پاورپوینت کامل واپسین خدای مِه آلود هیدگردرافق فکری تاریک ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل واپسین خدای مِه آلود هیدگردرافق فکری تاریک ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واپسین خدای مِه آلود هیدگردرافق فکری تاریک ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل واپسین خدای مِه آلود هیدگردرافق فکری تاریک ما ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

هیدگر به سبب شرایط و اوضاع و مقتضیات خاص جامع فکری و فلسفی ما و زمینه و تاریخ نسبتا بلند کج اندیشی و کج فهمی در تفسیراندیشه های فیلسوف بزرگ آلمانی ، مارتین هیدگر ، ابراز هر گونه قول و نظری دربار نسبت تفکر هیدگر با خدا و دیانت و آموزه های وحیانی ، در اینجا و اکنون ، بناگزیر به بیراهه ها و کژراهه هایی عجیب و غریب منتهی خواهد شد .

به سبب شرایط و اوضاع و مقتضیات خاص جامع فکری و فلسفی ما و زمینه و تاریخ نسبتا بلند کج اندیشی و کج فهمی در تفسیراندیشه های فیلسوف بزرگ آلمانی ، مارتین هیدگر ، ابراز هر گونه قول و نظری دربار نسبت تفکر هیدگر با خدا و دیانت و آموزه های وحیانی ، در اینجا و اکنون ، بناگزیر به بیراهه ها و کژراهه هایی عجیب و غریب منتهی خواهد شد . طرح آراء و اندیشه های او در موضوعات و مباحث مذکور در بسیاری از جوامع توسعه نیافته کنونی که از مشکلات روح فرسای اعتقادی ، احساسی ، اجتماعی و سیاسی رنج می برند می تواند فریبنده و گمراه کننده و گاه بسیار زیانمند باشد. زیرا نظرگاه و موضع اصلی هیدگر درباره خدا و وحی و دین به غایت مبهم است و سخنان و عبارات او درباب مفاهیم و باورها و ارزشهای دینی فاقد وضوح و صراحت کافی اند . در آن جاها که او از الوهیت ، خدایان ، خداشناسی / الاهیات ( تئولوژی )، « مرگ خدا »ی نیچه و نیهیلیسم و عقاید الهیدانان قرون وسطا بحث می کند مباحث اش بسیار مجمل و موجز و دشوار است . بی تردید، هیدگر جزو اگزیستانسیالیست های ملحد نمی توانست به شمار آید آنگونه که برخی همچون سارتر انگاشته اند اما دیندار نیز نمی تواند در نظر گرفته شود بدان سان که اگزیستانسیالیست هایی متدین نظیر کی یرکه گور و گابریل مارسل و یاسپرس بودند . او در « نامه درباب اومانیسم » می نویسد :” تعبیر انتولوژیک دازاین به مثابه ” در – جهان – بودن ” نفیا یا اثباتا دربار دربار امکان هستی خدا حکم نمی کند …. این فلسفه له یا علیه وجود خدا موضع نمی گیرد بلکه در بی تفاوتی ساکن می ماند . علاقه ای به پرسش مذهبی ندارد” …. ” این اندیشه همان قدر نمی تواند خداپرست باشد که بی خدا . نه به دلیل رویکردی بی تفاوت بلکه به دلیل احترام به حدودی که برای اندیشه به مثابه اندیشه مقرر شده است” ( ترجم عبدالکریم رشیدیان ، ص ۳۰۹ – ۳۱۰ ). اما این همه به آن معنا نیست که ما می توانیم تفکرمتقدم و متاخر هیدگر را نادیده بگیریم ، یا ، مباحث فکری و فلسفیِ مربوط به دور جدید غرب ، از جمله نیهیلیسم ، را بدون رجوع به اندیشه های ژرف و بلند و استوار او بدرستی طرح و شرح کنیم . مقصود ، صرفا اشاره به پاره ای از بدفهمی ها و سوء تفسیرها از خفایا و زوایای خاص نگرش غربی و اروپایی او در پی تحولات اساسی آموزه ها و اصول مسیحیت در قرن نوزدهم و بیستم ، به موضوع خدا و دیانت ، است . نیهیلیسم اگر مسئله بنیادی غرب مدرن باشد برای ما صرفا یک شبه مسئل کاذب محسوب می شود . زیرا مسئل ما اساسا چیزی دیگر است و تنها زمانی نیهیلیسم برای ما قابل طرح می شود که آن چیز دیگر بدرستی پرسیده و اندیشیده گردد . نکت اصلی آن است که غرب با نیهیلیسم بن بست نرسیده است اما ما در بن بست تاریخی تاریک و غریبی گرفتارآمده ایم که شاید ربط چندانی به نیهیلیسم غرب نداشته باشد . وانگهی ، راه حل مشکلات و مسائل غرب و راه گشایش گرههای آن از درونِ زمین و آسمان همان غرب برخواهد خاست و مسلما نیازی به نسخه های مشکل زا و بیماری فزا و بی ثمر و گاه مضحک ما نخواهد بود . ما باید کار خود را بکنیم و کشک خود را بسابیم ! بی تردید ، از هیدگر نیز، مانند هر متفکر بزرگی ، نکته های بسیاری می توان آموخت و بخش های مهمی از تفکر او ، از آن حیث که تفکر است ، جهانشمول و فراگیر است اما در تفکر او مواضع و مواردی هست که صرفا ناظر به وضع معاصر اندیشه و عمل درغرب است و کمترین ربطی به مسائل و مصایب خاورمیانه و بویژه ایران ندارد .

