پاورپوینت کامل هشدار آزاد ارمکی درباره سرنوشت شومی که ممکن است جامعهشناسی ایرانی به آن مبتلا شود ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هشدار آزاد ارمکی درباره سرنوشت شومی که ممکن است جامعهشناسی ایرانی به آن مبتلا شود ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هشدار آزاد ارمکی درباره سرنوشت شومی که ممکن است جامعهشناسی ایرانی به آن مبتلا شود ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هشدار آزاد ارمکی درباره سرنوشت شومی که ممکن است جامعهشناسی ایرانی به آن مبتلا شود ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
تقی آزاد ارمکی، استاد تمام دانشگاه تهران در یادداشتی هشدارهای جدی به جامعهشناسی ایرانی داده است که اگر جامعهشناسی کلیت حیات اجتماعی ایران را موضوع بحث خود قرار ندهد به جامعهشناسی ساحت ایدئولوژیک یا به جامعهشناسی کاملا ابزاری کاربردی تبدیل خواهد شد.
جامعهشناسی کلیت حیات اجتماعی ایران را موضوع بحث قرار دهد
تقی آزاد ارمکی، استاد تمام دانشگاه تهران در یادداشتی هشدارهای جدی به جامعهشناسی ایرانی داده است که اگر جامعهشناسی کلیت حیات اجتماعی ایران را موضوع بحث خود قرار ندهد به جامعهشناسی ساحت ایدئولوژیک یا به جامعهشناسی کاملا ابزاری کاربردی تبدیل خواهد شد.
*******
جامعهشناسی و وضعیت جامعه ایرانی همواره موضوع درست و مرتبطی است به این دلیل که بسیاری تحلیلهایی که درباره شرایط دادهاند نادرست درآمده یا اینکه شرایط بهگونهای رقم خورده که آن آدمهایی که آن تحلیلها را ارائه کردهاند، احساس ضعف و ناتوانی میکنند و از تحلیل دست برداشتهاند. مثلاً در حوزه دین و دینداری و جامعه ایرانی مطرح است که جامعه ایرانی به سمت دینداری میرود یا اینکه رفتار مقتصدانه را پی میگیرد یا اینکه تبعیت میکند، همه اینها هم بحثهای دینی است و هم بحثهای روانشناسانه و هم سیاسی است که میبینیم جامعه ما نه مقتصدانه عمل میکند و میل دارد و نه از طرفی تبعیت تمام میکند و نه اینکه عرصه دینداریاش خیلی معین است. یعنی بهگونهای ما دچار یک نوع گلوگشادی یا رهاشدگی حوزه دینداری هستیم که قبلاً این بحث را با عنوان بیشکلی دینی کردهام.
درباره اعتماد نیز شاهد یک افت و کاهش سرمایه اجتماعی شدهایم و یک بیاعتمادی در تمام سطوح ظهور کرده، این همه هجوم مردم به بحث خرید و سرمایهگذاری و… همه نشانه و ترس از افت ارزش پول ملی است و از طرف دیگر هم اینکه منابعی برای ادامه مصرف را در این جامعه میبینیم. اگر این سه را باهم جمع کنیم اتفاق عجیبی است که دیگر نمیتواند تنها تحلیل سیاسی افرادی که جامعه را در راستای سیاستهای دولت میدیدند ببینیم. بسیاری از تحلیلهای سیاسی یا ایدئولوژیک در اینجا دچار مشکل شدهاند. کسانی که فکر میکردند که مردم تبعیت میکنند و… یا کسانی که فکر میکردند که جامعه دینی حتماً دیندارتر میشود یا نظام دینی با کنش و سیاستگذاریهایی که انجام میدهد، دیندارتر میشود. اتفاقاً میتواند یک ساحت دینداری جدید پیدا کند که پیداکرده است.
این وضعیت بیشتر یک نگاه جامعهشناسانه طلب میکند، یعنی جامعهشناسیای که چند تا ویژگی عمده داشته باشد. اولین ویژگیاش این است که یک فهم روشن تاریخی داشته باشد و جامعه ایرانی را در بستر تاریخی خودش فهم کند و دگردیسیهایی که جامعه ایرانی دچار شده است را به لحاظ تاریخی پی بگیرد. همچنین این جامعه شناسی باید آنیت یا حال ایران را فقط معیار قرار ندهد چون حال ایران میتواند همان تنوع یا بیشکلی دینی را داشته باشد. باید ایران را در یک فرایند تاریخی دید و اینکه از کجا باید این تاریخ را دید من خیلی گذشته ایران را گذشته دور نمیبینم. چون گذشته ایران دور، ایران عصر باستان و دوره اسلامی خیلی ایدئولوژیک طراحی و تعبیر شده است.
اتفاقاً آن دو دوره، ایران مجموعهای از تعارضها و تناقضها و نابسامانیها بوده و… به همین سبب میبینیم که هم در دوره ایران باستان ایرانیان به یک تصمیم میرسند و انتخاب میکنند، هم در دوره اسلام است که با ورود اعراب به ایران است که ایرانیان تصمیم میگیرند. اولی از سلطنت و پادشاهی به معنای کلاسیک عبور میکند، در دومی هم به شیعه متمایل میشوند. این است که پس انتخاب میکنند، یعنی در دوره بحرانی، حادثه و پرآشوب، ایرانیان انتخاب میکنند. پس ما نمیتوانیم به سراغ یک تصویر خیلی آرمانی از ایران برویم. یعنی دورههای دیروز که هم اسلامگرایان آرمانگرا و هم باستانگرایان آرمانگرا که هر دو تصویری ایدئولوژیک و آرمانگرایانه ارائه میکنند.
