین توافقی فقط محدود به عصر طلایی کلاسیک در گذشتهای دور است. اگرچه میتوان درباره مشایخ صوفیه که قرنها پیش آسوده آرمیدهاند، به خوبی و با اطمینان صحبت کرد؛ اما در عین حال، اروپائیان، به ویژه پروتستانهای بریتانیایی، با بنیانگذاران وهابی رژیم سعودی موافقاند که اولیاء مرده، تنها خاک بیجان هستند. این عقیده در تضاد با دیدگاههای افراطی صوفیان است که معتقدند اولیاء در آرامگاههای خود، گذرگاههایی جاودان به سوی قرب الهی هستند. در واقع، این نگرش درباره صوفیها باعث مزیتی مضاعف شد؛ بدین معنا که میتوان صوفیهای معاصر را در نقش نمایندههای رو به انحطاط سنتی که زمانی پررونق بوده است، به راحتی نادیده گرفت.
تا جایی که به پژوهشهای تصوف مربوط میشود، نگرش عصر طلایی درباره تصوف به صورت رابطهای مستقیم بین قدمت نَسَبی یک صوفی و توجهی که طی آن او را ارزشمند میدانستند، تبدیل شد. از همین روی، مطالعات در حوز تصوف معاصر، به جز جنب صرفا سیاسی آن، تا دور اخیر به ندرت انجام شده است.۵
با این حال، با بررسی دقیقتر، معلوم میشود که رهبران، سازمانها و جریانهای صوفی، به طرز شگفتآوری در برابر چالشهای مدرنیته، انعطاف و پذیرش نشان دادهاند. رهبران صوفی در قرن نوزدهم، همچون «امیرعبدالقادر الجزایری»، هم در نهضت مقاومت ضداستعماری فعال بودند و هم با انجمنهای اصلاحگرا ارتباط داشتند. از میان صوفیانی که بیشتر به این شیوه گرویدند، میتوان صوفیان هندی همچون رهبر نقشبندیه «احمد بریلوی» و پیر فرق چشتیه «حاجی امداد الله» و «شیخ احمد بن ادریس» در شمال آفریقا و بسیاری دیگر را نام برد. امروزه در کشورهای سنتی مسلمان و نیز در غرب، نزاعی بر سر مالکیت سرچشمههای نمادین اسلام آغاز شده است و در این نزاع، هم بنیادگرایان و هم طرفداران مدرنیته، تصوف را رقیب اصلی خود قلمداد میکنند. به رغم صحنههایی که رسانهها از ظاهر تصوف نشان دادهاند، اگر تصوف را در معنای وسیع آن، پدیدهای تعریف کنیم که شامل انجام تکالیف دینی و شفاعت بزرگان و تکریم حضرت محمد (ص) میشود، منصفانه میتوان گفت که امروزه اکثر مسلمانان با نگاه صوفیان به اسلام موافق هستند.
هدف از این نوشتار آن است که بگوییم چگونه طرفداران تصوف و کسانی که دستاوردهای فرهنگی آن را میستایند، از طریق رسانههای ارتباطی مدرن خودشان را نشان دادند؛ همچنین با جرأت به گمانهزنی دربار این مسأله بپردازیم که چگونه یکی از گونههای اجتماعی آنها از طریق همین تکنولوژی حفظ شده و باقی مانده است. من برای چنین تحلیلی، به مشاهدات دقیق «مانوئل کستلز»۶ به طور خاص تکیه کردهام تا به تبیین نمودهای فرهنگی متنوعی بپردازم که در رسانههایی همچون چاپ، ضبط صوت، رادیو و تلویزیون و فیلم و شبک اینترنت یافت میشوند.۷
تصوف و چاپ
در تاریخ اروپا این حقیقت روشن وجود داشته است که جنبش دینی پروتستان تا اندازهای فرزند تکنولوژی چاپ بود. اختراع ماشین تایپ متحرک گوتنبرگ امکان چاپ اولین کتاب پرفروش دوران مدرن، یعنی ترجم آلمانی «مارتین لوتر» ۸ از کتاب مقدس را، فراهم کرد. امروزه برای مقایس این موضوع، چینشناسان در حال بررسی ارتباط میان دین و چاپ در چین هستند؛ چرا که تاریخ دیرین چاپ در چین ارتباط تنگاتنگی با متون دینی دارد. هر دو گروه انسانشناسان و مورخان دینی به مسئل ارتباط میان جنبههای نوشتاری و شفاهی متون مقدس توجه کردهاند. اما، در مورد دین اسلام که شاید به شکل برجستهای «دین مبتنی بر کتاب» [قرآن] است، تحقیق دربار ارتباط میان دین و چاپ هنوز در مراحل ابتدایی به سر میبرد. این امر تا حدی به دلیل تأخیر نسبی در عرض صنعت چاپ به کشورهای مسلمان است؛ زیرا به رغم چاپ متون عربی در اروپا، سال ۱۵۰۰، در کشورهای مسلمان قرن هجدهم تجرب بسیار محدودی نسبت به صنعت چاپ وجود داشت و این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم، چاپ عامل مهمی در انتشار متون اسلامی به حساب آمد.
