پاورپوینت کامل مروری بر ماجرای جدایی بحرین از ایران در ?? مرداد ???? ۷۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مروری بر ماجرای جدایی بحرین از ایران در ?? مرداد ???? ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مروری بر ماجرای جدایی بحرین از ایران در ?? مرداد ???? ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مروری بر ماجرای جدایی بحرین از ایران در ?? مرداد ???? ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

غرض از خواندن و دانستن تاریخ، پندگرفتن از گذشته برای به کاربستن خرد جمعی و استفاده از تجارب گذشته و درپیش گرفتن راه و روشی درست در آینده است. به گفته مرحوم دکتر باستانی پاریزی: گر نگیری عبرت از تکرار تاریخ ای حکیمر چیست سود از این‌همه تکرار و این نشخوارها؟ تکرار درس تاریخ، تکرار پندها و عبرت‌هاست. ۲۳مرداد سالروز جدایی بخشی دیرینه از میهن‌مان در سال ۱۳۵۰ است؛ همان روزگاری که برخی می‌کوشند برای جوانان امروز، نمادی از قدرت ملی و رفاه اجتماعی و خوشبختی جا بزنند. در این تاریخ، یعنی تنها هفت سال پیش از پیروزی انقلاب، حکومت وقت تن به تجزیه استان چهاردهم کشور داد و بدون شلیک یک گلوله، بخشی به آن مهمی را به مشتی مهاجر برخاسته از صحراهای اطراف بخشید و حقوق ملت ایران را نادیده گرفت.

به ملتی که ز تاریخ خویش بی‌خبر است

به جز حکایت محو و زوال نتوان گفت

(عارف قزوینی)

غرض از خواندن و دانستن تاریخ، پندگرفتن از گذشته برای به کاربستن خرد جمعی و استفاده از تجارب گذشته و درپیش گرفتن راه و روشی درست در آینده است. به گفته مرحوم دکتر باستانی پاریزی: گر نگیری عبرت از تکرار تاریخ ای حکیمر چیست سود از این‌همه تکرار و این نشخوارها؟ تکرار درس تاریخ، تکرار پندها و عبرت‌هاست. ۲۳مرداد سالروز جدایی بخشی دیرینه از میهن‌مان در سال ۱۳۵۰ است؛ همان روزگاری که برخی می‌کوشند برای جوانان امروز، نمادی از قدرت ملی و رفاه اجتماعی و خوشبختی جا بزنند. در این تاریخ، یعنی تنها هفت سال پیش از پیروزی انقلاب، حکومت وقت تن به تجزیه استان چهاردهم کشور داد و بدون شلیک یک گلوله، بخشی به آن مهمی را به مشتی مهاجر برخاسته از صحراهای اطراف بخشید و حقوق ملت ایران را نادیده گرفت.

بحرین مجموعه جزایری است در جنوب خلیج فارس با ۶۶۵ کیلومتر مربع وسعت که از ۳۳ جزیره شکل یافته و نفت و گاز و ماهی و مروارید از منابع طبیعی ارزشمند آن به شمار می‌رود. مهاجرت پیاپی بادیه‌نشینان به این جزایر و ضعف مستمر دولت مرکزی ایران در قرن نوزدهم، مجموعا به آنجا کشید که این منطقه تحت سلطه کامل بریتانیا درآمد. انقراض سلسله قاجار بر این چیرگی بیشتر دامن زد؛ به طوری که انگلیسی‌ها در سال ۱۹۲۶ آشکارا یکی از کارگزاران خود (چارلز بلگریو) را به عنوان مشاور امیر بحرین روانه این سرزمین کردند. در دوران بعد از جنگ جهانی دوم، مخالفت‌های مردمی با بیگانگان به جنبش عمومی ضداستعماری تبدیل شد و بریتانیا برای سرکوب قیام مردم بحرین، به اختلافات شیعه و سنی دامن زد و زمینه‌های برخورد این دو گروه را پدید آورد و بارها آنها را تا آستانه جنگ‌ داخلی در دهه ۵۰ میلادی پیش برد.

در همین ایام از سویی ملی‌شدن کانال سوئز و هجوم نظامیان انگلیسی به مصر، سبب افزایش تنفر اعراب از انگلستان شد و از سوی دیگر هیجانات ناشی از شکست سخت اعراب از اسرائیل می‌بایست به نحوی مهار می‌گردید و مرهمی بر زخم عمیق ناسیونالیسم عربی نهاده می‌شد؛ چه چیزی بهتر از تجزیه و تقدیم بخشی از ایران که در قیام نهضت ملی (ملی شدن نفت) انگلستان را تحقیر کرده بود! ایران نخست کوشید سرنوشت بحرین در یک همه‌پرسی تعیین شود؛ اما دولت‌ بحرین و بریتانیا با آن مخالفت کردند. درنتیجه قرار شد سازمان ملل سرنوشت سیاسی این سرزمین را از طریق یک «نظرسنجی» تعیین کند! حکومت بحرین نیز مصمم شد ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به عربها دگرگون کند. در این راستا هزاران نیروی کار عرب از کشورهای دیگر به بحرین هجوم آوردند و علاقه‌شان به استقلال را تسلیم دبیرکل نمودند!

