پاورپوینت کامل حلقه تأویل ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حلقه تأویل ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حلقه تأویل ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حلقه تأویل ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

در تبیین مطلب باید گفت متون مقدس فقط ناظر به وجود ما در دنیا نیستند. این متون زندگی بشر را پیش از دنیا، و پس از دنیا در نظر می‌گیرند و بنابراین این حقایق بیان شده در آنها ناظر به این هر سه ساحت است، و برای آنکه بتوان درکی از همه آن حقایق داشت، باید بتوان لااقل بخش وسیعی از عبارات آن متون را که ناظر به دو ساحت پیش از دنیا و پس از دنیاست و به زبان رمز و تمثیل بیان شده است تأویل کرد.

تأملی در گفتگوهای هانری کربن و علامه طباطبایی

در تبیین مطلب باید گفت متون مقدس فقط ناظر به وجود ما در دنیا نیستند. این متون زندگی بشر را پیش از دنیا، و پس از دنیا در نظر می‌گیرند و بنابراین این حقایق بیان شده در آنها ناظر به این هر سه ساحت است، و برای آنکه بتوان درکی از همه آن حقایق داشت، باید بتوان لااقل بخش وسیعی از عبارات آن متون را که ناظر به دو ساحت پیش از دنیا و پس از دنیاست و به زبان رمز و تمثیل بیان شده است تأویل کرد.

در موضوع گناه و گناه ازلی نیز همین قاعده جاری است. گناه را نمی‌توان با منطق اخلاق یا به عبارت کلی‌تر با منطق عقلی عملی درک کرد. گناه، قبیح است؛ ولی قبح آن لزوماً از سنخ قبح اخلاقی نیست. در اصطلاحات دینی خود ما، ظلم را سه قسم می‌دانند: ظلم در حق خویش، ظلم در حق خداوند، و ظلم در حق دیگران.

در فلسفه اخلاق با همه دقت و گستره هایی که دارد، فقط می‌توان درباره قباحت ظلم در حق دیگران سخن گفت. در فلسفه اخلاق به‌خصوص در نوعی فلسفه اخلاق که به استقلال مابعدالطبیعی و منطقی اخلاق از دین معتقد است، دشوار می‌توان از حق نفس آدمی بر او، یا حق خداوند بر آدمی، سخن گفت و اما، بخش عمده آنچه مفهوم گناه بر آن دلالت دارد، ذیل این دو حق قرار می‌گیرد. حال پرسش این است که: چرا باید از گناه سخن گفت؟ یا عبارت دیگر در کنار «رعایت حق الناس» از حقوق دیگری(حق نفس و حق خداوند) سخن به میان آورد؟

در اهمیت اخلاق هیچ جای شک و شبهه نیست. به نظرم مبنایی استوارتر از اخلاق برای زندگی بشر در صلح و رفاه و امنیت وجود ندارد. بدون اخلاق، آدمیان روی سعادت نخواهند دید. در جای دیگری بر اهمیت زائد الوصف اخلاق تأکید ورزیده‌ام(ر.ک: ادوار دز و بورچرت، ۱۳۹۶، «پیشگفتار مترجم»).

به علاوه باید توجه داشت که اخلاق به معنای رعایت حق الناس شرط لازم برای رعایت دو حق دیگر است. کسی که به حق الناس پایبند نیست، رعایت حق نفس او جز خودخواهی نخواهد بود و رعایت حق الله نیز به نسبت او معنایی جز تجارت‌پیشگی نخواهد داشت(به این معنا که در این سودای خام است که از این راه خیری عاید او خواهد شد).

اما اخلاق با همه ارج و اعتباری که دارد، نمی‌تواند آدمی را به کمال شایسته‌ای که در خور اوست، برساند. اخلاق زندگی آدمی در دنیا را سامان می‌دهد؛ ولی در منطق دین، همان‌طور که گذشت، آدمی فقط برای دنیا آفریده نشده است.

اگر به حکمت هبوط عنایت داشته باشیم، آدمی در مقام قرب خداوند به سر می‌برده و آن مقام قرب بر اثر «گناه ازلی» از دست رفته است. گناه ازلی به هر معنایی که گرفته شود، از نوع عمل قبیح اخلاقی نیست. در آنجا آدم و حوا ستمی در حق کسی نکرده بودند، بلکه آنچه کردند، عصیان در برابر خداوند و ستم در حق خویش بود. بنابراین «مقام قرب» خویش، «بهشت» خویش را از دست دادند. و اگر باید از گناه به این معنا بپرهیزند، برای بازیابی آن «بهشت از دست رفته» است.

