پاورپوینت کامل شهر جدید، شهر ملال و غربت است ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهر جدید، شهر ملال و غربت است ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهر جدید، شهر ملال و غربت است ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهر جدید، شهر ملال و غربت است ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی با عنوان «غربت و ملال در شهر تجدد و درد توسعه نیافتگی در دوران تجدد مآبی» سخنرانی را صبح امروز در همایش بینالمللی «همگرایی و واگرایی؛ گفتوگویی میان فرهنگی- میان دینی» که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، ایراد کرد که متن آن به شرح زیر است:
متفکران در جامعه امیدوار به اکنونی میاندیشند که گذشته و آینده را به هم میپیوندد
رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی با عنوان «غربت و ملال در شهر تجدد و درد توسعه نیافتگی در دوران تجدد مآبی» سخنرانی را صبح امروز در همایش بینالمللی «همگرایی و واگرایی؛ گفتوگویی میان فرهنگی- میان دینی» که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، ایراد کرد که متن آن به شرح زیر است:
*******
«روسو در جایی نوشته است از مجموعه خانهها مدینه ساخته میشود و از مجموعه شهروندان یک شهر پدید میآید. آتن و دیگر مدینههای یونانی، مجموعه افراد نبودند، زیرا در آن زمان در یونان هنوز فرد و جامعه به وجود نیامده بود. سرپرست خانه عضو مدینه بود و وظایفی را که نسبت به آن داشت انجام میداد. روسو شاید شهر را بر مدینه ترجیح میداد، اما در شهر هم احساس آسایش نمیکرد. او جامعه جدید را که در حال قوام یافتن بود، دوست نمیداشت و نگران آینده آن بود، اما از آن دل نمیکند.
بسیاری کسان در قرن هجدهم در این دو دلی با روسو همآوا و شریک بودند. اگر کسی به قصه شهر و خیابان در زمان مدرن علاقه دارد، باید آثار بودلر، شاعر مدرنیته را بخواند. آنچه بودلر در قرن نوزدهم دیده و دریافته بود، در قرن بیستم بر همه آشکار شد و دیدیم که شهر یا شهر جدید همراه با علم و تکنولوژی به راه خود میرود و همدلی و همزبانی در آن پیوسته دشوار و دشوارتر میشود. شهر جدید حتی پاریس هوسمان چنانکه بودلریها میگویند شهر ملال و غربت است و ساکنانش دیگر کمتر اهل آشنایی اند یا از برکت آشنایی بهره ندارند. شهر آشنایی شهر درد و محبت است. در داستان خسرو و شیرین وقتی خسرو از فرهاد میپرسد که اهل کدام شهر است، فرهاد خود را به شهر آشنایی نسبت میدهد.
نخستین بار گفتش از کجایی
بگفت از دار ملک آشنایی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند
بگفت اندوه خرند و جان فروشند
اگر در آتن و در مدینههای یونانی، دیالوگ جایی داشت از آن رو بود که هنوز فرد و جامعه در برابر هم قرار نگرفته بودند و برای آتنیان هنوز من به وجود نیامده بود که دیگری را در برابر خویش ببیند. آنجا هنوز ارسطو میتوانست دیگری را به صورت دوست تصور کند و حتی بنیاد مدینه را بر این دوستی بگذارد. مدینه هم از حیث بنیاد و هم از حیث غایت با شهر جدید تفاوت دارد. بنیاد شهر جدید، قرارداد اجتماعی است. هابز و لاک و روسو به درجات میدانستند که این قرارداد نه با رضایت مردم بسته میشود و نه به رضایت آنان ختم میشود، بلکه بنایی است که به نام بشریت گذاشته میشود و گرچه مردم هم در آن مشارکت میکنند، این بنا برای آنان نیست. کانت میخواست اشخاص و مردمان همه غایت باشند، اما سیر تاریخ، بشریت و کلی بشر را غایت گرفته بود. به این گفته و نظر داستایوفسکی توجه کنیم که ترکیب عشق به بشریت با نفرت از مردم واقعی را خطری مهلک پنهان و نهفته در سیاست جدید میدانست. در زمان ما در تفسیر و تأیید سخن نویسنده بزرگ روس شواهد بسیار میتوان آورد:
وقتی کتاب آینده علم، اثر ارنست رنان منتشر شد، رومن رولان که هنوز بسیار جوان بود، به دیدار فیلسوف رفت و به او گفت با این آیندهای که شما پیشبینی کردهاید، تکلیف عواطف و آرزوهای بشر چه میشود. رنان گفته بود آرزوهای بشر به درک! علم باید پیشرفت کند.
رابرت موزز که جهان آزاد در امریکا را به جهان آزاد راه وصل کرد و با ساطورش شکم شهرها و مخصوصاً نیویورک را درید، ترکیبی از عشق بشریت و نفرت از آدمیان در دل داشت. خانم فرانسواز پرکینز که در کابینه روزولت وزیر کار بود در عین ستایش از موزز ناراحت بود که او «علاقهای به مردم ندارد» بنا به نوشته پرکینز «موزز همه کارهایش را برای رفاه مردم میکرد.» اما به نظر او مردم کثیف و بیبند و بار بودند و او میخواست به حسابشان برسد و ادبشان کند. او عاشق مفهوم بشر و بشریت بود، اما به مردم علاقهای نداشت؛ یعنی مرادش از مردم توده جمعیتی مرکب از افراد منتشر بود که به زندگی هرروزی سرگرم اند و باید سرگرمیهای مورد نیازشان را فراهم کرد.
این قبیل تلقیها به صفت شخصی و نقص اخلاقی اشخاص بازنمیگردد، بلکه اقتضای نظم جهان جدید است که رو به قدرت دارد. در این نظم پیچیده مردمان بیش از هر زمان در جمع منحل میشوند و به رسوم و مشغولیتهای جامعه عادت میکنند، اما آدمی در جهان جدید از آزادی در برابر قدرت و قانون جامعه نیز برخوردار اس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 