پاورپوینت کامل مدرنیسم و حافظ ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدرنیسم و حافظ ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرنیسم و حافظ ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرنیسم و حافظ ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
میبینیم چگونه با تکیه بر این تضاد بریدگی مورد بحث معنا مییابد و همگام با آن حسی که حاکی از شناخت زیبایی در شعر است، ما را غافلگیر میکند. آنچه در آغاز چالهای در متن روایت به نظر میرسید، اکنون عنصر معنابخشی است که از پیوند دادن دو تجرب متضاد هستی سرچشمه میگیرد.
میبینیم چگونه با تکیه بر این تضاد بریدگی مورد بحث معنا مییابد و همگام با آن حسی که حاکی از شناخت زیبایی در شعر است، ما را غافلگیر میکند. آنچه در آغاز چالهای در متن روایت به نظر میرسید، اکنون عنصر معنابخشی است که از پیوند دادن دو تجرب متضاد هستی سرچشمه میگیرد.
چنانکه گذشت یکی از نشانههای بارز تجدید حیات معنوی در افسانههای کانتربری گرایشی است که برای رفتن به زیارتگاهی در وجود انسانها شعلهور میشود. در برابر این عنصر معنادهنده، بیمعنایی غالب(ص۱۴ دست نوشته) غالب بر زندگی ساکنان سرزمین بایر بهصورت برجستهای پیشروی ما جا میگیرد.
با این نمونه یکی از شیوههای آفرینش زیبایی در شعر الیوت پیشروی ما دامن میگسترد. در کتاب جای خالی معنا: مدرنیسم و پسامدرنیسم در فصل مربوط به نقد کاربردی به این موضوع پرداخته شده و هم موارد گسست در سرزمین بایر با جزئیات کامل توضیح داده شد. همین نمونه کافی است که نشان دهد منظور از وارونه شدن یکی از اصول بنیادی شعر به دست الیوت چیست و چگونه وی گسست را در راستای آفرینش زیبایی جایگزین عنصر معنابخش پیوست کرده است. اکنون باید ببینیم این ویژگی در غزل حافظ با چه نمودی تبلور مییابد.
پیش از آنکه غزل حافظ را در این چارچوب برسیم، بار دیگر یادآوری نکتهای ضروری است. فاصل میان حافظ و الیوت در سه بعد زمانی و مکانی و فرهنگی آن چنان است که با ورود به غزل حافظ انگار به دنیایی کاملاً بیگانه با آنچه پیرامون سرزمین بایر گذشت برمیخوریم. بنابراین نباید انتظار داشت که با دنبال کردن این بحث به وجود نسبتی نزدیک میان این دو پی ببریم. تنها نکت مشترک میان این دو این است که آنچه در دوران معاصر بهدست الیوت در راستای آفرینش زیبایی در شعر صورت گرفته، سدهها پیش از او از سوی حافظ در زیباییشناسی ادبی به میدان آمده است. چنانکه خوانندگان حافظشناس این نوشته تاکنون حدس زدهاند، منظور از این گفته اشاره به بخشی در حافظشناسی است که پیرامون ترتیب و توالی ابیات و موضوع عدم پیوستگی میان بخشهای غزل مطرح شده است.
این خود بحثی است دراز و دیرینه که نخستین بار با کتاب خواندنی دکتر محمود هومن پیرامون حافظ، به ویراستاری هنرمندان اسماعیل خوئی باز شده است. برخی از حافظشناسان اصل را بر توالی ابیات وحدت موضوعی هر غزل گذاشتهاند و براین قرار دست به ویرایش دیوان کهن و جابهجا کردن بیتها بر پای توالی منطقیشان زدهاند. نمون این شیوه برخورد را مسعود فرزاد دارد که با انتشار جزو «دل شیدای حافظ» در سال۱۳۲۴ و بررسی غزل «سالها دل طلب جام جم از ما میکرد» کوشیده است بهصورتی از غزلهای حافظ دست یابد که به دید او به ساختار نخستین آنها نزدیک بوده، اما رفتهرفته در طول زمان به دست نسخهنویسان، آرایش منطقی خود را از دست دادهاند. نمون دیگر احمد شاملو است که او نیز مانند مسعود فرزاد گناه بریدگیهای میان ابیات را به گردن کاتبان گذاشته و این بریدگیها را دستکم در مورد یکی از غزلها «بیشتر به هذایان سرسامی دیوانگان» نزدیک دیده است.
نکت مشترک میان مسعود فرزاد و احمد شاملو در این مورد این است که هر دوی اینان نسبت به ظرفیتهای زیبائی شناسانه گسستهای معنایی و صوری در غزلهای حافظ بیتوجه ماندهاند. این نکته را باید با اندکی شگفتی درباره شاملو بیان کرد، زیرا با وجود اینکه او خود شاعری نوپرداز است، با نادیده گرفتن برخی از نابترین جلوههای هنری غزلهای حافظ با ویرایش خود لطمههای زیادی را بر آنها وارد ساخته است. روشن است که ناآشنایی او با مدرنیسم اروپایی عامل مهمی در تعیین شیو برخورد او با این موضوع بوده است. چنین پیداست نخستین حافظشناسی که به جنب زیبایی شناسان عدم انسجام موضوعی در غزل حافظ توجه داشته، بهاءالدین خرمشاهی است. در تحلیل موشکافانهای که از وی در کتاب ذهن و زبان حافظ انتشار یافته، نویسنده ویژگیهای کار شاملو را درچند زمینه مورد کند و کاو قرار داده و اشتباهات شاملو را با تکیه بر استدلالی محکم و متقاعدکننده نمایان ساخته است. یکی از زمینههایی که مورد توجه وی قرار گرفته، زیباییشناسی غزلیات است. اما برخورد او در این مورد برخوردی کلی و گذراست که به علت نوع نوشته مجال پرورش پیدا نکرده است.