تاکنون بیشتر پژوهشهایی که دربار موضوع رابطه اسلام و چاپ صورت گرفته، بر پدیدههایی تمرکز داشتهاند که به آسانی در دسترس اروپاییان بوده است، همچون مؤسسههای انتشاراتی که مبلغان مسیحی اروپایی و دولتهای بومی یا استعماری تأسیس کردهاند؛ با این حال، بسیاری از جنبههای دیگر صنعت چاپ در کشورهای اسلامی همچنان ناشناخته باقی مانده است. خاورشناسان بیشتر با حالتی تحقیرآمیز، برخی از دلایل احتمالی را که مانع از معرفی صنعت چاپ تا چنین مدت طولانی در میان مسلمانان شده است، حدس زدهاند؛ آیا صنعت چاپ تهدید اقتصادی برای هزاران خوشنویسی بود که وسیل معاش خود را با رونویسی نسخههای خطی میگذراندند؟ آیا صنعت چاپ به خاطر جبران مبلغ زیادی که برای خرید دستگاه چاپ لازم بوده، مشکل سرمایهگذاری و بازاریابی داشته است؟ یا اینکه دلبستگی عمیق مسلمانان به انتقال شفاهی قرآن علت این وضع بود؟ این پرسشها و پرسشهای بسیار دیگری وجود دارد و تا زمانی که تاریخ واقعی چاپ در کشورهای مسلمان نسبتاً ناشناخته بماند، همچنان مورد بحث خواهد بود. واضح است که حتی بیان طرح کلی این تاریخ نیازمند کار پژوهشگرانی است که دربار نواحی و زبانهای گوناگون پژوهش میکنند؛ به همین دلیل طرح این پرسشها زودهنگام است و نمیتواند مفید باشد. البته چیزی که بیشتر مورد سؤال است، میزان تحقیقهایی است که دربار اسلام و تکنولوژی چاپ، از منظری کاملاً اروپامحور انجام شده است، نه منظری جامع که در آن نشان داده میشود مسلمانان برای اهداف دینی تکنولوژی جدید را تغییر دادند.
برای بررسی دقیقتر، پژوهشگرانی همچون «باربارا متکالف»۹ اهمیت نقش چاپ را در دانشگاههای اسلامی هند مستعمره در قرن نوزدهم مشخص کردهاند. از آنجا که «علما» بیانکننده و انتقالدهند متون دینی اسلامی هستند، قطعاً عنصر مهمی در بررسی ارتباط میان اسلام و چاپ به شمار میآیند. با این حال، نقش آنها تنها عامل تعیینکننده و مهم نیست. «فرانسیس رابینسون»۱۰ در مقالهای تأثیرگذار، دلایلی را طرح کرده است که بر اساس آن، علمای اسلامی در هند صنعت چاپ را پذیرفتند؛ چرا که آنها، تحت سیطر قوانین استعماری، «بدون داشتن هیچ قدرتی، نگران اسلام بودند».۱۱ او همچنین اشاره میکند که پذیرش چاپ متون دینی، نتایج غیرمنتظرهای را در پی داشت که عبارتاند از: ۱) ظهور «جنبش پروتستان اسلامی»، یعنی نهضت احیای نص قرآن که بسیاری از جنبههای آداب سنتی اسلامی را رد میکرد؛ ۲) بینالمللی شدن جوامع مسلمان؛ ۳) آزاد و مردمیشدن شناخت دینی و در نتیجه افول اقتدار «علماء». رابینسون معتقد است که «تکنولوژی چاپ جایگاه اصلی تبادل آراء به شمار میرود که در آن مذاکرات دینی رهبری میشود»؛ یعنی چاپ دارای عمومیتی است که به خوبی و حتی فراتر از گروههای معینی که او توصیف میکند، کاربرد دارد.