به این ترتیب بحرین در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ رسما استقلال خود را از سرزمین مادری اعلام کرد و شگفتا که ایران نخستین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت و با کمال تأسف، به قول وزیر دربار وقت: «گوینده خبر چنان با افتخار و غرور آن را خواند که گویی هم اکنون بحرین را فتح کرده‌ایم!» (خاطرات عَلم، سه‌شنبه،‌ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۹) و باز شگفتا که این موضوع به کتاب‌های درسی آن روزگار نیز راه یافت و در شمار افتخارات همایونی (و شاید نمونه‌ای از درایت و بزرگواری بزرگ‌ارتشتاران!) ذکر شد؛ چنان‌که امیرعباس هویدا نخست‌وزیر دست‌اندرکار این ماجرا در پاسخ به منتقدان گفت: «به هیچ کس مربوط نیست، دختر خودمان بود، به هر کسی می‌خواستیم، شوهرش دادیم!»

آنچه در پی می‌آید، بخشهایی از کتاب و سخنرانی آقای دکتر اقتداری است که آگاهی کافی از مسائل خلیج‌فارس و تاریخش دارند. متن کامل گفتار و نوشتار ایشان را می‌توان در ماهنامه بخارا (ش۶۶) پیگیر شد.

گناه نابخشودنی شاه، جدایی بحرین از ایران

«شاهنشاه فرمودند: مسئله بحرین دارد حل مى‏شود و بعد با کمال آقائى و بزرگوارى فرمودند: حالا که من و تو هستیم، آیا فکر مى‏کنى در آینده ما را خائن خواهند گفت یا خواهند گفت کار بزرگى انجام دادیم و این منطقه را از شر کشمکش بیهوده نجات دادیم؟» (خاطرات عَلم، یادداشت روز۱۹ر۱۱ر ۴۸)‏

«…فرمودند… امریکایى‏ها باید از خدا بخواهند که ما قدرت خارجى را در خلیج فارس راه ندهیم.» (همان، یادداشت روز۱۶ر۱ر۴۸)‏

بحرین که در طول تاریخ چندهزار ساله «ایالت میش‌هیگ» ساسانى و سرزمینى ایرانى بوده و مردم آن ایرانى‏تبار و از مردمان دشتستان و خوزستان و لارستان و بوشهر و هرمزگان‏اند و هشتاد درصد آنها شیعه اثنى‌عشرى و با زبان فارسى صحبت مى‏کنند و دل به ایران بسته‏اند و چشم به سرزمین مادربوم کهن خود ایران دارند و تا سالهاى پیش از انقلاب اسلامى، استان چهاردهم کشور نامیده مى‏شد و آمد و رفت بدان دیار و از آن دیار به ایران، به روادید و گذرنامه احتیاج نداشت و تمبر پست بدان ناحیه و از آن ناحیه به داخله کشور ایران همان بهاء تمبر داخله ایران داشت. اکنون بر اثر این گناه نابخشودنى کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد و گشاینده پاى امریکاییان و انگلیسیان در کمینگاه استراتژیکى علیه ایران مظلوم شده است. بهتر است چند سطرى از کتب چاپ شده در این باب بخوانیم و سپس به شرح اختصارى کتاب: گناه نابخشودنى، جدائى بحرین از ایران بپردازیم. فاعتبروا یا اولى‏الابصار. (کاروان عمر، خاطرات سیاسى فرهنگى هفتاد سال عمر احمد اقتدارى، انتشارات علمى و فرهنگى)

قضیه بحرین

تا این اواخر بحرین سالیان دراز جزئى از ایران تلقى مى‏گردید. به روزگارى نام آن را در مجلس شوراى ملى ایران، استان چهاردهم ایران گذاشتند. معمولا ورود و خروج ایرانیان بدانجا و اتباع بحرین به ایران احتیاجى به گذرنامه نداشت و ویزا نمى‏خواست. بهاء تمبر پست از ایران به بحرین به مانند بهاء تمبر پست براى پاکت‏هاى داخلى بود. زمان خروج انگلیس از شرق کانال سوئز و خلیج فارس فرا رسید. سر ویلیام لوس ـ مأمور عالیرتبه وزارت امور خارجه انگلیس ـ چندین بار به ایران سفر کرد. بالاخره ایران با برگزارى رفراندمى از طرف سازمان ملل در بحرین موافقت کرد و این موضوع را پادشاه ایران در فرودگاه دهلى در سفرى که به هندوستان رفته بود اعلام داشت. سازمان ملل سه سؤال طرح کرده بود: رأى به باقى ماندن جزء سرزمین ایران؛ رأى به باقى ماندن در تحت‏الحمایگى انگلیس؛ رأى به استقلال بحرین. از پیش نتیجه رفراندم معلوم بود. مردى گیچیاردى نام از طرف سازمان ملل به بحرین رفت و على‏الظاهر همه‏پرسى به عمل آمد (مسلما کاملا صورى و ظاهرى و ساختگى) و نتیجه اعلام شد که مردم جزائر بحرین خواستار استقلال و جدائى بحرین از ایران و انگلستان مى‏باشند. کیست که نداند که انگلستان از آنجا نخواهد رفت و نرفته است و بحرین و حکومت بحرین همواره دست‏نشانده انگلستان بوده و خواهد بود. عربستان و شیخ‏نشین‏ها هم با این طرح موافق بودند. ظاهراً شاه هم در معادلات سیاسى براى حفظ امنیت کشور و خلیج فارس در برابر تجاوز احتمالى عراق ناچار بود. سه جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسى در خلیج فارس به وسیله ارتش ایران بازپس گرفته شد. مسلم شد که باید ایران چشم از بحرین بپوشد.

