پاورپوینت کامل آموزههای مثنوی چراغی در کوره راه خرد ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آموزههای مثنوی چراغی در کوره راه خرد ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزههای مثنوی چراغی در کوره راه خرد ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزههای مثنوی چراغی در کوره راه خرد ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
وقتی از مولانا نام برده میشود کلماتی مانند عرفان، عشق، الوهیت در ذهن متداعی میشود. از جهت دیگر به خاطر تعلق مشی و منش مولوی به مسلک صوفیه و هم اشارات صریح خود او به ضدیت با فلسفه و فلاسفه گمان میرود راه و روشش از راه عقلانی به دور است و مخاطب باید فقط در انتظار شیوههای باطنی و اشراقی در آثار او باشد در حالی که طی این نوشته قصد ما این است که نشان دهیم این عقلگریزی ظاهر قضیه است و در باطن کلمات مولانا حداقل در مثنوی توجه زیادی به اندیشهورزی و پیشگیری از خطای فکری و ذهنی موجود است.
سختگیری و تعصب خامی است
هشتم مهرماه در تقویم روز بزرگداشت خالق مثنوی معنوی است: جلالالدین محمد بلخی (۶۷۲-۶۰۴ ه.ق) موسوم به مولانا، مولوی، رومی بدون تردید یکی از ارکان اربعه فکر و فرهنگ و ادب ایران در دوره اسلامی است، در کنار فردوسی، سعدی و حافظ. مولانا البته فیلسوف به معنای خاص آن نبود و نیست، یعنی اندیشمندی که مشخصا در پاسخ به پرسشهای مشخص فلسفی در حوزههای هستیشناسی و معرفتشناسی و متافیزیک، آثاری منحصرا با این موضوعات پدید آورده باشد و کوشیده باشد چنانکه رسم فیلسوفان رسمی است، با تکیه بر آنچه عقل و خرد میخواند، مستدل به آنها پاسخ دهد. اما در آثار ارزشمند منظوم و منثور به جا مانده از او، همچون مثنوی معنوی، غزلیات شمس، مجالس سبعه، فیه ما فیه، مکتوبات و… تقریبا از پاسخ به هیچ پرسش بنیادین فلسفی غفلت نشده تا جایی که بسیاری را بر آن داشته که بکوشند از مجموعه این آثار، نظامی فکری برای او مستخرج کنند. از این حیث مولانا جلالالدین که شاعری سترگ است و فقیهی عالم، بدون شک حکیمی فرزانه و متفکری ژرفاندیش است و متعاطی حقیقت در دریای جوشان آثار او گوهرهای گرانبهایی خواهد یافت. در یادداشت حاضر، نویسنده کوشیده با رویکردی اخلاقی، معرفتشناسی فضیلتگرایانه مولانا را آشکار کند.
************
وقتی از مولانا نام برده میشود کلماتی مانند عرفان، عشق، الوهیت در ذهن متداعی میشود. از جهت دیگر به خاطر تعلق مشی و منش مولوی به مسلک صوفیه و هم اشارات صریح خود او به ضدیت با فلسفه و فلاسفه گمان میرود راه و روشش از راه عقلانی به دور است و مخاطب باید فقط در انتظار شیوههای باطنی و اشراقی در آثار او باشد در حالی که طی این نوشته قصد ما این است که نشان دهیم این عقلگریزی ظاهر قضیه است و در باطن کلمات مولانا حداقل در مثنوی توجه زیادی به اندیشهورزی و پیشگیری از خطای فکری و ذهنی موجود است.
مولانا در مثنوی اگرچه در یک ساحت تا آنجا که به علوم و معارف زمانش مربوط میشود پای استدلال و استدلالیون را چوبین میبیند در ساحت دیگر دامهای فراوانی را در راه فکر و اندیشه به مخاطب نشان میدهد که توجه به آنها عبور مخاطب را از این راه پر پیچ و خم بسیار ایمن میکند. ازاین جهت کار او بسیار شبیه اندیشهوران فلسفهورز است که مجموعه تلاششان در راه بهاندیشی، به تکوین و تکامل «علم منطق» منتهی شد. اما بهبود اندیشهورزی چگونه صورت میگیرد؟ بهطور کلی میتوان گفت مهارت اندیشهورزی مخاطب مثنوی از چهار جهت تحت تاثیر مثنوی قرار میگیرد و بهبود مییابد. در ادامه این چهار جهت به بحث گذاشته خواهند شد.
۱- روش بیان مثنوی که به شیوه تمثیلی است تفکر را تحت تاثیر قرار میدهد
میدانیم که مثنوی معنوی مولانا کتابی تعلیمی است و خصوصا تعلیمات آن به شیوه تمثیل است که فراگیری مخاطب را بسیار آسانتر و بهتر میکند. تمثیل به خودی خود در کنار قیاس و استقرا یکی از شیوههای استدلال هست و میتواند برای مخاطب هم آموزنده باشد (از حیث مطلبی که به او از راه تمثیل منتقل میشود) هم از جهت شیوه و روش تفکر الهامبخش باشد تا او هم بتواند در راه تفاهم با دیگران از این شیوه بهره بگیرد.
