پاورپوینت کامل شناخت جوهر اجتماعی هنر ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شناخت جوهر اجتماعی هنر ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شناخت جوهر اجتماعی هنر ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شناخت جوهر اجتماعی هنر ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

جامعه‌شناسی هنر یکی از رشته‌های جامعه‌شناسی است که در ایران کمتر مورد توجه جامعه‌شناسان و آکادمسین‌ها قرار گرفته است؛ اگرچه در دهه‌های اخیر تألیفات قابل توجهی در دانشگاه‌های اروپا و آمریکا تدوین یافته‌اند.

نگاهی به رشته جامعه‌شناسی هنر

جامعه‌شناسی هنر یکی از رشته‌های جامعه‌شناسی است که در ایران کمتر مورد توجه جامعه‌شناسان و آکادمسین‌ها قرار گرفته است؛ اگرچه در دهه‌های اخیر تألیفات قابل توجهی در دانشگاه‌های اروپا و آمریکا تدوین یافته‌اند.

عبارت «جامعه‌شناسی هنر۱» گاهی به جای «جامعه‌شناسی هنر و ادبیات» به کار می‌رود. ما در این مختصر مترادف هر دو اصطلاح به کار خواهیم برد. تعیین دقیق موضوع مطالع این رشته تا حدی مشکل است؛ چراکه نمی‌توان به‌سادگی حدومرز دقیقی مابین هنرها، مثلاً شعر و موسیقی یا پیکرنگاری و پیکرتراشی ترسیم کرد، به‌ویژه هنگامی که توجه خود را به خاستگاه هنرها معطوف داریم، مشکل ما دوچندان می‌شود؛ چراکه هنرمند وجود مجرد و انتزاعی نیست، بلکه در متن جامعه با بافت‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درگیر است که گاهی اوقات با ذهنیات وی در تضاد شدید قرار گرفته و تأثیر عمیق در سنتزهای ذهنی او به جا می‌گذارند؛ در نتیجه، به‌جرئت می‌توان گفت که یک اثر هنری واقعی و ماندنی نمی‌تواند واقعیت‌های محیط خود را نادیده گرفته و بی‌توجه از آن‌ها بگذرد.

جامعه‌شناسی هنر توجه خود را به رابط متقابل آثار هنری با جامعه معطوف می‌دارد و جنبه‌های متعدد و گوناگون این رابطه را مورد بررسی قرار می‌دهد؛ به‌عبارت‌دیگر، «شناخت محتوای اثر هنری و جوهر اجتماعی آن از اهداف اصلی جامعه‌شناسی هنر است. سعی دانش مزبور بر این است که روابطی را که هنر را با جامعه و مظاهر گوناگون زندگی اجتماعی پیوند می‌دهند، با روش علمی مورد بررسی قرار می‌دهند.۲» ما پیش از آنکه وارد این مبحث شویم، بهتر است در طبیعت «هنر» و نحو آفرینش «اثر هنری» اندکی تأمل کنیم.

۱- خصوصیات اثر هنری

هنر تقریباً به سالمندی بشر است و در قدمت آن بحثی نیست. تحقیقات باستان‌شناسی نشان می‌دهد که پیکرنگاری، پیکرتراشی، رقص و پایکوبی و موسیقی از نخستین جلوه‌های حیات انسانی بوده است. انسان از آغاز همچنان‌که به تولید مایحتاج اولی خود می‌پرداخت، به کارهای هنری نیز دست می‌زد.

باید توجه داشت که هریک از رشته‌های هنر دارای اصول و مبانی از آن خود هستند و هر اثر هنری با رعایت این اصول و مبانی در ترکیب‌های موزون از پهلوی هم قرار گرفتن هماهنگ و منظم تصویرهای ذهنی هنرمند خلق می‌شوند.

مسئل بسیار مهمی که در یک اثر هنری مطرح می‌شود، موضوع زیبایی‌شناسی است. هنرمند علاوه بر رعایت اصول مذکور بایستی به مسئل زیبایی‌شناسی حاکم بر جریانات فکری و زیبایی‌شناختی عصر خود نیز توجه خاصی مبذول دارد؛ مثلاً نگاه اجمالی و زودگذر به پرتره‌های قرن نوزدهم، به‌ویژه پرتره‌های زنان فرانسه، نشان می‌دهد که زیبایی یک زن در آن دوره از تاریخ بسیار متفاوت از زیبایی مورد توجه جامع عصر حاضر است. همچنین در ادبیات، مکتب رمانتیسم کاملاً متفاوت از رئالیسم است که هریک از این مکاتب به ترتیب در نیم اول قرن نوزدهم و نیم دوم قرن نوزدهم حاکم بر ادبیات فرانسه بودند.