ما باید سراغ ایران معاصرتر بیاییم که این ایران مختصاتی دارد. اولین ویژگیاش این است که در عصر مدرن زیست میکند. در مناسبات جهانی خودش را قرار داده در تعامل با اتفاقات جامعه جهانی قلمداد کرده است. زادگاه ایران معاصر را من دقیقاً از دوره صفویه میدانم و از آنجاست که شکلگرفته است. همانطور که جهان یک معلق مهم میزند، از قرن پانزدهم به اینطرف است که جهان دچار تحولاتی بنیادی و ساختاری میشود و همه جهان به آشوب کشیده میشود، همه جهان به تلاطم میآید، همه کنشگران جهانی در سطوح متفاوت سیاسی- اقتصادی عمل میکنند و تلاش میکنند که خودشان را به صحنه جهانی بیاورند و ایران هم درآن عرصه است که بیشتر وارد عرصه جهانی میشود.
البته ما در جهان بودهایم اما خیلی متفاوت و نه با دغدغههایی که در صفویه شروع کردیم و این دغدغه دوره صفویه در همه سطوح اشاعه پیدا میکند. اینکه ما دولت قدرتمند پیدا میکنیم و دولتمردانی که دغدغهشان زیست در جامعه جهانی بوده با همه ضعفهایش حتی در دورههایی مانند زندیه، افشاریه، قاجاریه و پهلوی و جمهوری اسلامی.
دوم اینکه مردم ایران میل به جامعه جهانی پیدا میکنند و با همه آنچه در جهان هست پیوند و بسط میخورند. با علم، تکنولوژی، صنعت، نظام و ارتش، اقتصاد و خواستههای آن پیوند میخورند و درعینحال ایران در جامعه جهانی خیلی مهم میشود.
ویژگی دوم این است که درست است که ایران باستان نیست و آن سرزمین بزرگ و آنقدر قدرتیان شاهان بزرگ و سلسلههای بزرگ نیست و ما کمکم کوچکتر میشویم، حالا در صفویه و بعد دیرتر و دیرتر و امروز کشوری کوچکتر در مقایسه با گذشتهمان هستیم، اما همچنان در جهان مؤثر واقع میشویم. این مؤثر بودنمان ابتدا در منطقه و بعد در آسیا و در کل جامعه جهانی است. عوامل بسیاری در مؤثر بودنمان به ما کمک میکند.
موقعیت ژئوپلیتیک، دغدغه ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی و بعد اسلامی و شیعه و بعد هم انقلاب اسلامی و بعد هم جنگ و نفت و چیزی به نام مبارزه با تروریزم که ایران سعی میکند آن را سروسامان بدهد و به صلح جهانی کمک کند. همه اینها عواملی بودهاند که ایران را در جامعه جهانی مهم کرده و مهم بوده و هست. امروز هم به خاطر ایران است که ما اینهمه مشکل و مسئله داریم.
یعنی ویژگی اول این بود که در جهان مدرن زیست کرده و ویژگی دوم هم اینکه در جهان دخالت کرده و متأثر شده و در ساختن جهان هم مؤثر بودهایم. مثلاً ایرانیان مهاجر میبینید که هم سرزمین حاشیهای را ساختهاند و هم جهان را ساختند، کانادا را ساختهاند، امریکا را ساختهاند و… این نشانه چیز عجیبی است که آن را در سرنوشت ایران کمتر مؤثرمیشناسیم.
نکته دیگر ظهور پدیدهای بعد از تصویر کلی تمدن ایرانی و اسلامی به نام فرهنگ ایرانی-اسلامی است. با فرهنگ ایرانی سروکار داریم که در این فرهنگ ادبیات، شعر، موسیقی، خواسته، آرمان، آرزو و چیزی که اخیراً ظهور کرده وجود دارد و مهم است که در جایی دیگر هم در کتاب نظریه طرح فرهنگی به آن پرداختهام، آن چیزی به نام ظهور زندگی است. یعنی مردمان ایران مردمانی شدهاند که دغدغه زیست و زندگی دارند. در این دگردیسی مهم است که ایران از گذشته تاکنون اهمیت پیدا میکند و از ساحت ایدئولوژیک عبور میکند و به ساحت واقعی و عینی و چیزی به نام زندگی و زیست جمعی میرسد.
اینجاست که علوم اجتماعی و بهطور خاص جامعهشناسی میآید و با چیزهایی روبهرو میشود که باید بسیار مورد توجه قرار بگیرد. جامعهشناسی میشود علمی که به حال جامعه ایرانی و گذشته تاریخی و دگردیسی آن اشاره دارد. جامعهشناسی در این حالت باید تکلیف چیزی به نام تحولخواهی، پیشرفت و آرمانگرایی را معلوم کند و رابطهاش را با آن تعیین کند. در عینحال جامعهشناسی باید دو بحث دیگر را اضافه بر این پی بگیرد؛ یکی بحث میل به تغییرات و اصلاحات با روشها و شیوههای خاص است و بعد هم سامان اجتماعی است. این سهگانهای که جامعهشناسی در مقابلش قرارگرفته که در جامعه ایرانی هم وجود دارد، سهگانه مهمی است که باید خیلی دقیق به آن پرداخته شود.
جامعهشناسی با سهگانه ترقی و پیشرفت که دغدغه آن ریشه در حضور ایران در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 