پاورپوینت کامل ترجمه همچون کار هنری ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ترجمه همچون کار هنری ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ترجمه همچون کار هنری ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ترجمه همچون کار هنری ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

دکتر ادیب سلطانی مترجم و اندیشمندی است که ترجمه را در حد آفرینش یک کار هنری ارج می‌نهد. او روشمندترین مترجمی است که تاکنون شناخته‌ام. نامأنوس نمودن زبان ترجم وی که برخی آن را به چشم ایرادی می‌نگرند، از قضا در همسازی با روش او یک حُسن است؛ چراکه خواننده را به تفکر درباب مفاهیمی برمی‌انگیزد که غالباً معادل‌های سنتی رهزنِ رهیافت به دلالت آن‌ها در متن اصلی‌اند.

سیاوش جمادی از مقام و رهیافت میرشمس‌الدین ادیب سلطانی در ترجمه می‌گوید

دکتر ادیب سلطانی مترجم و اندیشمندی است که ترجمه را در حد آفرینش یک کار هنری ارج می‌نهد. او روشمندترین مترجمی است که تاکنون شناخته‌ام. نامأنوس نمودن زبان ترجم وی که برخی آن را به چشم ایرادی می‌نگرند، از قضا در همسازی با روش او یک حُسن است؛ چراکه خواننده را به تفکر درباب مفاهیمی برمی‌انگیزد که غالباً معادل‌های سنتی رهزنِ رهیافت به دلالت آن‌ها در متن اصلی‌اند. سهمی که ادیب سلطانی در ترجمه چند کار سترگ فلسفی و یک تراژدی بی‌همتا از ویلیام شکسپیر پرداخته است، چندان بزرگ است که من از سپاسداشتِ آن در فرم یک مقاله‌، کوته‌دستم. بااین‌همه برای روشن‌سازی این بزرگی دست‌وپایی می‌زنم تا شاید آنچه را به جان آزموده‌ام، گویا کنم:

ادیب سلطانی زبان‌دانی مایه‌ور و توانمند است. در دیدارهای رویارو و گفت‌وگوهای تلفنی که با ایشان داشته‌ام، از باریک‌بینی و جدیت او در تلفظ درست واژه‌ها در شگفت شده‌ام. من خستو هستم که برای خواندن یک متنِ کهن یونانی یا لاتینی، چندان به تلفظ واژه‌ها و به‌ویژه مصوت‌ها اهمیت نمی‌دهم. ادیب سلطانی را در این‌باره بسیار سخت‌گیر یافته‌ام. یک مترجم اما چرا باید تا این حد پروای تلفظ شفاهی واژه‌ها را داشته باشد؟ تلفظ برخی از واژه‌های کهن یونانی چه‌بسا برای خودِ یونانی‌ها نیز تا این حد مهم نباشد. ادیب سلطانی اما مترجمی هنرمند است که گویی آهنگ بازآفرینی فضای سپری‌شد یونان باستان را دارد یا انگاری اشتیاق دارد که صدای هراکلیتوس، آناکسیماندروس، افلاطون، راجر بیکن و باروخ بندیکتوس ده اسپینوزا و امانوئل کانت را بشنود. هرآینه اگر کمینه‌ نقطه‌ای از نکوهش در این دریافت بود، آن را به‌هیچ‌روی آشکاره نمی‌کردم؛ چراکه او خود در میان ماست و بسی بی‌پرده‌تر و درست‌تر می‌تواند از خود سخن گوید. مسئله لیک این است که گوش و هوش ادیب سلطان چندان در بند صداهای دیگری است که از سخن گفتن از خودش سخت می‌پرهیزد و راست آن است که این پرهیز نه از فروتنی و خاکساری مزورانه است، نه از خودبزرگ‌بینی خوارمایه، بل از وسعت نظر است. فراموش نمی‌کنم پسینگاهی را که از خیابان خلوت با استاد از پارک هنرمندان برمی‌گشتم و از دل‌نگرانی خود از آنچه در پیرامونمان می‌گذرد، می‌گفتم. ادیب سلطان یکی از خودگویه‌های هملت را چنان با ظرافت و دقت خواند که گویی صدای سر لورنس اولیویه را می‌شنیدم. نگاهی که گستر دیدش از متفکران و هنرمندان یونان باستان تا به اندیشمندان معاصر را دربرمی‌گیرد، به شیو ترجم ادیب سلطانی مربوط است و نه صرفاً به شخصِ او. برآن سرم که تنها به آن سویه از وسعت ادراک ادیب سلطان اشاره کنم که با شیو ترجمه‌اش پیوند دارد. اگر امر مطلقی در کار باشد، برای احاط شناختی بر آن باید دیدگاهی خداگونه داشت. هم ازاین‌رو مطلق‌اندیشان دورترین فاصله را با چنین امر مطلقی دارند و وارونِ آن، منظرهای گسترده‌اند که نسبی‌گرای مطلق‌اند و اگر امر مطلقی باشد، از مطلق‌اندیشان بسی به آن نزدیک‌ترند. ترجمه برای ادیب سلطان دور شدن از مطلق‌اندیشی بی‌فکرانه و خوارمایه و احساس آزاد شدن از قفس‌های ازپیش‌سفارش‌شده است. ترجمه برای او امری است در قطب مقابل کار مترجمانی که در قرون‌وسطا، به‌رغم آنکه ارسطو را به مقام فرشتگان می‌رساندند، از وی ارسطویی ساختند نوافلاطونی در خدمت الهیات. ترجم فارسی منطق ارسطو (ارگانون) از اصل یونانی پس از «گذشت کمابیش بیست‌وسه‌ونیم سده از تاریخ نگارش آن» صرفاً مکملِ کار مترجمانی نیست که در زمان خلفای عباسی به‌روایتی هم‌وزن کتاب‌هایشان طلا می‌گرفتند، بل جبران مقاصد آن‌ها در معرفی مخدوشِ نیاکان فلسف غرب است. ترجم هنرمندانه‌، بازآفرینی معانی گفتارها و نوشتارهای فرهنگ و زبانی دیگر در زبان مقصد است. این همان روشی است که به‌گفت خودِ ادیب سلطانی، از دیرباز در ترجم متون دینی به کار می‌بردند. ادیب سلطانی این نگر ویژه را چنین توضیح می‌دهد: «ایزو مورفیسم: یکسان ریختی: همخوانی یک‌به‌یک متن ترجمه‌شده با متن اصلی برپای آناکاوی معناییک و تا حد بردباری نحو زبان‌های طبیعی… رساندن دقیق معنا مهم‌ترین فرجامْ آهنگِ [هدفِ] ما بوده است.» «غور در ژرفناهای معنایی و رساندن معنا تنها از راه خود جمله‌های ارسطو: خودِ واژه‌ها (