بنابراین، هنرمند می‌تواند با رعایت اصول و مبانی و زیبایی‌شناسی حاکم بر عصر خود و با اعمال ریتم موزون و منظم در اثر هنری، به آفرینش آن بپردازد.

خصوصیت دیگر هر اثر هنری «سبک» ارائ آن اثر است. وجود «سبک‌های» گوناگون در هنرها از نحو ارائ اندیشه و عواطف و تصویرهای ذهنی هنرمند ناشی می‌شود و می‌توان در تعریف آن گفت: «سبک کل واحدی است که از اندیش هنرآفرینی و تصاویری که برای بیان اندیش خود از مواد حسی می‌سازد، پدید می‌آید. ۳» بنابراین، سبک، کلی‌ترین و عمیق‌ترین مقول هنر است و در تمام هنرها ازجمله شعر، موسیقی، پیکرنگاری، پیکرتراشی، پیکرسازی و ادبیات وجود دارد. انتخاب سبک مناسب و شایسته در ارائ اثر هنری اهمیت شایان توجهی دارد و چه‌بسا که بسیاری از آثار هنری قربانی نحو ارائ نامناسبی شده و از بین رفته باشند، درحالی‌که اگر از سبک شایسته و مناسبی برخوردار بودند تبدیل به آثار برجسته و ارزنده‌ای می‌شدند!

۲- روند آفرینش اثر هنری

هنرمند در روند آفرینش اثر هنری مجبور از شناخت واقعیت‌ها است. همچنان‌که دانشمند در ارائ تبیین پدیده‌ای مجبور از شناخت آن پدیده است. بنابراین، هنرمند و دانشمند، هر دو در صدد شناخت واقعیت‌های طبیعی و اجتماعی هستند و هدفی جز غلبه بر واقعیت ندارند. شناخت هنری نیز مانند شناخت علمی مستلزم تجربه است و تجارب هنرمند نیز در زمین فلسفی او رنگ می‌گیرد؛ در نتیجه می‌توان هنر را چنین تعریف کرد: هنر عبارت است از «نوعی شناخت واقعیت که از طریق تجربه، با اتکا بر یک فلسفه و با تأکید بر کیفیت»۴ تجلی می‌یابد.

پیش از بسط این مبحث، تحلیل کوتاهی از روند شناخت انجام داده، سپس جریان آفرینش اثر هنری را مطالعه می‌کنیم.

هرکس در زندگی خود و در اثر برخورد با واقعیت‌های محیط به‌وسیل حواس خود و با ادراکات پراکنده‌ای که از اشیای عینی خود دریافت می‌دارد به شناخت ابتدایی دست می‌یازد و به عبارتی، به شناسایی نمودهای هستی نائل می‌گردد. هر شناختی دارای دو عنصر ادراکی و عاطفی است، انعکاس واقعیت‌های خارجی در ذهن را «ادراک» می‌گوییم و هر شخص می‌تواند پس از طی این مرحله از شناخت، ادراکات خود را به‌صورت «مفهوم» درآورد و شناخت خود را عمق و وسعت بخشد و به واقعیت نزدیک سازد؛ چنین شناختی که بسیار نزدیک به واقعیت است، شناخت علمی را تشکیل می‌دهد. عنصر دیگر، وجه عاطفی است؛ و عاطفه حاکی از واکنش انسان در مقابل ادراک است و از زنده بودن و فعالیت ارگانیسم انسان خبر می‌دهد. وجه ادراکی نشان‌دهند محیط است و وجه عاطفی نمایشگر حالات روانی ارگانیسم است؛ بنابراین، شناخت علمی نمی‌تواند صرفاً شامل وجه ادراکی باشد، بلکه دارای جنب عاطفی نیز است. اما اگر در مرحل اول شناخت (شناخت حسی) تأمل نموده و بر جنب عاطفی شناخت تأکید کنیم، به شناخت هنری می‌رسیم. بنابراین، در شناخت هنری، واقعیت درونی یا عاطفی برجسته‌تر از قوانین واقعیت بیرونی مورد توجه قرار می‌گیرد؛ به‌عبارت‌دیگر، نسبت وجه عاطفی شناخت هنری نسبت به وجه ادراکی آن بیشتر است، پس نتیجه می‌گیریم:

شناخت منظم در تاریخ بشر به دو صورت اصلی نمایان شده است: «شناخت علمی» و «شناخت هنری».۵

بنابراین، در تحلیل روند آفرینش هنر مشاهده می‌کنیم که تأثیر هریک از انگیزه‌های محیطی (طبیعت و جامعه) از طریق حواس در ذهن هنرمند ایجاد «احساس» می‌کند که بر اثر فعل و انفعال‌های ذهن تبدیل به ادراک می‌شوند. ادراکات هنرمند پس از طی جریان‌های ذهنی، با مفاهیم ذهن هنرمند ترکیب شده، سنتزی به وجود می‌آورد که محصول خارجی و بیانی آن به‌صورت «اثر هنری» تجلی می‌کند.

۳- منشأ اثر هنری

انسان‌های اولیه که از آغاز همچنان به تولید مایحتاج اولی خود می‌پرداختند، به خلق کارهای هنری نیز دست می‌زدند؛ اما بررسی‌های ریشه‌یابی هنر نشان می‌دهد که منشأ و انگیزه‌های هنر در دوران ابتدایی تا حدی متفاوت از منشأ و انگیزهای آن در دوران نوین است. هنر ابتدایی به‌مثابه ابزار کار و وسیل حل معضلات واقعی حیات بود: هم بیان آرزوها و امیدها بود و هم وسیل برآوردن امیدها و آرزوها. ترسیم تصاویری از حیوانات گرفتار در بند نشانی از آرزوها و امیدهای شکار آن حیوانات محسوب می‌شود. معمولاً حیواناتی که در تصاویر دور دیرینه سنگی دیده می‌شوند، عموماً مجروح هستند و تیر یا نیزه‌ای در بدن آن‌ها فرو رفته است. هنر ابتدایی دارای حالت «جادویی» بوده و دربردارند نوعی کارکرد «جادویی». در یک جمله، هنر در جوامع ابتدایی و قبیله‌ای بیشتر جنب «سحر و جادو» داشته تا لذت‌های هنری؛ به‌عبارت‌دیگر، هنر در جوامع ابتدایی از «وسایل معیشت، یعنی از عوامل اصلی حیات اجتماعی محسوب» می‌شد.

البته هنرشناسان و محققان هنری دربار ریشه و انگیزه‌های هنری نظرات متفاوتی دارند که در ذیل به چند نظری آنان اشاره می‌کنیم.

۱- عده‌ای از نظریه‌پردازان هنری معتقدند که هنر ناشی از غرایز درونی انسان است، نظیر شیللر، بالدوین و الکساندر.

۲- برخی دیگر معتقدند که هنر از عقده‌های جنسی هنرمند سرچشمه می‌گیرد. این نظری از طرف فروید مطرح و سپس در نوشته‌های طرف‌داران او به‌طور مبسوط مورد بررسی قرار گرفته است.

۳- هنر در ابتدا برای رفع حوائج زندگی عملی ضرورت پیدا کرد یا به‌عبارت‌دیگر، هنر منشأ اجتماعی دارد. ازجمله هیرون و جامعه‌شناسان واقع‌گرا از این نظریه جانب‌داری می‌کنند .۶