وجه دیگر این موضوع در سالهای اخیر که لازم است پژوهشگران بدان توجه کنند، استفاده از ابزار چاپ (و وسایل ارتباطی دیگر، مانند نوار صوتی) است که گروههای اسلامگرا یا بنیادگرا در قرن بیستم برای ترویج ایدئولوژی خود به کار بردند. قطعا توانایی ابزار چاپ برای ارائ یک متن بدون نسخ بدل، به گروههایی که قائل به نص و پیروی لفظ به لفظ کتاب آسمانی هستند، کمک کرده است. البته تا اندازهای به دلیل مشی خاصی که این گروهها داشتند و براساس آن ـ هم در نگاه روزنامهنگاران خارجی و هم در گفتوگوهای داخلی ـ اندیش نمادگرایی اسلامی را مختص خود میدانستند، کسانی که مسئل ارتباط اسلام و چاپ را مطرح میکنند، دیگر مجبور به بررسی گذشته این پدید بسیار مشخص نشدهاند. ممکن است انسانی بدبین، این مسئله را حلق بستهای از بازخوردها بخواند که رسانهها و پژوهشهای غربی با استفاده از برنامههای دو گروه متقابل بنیادگرایان و دولتهای سکولار به کار میبرند. از این رو بار دیگر باید گفت که آن موضوعاتی که مورد علاق غرب است، در حوزه پژوهش نیز مهم به شمار میرود.
شاید چشمگیرترین وجه ظهور تصوف به صورت یک موضوع مورد بحث در قرنهای نوزدهم و بیستم، عمومیسازی نظام آموزشی فرقههای باطنی کهن، از طریق رسانههای ارتباط جمعی مدرن بوده است. امروزه فرقههای صوفیان و آرامگاههای مقدس آنها در کشورهای مسلمان، سیلی از جمعیت را، از مریدان معمولی تا علماء، به خود جلب میکند. درست همانطور که صنعت ضبط صوت، آیینهای خصوصی سماع را برای عموم مردم قابل مشاهده کرد (که در ادامه خواهید خواند)، اختراع تکنولوژی چاپ و چاپ سنگی نیز امکان نشر تعالیم صوفیه را در مقیاسی بیشتر از نسخههای خطی فراهم آورد. چنان که مثلاً وقتی برای نخستین بار در اوایل قرن نوزدهم آثار عربی ابنعربی به چاپ رسید، ناگهان ملاحظه شد اثری که شاید تا آن موقع در همه جهان فقط صد نسخه از آن موجود بود (و به سختی یافت میشد)، به کمک صنعت چاپ به جایی رسید که اکنون بیش از هزار نسخه از آن را میتوان در هر گوشه از کتابفروشیها به آسانی پیدا کرد. ۱۲
اخیراً با تکیه بر منابع عربی و عثمانی، که چندان هم کامل نیست، این دیدگاه مطرح شده است که حامی اصلی نشر آثار در کشورهای اسلامی در قرن نوزدهم، علاوه بر دولتها، فرقههای صوفیه بودند.۱۳ اکنون باید پرسید که ویژگی نشر و وسعت آن در میان فرقههای صوفیه، یا به طور کلی در زمینه تصوف چه بوده است؟ شواهد بسیار کم است و لازم است که موضوع تصوف را از موضوعات دیگری که دستهبندی و تعریف متفاوتی دارند، جدا کنیم. البته شواهدی که در دست داریم، مستند هستند؛ برای مثال، یک پژوهش مقدماتی حاکی از آن است که در نیم نخست قرن نوزدهم، ۱۱۲ مؤسس انتشاراتی ملّی در بخشهای مختلف هند کتابهایی به زبان فارسی و اردو، بیشتر با موضوعات دینی، شعر و حقوق چاپ کردهاند.۱۴ این امر آشکارا نشان میدهد که بسیاری از کتابهای دینی و شعر به دلیل ارتباط با تصوف، تعریف و توصیف میشدند. فهرست کتابهایی که در اوایل قرن نوزدهم در بنگال منتشر شدهاند، شامل دائرالمعارف فلسفی اخوان الصفا (به زبان عربی و اردو) و آثار ادبی کلاسیک مانند آثار سعدی، جامی و غیره به زبان فارسی میشود.