ipsissima verba

)ی او، ساختارهای او و سبک ویژ او برای ما مطرح بوده است، نه از راه دیگر؛ به‌ویژه نه از راه پارافراز (

paraphrasis’ paraphrase

). مترجم مأمور ظاهر است.۱ اما ظاهر دربار واژه‌های زبان تنها آهنگ و آوای واژه‌ها نیست، بل دقیقاً معنایی است که در بیرون زبان ما و به طریق اولی در بیرون فرهنگ ما بوده است؛ همان‌سان که در آن بیرون در ساختار، هم‌بافت یا زیرمتن (

context

) یونانی بوده است. این صعب راهی است که ادیب سلطانی از خار مغیلانِ آن می‌گوید، لیک بی‌درنگ باید افزود آن‌کس که به راه پرسنگلاخ خوشامد می‌گوید، در پیمایش راه شادمانی از کاری می‌یابد که به تعبیر خودِ ادیب سلطانی، به خنثی‌سازی بمب می‌ماند.۲ ادیب سلطانی به دقیق بودن ترجمه‌های کتاب مقولات و فی‌العباره به دست حنین‌بن‌اسحاق و اسحاق‌بن‌حنین اشاره می‌کند.۳ لیک شاید او خود نیز می‌داند که این دقت نسبی است و به‌هیچ‌روی از تمامی جهات همساز با روش و نگره‌ای که خود برای ترجمه برنهاده است، نیست. افزون بر این، منطق ارسطو کمتر از دیگر آثار ارسطو دچار گزینشگری‌ها و ازآن‌خودسازی‌ها و پارافزارهای الهیاتی و سیاسی شده است؛ شاید به‌دلیل همین ترجم دقیق‌تر، شاید به‌سبب نگر حکمای اسلامی درباب آلی بودن یا همان آلت قانونی بودن منطق برای بازداری از خطا در فکر و در نتیجه، تلقی نقش‌مند نبودن آن در خدشه بر اصول دینی و شاید به‌سبب ذات خود منطق و خرد لوگیک آن که همچون ریاضیات و گرامر از دستبرد فرهنگی و تاریخ‌مندی و زمان‌مندی ایمن شمرده می‌شود. البته «منطق» نیز چون دیگر آثار ارسطو، پس از نهضت ترجمه، به دستِ شرح‌ها و تفسیرهای آزاد افتاده است. بااین‌همه می‌توان به شرحی چون «اساس‌الاقتباس» خواجه نصیر در حد ارگانونی به زبان فارسی اعتماد کرد. از «منطق» که بگذریم، ترجم دیگر آثارِ یونانی از نگرگاه روش در قطب مقابل روش ادیب سلطانی بوده‌اند. پژوهش‌های اخیر، با هم‌سنجی خط‌به‌خط بسیاری از ترجمه‌های عربی قدیم با اصل یونانی‌شان، گواهی می‌دهند که این ترجمه‌ها تا چه‌حد معانی ترم‌های ارسطویی را به مقاصد خود دگرگون کرده و در نهایت از ارسطو حکیم الهی نوافلاطونی ساخته‌اند. از «الفهرست» ابن‌ندیم دانسته می‌آید که به‌ویژه به‌همت حنین‌بن‌اسحاق، اسحاق‌بن‌حنین، ابی‌بشر متی‌بن‌یونس و دیگر مترجمانی که بیشترینِ آن‌ها مسیحی یا یهودی بودند، چنان حجم وسیعی از آثار طبی و علمی و فلسفی یونانی ترجمه شده‌اند که گویی خلفای عباسی پس از ورود به قلمرو فرهنگ‌های دیگر، روح غارتگری آغازین را تصعید کرده و از غارت غنائم مادی به گواریدن مغزهای بیزانس و حتی ایران باستان و هند رو آورده‌اند، لیک باید افزود که این گوارشْخوراکِ بیگانه را در تن خود چنان هضم کرده است که به‌گفت زنده‌یاد فلاطوری، به «دگرگونی بنیادی فلسف یونان» انجامیده است. این «ازآن‌خودگردانی» (

appropriation

) و «اندرخویش‌گواری» (

incorporation

) را فلاطوری تنها از نگرِ معرفتی بررسیده است که تنها یک روی ماجراست. روی دیگر ماجرا، دگرسانی‌های فرهنگی و شهردارانه (سیاسی) است. نه چنان است که اندیشه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.