در یکى از شبها نخست‏وزیر مرا به نخست‏وزیرى خواند، رفتم. کمیسیونى مرکب از عده‏اى وزیر و رئیس سازمان امنیت و اطلاعات که معاون نخست‏وزیر بود تشکیل شد. موضوع قبول ایران آن رفراندم ساختگى مطرح بود که فردا به مجلس فرستاده مى‏شد. همه حرفهایشان را زدند و نوشتند. نخست‏وزیر [هویدا] گفت: «حالا باید دید فلانى چه مى‏گوید که متخصص این مسائل و بررسى اوضاع خلیج فارس است.» قلم به من دادند. ساعتى نوشتم و مخالفت خود را اظهار داشتم و نوشتم که: «من قابل نیستم؛ ولى استدعا دارم جناب نخست‏وزیر به عرض اعلیحضرت برسانند که: آنچه را که احمدشاه با همه ضعفش و پدرتان رضاشاه با همه قدرتش اجازه ندادند، شما هم اجازه ندهید که بحرین از ایران جدا شود. بحرین جزئى از آب و خاک لاینفک ایران است و هر کس از ایران جدا کند، مورد قبول ایرانى نیست و آن را خیانت به مواریث ملى ایرانیان مى‏داند» و امضا کردم.

فردا به وزارت خارجه رفتم. چون وزیر خارجه در جلسه حضور نداشت و من باخبر شده بودم که آقاى اردشیر زاهدى ـ وزیر امورخارجه ـ قضیه بحرین و رفراندم آن را در مجلس مطرح خواهد ساخت، یادداشتى نوشتم و آقاى وزیر را از این کار برحذر داشتم و به اتاق ایشان فرستادم. مرا به حضور نپذیرفت؛ اما کتاب «آثار شهرهاى باستانى سواحل و جزائر خلیج فارس و دریاى عمان» (تألیف احمد اقتدارى، نشریه انجمن آثار ملى) را با تشکر پذیرفت.

همان روز یا فردا وزیر خارجه به مجلس شوراى ملى رفت و گزارش کار را به اطلاع مجلس رسانید و مجلسى که بحرین را استان چهاردهم ایران مى‏دانست، قبول کرد و پذیرفت که بحرین مستقل گردد و از ایران جدا شود. گویا تنها روزنامه «خاک و خون» به مدیریت آقاى پزشکپور وکیل دادگسترى بود که مخالفت کرد و مقاله‏اى تند و مخالف نوشت؛ اما کار از کار گذشته بود. نخست‏وزیر مى‏گفت وقتى گزارش کمیسیون آن شب را به اطلاع اعلیحضرت رسانیدم و نوشته تو را در ذیل صورتمجلس خواندم، شاه سرى تکان داد و گفت: «حق با فلانى است و اى کاش من این گزارش و استدلال‏هاى فلانى را زودتر دیده بودم»؛ ولى دیگر آب از سبو ریخته شده بود و آب رفته به جوى بازنیامد. شیخ عیسى حاکم عرب بحرین را به ایران دعوت کردند و نخست‏وزیر مملکت از او استقبال رسمى کرد. بحرین مستقل شد و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد…

من در کتاب «تاریخ مسقط و عمان و بحرین و قطر و روابط آنها با ایران» مخالفت خود را و غیرقانونى بودن این رفراندم را و اشتباه نابخشودنى شاه ایران و دولت ایران و مجلس ایران را بازگفته‏ام…

دولت عراق از بازپس گرفتن جزائر تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسى به سازمان ملل شکایت کرد و جنجالى به راه انداخت؛ اما سازمان ملل با توجه به نقشه‏هاى بین‏المللى و سوابق امر، قضیه را مسکوت اعلام کرد. اعراب دیگر نقاط سواحل خلیج فارس هم ریش جنبانیدند، گاه دوست و گاه دشمن ایران شدند و دیدیم که در جنگ عراق متجاوز علیه ایران در مدت هشت سال چه فتنه‏ها که برنینگیختند و چه کمک‏ها که به عراق ستمکار نکردند…

خلیج فارس، گذشته، اکنون و آینده

شما از مسائل بحرین و مشاجره یکصد و اند ساله ایران و انگلستان در باب بحرین اطلاع دارید و شاید مکاتبات حسین علاء با سر آرنولد ویلسون (نماینده مجلس عوام انگلیس و نویسنده کتاب

The

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.