۱۵ چاپ چشمگیر آثار ادبی کلاسیک فارسی در انتشارات ملّی هند بر انتشاراتی که اروپاییان در اواخر قرن هجدهم در کلکته تأسیس کرده بودند، تأثیر گذاشت.۱۶ به همین صورت، از اواسط قرن نوزدهم کتابهای منتشر شده در ایران بیشتر به موضوعات ادبیات کلاسیک فارسی، آثار دینی و ادبیات حماسی ـ عاشقانه و حکایتهای عامهپسند میپرداخت، یعنی موضوعاتی که تا حدودی هماهنگ با رویکردهای تصوف بود.۱۷ به همین صورت، در مؤسس انتشاراتی که حاکم مصری، «محمد علی»، در سال ۱۸۲۲ تأسیس کرده بود، علاوه بر تعداد زیادی ترجمههای آثار اروپایی با موضوعاتی چون علوم نظامی، آثار مهمی نیز دربار دین، اخلاق و شعر وجود داشت. در این میان، تعدادی آثار صوفیه از سعدی، مولوی رومی و ابن عربی به زبانهای عربی، فارسی و ترکی به چشم میخورد.۱۸
همگانی شدن تصوف دقیقاً در زمانی رخ داد که تصوف اندک اندک به صورت موضوعی انتزاعی درمیآمد؛ در آثار خاورشناسان از اسلام جدا شده بود و اصلاحگرایان آن را همچون یک بدعت غیراسلامی محکوم میکردند. برخی از این آثار منتشر شده، پاسخ صریحی در برابر شیو معرفی خاورشناسان، بنیادگرایان و طرفداران مدرنیته از تصوف بود. در میان این دسته از آثار، علاوه بر آثار قدیمی صوفیه به زبان عربی و فارسی (و ترجم آنها به زبان اردو)، نوشتههایی از رهبران معاصر صوفیه نیز یافت میشود؛ مطالب این نوشتهها عبارتاند از گفتوگوها، خطابهها، مقالهها، زندگینامهها، نیایشها، مراقبات و دستورالعمل استفاده از انواع تعویذها. از آنجا که تمام این کتابها با توجه به منفعت تجاری آنها در اختیار مردم قرار گرفتند، این گرایش جدید منجر به بازاریابی گسترده و بینظیری برای تصوف شد.
امروزه هر کسی میتواند با استفاده از کتابهای چاپی، نشریههای علمی ـ پژوهشی در دانشگاهها، جوامع تحصیلکرده و مراکز فرهنگی دولتی، نسبت به آراء صوفیه آگاهی یابد. آثار چاپ شده از نظر شکل و سبک چاپ، مشابه شیو آثار خاورشناسان دانشگاهی اروپایی است؛ نشانهگذاری، ارائ پاورقیها و نحو ویرایش آثار سبک اروپایی دارد و در نسخههای چاپی عربی پرکاربرد است. در مقابل، مشاهده میشد که تمایل به حفظ سبکهای زیباییشناسان نسخههای خطی در نوشتههای غیرعلمی صوفیه بیشتر است، به ویژه آنکه خوشنویسان آموزشدیده برای کار چاپ سنگی انتخاب میشدند. البته برخلاف نسخههای خطی که از نظر فرهنگی، یک امتیاز انحصاری به شمار میرفت، انتشار کتاب، به دلیل نظام آموزش همگانی مخاطبان بسیاری را در برمیگرفت و ابزار چاپ به شیو سرمایهداری، این انبوه مخاطبان را حفظ کرد. در حالی که پیش از دور مدرن، نسخههای خطی به ندرت و با سختی در دسترس افراد قرار میگرفت و به دلیل خطاهای کتابت مقایس میان نسخههای متفاوت ضرورت پیدا میکرد، تکنولوژی چاپ توانست امکان تهی آسان کتاب و چاپ معیار آنها را فراهم کند. بنابراین، امروزه هنگامی که یک پژوهشگر، متنی کلاسیک از صوفیه را تصحیح میکند، نتیج کار برای خواننده مدرن اصلاً مشابه با تجرب یک نویسند قرن یازدهم نیست.
