پاورپوینت کامل بر مدار فرهنگ و ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بر مدار فرهنگ و ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بر مدار فرهنگ و ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بر مدار فرهنگ و ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن (زاده ۱۳۰۴) از بزرگترین نویسندگان ایران است که همواره در مسیر حقیقتجویی، عدالتطلبی، آزادیخواهی حرکت کرده و در زمینههای مختلف ادبی و اجتماعی آثار درخشانی پدیدآورده است. او که دانشآموخته حقوق بینالملل از دانشگاه سوربن پاریس است، غیر از مدت کوتاهی که به کار در دادگستری شیراز مشغول بوده، به تدریس در دانشگاه پرداخته، زندگی خود را به «قلم» بسته و کتابهای ارزشمند و پرباری را نوشته و ترجمه کرده است.
نگاهی به کارنامه فرهنگی دکتر اسلامی ندوشن
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن (زاده ۱۳۰۴) از بزرگترین نویسندگان ایران است که همواره در مسیر حقیقتجویی، عدالتطلبی، آزادیخواهی حرکت کرده و در زمینههای مختلف ادبی و اجتماعی آثار درخشانی پدیدآورده است. او که دانشآموخته حقوق بینالملل از دانشگاه سوربن پاریس است، غیر از مدت کوتاهی که به کار در دادگستری شیراز مشغول بوده، به تدریس در دانشگاه پرداخته، زندگی خود را به «قلم» بسته و کتابهای ارزشمند و پرباری را نوشته و ترجمه کرده است. کتابهایی که هر کدام در بر دارنده تحلیلها، پژوهشها و آرای او هستند و با توجه به نگرش محققانه، انتقادی و روشنفکرانه نویسنده، در گذر سالها همچنان جای اندیشیدن دارند و مخاطب را به عمیقتر فکرکردن فرامیخوانند.
فرهنگ و ایران
دکتر اسلامی ندوشن بیش از هر نویسندهای درباره «فرهنگ» و «ایران» سخن گفته و نوشته است. او از کسانی است که به «اصالت فرهنگ» باور دارد؛ به این معنا که تا در فرهنگ یک جامعه تغییری رخ ندهد (فرهنگ به معنای مجموعه احوال درونی شهروندان آن جامعه)، نمیتوان به تغییری پایدار در جامعه امیدوار بود. بنابراین در ریشهیابی مشکلات اجتماعی برخلاف کسانی که بیش از هر چیز به دگرگونی در سامان سیاسی و اجتماعی میاندیشند و اصالت را به سیاست یا اقتصاد میدهند، حجم انبوه مشکلات را در نقصها و ضعفهای فرهنگی میجوید. بر این اساس، در کار قلمی خود، بیش از هر چیز و قبل از هر چیز به «فرهنگ» میپردازد.
دکتر اسلامی ندوشن در پیامی (سال ۱۳۹۴) به مناسبت مراسم نکوداشت خود در خانه هنرمندان ایران میگوید: «اعتقاد من همیشه این بوده است که باید به پایهها رفت. به این سبب من هرگز وارد سیاست نشدهام. سیاست را از طریق فرهنگ دنبال کردهام؛ زیرا فرهنگ پایه سیاست است. رفتار و جهانبینی مردم است که سیاست را میسازد. مردم به منزله یاختههای تن کشورند. اگر جهانبینی نادرست در آنان رسوخ کند، همانگونه میشود که یاختهها از غذای نادرست تغذیه کنند و بدن از کارکرد سالم بازبماند. این احساس خشنودی را نمیتوانم پنهان دارم که بیش از هر کس دیگر، دو کلمه ایران و فرهنگ بر قلمم رفته است. در مورد ایران سوءتفاهم نشود، همانگونه که بارها گفتهام، منظورم وطنپرستی خام و احساساتی نیست؛ منظور قدرشناسی نسبت به یک دفینه تمدن است. اما فرهنگ، مفهوم وسیع و عام آن را در نظر داشتهام، یعنی جهانبینی و رهیافت زندگی؛ یعنی آنچه هویت قومی و شخصیت انسانی یک ملت را تشکیل میدهد. و از نوشتن بیش از یک هدف نداشتم و آن این بود که حق انسانیت خود را ادا کنم.»
دکتر اسلامی ندوشن وقتی از ایران سخن گفته یا مینویسد، همچون یک عاشق رفتار میکند. چنانکه میتوان گفت قلم او در روزگار ما، یادآور صدای تیشه فرهاد در کوه بیستون است؛ اما «وطن» و «وطندوستی» در اندیشه و آثار او، مرز روشنی با برتریجویی ملی و قومی دارد و چنین نیست که متعصبانه درباره ایران سخن بگوید، بلکه دریای معرفت، دانش و ادبیات قدیم ایران است که او را شیفته خود کرده و به احترام و قدردانی واداشته است. اما در اسارت گذشته نبوده و آموختن و بهرهبردن از دستاوردهای فرهنگ و دانش جدید را ضروری و مایه پیشرفت میداند: «ایران سزاوار آن است که خوشبخت و سرفراز باشد، و برای آنکه خوشبخت و سرفراز شود، باید هم به خود وفادار بماند و هم به استیلای علم بر جهان کنونی ایمان بیاورد، و در آموختن آنچه نمیداند، غفلت نورزد.»
