پاورپوینت کامل نقد نواندیشی دینی از «فقه» تا «ایران» ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد نواندیشی دینی از «فقه» تا «ایران» ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد نواندیشی دینی از «فقه» تا «ایران» ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد نواندیشی دینی از «فقه» تا «ایران» ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

یکی از اصلی‌ترین مشکلات نظری روشنفکری دینی در کشور ما غیاب فکر تاریخی در اندیشه‌های شماری از نمایندگان آن است. فکر تاریخی داشتن صرفا توصیه کردن به مطالعه تاریخ یا اطلاع از تاریخ نیست. کما اینکه کافی نیست، بگوییم فهم بشری از همه‌ چیز و از جمله دین در «قبض و بسط» است.

نواندیشی دینی و غیاب فکر تاریخی

یکی از اصلی‌ترین مشکلات نظری روشنفکری دینی در کشور ما غیاب فکر تاریخی در اندیشه‌های شماری از نمایندگان آن است. فکر تاریخی داشتن صرفا توصیه کردن به مطالعه تاریخ یا اطلاع از تاریخ نیست. کما اینکه کافی نیست، بگوییم فهم بشری از همه‌ چیز و از جمله دین در «قبض و بسط» است. فکر تاریخی هم نیازمند آشنایی با تاریخ است؛ تاریخ سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و هم نیازمند فراگیری دانش تاریخ و تاریخ‌نگاری است. تاریخ را باید آموخت؛ بدون آشنایی با دانش تاریخ نمی‌توان درکی درست از تاریخ تحول اندیشگی و تاریخ باورها و تفکر در سیاق تحولات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داشت و دیالکتیک فکر و تاریخ را بررسید و فهمید. برای این کار باید ابزارهای دانش تاریخ و تاریخ‌نگاری را به درستی دانست و با آن ابزارها سراغ منابع و مستندات رفت. تنها با بهره‌وری از چنین دانشی است که با فهم تاریخی به تدریج آشنا می‌شویم. یعنی می‌فهمیم که چگونه تفکر در بستر تاریخ شکل می‌گیرد و عوامل مختلف انسانی و فرهنگی و محیطی روی آن تاثیر می‌گذارد. تاریخ دین و باورهای دینی و تفکرات فلسفی از این قاعده مستثنا نیست.

چطور می‌توان درباره «دین و قدرت» و نسبت اسلام با قدرت سخن گفت و درباره پیامبر رحمت و سیره او داوری کرد بدون آنکه تصویر روشن، درست، متخصصانه و کارشناسانه تاریخی ناظر به متون از تاریخ و تاریخ‌نگاری سیره داشت؟ چطور می‌توان دو نظر متخالف در این زمینه داشت در حالی که دو طرف گفت‌وگو در ارض مشترکی که همانا تعهد به اصول تاریخ‌نگاری و اندیشه و فهم تاریخی است رو در روی هم قرار نمی‌گیرند؟ چطور می‌توان درباره وحی و تجربه وحیانی پیامبر در یک لحظه «تاریخی» سخن گفت و از طبیعت و ماهیت بشری آن سخن راند و تجربه نبوی را محکوم به زمان و زمینه آن دانست، اما هیچ تلاش آکادمیک قابل توجهی برای فهم تاریخ پیامبر و جامعه و زمانه او نداشت؟

چنین فهم و درکی تاریخی مستلزم تعهد به تحقیقات آکادمیک در حوزه تاریخ و متن است. نیازمند کار با اسناد و متون و فیلولوژی و تحقیقات متن محور است. این کار پژوهشگر تاریخ در دانشگاه است. روشنفکر دینی ما یا باید خودش دست به کار شود و قبل از هر اظهارنظری در حوزه دین (و بنابر ادعایش اصلاح یا بازسازی و تجدید فکر دینی) تحقیقات تاریخی را در زمینه‌ای که در آن می‌اندیشد، سامان دهد (و البته نتایج کار خود را در معرض داوری محققان رشته تاریخ با انتشار مقالات و کتاب‌های آکادمیک قرار دهد) یا اینکه می‌بایست فروتنی به خرج دهد و به تحقیقات تاریخی متخصصان رشته تاریخ گوش سپارد و حرمت اهل این دانش را پاس بدارد و آرای خود را با نتایج تحقیقات آنان هماهنگ کند.