متن چاپی که بخشی از آثار کلاسیک اسلامی و رسمی به شمار میرفت، اکنون روشی نو برای دفاع از تصوف در مقابل جدلهای بنیادگرایان و سکولارهای غربزده محسوب میشود. در کشورهایی مانند پاکستان که زبان عربی و فارسی، زبانهای کلاسیک قلمداد میشوند، تلاشی دستهجمعی برای ترجم کتابهای آموزشی صوفیه از زبان عربی و فارسی به اردو صورت گرفته است. همان گونه که آثار کلاسیک ارسطو و یوریپیدس به زبان یونانی در کتابفروشیهای آکسفورد یافت میشود، اکنون آثار عربی صوفیانی چون سرّاج، قشیری و سهروردی را میتوان به زبان اردو در کتابخانههای لاهور یافت. برجستگی این صوفیان و دانش اسلامی آنها موجب شده است که حامیان قدرتمندی برای دفاع از تصوف در مقابل مخالفان جهانبینی تصوف به شمار آیند.
دلیل بارز دیگری که وضعیت صوفیه را به تازگی خاص کرده، روشی است که رهبران صوفی با استفاده از آن توانستند از طریق انتشار نشریههای دورهای به جذب مریدانشان مبادرت ورزند؛ این موضوع جدیدی است که بررسی آن به تازگی آغاز شده است. در هند شاید اولین صوفی پیشتاز در انتشار این نشریهها، «حسن نظامی» بود؛ نویسندهای فعال که از سال ۱۹۰۸ آثاری به زبان اردو منتشر میکرد.۱۹«آرتور بوهلر»۲۰ نشان داده است که چگونه استاد مدرن نقشبندیه، «جماعت علیشاه» (متوفی ۱۹۵۱)، به کمک نشری انوار الصوفیه که برای پیروان صوفیه منتشر شده بود، توانست هدایتگر جنبش خود باشد. وجوهی که مریدان به اجبار باید برای اشتراک در این نشریات میپرداختند، همراه با برنامههای مسافرتی ـ آموزشی سخت، به جماعت علیشاه این امکان را میداد که بتواند با استفاده از ابزار مدرن با شبک وسیعی از پیروانش در تماس باشد. ۲۱ نقش تکنولوژی ارتباطی مدرن در میان صوفی پاکستان نیز در زمان مرشد چشتیه «ذوقی شاه» (متوفی ۱۹۵۱) به وضوح دیده میشود. او با تحصیل در علیگره۲۲ و گذراندن دور آموزشی روزنامهنگاری به دو زبان انگلیسی و اردو، توانست نشریهای صوفی به نام انوار القدس تأسیس کند که از اکتبر ۱۹۲۵ تا فوری ۱۹۲۷ در بمبئی منتشر میشد. او کار خود را با انتشار مطالبی در روزنامهها ادامه داد؛ مانند چاپ مقالاتی در روزنام دان ۲۳ (کراچی، ۱۹۴۵-۱۹۴۶) و ستون هفتگی صدای مردم۲۴ (۱۹۴۸-۱۹۴۹). وی همزمان با چاپ مقالههای جنجالی دربار برتری اسلام که در ماهنام «ابوالعلا مودودی» به نام ترجمان القرآن منتشر میشد، رسالههایی نیز در رد ادعاهای رهبران بنیادگرای فرق «جماعت اسلامی» مینوشت. در سالهای بعد، جانشینان او روزنام دورهای انگلیسی زبانی را به نام طریق صوفیه ۲۵منتشر کردند. در حال حاضر تعداد دیگری از این نشریات دورهای صوفیه در هند و پاکستان به زبان اردو و زبانهای دیگر منتشر شدهاند.۲۶ به همین نحو، نمونههای دیگری از این نوع نشریات در مصر و ترکیه وجود دارد. این نشریات دورهای باعث حفظ و بقای جمعیت پراکنده و دور از مرکز میشد.