پرهیز از ابهام و پیچیدگی
در میان روشنفکران ایرانی، پیچیدهنویسی و مبهمگویی زیاد دیده میشود. از این رو سخن، نقد و رأی آنها کمتر فهم میشود و این پرسش هم ایجاد میشود که: آیا آنچه را میگویند یا مینویسند، به خوبی و به درستی فهمیدهاند؟ زیرا انسان اگر موضوعی را بهخوبی فهمیده باشد، در انتقالش نیز موفق خواهد بود. در کار روشنفکری، ساده و روان نوشتن و بدون ابهام و پیچیدگی سخن گفتن، اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا مخاطب سخن روشنفکر، همه مردم هستند و نه فقط پژوهشگران و متخصصان علوم انسانی. زمانی که مخاطب سخن یا نوشته، متخصصان و همکاران هستند، استفاده از واژهها یا تعبیرهای علمی و تخصصی گریزناپذیر است و مخاطبان هم آن را درک میکنند؛ اما هنگامی که روشنفکر مردم را مخاطب قرار میدهد، باید از به کار بردن واژهها و تعبیرهایی که فهمش برای همگان ممکن نیست، دوری کند. اگر او به این موضوع اهمیت ندهد، کارش در عرصه عمومی کماثر یا بیاثر میشود. پیچیدهگویی و مبهمگویی، به هر علتی که پدید آید، آفت است. پرهیز از این آفت در کار دکتر اسلامی ندوشن بسیار درخشان است. او درباره هر موضوع یا مسألهای که سخن گفته یا نوشته، از به کار بردن واژهها و تعبیرهایی که فهمش برای مخاطب دشوار است، دوری کرده و این یکی از ویژگیهای مهم بیان اوست. او با برخورداری از دانش آکادمیک، مطالعه فراوان، و قدرت تحلیل مسائل، همواره شناخت دقیقی از کار روشنفکری داشته و آنچه به زبان آورده یا نوشته، ساده و عمیق بوده است.
آشنایی با هدایت
دکتر صادق گوهرین یک روز عصر دکتر اسلامی ندوشن را نزد صادق هدایت و دوستانش (حسن قائمیان و دکتر روحبخش) میبرد. این نخستین دیدار او با هدایت است که به دوستی میانشان میانجامد: «وقتی آقای گوهرین مرا معرفی کرد، او قیافه آشنا به خود گرفت؛ چه، دو سه شعر از من در مجله سخن انتشار یافته بود و هدایت آنها را دیده بود. به عادت همیشگیاش چند کلمه شوخی بر زبان آورد… از آن پس دیدارهای گاه به گاهی پیش میآمد… گاهی میرفتم و در کافه فردوسی کنار میز هدایت مینشستم. دوستان او همیشه جمع بودند. پاهای ثابت عبارت بودند از: حسن قائمیان، رحمت الهی، انجوی شیرازی، قدری نامنظمتر پرویز داریوش، صادق چوبک و دکتر خانلری و یکی دو نفر دیگر هم میآمدند؛ ولی او در میان همه شاخص بود و موجب جوشش آنها نیز او بود…
هدایت کم حرف میزد، ولی هر چه میگفت، شیرینی و تازگیای داشت که با حرفهای دیگران فرق میکرد. آهنگ صدا و طرز تکلمش که لهجه اصیل تهرانی و رنگ عامیانه داشت، به گوش من بسیار آبدار و خوشایند میآمد… کسانی را که دوست میداشت، مهربانیاش را به جلو میآورد. در نزد کسانی که آنها را نااهل میپنداشت، حالت چشمش برمیگشت و تلخی و کدورتی در آن پدیدار میگشت… پس از آنکه آشنایی ما کمی بیشتر شد، ترجیح میدادم که برای دیدن او به دانشکده هنرهای زیبا که گاهی به آن سر میزد، و یا به خانهاش بروم. اتاقی در خانه پدری خود داشت… احتیاجی به گذاردن قرار قبلی نبود. از امیرآباد، کوی دانشگاه، راه میافتادم و حدود ساعت سه به آنجا میرسیدم.»
دکتر اسلامی ندوشن در جلد سوم کتاب «روزها» و کتاب «گفتهها و ناگفتهها» درباره شخصیت هدایت سخن گفته و او را فردی متفاوت و شاخص در میان نویسندگان روزگار خود ارزیابی میکند: «هر چه بود، خودش بود» به این معنا که اهل تقلید از دیگران نبود. ساده و بیتکلف لباس میپوشید، با کسی رودربایستی نداشت، صریح بود، نسبت به مردم دلسوزی داشت، شخصیتی فرهنگی بود، و کاری غیر از خواندن و نوشتن نداشت: «هدایت مرا هشیار کرد که نسبت به سبکسریهای زمان، تعیّنهای مقامی، و بعضی تفرعنهای ادیبانه و روشنفکرمآبانه و خلاصه هر چه بوی دروغ و قلب از آن بیاید، به چشم بیاعتنایی یا تحقیر بنگرم…»
نقد فرهنگ عمومی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 