اهمیت تاریخ در نظریات الهیاتی

در دنیای مسیحیت متألهانی که نظراتی نوین در الهیات دینی و در بیرون از سنت کلیسا پیشنهاد می‌کنند، تلاش می‌کنند فهم‌های جدید خود را بر اساس درکی تاریخی از متن مقدس و پیشینه تفسیرهای تاریخی آن ارایه دهند. در این سنت در کنار هر تفسیر رفورمیستی یا هر نظریه کلامی جدید ده‌ها و بل صدها پژوهش تاریخی درباره مسیح، زمینه ظهور او، گفتمان‌های مذهبی و فکری معاصر با ظهور مسیح، شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مصادف با ظهور مسیحیت و تلقی / تلقی‌های مسیحیان و غیرمسیحیان از پیام/ پیام‌های مسیح در چند قرن نخستین پیش و پس از شکل‌گیری مسیحیت رومی وجود دارد که آنان را در ارایه نظریات نوین کلامی‌شان کمک می‌کند و از پژوهش‌هایی تازه در قامت یک مورخ بی‌نیاز می‌کند. روشنفکر دینی ما به کدام یک از تحقیقات تاریخی آکادمیک در حوزه‌های مرتبط با دین و مذهب استناد کرده یا می‌تواند بکند؟ کجا دیده‌اید که در طرح مساله‌ای مانند زمینه‌های انسانی و اجتماعی وحی یا فقه و شریعت یا موضوعاتی مانند ایمان و کفر و تلقی اسلام از خدا و مباحث کلامی مرتبط با خداوند و صفات او و نسبت خدا و انسان و موضوع خدای متشخص و نامتشخص از دیدگاه قرآن و اسلام تاریخی به تحقیقات آکادمیک در این زمینه ارجاع داده شود؟ در حوزه فقه اسلام جز کلی‌گویی کجا دیده‌اید که روشنفکر دینی ما نشان دهد در فلان مساله فقهی نقش زمان و مکان و تاریخ و فهم بشری دقیقا چه بوده است؟

در میان نوگرایان دینی اخیرا نزاعی درباره مرز ایمان و کفر و ذات باوری یا ذات ناباوری برای اسلام درگرفته است. گویی چنین تصور می‌شود همه آنچه روشنفکران دینی در این چند دهه اخیر درباره دین و ماهیت و ذات و فهم دین و متن مقدس و دشواره‌های زبانی و فهمی و هرمنوتیک آن گفته‌اند به یک‌باره تنها در سده بیستم به ذهن آنان رسیده یا تحت تاثیر کلام مسیحی سر برآورده است. گویی این نوع پرسش‌ها از تمام تاریخ فقه و کلام و اصول فقه ما غایب بوده است؛ خیر چنین نیست! مهم‌ترین مساله‌های روشنفکران دینی ما که در دو، سه دهه اخیر مطرح شده پژواک‌هایی روشن و گاه بسیار دقیق‌تر و پرسش‌برانگیزتر در عمق تاریخ فکری مسلمانان در دانش‌های فقه و اصول و کلام و تفسیر داشته است. نیازمند دانشمندان تاریخ‌پژوه و متن‌شناسیم که آنان را برای طالبان روشنفکری دینی از اعماق تاریخ بیرون بکشند و به آنان نشان دهند که بسیاری از مساله‌های فکری امروز ریشه در تأملات نظری کهن دارد. البته به شرط اینکه روشنفکر دینی ما اعتنای لازم را به تخصص در دانش تاریخ داشته باشد.