آنچه در این بحث دنبال خواهد شد در حقیقت گسترش سخن ایشان، یعنی ارائه تحلیلی زیبایی شناسانه از غزل حافظ است. بهاءالدین خرمشاهی بر این باور است که چند پارگی در غزل حافظ بازتاب تأثیری است که وی از قرآن گرفته است. به گفته خود او «ساختمان غزلهای حافظ که ابیاتش بیش از هر غزلسرای دیگر استقلال، یعنی تنوع و تباعد دارد، بیش از آنچه متأثر از سنت غزل سرایی فارسی باشد، متأثر از ساختمان سوره و آیات قرآن است.» (ذهن و زبان حافظ، ص۱۸۰). این خود نگاه تازه دیگری است که به ابتکار بهاءالدین خرمشاهی بر این بحث افزوده شده است. با وجود این بیجا نیست گفته شود نزاری قهستانی که در حدود صدسال پیش از حافظ به غزلسرایی پرداخته است، در یکی از غزلهای خود ویژگی مورد بحث را به کار گرفته است. در غزلی که با سر بیت «این منم این که لگدکوب جفا و ستمم» آغاز میشود، ابیات غزل به چند گروه تقسیم میشوند و در هر گروه مضمون جداگانهای پرورش مییابد. باتوجه به اینکه حافظ در موارد بسیاری از غزلهای نزاری قهستانی بهره گرفته، شاید دست کم بتوان گفت که شعر وی در تقویت گرایش حافظ به این شیوه بیاثر نبوده است.
اما باید توجه داشت که سخن مورد تأکید ما در این نوشته تنها کارکرد زیبایی شناسانه عدم انسجام معنایی در غزل حافظ است و این کیفیت برجستهای است که شعر او را از شعر هر شاعر دیگری متمایز میسازد. چنان که پیش از این گفته شد، لازمه تحقق بخشیدن به این شیوه درهم شکستن وحدت شعری به معنای سنتی آن و توسل به روشی چون گسستهنمایی و ناپیوستگی موضوعی در راستای آفرینش زیبایی است.
همچنان که در مورد تی. اس الیوت عمل کردیم، کافی است تنها به ارائه یک نمونه از غزل حافظ بپردازیم. این نمونه ما را به سوی غزلی با مطلع «نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد» میکشاند. این غزل دارای نه بیت است و ابیات آن در سه بخش قابل گروهبندی هستند. هر گروه از سه بیت تشکیل شده و هر یک از این سه بیت به توصیف موضوع خاصی میپردازد. در بخش نخست به تصویر دل انگیزی از آمدن بهار بر میخوریم که با نسیم عطرآگینی چهره میگشاید و رویش گلهای ارغوان و سمن و نرگس و شقایق را یکی پس از دیگری به تماشا میگذارد. سرانجام بلبل سرمست را میبینیم که نعرهزنان به باغ فراخوانده شده است.
رشد اجزای تصویر به گونهای صورت میگیرد که نه تنها با گذشتن هر جزء گذشت جزئی از زمان را احساس میکنیم، بلکه همه نیروهای حسی و ذهنی خود را برای دریافت ستایش انگیز زیباییهای بهار به کار میگیریم. برخلاف انتظار، با آغاز بخش دوم این فضای ذهنی یکباره و بیهیچ دلیل و اشارهای درهم میشکند و ما را به صحنهای میبرد که در آن مردی از مسجد به میخانه گریخته و برای توجیه رفتار خود توجه ما را به گذشته پرشتاب زمان و اهمیت فلسفه خوشباشی جلب میکند.
در پایان این بخش فضا دوباره شکسته میشود و تصویر بهار به صحنه باز میگردد؛ اما بهاری که نخست به صورت رویداد نویدبخشی در آینده ترسیم شده بود، اکنون با زبان حال و با لحنی هشدار دهنده به ما رو میآورد و ما را به قدردانی از گل و مجلس انس و سرود و غزلخوانی دعوت میکند.
بیت پایانی غزل همراه با هشداری است که به رغم خبر نویدبخش بیتهای آغازین فرا رسیدن پایان زندگی حافظ را اعلام میدارد. در این غزل با متنی سروکار داریم که در سه بیت اول آن، مانند دستهای دیگر از غزلهای حافظ، بذر مضمون ویژهای کاشته میشود و در طول سه بیت بستری برای رشد آن فراهم میگردد. اما پیش از آنکه این کشت معنایی به طور کامل به بار بنشیند، رشته سخن ناگهان پاره میشود و ذهن خواننده را بیهیچ مقدمهای در بستر مضمون دیگری رها میکند. این ویژگی یک بار دیگر پیش از پ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 