۲- درسهای اخلاقی مثنوی خصوصا آنجا که به دوری از نفسانیات پند میدهد باعث بهبود شیوه تفکر و خطای کمتر میشود
بر کسی که حتی اندکی با مثنوی انس دارد پوشیده نیست که در سراسر مثنوی پرهیز از هوای نفس و دوری از نفسانیات توصیه میشود. او نفس را بتی میداند که منشا همه بدیهاست. اما قصد این است که نشان دهیم بت نفس کجا و چگونه به شیوه اندیشیدن مربوط میشود. منظور از نفسانیات و هواهای نفسانی تمایلات و انفعالاتی مانند خشم و شهوت است که افراط در آنها موجب سقوط انسان از نظر اخلاقی میشود. تقریبا به نوعی در همه ادیان و مذاهب به انسان از جهت افتادن در دام نفسانیات هشدار دادهاند و در بسیاری از جاها مبنای امر و نهی اخلاقی مذاهب و مکاتب همین نفسانیات بوده است. در عالم اسلام و ادبیات دینی و عرفانی اسلام از این نفسانیات تعبیر به هوای نفس شده است و به نظر عالمان و عارفان مسلمان اصطلاح قرآنی نفس اماره به همین نفسانیات اشاره دارد.
در عالم فلسفه رد پای نفسانیات و تاثیر آنها را بر انسان بیشتر باید در مکتب فضیلتگرایی سقراط و افلاطون و ارسطو جستوجو کرد. گرچه دو مکتب دیگر عمده فلسفه اخلاق یعنی فایده گرایی و وظیفه گرایی نیز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم سلبی یا ایجابی به بحث نفسانیات مرتبط میشوند.
از نفسانیات تا شیوه اندیشهورزی، از اخلاق تا معرفت.
معرفت عبارت است از باور صادق موجه. معرفتشناسی دانشی است که درصدد پژوهش فلسفی در مورد دانستن و جستوجوی راههای مناسب برای باور کردن هر سخنی و کشف حقیقت (صدق) است. شیوههای مختلف ذهنی که برای دانستن و کشف معرفت توسط انسانها به کار میرود دغدغه اصلی معرفتشناسان است. مثلا اینکه چه استدلالی برای پذیرش مطلب صورت گرفته آیا این استدلال به جا بوده یا خیر. البته این جور مسائل در علم منطق هم بررسی میشود ولی در معرفتشناسی همه جوانب حصول معرفت مورد بحث قرار میگیردازجمله ارتباط مسائل روانی و اخلاقی بر حصول معرفت. به عبارتی معرفت هم تحت تاثیر مسائلی مربوط به ساحت معرفت هست هم مسائلی از ساحت غیر معرفت. خانم لیندا زگزبسکی از معرفتشناسانی است که در زمان حاضر بیشتر به تاثیر ساحت غیر معرفتی بر معرفت پرداخته است. در همین راستا نظریه معرفتشناسی فضیلت محور او بسیار معروف است .او در نظریه خود هم از تاثیر عوامل روانی چون احساس و عاطفه و هم از تاثیر عوامل اخلاقی چون فضیلت و رذیلت و اراده بر معرفت نام میبرد.
ایشان دو نوع رویکرد را به معرفتشناسی ذکر میکند: الف- رویکرد باورمحور؛ ب- رویکرد اخلاقمحور.
در رویکرد باور محور که از دید ایشان مشابه رویکرد فایدهگرایانه به اخلاق است فقط به درستی و نادرستی باور فکر میشود و سعی معرفتشناس در این رویکرد این است که هرچه بیشتر باورهای درست را از نادرست باز شناسد اما در رویکرد دوم که شباهت به اخلاق فضیلت دارد به فاعل و ویژگیهای فضیلتمندانه او دقت میشود و در آن همچون اخلاق فضیلت به انگیزهها و نیات و تمایلات فاعل دقت میشود بهطوری که این انگیزهها در هر جهتی باشند، میتوانند بر محتوای فکر فاعل تاثیر داشته باشند.
اینجا دقیقا بزنگاه بحث ماست. گفتیم مولوی در سراسر مثنوی ما را از افتادن در دام نفسانیات مانند خشم، شهوت، حرص ، حسد و خودخواهی برحذر میدارد اگر خوب دقت کنیم این نفسانیات نیز سراسر با نیات، انگیزهها و عواطف فاعل و به زبان فلسفه اخلاق با فضائل و رذائل سر و کار دارند پس میتوانیم نتیجه بگیریم فاعلی که درگیر نفسانیات است نه تنها از نظر اخلاقی دچار انحطاط، بلکه از نظر معرفتی هم دچار سقوط خواهد شد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 