مقوله تاریخ‌نگاری اندیشه

من معتقدم یکی از مهم‌ترین راه‌های اصلاح اندیشه و فهم ما از دین و مذهب، شناخت دین و منابع دینی در بستر تاریخی آن است. این شناخت درک ما را از تحول تاریخی فهم‌های دینی ارتقا می‌دهد. اگر خواهان اجتهاد در اصول و فروع هستیم و اگر می‌خواهیم درک درستی از دیالکتیک «نص» و «تاریخ» و سهم مقتضیات زمان و مکان در فهم فقیهان و متکلمان از دین و منابع دینی داشته باشیم چاره‌ای نداریم الا اینکه به تاریخ مراجعه کنیم. قرآن را در بستر تاریخی عصر نزول و سیره پیامبر اکرم(ص) ببینیم و تعامل صحابه و تابعین و نسل‌های بعدی را در مواجهه با قرآن و وحی، پیامبر و سنتش، معنای شریعت و نسبت آن با امر دولت و قدرت دینی بفهمیم. شناخت خود را از عوامل بروز و تحول دانش‌های دینی به ویژه آنچه در نسبت با امر شریعت و قدرت دینی شکل گرفت مانند فقه و مذاهب آن، دانش اصول و همچنین مکاتب تفسیری به درستی اصلاح کنیم؛ تحول فکر و فهم دینی را بفهمیم. همه اینها نیازمند تخصص در تاریخ است. آشنایی عمیق با منابع تاریخی و متون است. باید به شکل تخصصی در تاریخ کار کرد. در حوزه‌های علوم دینی ما امروزه کسانی هستند که به ارزش مطالعات تاریخی پی برده‌اند و از آن در بحث‌های فقهی و اصولی و رجالی خود بهره می‌برند (از اعلام معاصر اینجا یادی نمی‌کنم. اما از درگذشتگان باید از استادم آیت‌الله علامه شیخ محمدرضا جعفری نام ببرم که دانشی عمیق در حوزه تاریخ تفکر دینی و متون داشت) . در سنت دانشگاهی ما در هشتاد سال گذشته آشنایان با تاریخ تفکر کم نبوده‌اند. عباس زریاب‌خویی نمونه برجسته آنان بود. ما در مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی چندین سال شاهد دقت‌ورزی‌های او در فهم سیره و تاریخ اسلام بودیم. عباس زریاب تاریخ اسلام و تفکر اسلامی را خوب می‌شناخت. در عین حال تاریخ ایران را به خوبی می‌دانست. به درستی می‌دانست عوامل سازنده فرهنگ ما و ایران امروز ما کدامند. تاریخ ایران را به عنوان یک کل و یک وحدت در عین کثرت از دوران هخامنشی به امروز می‌شناخت و ایران را در پرتو این چارچوب می‌فهمید. تاریخ ایران را به مثابه «تاریخ ملی» می‌شناخت. می‌دانست که ایران فارغ از جغرافیای سیاسی‌اش یک تاریخ پیوسته فرهنگی دارد که ریشه و سابقه‌اش به چند هزار سال فرهنگ و دولت ملی می‌رسد. به همین جهت هم قدر فرهنگ ملی ایران را می‌دانست و قدردان فرهنگ دینی و مذهبی آن بود. می‌دانست صفویه سنگ بنای دولت ملی نوین در ایران را گذاشت.

فقرِ تاریخی‌نگری روشنفکری دینی

روشنفکری دینی از اصلاح دینی زیاد سخن می‌گوید. اما به نظر من این سنت فکری از فقر تاریخی‌نگری رنج می‌برد؛ بینشی که لازمه هر گونه تفکر نقادانه و اصلاحی در عرصه دین و فهم دینی است. روشنفکران دینی در کشورهای عربی به دلایل مختلف از این جهت وضع بهتری دارند. شاید دلیلش این است که معمولا نمایندگان روشنفکری دینی در آن کشورها تحصیلات اصلی‌شان در حوزه تاریخ یا مطالعات اسلامی بوده است؛ نمونه‌هایی مانند محمد ارکون را داریم که خود استاد مطالعات اسلامی در سوربون بود. روشنفکری دینی ما از فقه و سیره و دانش کلام و تفسیر سخن می‌راند و از برداشت‌های سنتی از این علوم انتقاد می‌کند، اما ارزیابی‌هایش عموما در بستر فهمی تاریخی از این دانش‌ها نیست. سببش روشن است: تخصص در تاریخ دست‌کم تاکنون مورد اهتمام و دغدغه روشنفکری دینی نبوده است. نمی‌توان از تاریخ فقه یا علوم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.