بر این اساس، در منطق دین نتیجه اعمال آدمی فقط در زندگی او در دنیا و به لحاظ تأثیر آنها بر دیگران، نمایان نمی‌شود، بلکه همه اعمال او، حتی اعمالی هم که مشمول حق الناس قرار می‌گیرند، جملگی ساحتی اخروی پیدا می‌کند و بازیابی بهشت از دست یا به تعبیری «ازلیت به تأخیر افتاده» وی در گرو پرهیز از هر سه ستمی است که ذکر آن رفت.

همان‌طور که نمی‌توان اخلاق را به دین تنزل داد، دین را نیز نباید به اخلاق تنزل داد. اگر دین به اخلاق تنزل بیابد، قبح گناه از میان می‌رود و کارمان به جایی می‌رسد که دیگر از گناه بدمان نمی‌آید و این همان وضعی است که بشر مدرن پیدا کرده است.

سیمرغ و آینه

شاید بتوان گفت نقطه اوج این همدلی در خاطره‌ای که کربن از علامه طباطبایی به منزله حسن ختام تحقیق کم‌نظیر خویش درباره تشیع دوازده امامی روایت کرده است، نمایان است. در آن کتاب بحث کربن عمدتا به تبیین دیدگاه حکیمان و اهل معنای شیعه درباره جایگاه دوازده امام در جهان هستی معطوف است.

وی توضیح می‌دهد که امام واسطه فیض خداوند(در نظام تکوین) و معلم تأویل(در نظام تشریع) است. در فصل پایانی کتاب، با عنوان «معنای امام در معنویت شیعی» بحث به اوج خود می‌رسد. در آنجا شئون مختلف امام در مقام هادی، قطب، اعراف، گواه خدا برخلق، را بر مبنای روایات خود ائمه(ع) و تفسیر حکیمانی چون ملاصدرا، واکاوی می‌کند و البته این همه با تأملات و ژرف‌سنجی‌های خاص خود او همراه است. و جالب‌ترین نکته ماجرا اینجاست که لبّ همه آن مطالب در قالب عباراتی از زبان علامه طباطبایی بیان شده است.

کربن می‌نویسد در همان محفل مطالعات دینی در تهران، در یک شب به یاد ماندنی (پائیز ۱۳۴۳ر۱۹۶۴)، موضوع بحث ما در این باره بود که چرا توحید حقیقی(یعنی توحید رها از تعطیل و تشبیه) جز از طریق وجود امام محقق نمی‌شود.

وی می‌گوید در آن شب به افاضات علامه طباطبایی که «ژرف‌ترین دانش را از میان همه آن جمع به ملاصدرا داشت» گوش سپردیم. علامه کلامش را در حقیقت با «تأملی به صدای بلند» این‌گونه ختم کرد: «جمیع اسما و صفاتی که به خدا نسبت می‌دهیم، یا به بیان بهتر خداوند در مقام ظهور بر ما، به خود نسبت می‌دهد، تنها از طریق امام ازلی که خودش جامع آنهاست، امکان‌پذیر می‌شود. در اوج احوال روحانی‌مان این اسما جذب در انسان باطنی می‌شوند. انسان دیگر خودش نیست. امام به این انسان تبدیل می‌شود؛ ولی خداوند در ذات خودش همچنان ناشناختنی و دست نایافتنی است. امام حقیقت زنده، پاینده، جلال مجرد غیبی، حلقه اتصال وجود مادی ما با وجود مجرد است.»(کربن، ۱۳۹۳، ج۱، ص۵۱۵).

کربن در آثار مختلف خویش نشان می‌دهد که چگونه در تفکر معنوی ایران زمین، در عین اعتقاد به نوعی الهیات تنزیهی، از دو دام تشبیه(همانند دانستن خداوند به خلق) و تعطیل(بستن باب معرفت خداوند) اجتناب شده است. هرچند کارویژه موجودی چون عقل فعال در نزد فیلسوفان یا شاهد ازل در نزد عارفان را همین رهایی از دو دام تشبیه و تعطیل می‌داند، ولی اعتقاد به حقیقت محمدی(یا همان حقیقت چهارده معصوم(ع)) را بهترین تبیین از توحید حقیقی تشخیص می‌دهد. و این موضوعی است که در جای جای کتاب‌های خویش بر آن تأکید بلیغ می‌ورزد و به تفصیل تمام به آن می‌پردازد.

بنابراین بدیهی است که به وجد بیاید از اینکه می‌بیند یک فیلسوف و عارف شیعه به بزرگی علامه طباطبایی این‌گونه همه آن نتایج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.