ما دو نظری ۱ و ۲ را که بیشتر بر جنبه‌های غریزی و روانی هنرمند تأکید دارند در حیط تحقیقات روان‌شناسی هنر می‌دانیم، لذا از بررسی آن‌ها در این مختصر صرف‌نظر می‌کنیم؛ اما در تأیید نظری سوم اضافه می‌کنیم که هر اثر هنری در وهل نخست، محصول کار هنرمند است، هنرمندی که خود محصول همان جامعه است؛ بنابراین، به تعبیری می‌توان گفت که هر اثر هنری محصول جامعه‌ای است که در آن خلق شده است؛ به‌عبارت‌دیگر، هر اثر هنری دارای ویژگی‌های منحصری است که مبین رابط هنرمند با واقعیت‌های اجتماعی-فرهنگی می‌باشد. اما باید افزود که یک اثر هنری بازتاب دقیق آن واقعیت‌های اجتماعی-فرهنگی نیست، بلکه هنرمند با برداشتی از واقعیت‌های جامعه و ترکیب آن‌ها با مفاهیم ذهنی خود، سنتزی می‌سازد که نه آن واقعیت‌ها است و نه مفاهیم ذهنی خود، بلکه محصول کار ذهن خلاق هنرمند است؛ بنابراین، درک دقیق محیط، زمان و مکان هنرمند ضرورت می‌یابد؛ چراکه فرهنگ جامعه مثل موجود زنده‌ای دارای استعداد ذاتی است که می‌تواند توسعه یافته و دگرگون شود؛ بنابراین، هنر نیز تحت تأثیر این دگرگونی، تغییر نموده، شکل عوض می‌کند و به محتواها و شکل‌های نوین دست می‌یابد.۷ یک نگاه تطبیقی به هنر رمان‌نویسی رئالیسم اواخر قرن نوزدهم و مکتب «پوچی» اواسط قرن بیستم این نکته را به‌روشنی ثابت می‌کند که چه تحول عظیمی در عرض صدواندی سال در هنر رمان‌نویسی به وجود آمده است؛ بنابراین، همان‌طور که در روند دگرگونی جامعه تقریباً هم نهادهای اجتماعی تغییر و تحول می‌یابند، هنر نیز عاری از این دگرگونی نیست.

۴- روش مطالع اثر هنری

مسئله‌ای که در جامعه‌شناسی هنر از اهمیت شایان توجهی برخوردار است، مسئل روش مطالع آثار هنری است. برخی از نظریه‌پردازان معتقدند که شناخت دقیق و تبیین اثر هنری امکان‌پذیر نیست، بلکه باید آن را تفهیم کرد؛۸ چراکه آثار هنری مثل پدیده‌های طبیعی از عینیت کامل برخوردار نیستند، بلکه (چنانچه پیش از این متذکر شدیم) ترکیبی از ادراکات و مفاهیم ذهنی و عواطف درونی هنرمند هستند؛ پس این‌گونه آثار را نمی‌توان با استفاده از روش علمی، مطالعه و تجربه و بررسی کرده و به‌طور علمی به شناخت آن‌ها نائل آمد. ویلیام دیلثی، هاینریخ ایکر و ویلیام ویندلباوم از بنیان‌گذاران مکتب تفهم و مروج آن ماکس وبر و مارتین هایدگر هستند که استدلال می‌کنند در مطالع واقعیت‌های اجتماعی و تاریخی نیاز به استفاده از روش‌هایی است که متفاوت از روش‌های مورد استفاد علوم طبیعی می‌باشند. اینان معتقدند که برای شناخت اثر هنری «باید از ما فی الضمیر و حالات ذهنی کسانی که در ساختن آن مؤثر بوده‌اند کمک بگیریم. علل صرفاً خارجی و مکانیکی به تنهایی نمی‌تواند جامع و کافی باشد، بلکه در فهم یا تبیین اثر هنری بایستی آن را بر وفق اندیشه‌ها و عزم و انتخاب عامل آن توجیه کنیم. ۹» از این روش برای اولین بار در تعبیر و تفسیر آثار هومر و دیگر شاعران عصر روشنگری یونان استفاده شده است.

ویلیام دیلثی معتقد بود که متون ادبی نوعی «عینیت یافتن زندگی» یا به قولی «بازآفرینی واقعیت» است؛ بنابراین مسئل تعبیر و تفسیر آن تحت مسئل کلی‌تر «نحو شناخت دنیای اجتماعی-اقتصادی» قرار دارد. به عقید دیلثی چنین شناختی مبتنی است بر روابط متقابل تجارب، بیان و تفهم.

مارتین هایدگر، شخصیت برجست دیگر این مکتب است. درحالی‌که دیلثی مسئل تفهیم یا دریافت را با مسئل شناخت مرتبط می‌ساخت، هایدگر مسئل تفهیم یا دریافت را با مسئل «بودن» ربط می‌دهد. در کارهای هایدگر درحالی‌که خص

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.