صوفیان در به کارگیری چاپ برای اهداف مذکور چندان مطمئن نبودند. در اوایل قرن نوزدهم مرشد نقشبندیه «شاه غلام» از اینکه شنید تصویر اولیاء (ظاهرا به صورت چاپ شده) در مسجد بزرگ دهلی وجود دارد، خشمگین شد. در گفتوگویی که در ده ۱۸۹۰ انجام شده بود، «حیدر علی شاه» (رهبر برجست چشتی در پنجاب، متوفی ۱۹۰۸) چاپ نیایشنامهها را محکوم کرد. او با بیان اهمیت و ارزش نقل شفاهی، معتقد بود که حتی اگر یک شیخ صوفی نامهای عربی خداوند را به اشتباه دریابد و به شاگردانش ذکر واژههای بیمعنای «حجٌّ قجّوم»را به جای «حیٌّ قیّوم» بیاموزد، باز هم عمل او نسبت به عملکرد بیروح برآمده از یک کتاب چاپی، برتری دارد. البته این تعصبات، باعث نشد که شاگردان حیدرعلیشاه از چاپ مناظرات فارسی او در سال ۱۹۰۹ اجتناب بورزند.۲۷ به هر حال با توجه به شواهد موجود درباره تشرف یافتن به یک آیین، معلوم میشود که آیینهای مذهبی میتوانند با ابزارهای جدید سازگار شوند. برای نمونه، در زمانهای گذشته تشرف به یک فرق صوفیه با معرفت قلبی مرید و سپس رونوشت دستی از شجر خانوادگی سلسل صوفیه انجام میشد؛ به طوری که نام او در پایان شاخهای ثبت میشد که در رأس آن حضرت محمد (ص) قرار داشت. همزمان با کاربرد تکنولوژی چاپ در آیینهای دینی همچون ضبط انبوه «قوّالی»، ۲۸ برخی گروههای صوفی سندهای سلسل اجداد خانوادگی را به صورت چاپ شده آماده کردند، به این صورت که در آن درختوارهای ترسیم کرده و انتهای آن را جای خالی گذاشته بودند تا نوگرویدگان و شیخهای صوفی نام خود را در آن ثبت کنند.۲۹
همگانی شدن تصوف از طریق چاپ (و اخیراً بیشتر از طریق رسانههای الکترونیکی) موجب تغییر چشمگیری در این سنت شده است. طرفداران صوفیه کوشش کردهاند در دفاع از میراث آنها، با انتشار ردیههایی حملات بنیادگرایان یا طرفداران مدرنیته علیه تصوف را خنثی کنند. به این ترتیب رسانه مجالی در اختیار تصوف قرار میدهد تا در فضای عمومی همانند یک ایدئولوژی در کنار ایدئولوژیهای دیگر مورد بحث قرار گیرد و از آن دفاع شود. برای نمونه در این مورد میتوان به آثار بسیاری که در مکتب کلامی بریلوی در آسیای جنوبی منتشر شده، اشاره کرد؛ در این آثار طی قرن گذشته از اعمال عبادی صوفیه در مقابل حملات مکتب دیوبندی، که فقط نص کتاب قرآن و دلایل نقلی را قبول دارد، دفاع شده است.۳۰ به همین ترتیب، رهبران گروههای صوفی مصری، به انتقادهای اصلاحگرایانهای که سردبیر روزنامهها به آنها وارد میکردند، مستقیما پاسخ دادهاند. این رهبران با بیان این که تصوف هست مرکزی اسلام است، اتهامهای وارد شده در مورد منشأ خارجی آن را، رد میکردند؛ در عین حال به دفاع از آداب تصوف و روابط پیر و مرید میپرداختند. ۳۱ فرقههای سنتی صوفیه علاقهمند به ارائ زندگینامهها و مناظراتی هستند که رابط صمیمانهای میان خوانندگان و پیران فرق صوفیه ایجاد کند. این آثار منتشر شده، با استفاده از توزیع وسیعی که چاپ امکان آن را فراهم میکرد، هم در خدمت شبکههای محلی صوفیه بود، و هم نقش اعلامیهای داشت که به صورت بالقوه دست کم بخشی از مشروعیت عمومی صوفیه را نشان میداد. صوفیه از طریق رسانههای عمومی مدرن، دیگر یک اجتماع سرّی نیست که از طریق ارتباط مستقیم فردی، تعاملهای آیینی و نیز دستور شفاهی ایجاد شده باشد.