به هر حال ، تفکر متاخر هیدگر قدری از تفکر مستدل و مستحکم و منظم و مبرهنِ « وجود و زمان » فاصله می گیرد و وارد ساحت تفکر شاعرانه ، به معنای یونانی کلمه ، می شود . در دوره متاخر ، او انتقادهایش از متافیزیک ، علم ، تکنیک ، ایدئالیسم و اومانیسم و سوبژکتیویسم را بسط و سامان می دهد و شیوه بحث و مضمون استدلالهایش به گونه ای متفاوت با تمام جریان تاریخ فلسفه غرب به نظر می آید . او تعابیری همچون « غلبه بر متافیزیک » ، «پایان فلسفه » ، « پرسش از تکنولوژی » و اومانیسم و رسوخ به کنه و ماهیت آن را در معنا و مقصودی خاص و در اعماق بحث هایی جدید و بدیع به کار می گیرد . هیدگر می خواهد بنیادها و شالوده های تفکری را بریزد که مناسبت و مشابهت و مسانخت چندانی با اصول تفکر متافیزیک / فلسفه سنتی نداشته باشد و به تعبیر خود او « تفکری دیگر » باشد . به گفت او ، این « تفکری دیگر » بسی اصیل تر از فلسفه به معنای متافیزیک خواهد بود .

برخی از مفسران و شارحان از اندیشه های دوره پسین هیدگر ، یعنی از « تفکری دیگر » ، احیای معانی و مفاهیم دینی را برداشت و استنباط کرده اند و برآن اند که هیدگر پس از غیبت / مرگ خدای مسیحی و نیز خدای متافیزیک در جستجوی خدایی تازه بوده است ، خدایی که تنها او می تواند ما را از وضع نیست انگاری و بی معناییِ ناشی از فرایندهای علمی و تکنولوژیک در زندگی رهایی بخشد . اخیرا ( سال ۱۴۰۰ ) کتابی با عنوان « دین پس از متافیزیک » توسط جمعی از مترجمان به فارسی ترجمه شده که مشتمل است بر مقالاتی از هیدگرشناسان برجسته و استادان مشهورغربی در موضوع نسبت هیدگر با دین و معنویتِ آینده . این مجموعه مقاله را مارک راتال ، صاحبنظر آمریکایی ، به صورت کتاب گرد آورده است و اصل مقالات به کنفرانسی بر می گردد تحت عنوان « دین پس از هستی – خدا – شناسی » در ژوئیه۲۰۰۱ با مدیریت و نظارت همو . راتال در مقدمه می نویسد که «آنچه این مقالات را به هم پیوند می دهد توجه به وضعیت دین در عصری است که متافیزیک بی اعتبار شده است …. همه نویسندگان تمایل دارند در راستای خطوطی که هیدگر ترسیم کرده در باب متافیزیک بیندیشند نه در راستای ضدیت فیلسوفان تحلیلی با متافیزیک » ( دین پس از متافیزیک ، ص ۲۴ ) . محور و مدار بیشتر مقالات بر حول عنوان وعبارتی معروف از هیدگرمی چرخد : «هستی – خدا – شناسی » ( اونتو – تئو – لوژی ) . خود مارک راتال و جیانی واتیمو و تا حدی چارلز تیلور در زمره کوشاترین و امیدوارترین و شادترین نظریه پردازانی هستند که در این کتاب ، در پی تفسیری از هیدگر، از خداباوری و ظهور خدایی تازه بعد از پایان متافیزیک سخن گفته اند . آنان بسیار خوشحال و خرسندند که نشانه های الوهیت و علائم حیات معنوی در افق عالم غرب و در زمانه پست مدرن پدیدار گشته و متافیزیک و مدرنیته و راسیونالیسم ، و به طور کلی حیات علمی – تکنولوژیک ، به پایان می رسند و آینده متعلق به زیست – جهانی دینی در سایه باور به خدایی نو است . در نظر واتیمو، ادیان که در سبک ها و صورتهای مدرن زندگی ، یعنی در چارچوب های عقلانی و تکنولوژیک ، محکوم به نابودی بودند دوباره در حال ظهورند زیرا « پایان مدرنیته » نظریه های اصلی فلسفی را فسخ کرده و « امروزه دیگر دلایل فلسفی خوبی برای خداناباور بودن ، یا به هر ترتیب مردود شمردن دین ، در دست نداریم » ( همان ، ص۷۰ ) . واتیمو که متافیزیک را با مدرنیته یکی می داند ، برآن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.