اکنون که صوفیه با چاپ کردن در حد وسیع وجه عمومی پیدا کرده است، چه تغییراتی در نوع ارتباطات فردی که دستاورد رسانههای جدید است، به وجود میآید؟ چنان که «دیل ایکلمن»۳۲ اظهار داشته است، «تکنولوژیهای روشنفکران نگارش و چاپ علاوه بر ایجاد شکلهای جدیدی از ارتباط، منشأ ایجاد صورتهای نوین اجتماع و قدرت نفوذ آن بوده است».۳۳با وجود اینکه پرسشهای بسیاری در مورد تعداد و نوع کتابهای چاپ شده با موضوع تصوف، تعداد نسخههای چاپ شده از آنها، نوع مخاطبانی که به آنها توجه داشتهاند، خود ناشران و غیره، همچنان باقی است، اما در اینجا میتوان به برخی مطالب مقدماتی اشاره کرد. گاهی تکنولوژی چاپ رابطهای دوسویه و راهی برای سهولت در تعامل شبکهها است، گاه برای دفاع در مقابل مخالفان جدلی به کار میرود، اما در موقعیتی دیگر میتواند نشانهای نمادین یا آیینی به شمار آید. به بیان ساده، انتشار آثار یک عارف صوفی میتواند عملی عبادی محسوب شود که برکت نیز همراه آن است، و قطعا شعرها، اهدائیهها و یادبودهای مفصلی که از جمل این آثار چاپی هستند، آشکارا هویت عبادی دارند. چنان که «دیوید گیلمارتین»۳۴در مقالهای از این کتاب۳۵ اشاره کرده است، چاپ به مثاب وسیلهای برای بحث دربار اجتماع فرضی مسلمانان، رابط مبهمی با شبکههای دیگر در جوامع مسلمانان داشت. در مورد تصوف، حمایت از سلسلههای خاندانی محلی قدرتمند تلاشی بود برای درهمشکستن انتقادها با این ادعا که تصوف تعالیم ضروری اسلام را دربردارد. با این حال، ویژگیهای بومی اجتنابناپذیری برای هر سنت یا فرق صوفیه وجود دارد که از طریق دلبستگی به شیوخ خاص، به جا آوردن آداب در زیارتگاههای خاص و نوشتن به زبان محلی ابراز شده است. این ویژگیهای محسوس شبکههای محلی در تضاد با مفهوم جهانی اجتماع است؛ قطعاً ما نمیتوانیم دربار اجتماع طبیعی صوفیه براساس ملاکهای جهانی سخن بگوییم. صوفیان تلاش میکنند تا با ادعای مالکیت سرمایههای نمادین که در قرآن و سنت حضرت محمد (ص) ذکر شده است، بر جهانبینیهای نظاممند نقادان اصلاحگرا غلبه کنند. «روی متحده»۳۶ سخنی بجا و شایسته گفته است که در آثار منتشرشد علمی و جدلی، تصوف جهانی در پی اخذ «کسوت پیامبر (ص)» بوده است، اما تبار صوفیه هنوز بر ارتباط چهره به چهره و اجتماعات واقعی که به ناچار بسیار محدود هستند، اکتفا میکنند.
طبق فرضی من، وسعت انتشاراتی که فرقههای صوفیه معاصر داشتهاند، بسیار دستکم گرفته شده است؛ این امر تا اندازهای معلول نقدهای اصلاحگرایانهای است که در بالا به آن اشاره شد. به علاوه، این سوء خوانش نتیج نحو نامناسب دسترسی به آثار منتشرشده محلی و محدودیت تحقیقهای تاریخی با موضوع تکنولوژی چاپ در کشورهای مسلمان است. برای نمونه، طبق برآورد «گراهام شاو»۳۷ یک پژوهشگر آگاه بریتانیایی، «منشی نوال کیشور»،۳۸ که در قرن نوزدهم مؤسس مهمترین انتشارات فارسی ـ اردو در هند به حساب میآمد، حدوداً ۵۰۰ کتاب تا زمان مرگش در سال ۱۸۹۵ به چاپ رسانده بود،۳۹۲ اما پروفسور «محمد توکلی ترقی»۴۰ از دانشگاه ایالتی ایلینوی، چند سال پیش مجموع کاملی از آثار چاپ شد انتشارات نوال کیشور را که تا حدود ۵۰۰۰ جلد میرسید، جمعآوری کرد. تردیدی نیست که برخی از این آثار را جانشینان نوال کیشور چاپ کردهاند، اما کمتر از یک چهارم این عنوانها در کتابخانههای اروپایی یا آمریکایی فهرست شدهاند.۴۱ بخش زیادی از این آثار، اشعار کلاسیک فارسی (همچون اشعار صوفیه)، متون تصوف و مذهبی اسلامی بودهاند. بیشک کتابخانههای مهم کشورهای مسلمان، تعداد قابل ملاحظهای از آثار نگاشتهشده دربار تصوف را نگهداری میکنند، در حالی که آن آثار هنوز در غرب ناشناخته هستند؛ بنابراین بحث دربار تصوف و تکنولوژی چاپ دستکم مجالی را برای تحقیقات بیشتر فراهم میکند.
صدا و فیلم
بعد از رواج دیرهنگام چاپ در کشورهای مسلمان، رشد تکنولوژی در قرن بیستم با ورود رسانههای انبوهی، همچون ضبط صوت، فیلم، رادیو و تلویزیون بسیار سرعت گرفت. موسیقی خاص صوفیه که میتوانست در کشورهای بسیاری یافت شود، خیلی زود به صورت آثاری که با هدف تجاری ضبط شدهاند، در اختیار همگان قرار گرفت. این آثار ابتدا برای مخاطبان عام محلی تولید میشد، مانند قوّالیهای ضبط شد هندی در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، اما در سالهای بعد برای متخصصان موسیقی قومی در اروپا نیز ساخته شد.۴۲ هرگز نمیتوان گفت که یکی از این آثار تولید شده برگرفته از نظام سنتی طریقت صوفیه است، در عوض بازتولید محصولات فرهنگی است تا در بازارهای توزیع انبوه دوباره به فروش برسند (خواه «فرهنگ عامه»۴۳خوانده شوند یا نه).
در سالهای اخیر، موسیقی صوفیه دستخوش تصرفات جدیدی شده است که میتوان آن را «ریمیکس» نامید. موسیقی صوفیه در آلبومهای موسیقی جهان، جشنوارههای بینالمللی، اجراهای ترکیبی، به گونهای اجراء شد که پیش از آن هرگز نمیشد تصور کرد. نمونهای که میتوان در این باره ذکر کرد، موسیقی قوّالی خوانند پاکستانی «نصرت فاتح علی خان» (همچون «مست مست قلندر») است که «مسیو اتک»۴۴، گروه موسیقی بریتانیایی سبک «تریپهاپ»۴۵۰، در سال ۱۹۹۰ آن را ریمیکس کرد، به طوری که با افزودن چاشنی موسیقی «رگی»۴۶ تبدیل به رقصی بینالمللی شد. در همان زمان، اجراکنندههایی که پیش از آن از نظر حرفهای چندان ماهر نبودند، با تهی برنامههایی برای تجرب معنوی شنوندگان خاص، تبدیل به ستار گیشههای بلیط فروشی شدند؛ چرا که آنها در حد خودشان همچون شخصیتهایی معنوی دیده میشدند. نگاهی کوتاه به ۲۵ عنوان موسیقی درج یک صوفیه که کتابفروشی آنلاین آمازون (
Amazon.com
) فهرست کرده است، نشان از تنوع و فراوانی فوقالعاد محصولاتی دارد که امروزه در اختیار دنیای مصرفکنندگان است. البته بهتر است این شرایط را تخصیص بودج فرهنگی و تجاری برای تصوف توصیف کنیم تا اشاع تعالیم صوفیه و بازتاب اقتدار آنها.۴۷
در بیشتر کشورهایی که در گذشته مستعمره بودند، معمولاً برنامههایی که از رسانهها پخش میشود تحت کنترل دولت است؛ از این رو عجیب نیست اگر ببینیم فیلمهایی که در کشورهای مسلمان پخش میشوند، به شدت خواستههای دولت را منعکس میکنند. این امر که دارای اهمیت سیاسی است، در اندکی از فیلمهای مستندی که دربار تصوف در کشورهای غیراروپایی ساخته شدهاند به وضوح دیده میشود؛ به خلاف فیلمهای قومنگارانهای که مردمشناسان غربی با تمرکز فرهنگی دربار تصوف ساختهاند. از نمونههای بارز فیلمهای مستند رسمی دربار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 